محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
بیشترین ظلم به اقتصاد مقاومتی بر گردن صداوسیماست
معاون پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک، ضمن گلهمندی از عملکرد رسانهها در حوزه اقتصاد مقاومتی خاطرنشان کرد: بیشترین ظلم در رابطه با اقتصاد مقاومتی بر گردن رسانهها و در رأس آنها صداوسیماست؛ چراکه طی دو سالی که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده است، تا به حال هیچ برنامه منسجمی دربارهی آن پخش نشده و نسبت به آن در سطح ملی به خوبی انجام وظیفه نشده است.
به گزارش خبرنگار بخش رسانه ایسنا، دکتر مجید قاسمی از سخنرانان نشست تخصصی بررسی «گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی در رسانهها» بود که در توضیح بیشتر مطلب بالا گفت: اوایل که مساله اقتصاد مقاومتی مطرح شد، یکسری از رسانهها از آن به عنوان اقتصاد ریاضتی نام بردند که ابدا هم این طور نیست. همچنین عدهای دیگر نیز گفتند اقتصاد مقاومتی مندرآوردی است؛ در حالی که این مساله سالهای زیادی حتی شاید صدها سال مطرح بوده است اما تا یکی، دو دهه اخیر تئوریزه نشده بود؛ به عنوان مثال در سال 1376 مقام معظم رهبری، بحثی در رابطه با ثروت بادآورده مطرح فرمودند که عدهای شروع به انتقاد کردند؛ در حالی که ثروت بادآورده در علم اقتصاد تئوری دارد، پس چرا ما باید تا این حد از علم فاصله بگیریم که حرفهای بسیار بسیار مهم را تخطئه کنیم؟
وی در همین راستا بیان کرد: اقتصاد مقاومتی و اینگونه سیاستها در کشور ما مظلوم واقع شدهاند و در هیچ جلسهای دیده نشده که از مسوولان خواسته شود تا از «الف» تا «ی» این مسئله را تبیین کنند؛ در حالی که هزاران ساعت روی این مساله کارشناسی شده است و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز شش جلسه کامل برای بررسی 24 بند آن وقت گذاشته است. همچنین در کمیسیون مشترکی که در دفتر مقام معظم رهبری تشکیل شده، سیاستهای اقتصاد مقاومتی در جلسات متعددی نوشته شده و حتی یک بار مقام معظم رهبری این سیاستها را نپذیرفتند و با مطرح کردن تناقضی که در تفکر تبیین آن مشاهده کرده بودند، در جلسهای متشکل از سه نفر خواستار اصلاح آن شدند.
قاسمی سپس با اشاره به کتابی در باب اقتصاد مقاومتی که از نام بردن عنوان آن خودداری کرد، اظهار کرد: این کتاب بسیار محترم است اما تمام آن تراوشات فکری نویسنده است و اقتصاد مقاومتی نیست؛ برای مثال در این کتاب اینگونه مطرح شده که اقتصاد مارکسیستی و کاپیتالیستی تاکنون در دنیا پاسخ نداده است، بنابراین باید سیاستهای اقتصاد مقاومتی را که در واقع اقتصاد اسلامی است، اجرا کرد اما اقتصاد مقاومتی لزوما اقتصاد اسلامی نیست و ماهیت اقتصادی کشورها را تغییر نمیدهد. در قالب هر نوع تفکر و تئوری اقتصادی، میتوان اقتصاد مقاومتی را اجرا کرد. ایران اولین کشوری نیست که اقتصاد مقاومتی را پیاده کرد، بلکه آمریکا هم اقتصاد مقاومتی را اجرا کرد و علیرغم داشتن این سیاستها در سال 2007 دچار مشکل شد که با تجدید نظر تمام برنامه سیاست اقتصادی خود را مجددا تبیین کرد.
او در ادامه بر غافل نشدن سیاست از رسانهها و غافل نشدن رسانهها از سیاست تاکید کرد و گفت: رسانهها و سیاست هر دو باید از هم غافل نباشند؛ چراکه در غیر این صورت چیزی که در جامعه به عنوان اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده، درست درک نخواهد شد؛ بنابراین اولین بحث درباره نقش رسانهها تبیین مفهومی دقیق است که بتواند به خوبی منتقل شود.
معاون پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک در رابطه با مقاومت و شناخت اقتصاد مقاومتی همچنین توضیح داد: مقاومت یک مجموعه لزوما با جمع مقاومت اعضای آن ارزیابی نمیشود، بلکه مقاومت نازلترین مقاومتکننده آن مجموعه، حساب است؛ چراکه راه نفوذ از آن باز است و با در نظر گرفتن اقتصاد اینگونه مشاهده میکنیم که به راحتی میشود به آن وارد شد. هرکسی که هر بخش از اقتصاد مقاومتی را نشناسد، راه نفوذ بحثهای غیرمرتبط در آن زیاد میشود. برای مثال اخیرا فردی جوهر اقتصاد مقاومتی را ارتباط با اقتصاد دنیا مطرح کرده است؛ در حالی که اینگونه نیست و جوهر اقتصاد مقاومتی با توجه به بند اول، نقش آحاد جامعه است، بنابراین زمانی که در مقدمه اقتصاد مقاومتی مفهوم درونزایی آورده میشود، جوهر آن نمیتواند ارتباط با اقتصاد دنیا باشد؛ البته ارتباط با اقتصاد جهان رد نمیشود؛ چراکه بلافاصله بعد از درونزایی به مفهوم برونگرا بودن اقتصاد مقاومتی تاکید میشود و در جایی که از رقابت حرف زده میشود، منظور رقابت با محصولات دنیاست، پس به این معنا نیست که ارتباطش با محصولات دنیا قطع می شود.
دکتر قاسمی در ادامه همین سخنانش ضمن تاکید بر اینکه فرهنگسازی، مقاومت اجزا را تقویت میکند و با آگاه کردن آحاد جامعه مطالبات آنها را شکل میدهد، زمینه فرهنگسازی را ایجاد تفکر همکاری در وضعیت رقابت دانست و اظهار کرد: به عنوان مثال بانکها باید بدانند یک بانک قوی نمیتواند در صورتی که بقیه بانکها ضعیف هستند، نیاز همگان را تامین کند؛ ضمن اینکه آسیبپذیری همان بانک قوی هم در صورتی که دیگر بانکها ضعیف باشند، بالا میرود؛ مثلا وقتی مسوولیت یک موسسه تقلبی بر گردن بانکی میافتد، طبعا بهرهوری آن بانک کم میشود، پس ما در اوج رقابت هم نیاز به همکاری داریم و علاوه بر این، نیازمند ایجاد فرهنگ اعتماد و همکاری و ایجاد تفکر راهحلیابی برای مشکلات به جای کندی و سستی هستیم.
وی سپس با تاکید بر شناخت از اقتصاد مقاومتی به عنوان پیشنیاز فرهنگسازی، خاطرنشان کرد: اگر در این زمینه شناخت وجود نداشته باشد، فرهنگسازی هم بیفایده است. مهمترین مرحله، شناخت نسبت به اقتصاد است و گام بعدی ایجاد باور همگانی به نفع جمعی در مقاومسازی است. فرهنگسازی باید روش اجرایی کردن اصول و ضوابط اقتصاد مقاومتی باشد و بتواند آنرا مستحکم کند. کسانی که محتوای خود فرهنگسازی را تعریف میکنند، نقششان حساستر از کسانی است که میخواهند فرهنگسازی را ترویج کنند، بنابراین تعریف محتوا بسیار مهم است. همچنین در عین حال باید برای فرهنگسازی از جوانان شروع کرد و مدیران رسانهها باید حرف طراحان و ثبتکنندگان اقتصاد مقاومتی را به دقت گوش دهند تا آنرا به رأی خود تفسیر نکنند.
او تاکید کرد: گفتمانسازی عامل ترویج است ولی کسانی که گفتمان را شروع میکنند باید بدانند که چگونه بحثها را مطرح کنند و نسبت به آن تجربه و شناخت کافی داشته باشند. نظریهپردازی نیز در محور تمام رفتارها و فرهنگسازی قرار گرفته است؛ بنابراین بسیار حائز اهمیت است، مخصوصا برای دانشگاهیان.
معاون پژوهشهای اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک در بخشی دیگر از سخنانش ضمن تاکید بر اینکه اقتصاد مقاومتی بازوی نوآوری، خلاقیت و عامل ترویج فرهنگ جدید است، آنرا پارادایمی دانست که میتواند متحیرین اقتصادی را از سردرگمی برای نوشتن برنامههای اقتصادی نجات دهد.
وی در ادامه همین مطلب تاکید کرد: برای تهیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی نهایت دقت و تعهد به علم اجرا شده است و افراد بسیاری از تلخیها را تحمل کردهاند؛ چراکه آوردن عنوان "رقابت آمیز" بسیار چالش برانگیز بوده است.
قاسمی همچنین تشریح کرد: بند هشت اقتصاد مقاومتی به محوربودن بهرهوری تاکید میکند که لازمه آن، مدیریت ارزش است که در حال حاضر بزرگترین مشکل اقتصاد ایران است. 35 درصد رشد اقتصادی کشور باید از محل ارتقاء بهرهوری حاصل شود که تاکنون متاسفانه یک قدم هم برداشته نشده است.
او در ادامه به بند 9 اقتصاد مقاومتی مبنی بر اصلاح و حمایت از نظام مالی کشور مبنی بر پاسخگویی نیاز اقتصادی جامعه و پیشرو بودن در بخش واقعی اقتصاد اشاره کرد و یادآور شد: زمانی که این بند نزد مقام معظم رهبری فرستاده شد، ایشان خواستار تبیین و تهیه گزارش در رابطه با مفهوم بخش واقعی اقتصاد شدند. ایشان همچنین بند جیم اقتصاد مقاومتی را نپذیرفتند و بقیه بندها را ابلاغ کردند و در رابطه با بند جیم چهار سوال مطرح کردند که پاسخ این سوالات به اندازه یک کتاب شد که بعد از آن، ایشان مقدمهای بر بند جیم نوشتند و اجازه دادند این بند در جلسه مطرح و نهایتا تصویب شود.
رسانهها؛ مهمترین رکن گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی
به گزارش ایسنا، علی معزی، رییس شورای اطلاع رسانی دولت که در این جلسه حضور داشت، ضمن بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اولین قدم را در گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی برداشته است، گفت: در برنامه اقتصاد مقاومتی درباره بحث گفتمانسازی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دستگاه موثر مطرح شده که بعد از آن به ترتیب وزارت آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی قرار دارند.
وی تاکید کرد: اگر برنامه اقتصاد مقاومتی را در لفظ بررسی کنیم، طبعا ماهیت اقتصادی پیدا میکند اما وقتی در این برنامه خوب دقت میکنیم متوجه میشویم که ماهیت و روح اقتصاد مقاومتی یک برنامهریزی اجتماعی است و پیش از آنکه اقتصاد مقاومتی اتفاق بیفتد و درون خودش یک جهش اقتصادی ایجاد کند، باید ابتدا یک جهش اجتماعی اتفاق بیفتد که پس از آن اقتصاد مقاومتی رخ بدهد.
معزی با تاکید بر این نکته که برنامه اقتصاد مقاومتی به گفتمانسازی احتیاج دارد، بیان کرد: گفتمانسازی باید در آن اتفاق بیفتد؛ چراکه یک حرکت اجتماعی است، به همین دلیل طبعا وقتی سه دستگاه مسوول میشوند کسانی که در حال تربیت و آموزش هستند، باید بیاموزند نسبت به کشور خود و نسبت به تحرک و فعالیتی که میکنند باید چه اتفاقی را در کشور رقم بزنندکه اگر اینگونه به مسئله نگاه کنیم میبینیم این سه وزارت در گفتمان سازی وظیفه سیاستگذاری دارند. در بحث گفتمان سازی این دستگاهها موظف به سیاستگذاری در گفتمانسازی هستند و در اجرای این گفتمانسازی مانند اقتصاد که بر فعالیتهای مردم استوار است، نیاز است گفتمانسازی هم استوار بر فعالیتهای مردمی باشد.
وی سپس با بیان اینکه مهمترین رکن گفتمانسازی رسانهها هستند، تاکید کرد: علاوه بر رسانهها، انجمنها و سازمانهای مردم نهاد در این امر دخیلاند. زمانی که وظایف کلان اقتصادی را در یک مجموعه بسیار بزرگ به نام دولت تعریف میکنیم، جور همه اقتصاد کشور را دولت می کشد. طبیعتا این مساله در حوزه اطلاع رسانی هم به همین شکل است و اگر قرار باشد گفتمان سازی دردرون خود دولت اجرا شود، نتیجه آن همین اقتصاد دولتی است که دولت را مسوول اقتصاد کشور و مستلزم تغییر در وضعیت اقتصادی میداند؛ در حالیکه ماهیت این مسئله این است که چه در دولت و چه در اجزای دولت تنها سازمانهای مردم نهاد میتوانند آن را تبدیل به یک گفتمان اجتماعی کنند؛ چراکه تا تبدیل به یک گفتمان اجتماعی نشود، هرگز به یک گفتمان اقتصادی تبدیل نخواهد شد.
رییس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه درباره تبدیل اقتصاد مقاومتی به یک ستاد مستقل، اظهار کرد: اقتصاد مقاومتی نباید تبدیل به یک مطالبهی بخشی شود؛ چراکه یک مطالبه ملی و اجتماعی است و یکی از آسیبهای آن تبدیل شدن به یک مطالبه بخشی است که بعضا از آن استفاده سیاسی میشود؛ مطالبه ما باید از رسانهها باشد که درباره هدایت افکار عمومی و مدیریت آن به سمت برنامه اقتصاد مقاومتی تا چه حد فعال هستند و تا چه اندازه سیاستگذاری در درونشان شکل گرفته است. مطمئنا اگر اقتصاد مقاومتی را در حوزهی اجرای اقتصادی و گفتمانسازی از دیگر بخشهای کشور جدا کنیم، این امر شدنی نیست.
معزی در پایان سخنانش گفت: تشکیل یک ستاد، جزو برنامههای دولت است اما اگر سیاستگذاری رسانهای هم بخواهد در کنار آن شکل بگیرد، موضوع دیگری است که باید بررسی کرد که میتواند با خود فعالیتهایی که ممکن است دستگاههای مختلف انجام بدهند، اتفاق بیفتد. همچنین تحرکی که در بدنههای مختلف اتفاق میافتد، میتواند اقتصاد مقاومتی را تبدیل به یک موضوع اصلی برای رسانهها کند.
انتهای پیام
ویدیو مرتبط :
دکتر عباسی:علم اقتصاد کدآمایی ایران همان اقتصاد مقاومتی است