چگونه به المپیک ریو ٢٠١٦ برویم؟


روزنامه شرق در ویژه نامه نوروز، در مقاله ای به قلم سیدمصطفی هاشمی طبا رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی، می نویسد: سؤال می شود که در فاصله مانده به المپیک ٢٠١٦ ریو برای تیم های ملی یا به عبارت دیگر برای ورزش ملی چه کار می توان کرد تا حضور ایران در این بازی ها شایسته باشد.

در این یادداشت می خوانیم: آنچه در ورزش باید عمل کنیم تا در المپیک ها حاضر شویم طبعا اندیشه ای جامع را می طلبد و نیز همکاری و هم فکری همه مسئولان را. این اندیشه و عمل یک ساله و دوساله نیست بلکه همان گونه که محدوده زمانی باید وسیع باشد دایره مسئولان و مسئولیت ها نیز از لحاظ سازمانی و از لحاظ فراگیری کشوری باید گسترده باشد تا به آمادگی های لازم برای حضور در المپیک ها برسیم.

از جمله مسئولان مؤثر در این باب وزارت آموزش وپرورش است که با سیاست های کنونی (با وجود تلاش مسئولان ورزشی این وزارتخانه) امید چندانی به آن نمی رود. تا وقتی که مسئولان آموزش وپرورش به این باور نرسند که تربیت بدنی و ورزش رکن رکین تربیت دانش آموزان است و تربیت را بر تعلیم و آموزش مقدم ندانند امیدی به آموزش وپرورش نمی توان داشت.

در این باره یعنی تفکر بلند مدت برای حضور مثبت در المپیک ها فقط باید به وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون های ورزش و کمیته ملی المپیک دل بست و برنامه درازمدت را طراحی کرد. اما اینکه آیا تاکنون چنین تمهیداتی اندیشیده شده است یا تفکری خلق الساعه است موضوعی است که می توان بدان پرداخت و نمونه هایی از تفکر انجام شده را ذکر کرد شاید که بتواند مورد استفاده قرار گیرد.

برای بهره گیری از نوع تفکری که باید وجود داشته باشد چاره ای جز این نداریم که نگاهی سیستمی به تشکیلات و شرح وظایف وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون ها و کمیته ملی المپیک داشته باشیم و ببینیم چه کار از چه کسی ساخته است؛

در مطالعه سیستم مدیریت ورزش کشور در سال ٧٣ موارد زیر مشاهده شد:

١- سازمان دولتی تربیت بدنی در ٦٠٠ نقطه کشور دفتر نمایندگی به صورت اداره کل، اداره یا دفتر نمایندگی داشت.

٢- فدراسیون های ورزشی برای ورزش های تخصصی که علی القاعده به صورت مبهم شبه دولتی یا غیردولتی اما وابسته به سازمان تربیت بدنی فعالیت می کردند.

٣- هیأت های ورزشی متشکل از دست اندرکاران هر رشته تخصصی در مراکز استان ها.

٤- هیأت های ورزشی در شهرهای استان ها متشکل از دست اندرکاران هر رشته تخصصی.

٥- کمیته ملی المپیک که هیأت اجرائی آنها متشکل از حداقل شش فدراسیون المپیکی بود.

٦- باشگاه های ورزشی در سراسر کشور که با پروانه و نظارت سازمان تربیت بدنی فعالیت یا بدون اجازه کار می کردند.

در ابتدای امر به نظر می رسد این تشکیلات بسیار گسترده طراحی شده و شاید نیازی به این گستردگی نباشد؛ اما باید به فلسفه و چرایی این نوع تشکیلات توجه و آن را درک کرد.

این تشکیلات براساس تشکیلات ورزشی اروپایی از پایین به بالا طراحی شده است.

در مطالعه سیستم تشکیلاتی حاکم بر ورزش، توقعات مورد نیاز مورد بررسی قرار گرفت.

١- گسترش ورزش در ایران به عنوان وظیفه دولت حسب قانون اساسی

٢- حضور موفق در میادین ورزشی بین المللی و قهرمانی ورزشکاران ایرانی به عنوان سفیران حامل پرچم.

٣- حضور اداری در نهادهای ورزشی جهانی و بین المللی

٤- عدم تمرکز ورزش سراسری در نهادهای دولتی و مشارکت هرچه بیشتر مردم به این معنی که ورزش باید در دست مردم باشد و نه دولت.

در مطالعه قانون سازمان تربیت بدنی و تشکیلات موجود یکایک توقعات با تشکیلات سنجیده و نتایج زیر حاصل شد:

١- با ایجاد حدود ٦٠٠ دفتر نمایندگی سازمان تربیت بدنی در ٦٠٠ شهر کشور حضور ورزش و تربیت بدنی در سراسر کشور نهادینه شده بود. دفترهای سازمان تربیت بدنی که از سطح اداره کل، اداره و دفتر نمایندگی برخوردار بودند وظیفه توسعه مفهوم ورزش و امکانات را در سراسر کشور بر عهده داشتند. هرچند ضعف امکانات مالی و استخدامی از چالش های این دفاتر بود اما باید توجه داشت که این ضعف ها نه ساختاری بلکه عملیاتی بود.

٢- حضور موفق ورزشکاران در میادین بین المللی نیاز به نهاد و تشکیلات تخصصی دارد. تشکیل فدراسیون های ورزشی (گرچه از بالا و وابسته به دولت) نیازهای تخصصی هر رشته را برآورده کرده است.

طبیعی است وقتی باشگاه ها به عنوان زیربنای تخصصی فدراسیون ها وجود خارجی نداشته باشند یا بسیار ضعیف عمل کنند وجودشان مثل نخود در شله زرد باشد، فدراسیون های توانمند هم وجود نخواهند داشت.

٣- برای حضور اداری در نهادهای ورزشی جهان و بین المللی حتما وجود فدراسیون ها لازم و ضروری است. با وزارت خارجه نمی توان در نهادهای ورزشی بین المللی جایی پیدا کرد، هرچند کمک آنها هم لازم است؛ بنابراین در سیستم موجود این ظرفیت بالقوه وجود دارد.

٤- در قانون سازمان تربیت بدنی به ایجاد باشگاه های خصوصی تصریح شده است.

بنابراین وقتی سیستم تشکیلاتی و حقوقی را می بینیم اشکال عمده ای در آن نمی یابیم بلکه عملکردها و نداشتن سیستم های عملیاتی و بی هدف بودن کار، مشکل اصلی است.

برای یک سیستم آنالیست صرفا سیستم تشکیلاتی و حتی قوانین نمی تواند راضی کننده باشد بلکه براساس هدف ها و تعریف های مندرج در قوانین، اساسنامه و مقررات موضوعه سیستم ها باید تعریف شوند.

برهمین اساس سیستم های اجرائی زیرین می توانند شناسایی شوند؛ سیستم هایی که بتواند در سراسر کشور اهداف را تجسم عینی بخشد.

١- سیستم اداری- مالی

٢- سیستم باشگاهی در ایران

٣- سیستم توسعه اماکن ورزشی

٤- سیستم آموزش و ارتقای مربیان و داوران

٥- سیستم مسابقات ورزشی در رده های سنی و سطح قهرمانی

٦- سیستم شناسایی استعدادهای برجسته ورزشی

٧- سیستم برگزیدن مدیران فدراسیون های ورزشی و هیأت های ورزشی استان ها

٨- سیستم برنامه ریزی تمرینات ورزشکاران

٩- سیستم شناسایی آمادگی های ورزشکاران

به جز سیستم اداری - مالی که حسب روش های مشابه در سازمان های دولتی شکل داده شده بود که امکان تغییر و تحول در آن وجود ندارد سایر موارد فاقد یک سیستم تعریف شده و فراگیر بود و نیاز به تعریف جدید داشت؛ بنابراین تمهیدات زیر به عنوان ایجاد سیستم کارآمد اندیشیده و به معرض اجرا گذاشته شد.

١- سیستم توسعه اماکن ورزشی

به طورکلی به جز طرح های پراکنده معدود فاقد ضابطه هیچ ضابطه ای برای توسعه اماکن ورزشی دیده نمی شد. در شهری مانند بناب سالن ورزشی شش هزار نفری دیده شده بود درحالی که اصفهان و مشهد و تبریز سالن هایی با گنجایش حداکثر دو هزار تماشاچی داشت و در شهری مانند سرپل ذهاب یا قصرشیرین استخرهای ٥٠ متری با عمق تا پنج متر احداث شده بود.

هم تعداد ناکافی بود و هم ابعاد مبهم و بدون ضابطه؛ بنابراین ضابطه های زیر به عنوان یک سیستم سراسری تعیین شد:

الف- در تمام مراکز استان های فاقد استادیوم فوتبال یک باب استادیوم فوتبال با پیست دوومیدانی با ظرفیت مفید (صندلی) ١٥هزارنفری که جایگاه تماشاچیان حداقل در ارتفاع سه متر قرار داشته باشد احداث شود. درباره مراکز استان های بزرگ مثل اصفهان، خراسان، فارس این ظرفیت تا ٤٠ هزار نفر قابل افزایش دیده شد.

ب- در تمام شهرهای بیش از ١٠ هزار نفر جمعیت حداقل یک سالن تمرینی ٢٤×٦٠ و حسب جمعیت سالن های ٨٠٠، هزار و ٥٠٠ و دوهزارو ٥٠٠ نفره ساخته شود.

ج- احداث استخر ٥٠ متری ممنوع و تمام استخرها ٢٥ متری با عمق حداکثر دو متر ساخته شود.

د- مراکز ورزش قهرمانی (مشابه آکادمی ملی المپیک) در تمامی مراکز استان ها ساخته شود.

نتیجه این برخورد سیستمی احداث و تحویل دوهزارو ٥٠٠ استادیوم فوتبال، سالن ورزشی و استخر سرپوشیده در اقصانقاط کشور در پایان سال ١٣٨٠ بود.

٢ - سیستم باشگاهی در ایران

باید اذعان کرد که سیستم دولتی نمی تواند در پرورش قهرمانان نقش چندانی داشته باشد اما می تواند از سطوحی به بالا کار نخبگان ورزشی را دنبال کند و اگر سیستم های دیگر در این رابطه طراحی شده یا می شود به خاطر ضعف سیستم باشگاهی در کشور است؛ اما با وجود همین ضعف باشگاهی در ایران، این باشگاه های کوچک و گمنام هستند که قهرمانان بزرگ به کشور ارائه داده اند و نه سیستم دولتی. مطلب زیر شاهد این مدعاست؛

دیرزمانی است هم در قبل از انقلاب و هم از زمان پیروزی انقلاب مسئولان درجه اول ورزش همواره اعلام کرده اند که باید ورزش های پایه مثل شنا، ژیمناستیک و دوومیدانی مورد توجه قرار گیرد و در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم.

 در بیان این اظهارات تفاوتی بین مدیران سازمان تربیت بدنی اعم از ورزشی و غیرورزشی وجود نداشته است. هم آنان که تحصیلات تربیت بدنی داشته اند به این امر اصرار داشته و هم آنان که به اصطلاح آدم های غیرورزشی و سیاسی بوده اند این حرف را زده اند، یعنی اتفاق نظر در مدیران دولتی بوده است؛ اما حاصل این اتفاق نظر چه بوده؟

جز آنکه شنا، ژیمناستیک و دوومیدانی هیچ پیشرفتی نداشته ا&#


ویدیو مرتبط :
آماده سازی دهکده المپیک ریو