محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
حکایت شهادت حضرت مهدی (عج)
فارس/ شأن تلاشهای فراوان صالحان در برپایی زندگیای بر پایه عدل و امنیت از سویی و رشد خرد انسانها از سوی دیگر، اصولاً، انگیزهای برای از بینبردن منجی موعود را برجای نمیگذارد.
بررسی محتوایی روایت صدوق
در کتاب عیون اخبار الرضا (ع)، در صدر روایت، سخنی به امام نسبت داده شده که طبق دیدگاه برخی از بزرگان شیعه، روایت از اعتبار ساقط میشود و آن “سهو النبی” است. در ابتدای روایت، هروی از امام میپرسد: گروهی در کوفه گمان میکنند بر پیامبر 9، در نماز سهوی عارض نشده است و این پاسخ به امام نسبت داده شده که فرمود: «کَذَبُوا لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّ الَّذِی لَا یَسْهُو هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُو؛ دروغ گفتند؛ خداوند لعنتشان کند! همانا آنکه سهو نمیکند، خداوندی است که جز او خدایی نیست.
با پذیرش نقل بدون ایراد این روایت، ضمن اینکه پس از این روایت، معارضی با آن بیان خواهد شد؛ این احتمال که مقصودِ حضرت فقط امامان پیش از خود است و شهادت امامان پس از آن حضرت به دلیل نیاز دارد؛ استدلالِ قطعی آن بر همه امامان: را نیز ناتمام خواهد ساخت.
این احتمال زمانی قوّت پیدا میکند که به ادامه روایت توجه شود. در ادامه میخوانیم:
فَقِیلَ لَهُ فَمَنْ یَقْتُلُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ شَرُّ خَلْقِ اللَّهِ فِی زَمَانِی؛ چه کسی شما را به قتل میرساند؟ فرمود: بدترین خلق خداوند در زمان من.
از سیاق روایت و پرسش پس از آن به دست میآید که امام میخواهد پیشاپیش، توطئه خلیفه جائر وقت مبنی بر درگذشت خود به مرگ طبیعی را خنثی نماید و در مقام بیان درگذشت امامان پس از خود نیست.
ضمن اینکه در بخش پایانی روایت برای زیارت آن حضرت پاداشی بیان شده که سبب تردید در این گونه روایات شده است.
البته کسی در فضل خداوند مبنی بر دادن پاداش هرآنچه بخواهد، تردیدی ندارد؛ اما اینکه برای زیارت حضرت ـ اگرچه فیض بزرگی است ـ این مقدار پاداش تأمل برانگیز است. در ادامه میخوانیم:
أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَجْرَ مِائَهِ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ مِائَهِ أَلْفِ صِدِّیقٍ وَ مِائَهِ أَلْفِ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ وَ مِائَهِ أَلْفِ مُجَاهِدٍ وَ حُشِرَ فِی زُمْرَتِنَا وَ جُعِلَ فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجَنَّهِ رَفِیقَنَا؛ کسی که مرا در غربت زیارت کند، پاداشی دارد برابر با پاداش یکصد هزار شهید، یکصدهزار صدیق، یکصدهزار حاجی، یکصدهزار عمرهگذار، یکصدهزار مجاهد ومحشور شدن در زمره اهل بیت و در درجات برتر بهشت.
بنابراین یگانه روایتی که از جهت سند بی اشکال بود، از نظر محتوا قابل تأمل است.
صرف نظر از پذیرفتن یا نپذیرفتن، یادآوری میشود شخصیت بزرگی چون شیخ مفید، شهادت سه امام پس از امام رضا (ع) و پیش از حضرت مهدی (عج) را نیازمند دلیل روشن میداند.
وی در باره امام جواد (ع) مینویسد:
وَ قِیلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ یَثْبُتْ بِذَلِکَ عِنْدِی خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ؛ و گفته شده مسموم از دنیا رفت اما چنین چیزی نزد من ثابت نشده تا بر آن گواهی دهم (شیخ مفید،1413، ج2: ص295)
و نیز در باره امام هادی(ع) مینویسد:
وَ تُوُفِّیَ وَ سِنُّهُ یَوْمَئِذٍ عَلَى مَا قَدَّمْنَاهُ إِحْدَى وَ أَرْبَعُونَ سَنَه؛ و از دنیا رفت و سن او در آن روز چهل و یک سال بود (همان: 312).
و در باره امام عسکری (ع)مینویسد:
وَ مَرِضَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِی أَوَّلِ شَهْرِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ سَنَهَ سِتِّینَ وَ مِائَتَیْنِ وَ مَاتَ فِی یَوْمِ الْجُمُعَه؛ ابو محمد در اول ماه ربیع الاول سال 260 مریض شد و روز جمعه از دنیا رفت (همان: 336).
روشن است کسی نمیتواند اتهام عدم فحص به شیخ مفید زده و بگوید شیخ اگر تلاش میکرد، نکته جدیدی به دست میآورد؛ چراکه بزرگی و جامعیت دانش وی جایی برای این تردید نخواهد گذاشت.
البته شیخ مفید، جایی دیگر در نقد سخن شیخ صدوق دلیلهای شهادت همه امامان :، را یقینآور ندانسته مینویسد:
آنچه را شیخ صدوق در مورد درگذشت پیامبر و امامان معصوم(ع) به سم و قتل گفته، برخی از آنها ثابت است و برخی ثابت نشده است… و برای رسیدن به یقین به آن راهی نیست (مفید،1414: 132).
یادآوری این نکته لازم است که شیخ مفید منکر شهادت این امامان : نیست؛ بلکه ادله در دست را برای اثبات قطعی آن ناکافی میداند. بنابراین، اگر برای کسی ادله قطعی به دست بیاید با قول مرحوم مفید منافاتی ندارد.
علامه مجلسی پس از آن که روایاتی را زیر عنوان «أنَّهُم: لایَمُوتُونَ اِلاّ بِالشَّهادَه» آورده است؛ در بیان پایانی خود بر روایات، دیدگاه شیخ مفید را اینگونه نقد و بررسی کرده است و مینویسد:
با توجه به اخبار فراوان دال بر شهادت امامان معصوم:، و نیز روایات خاصی که بر شهادت بیشتر آنان و چگونگی شهادت آنان وجود دارد ـ که در ابواب تاریخ وفات آنها خواهد آمد ـ نمیتوان آن را نفی کرد. البته غیر از علی(ع) و فاطمه3 و حسن(ع) و حسین(ع) و موسی بن جعفر(ع) و علی بن موسی الرضا(ع) که بر شهادت آنان دلیل قطعی داریم؛ در مورد دیگر ائمه: چنین دلیل قطعی نداریم؛ اما بر نفی هم دلیل نداریم و قرائن زندگی آنان و مخالفان گواه بر این است؛ بهویژه در باره امامانی که در زندان و زیر نظر آنها از دنیا رفتهاند. شاید مقصود شیخ مفید هم نفی قطع و تواتر است، نه ردّ روایات (مجلسی، 1403، ج 27: 26).
البته این برداشت آخر از کلام شیخ مفید خلاف ظاهر سخن ایشان است.
پس از شیخ مفید، برخی به این نکته اشاره کردهاند؛ مانند شیخ طبرسی که در این باره مینویسد:
گروهی از اصحاب ما گفتند که امامان حسن عسکری(ع)، هادی(ع)، جواد(ع)، صادق(ع)، باقر(ع)، سجاد(ع) مسموم شدند و به شهادت رسیدند و برای این کلام خود به لحن امام صادق(ع) و امام رضا(ع) استدلال آوردند که فرمودند وَاللهِ ما مِنّا اِلاّ شَهِیدٌ مَقْتُولٌ این در حالی است که دلیل قاطعی بر صحت کلام آنان و روایتی از اهلبیت که موجب علم شود وجود ندارد (طبرسی، 1406: 59).
قابل ذکر است نفی شهادت امامان:، بر فرض اثبات با دلایل قطعی، هیچگونه نقصی بر آنها وارد نمیسازد که برخی گویا سبب تضعیف مقام امامت ایشان پنداشتهاند؛ چه اینکه یکی از نویسندگان معاصر با اشاره به روایات یادشده مینویسد:
هنگامی که به تاریخ بنگریم میبینیم، کتابهای تاریخی این روایت را تأیید میکند؛ چرا که تاریخ، گویای آن است که امیرمؤمنان(ع) با شمشیر به شهادت رسید، امام حسن(ع) بهوسیله سم خیانت، امام حسین(ع) با شمشیر استبداد و امام سجاد(ع) نیز با سم.
همینگونه کتابهای تاریخی، گواه این مطلب است و لذا به برشمردن امامان نور یکی پس از دیگری نیازی نمینگریم چرا که تا حضرت عسکری(ع) همگی در فشار استبداد حاکم بر عصر و زمانشان بودند و از سوی حکومتهای بیدادگر اموی و عباسی نقشه خیانتکارانهای برای شهادت آنان طرح و به اجرا درآمد.
وی ادامه میدهد:
نگارنده بر این باور است که تردید در این امور، تردید در حقایق مسلم و مسایل قطعی است و هر کس در اینها تردید کند به آفت کوتهفکری که آفتی علاجناپذیر است، گرفتار است.
البته مناسب بود توجه داشته باشد شخصیتهایی که تردید کردهاند چه کسانی بودهاند.
نویسنده، آنگاه بدون ارائه هیچ دلیلی نتیجه میگیرد که:
امام مهدی (عج) یکی از امامان راستین و آخرین آنهاست. از این رو روایت مورد بحث شامل حال آن گرانمایه عصرها و نسلها نیز میگردد.
آن حضرت، طبق این روایت، بهطور طبیعی جهان را بدرود نمیگوید؛ بلکه با شمشیر ستم و یا بهوسیله سم خیانت به شهادت میرسد.
در پایان نیز اشاره میکند:
نگارنده در منابع موجود، چیزی که دلالت بر شهادت آن گرانمایه جهان هستی داشته باشد، جز عبارت الزام الناصب نیافته است (قزوینی، 1376: 784).
البته روشن نیست چرا نویسنده پس از نقل سخن الزام الناصب، از بیان قاطع پیشین مبنی بر شهادت آن حضرت دست برداشته مینویسد:
… به هر حال، به نظر ما، این مطلب سربسته و نارسا و بدون دلیل است، از این رو پذیرفتن شهادت آن حضرت بدین صورت مشکل است. شهادت او بهوسیله «سم» نیز در روایات تصریح نشده است. بنابراین، چگونگی رحلت آن گرامی را تنها خدا میداند و بس (همان: 785).
البته اگر ایشان به طور قطع دلالت روایات “ما مِنّا” را بر حضرت پذیرفته بود، حکم وی بر شهادت لازم میبود و جای هیچگونه تردید باقی نمیماند.
برخی دیگر از نویسندگان معاصر، پس از ذکر روایات، خواستهاند مؤیداتی نیز ارائه دهند و لذا گفتهاند:
پیامبر و امامان با بنیه جسمانی بسیار قوی آفریده شدهاند که قابل مردن نیستند، مگر به یک عارض خارجی. پس اگر عارضی بر او وارد نشد، قابلیت بقا را دارد؛ ولکن چون طبق قانون عمومی مرگ که هر کس مرگ را میچشد؛ ناگزیر باید عارضی بر آنها وارد شود؛ مانند کشته شدن؛ و این دیدگاه، ام&
ویدیو مرتبط :
دمام زنی بوشهری هیئت غریب عالم مهدی فاطمه عج در شب شهادت حضرت زینب س در قم