ایران و عربستان؛ از«انقلاب اقتصادی» در شبه جزیره حجاز تا«منازعات بی پایان» در شمال خلیج فارس


در ادامه این یادداشت به قلم جعفر محمدی می خوانیم: رقابت ایران و عربستان در شرایطی همچنان ادامه دارد كه سعودی ها برای یك انقلاب اقتصادی بزرگ همدل شده و برنامه ریزی كرده اند. این در حالی است كه اردوگاه رقیب، شاهد اختلافاتی است كه روز به روز هم تشدید می شود.
با این روند، بی هیچ تعارفی باید گفت كه در آینده ای نه چندان دور، عربستان قدرت مطلق منطقه ای خواهد بود و ایران ناگزیر خواهد شد در دوران جدید از موضعی پایین و منفعلانه با سعودی ها تعامل كند.
سعودی ها دریافته اند كه آینده اقتصادشان، برخلاف قرن اخیر، از میان چاه های نفت نخواهد گذشت. بنابر این آنها برنامه ای برای اصلاحات اقتصادی تدوین كرده و پسر پادشاه نیز به عنوان رئیس شورای اقتصادی دولت و رئیس دفتر پادشاه، شخصاً مسؤول پیگیری برنامه شده است تا عربستان در سال 2030 ، بدون اتكا به نفت، برتری مطلق اقتصادی و متعاقب آن سیاسی و نظامی اش را بر منطقه دیكته كند.
به عنوان مثال صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان كه حدود 100 میلیارد دلار سهام در شركت های مختلف دارد، در هفته های اخیر، به شدت در حال پیدا كردن و استخدام متخصصان امور سرمایه گذاری و بانكداران ارشد جهان برای ارتقا ثروت این صندوق به 2700 میلیارد دلار و تبدیل آن به یكی از بزرگ‌ترین صندوق‌های ملی جهان است.
تحلیلگران اقتصادی برآورد كرده اند كه با رسیدن ثروت این صندوق به 2700 میلیارد دلار، عربستان می تواند همه سهام چهار شركت عظیم جهان (اپل، مایكروسافت، گوگل و هلدینگ چند ملیتی بیمه ای بركشایر هاتاوی) را خریداری كند.
در همین راستا، سرمایه گذاری خارجی عربستان به 10 برابر میزان كنونی در سال 2020 خواهد رسید. عربستان هم اكنون مالك یا سهامدار بسیاری از مجموعه های اقتصادی جهان است؛ از جمله عربستان بزرگترین پالایشگاه نفت آمریكا (پورت ارتو) را خریده است تا در سال های باقی مانده نفتی، این پالایشگاه نفت خود را از عربستان بخرد و بدین ترتیب، وابستگی آمریكا به نفت عربستان همچنان ادامه یابد. در واقع، عربستان، هم برای دوران نفتی برنامه عملیاتی دارد و هم برای عصر پسا‌نفت.
یكی از مهم ترین سیاست های عربستان در رویكرد جدید این است كه صادركنندگان خارجی عمده به عربستان، باید این كشور را در تولیدات خود سهیم كنند. پسر پادشاه عربستان -كه وزیر دفاع نیز هست- در این باره اعلام كرده است كه با توجه به خرید سالانه 60 میلیارد دلاری تسلیحات توسط عربستان، شركت های تسلیحاتی طرف قرارداد باید عربستان را نیز در تولید سهیم كنند و حتی برخی از سایت های تولیدی شان را در خاك عربستان مستقر كنند. مثلاً اگر عربستان فلان تفنگ را می خرد، دستكم باید فشنگ هایش در عربستان و با نیروی كار سعودی تولید شود.
باز شدن درهای عربستان سعودی برای سرمایه گذاری های خارجی در زمینه های مختلف به ویژه گردشگری با مكانیزم هایی مانند گرین كارت و معافیت مالیاتی برای سرمایه گذاران، افزایش درآمدهای غیرنفتی با تكیه بر بخش هایی مانند معدن، مبادلات مالی-بانكی، بازرگانی، گردشگری، صنایع نظامی، افزایش 100 میلیارد دلاری درآمدهای غیرنفتی، حركت به سمت افزایش رقابتی شدن اقتصاد عربستان سعودی، شفافیت اطلاعات و دسترسی به اطلاعات آزاد، افزایش 60 درصدی میانگین درآمد هر خانواده سعودی و ... برخی از مهم ترین شاخصه های برنامه عربستان برای دوران پسانفت و سال های 2030 به بعد هستند.
مجموع این عوامل است كه بلومبرگ چنین جمع بندی كرده است كه عربستان سعودی در سال 2030، در میان 20 اقتصاد بزرگ جهان خواهد بود.
نكته مهم این است كه یك مدیریت واحد كه مستقیماً زیر نظر پادشاه سعودی و به ریاست پسر و رئیس دفترش هست، این روند را هدایت و كنترل می كند تا دولتمردانی كه در سال های مختلف بر سر كار می آیند، همگی ملزم به حركت در مسیر راهبردی 2030 باشند. این نكته ای است كه در چشم انداز ایران 1404 مورد توجه قرار نگرفته است و دولت ها و دولتمردان ایرانی، هر رفتاری كه بخواهند درباره این برنامه راهبردی می كنند؛ همین است كه اكنون كه تنها 8 سال تا 1404 فاصله داریم، چنان از اهداف آن دوریم كه انگار با یك رویای دست نیافتنی مواجه هستیم.
ما، غرور ملی را با خودبرتربینی و بعضاً با نژادپرستی اشتباه می گیریم و به دلیل اطلاعات ناقص، غلط و قدیمی، فكر می كنیم كه سعودی ها، امكان پیشرفت ندارند حال آن كه پیشرفت كشورها، تابعی است از برنامه ریزی درست، مدیریت صحیح با استفاده از نیروی انسانی داخلی و خارجی، به كارگیری درست منابع، جذب سرمایه های خارجی و ... كه هر كشوری از این برنامه ها تبعیت كند، پیش می رود، حال نامش ژاپن باشد، یا آلمان یا عربستان و ... .
درد این نیست كه چرا عربستان در مسیر پیشرفت قرار گرفته است (كه اتفاقاً خوب است كشورهای منطقه پیشرفت كنند) بلكه آنچه دغدغه این نوشتار است، جایگزینی اولویت هاست كه باعث می شود از رقبا و از دنیا عقب بیفتیم.
اینجا در ایران گویا اولویت، سیاسی كاری، تخریب همدیگر، دعواهای جناحی و نظایر این هاست و گفتمان غالب، این نیست كه چگونه پیشرفت كنیم، چگونه مدیریت كنیم، چگونه تولید و تجارت را رونق دهیم، چگونه توریست بیشتری بیاوریم، چگونه سرمایه های خارجی را جذب كنیم و ...؟ همین است كه همواره بین سیاسیونی كه در دولت و مجلس بودند و هستند، دعوا بر سر فلان اظهار نظر سیاسی بسیار بیشتر بوده تا مثلاً بحث و گفت‌و‌گو درباره این باره كه چگونه موانع كسب و كار مردم را رفع كنیم؟!
تا ادبیات حاكم بر فضای عمومی كشور، توسعه محور نشود و سیاسی بازی، گفتمان غالب باشد، اوضاع همین هست كه هست و صد البته دنیا، رقبا و همسایه ها منتظر نمی مانند تا ما دعواهایمان را تمام كنیم و با آنها راه بیفتیم!
* منبع: پایگاه خبری عصر ایران
** اول ** 1337

انتهای پیام /*


ویدیو مرتبط :
وجود جنگل هایی خیال انگیز استوایی در شبه جزیره عربستان !