معادله چندمجهولی هشت میلیون جمعیت با دو سینما!


معادله چندمجهولی هشت میلیون جمعیت با دو سینما!

بانی فیلم/ احمد رمضان زاده با اکران اولین فیلم سینمایی اش «حکایت عاشقی» این روزها حرف های زیادی برای گفتن دارد. او پیش تر از اکران ناعادلانه فیلم گله کرده بود. فیلمی که ، اکران سراسری آن به تازگی نیز از سینما هویزه در مشهد مقدس کلید خورده و هر روز در سانس‌های مختلفی از جمله؛ ساعات 15، 17، 19 و 21 در این سینما روی پرده می‌رود. فیلم سینمایی «حکایت عاشقی» (چیروکی ئه‌وینداری) علی‌رغم اکران محدود و ناعادلانه در سینماهای تهران و نداشتن تیزرهای تبلیغاتی به دلیل ممنوع التصویربودن «بهرام رادان» از بازیگران اصلی این فیلم به صورت تک سانس و چرخشی در سینماهای تهران اکران می‌شود و درواقع این شیوه اکران، بنا به گفته کارگردان اثر لطمات زیادی به این فیلم وارد آورده است.
رمضان زاده در این گفت و گو می گوید بحث اینکه فیلم چند بار دچار توقف اکران شد، بماند. بحث مهم تر ناعادلانه اکران شدن فیلم هاست که حتی افراد عادی جامعه نیز به آن واقفند. فروش هر فیلمی کمک به سینمای ایران است و قطعا موجب خوشنودی سینماگران می شود. اما اتفاقی که قابل تحمل نیست بی انصافی هایی است که در حق برخی فیلم ها اعمال می شود. او بر این باور است که چرا نباید برنامه ریزی منطقی از سوی شورای صنفی نمایش شامل حال فیلم ها شود تا در نیمه دوم سال با تراکم اینچنینی نمایش فیلم ها رو به رو نشویم. تراکمی که قطعا یکی از نتایج آن دیده نشدن فیلم ها و فیلمسوزی است که این روزها نقل هر محفل و جمعی است. رمضان زاده در این مجال به این نکته اشاره می کند که برنامه ریزی برای اکران فیلم ها در شهرســتان ها با توجه به امکانات ضعیف سخت افزاری و کمبود سالن یکی از گره های سخت سـینمای ایران است.
آقای احمدزاده پیش تر در خصوص بی عدالتی و نبود قوانین شفاف که در خصوص اکران برخی فیلم ها لحاظ می شود، صحبت کرده بودید، چه مواردی باعث گلایه شما از وضعیت اکران «حکایت عاشقی» شد؟
همان طور که قبلا گفته ام متاسفانه اکران فیلم ها در ایران دچار وضعیت غیر شفافی است که موجب دامن زدن به نوعی بی انصافی در حق برخی فیلم ها می شود. یک سری فیلم ها درتمام کشور همزمان اکران می شوند؛ با وجود اینکه موضوعات این فیلم ها جزو مضامینی است که بسیاری از اوقات توسط کارشناسان مورد نقد قرار گرفته اند. هر چند خود من معتقدم هیچ ایرادی به ساخت فیلم ها با موضوعات مختلف نیست؛ حتی اگر آثاری مثلا با مضمون خیانت خانوادگی بارها در ژانرهای کمدی، ملودرام و ... روایت شوند؛ در نهایت این مردم هستند که به انتخاب فیلم دست می زنند اما برای یک مقایسه صحیح بین آثار روی پرده و انتخابی همه جانبه، همه فیلم ها در یک فرصت یکسان و عادلانه برای دیده شدن قرار ندارند.
مشکلات اکران «حکایت عاشقی» چه بوده است؟
فیلم «حکایت عاشقی» در زمره آثار دفاع مقدس قرار می گیرد که در بستر داستانی عاشقانه روایت می شود؛ مضمونی که در صورت قرار گرفتن در یک سرگروه سینمایی مناسب و اکران عادی می توانست به خوبی دیده شود. بگذریم از اینکه تبلیغات و تیزر فیلم نیز به دلیل ممنوع التصویر بودن بازیگر نقش اولش، بهرام رادان، تحت تاثیر قرار گرفت.
گویا فیلم با حمایت بنیاد فارابی نیز ساخته شده است؟
بله! حرف من هم این است که وقتی بنیاد فارابی از ساخت این فیلم حمایت می کند، در زمان اکران چرا فیلم به حال خود رها می شود؟ فیلمی که هزینه بسیاری صرف ساختش می شود با یک اکران نامناسب همه زحمات گروه سازنده و بودجه هزینه شده به هدر می رود. به این نتیجه رسیده ام که حمایت در زمان اکران اهمیتی کمتر از حمایت در زمان تولید ندارد. همه جای دنیا تبلیغ یک فیلم از زمان کلید خوردن تا زمانی که از پرده نمایش پایین می آید با یک سیاستگزاری خاص در حال انجام است. اما در اینجا تازه بعد از اکران می توان برای تبلیغ آن اقدام کرد. به قدری بحث تبلیغات در پروسه ساخت یک فیلم مورد توجه است که 20 درصد هزینه تولید برای تبلیغات در نظر گرفته می شود.
این فیلم هر چند با حمایت فارابی بوده اما تهیه کننده آن جعفری جوزانی کم برای این فیلم هزینه نکرد. آن هم فیلمی با موضوع دفاع مقدسی با آن تجهیزات متفاوت و لوکیشن های سخت. اصلا فکر کنید فیلم با کمک صد درصدی دولت ساخته شده باشد، چرا نباید در مرحله اکران حداقل عادلانه با این فیلم برخورد شود، حمایت که پیشکش.
مشکل فیلم برای عدم نمایش تیزر آن چه بوده است؟
متاسفانه توضیح خاصی هم در این مورد نمی دهند. این همه هزینه شده که بازیگر سرشناس را در کادر بازیگران داشته باشی و در زمان اکران هم از چهره بودن بازیگر مقداری از این هزینه را جبران کنی، اما در عمل با سیاست های یک بام و دو هوای رسانه ملی از پخش تبلیغات فیلم خودداری می شود.
آیا سوژه دفاع مقدسی فیلم، تاثیری در اکران آن داشته است؟
در تهران؛ اکران فیلم ها در دو سینمای فرهنگ و آزادی تاثیرگذارند هم به لحاظ قشر مخاطب و هم موقعیت جغرافیایی شان. هرچند پردیس های کوروش و ... هم در حال جا افتادن میان اهالی سینما هستند. نه تنها سوژه باعث گرفتن امتیاز خاصی نشد بلکه تاثیر بازدارندگی هم داشت. سوال من این است که چرا وقتی فیلمی مضمونش مورد تایید نهادهایی چون حوزه هنری و وزارت ارشاد است در اکران از سوی سینماهای این دو نهاد هیچ کمکی به دیده شدن بیشتر این فیلم نمی شود؟ صلح، انسان دوستی و بخشی از رشادت های انجام شده در هشت سال دفاع مقدس در «حکایت عاشقی» روایت می شود اما کسی کمکی به دیده شدن این مفاهیم نمی کند.
آیا اعتراضی هم کرده اید؟ سالن داران با توجه به اکران آزاد فیلم چه نظری در این باره دارند؟
وقتی سانس های بدون مخاطب یک سینما به این فیلم تعلق پیدا می کند، اعتراض هیچ نتیجه ای نخواهد شد. زیرا در نهایت سینمادار به شما می گوید «دادن همین سانس ها توسط سینمای ما به این فیلم هم باید مایه مسرت شما باشد! اگر می توانی سانس های سینمای آزادی و فرهنگ را بگیر! نباید اجازه می دادی فیلم به صورت آزاد و چرخشی اکران شود. بدون سرگروهی و نمی توانی اعتراضی داشته باشید.» بسیاری از دانشجویان و خانواده ها، سانس های 4 بعدازظهر به بعد را برای فیلم دیدن انتخاب می کنند. اما غالب سانس هایی که به «حکایت عاشقی» در تهران داده شده در سانس های 10، 12 و 2 است. وقتی سینماگر به وضوح معتقدست که موضوعات ارزشی نمی فروشد و باید به سراغ موضوعات ملتهب و یا کمدی بروی، اوج فاجعه است. در حالی که هنوز در سال 2015 در آن سوی دنیا درباره جنگ جهانی دوم فیلم ساخته می شود و از حمایت های نهادهای بزرگ دولتی هم برخوردارند و مردم هم برچسب دولتی بودن هم به این آثار نمی زنند و فیلمساز دولتی و مستقل هیچیک در محاق قرار نمی گیرند.
به جای اینکه فکر کنند، چه نهادی پشت فیلم بوده، به این بیندیشند که هر فیلمی به سینمای ایران و گردش مالی آن کمک کند با ارزش است. «حکایت عاشقی» از یک سو به خاطر برچسبِ دولتی بودن فیلم لطمه می خورد؛ از سوی دیگر حمایت نهادهای دولتی را برای اکران ندارد و تیزر فیلم نیز تحت تاثیر سیاست های مختلف رسانه ملی و ... قرار می گیرد.
تبلیغات فیلم به چه صورت انجام شد؟
در تبلیغات شهری 10 بیلبورد به مدت 10 روز در اختیار فیلم قرار گرفت که نه مکان آن مشخص بود و نه زمان آن. سراسر تهران پر است از انواع تبلیغات کالاهای غیرفرهنگی و تجاری اما برای سینما سهمی چنین اندک در نظر گرفته شده است. در کنار همه این مشکلات؛ طرح پوستر فیلم که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تایید شده توسط زیباسازی رد می شود، حالا تا اشکال برطرف شود مدت استفاده از بیلبوردهای شهری تمام شده و فیلم هم از پرده نمایش پایین آمده است.
حرف من این است؛ تراکم فیلم ها در نیمه دوم سال وجود دارد؛ درست، اما چرا برخی فیلم ها سرگروه می یابند اما فیلمی که به قول خودتان مضمونی ارزشی دارد را بدون سرگروه گذاشته اید و ته آن هم اذعان می کنید که به تولید آثاری با محوریت دفاع مقدس بی توجهی شده است. فیلمی چون شیار 143 که با حمایت ابراهیم حاتمی کیا روبرو شد توانست هم گیشه را به دست آورد و هم به خوبی دیده شود. بنابراین تبلیغات و اکران در فروش بسیار مهم است. اینکه می گویند فلان فیلم پرفروش شد باید دید در چه شرایطی اکران شده و از چه امتیازهای تبلیغاتی برخوردار بوده است.
اکران فیلم در شهرستان ها چگونه است؟
یکی از مشکلات دیگر ما اکران در شهرستان هاست که با ضعف شدید سخت افزاری و کمبود سالن های سینما روبروست. یعنی استان های کردنشین ما مثل کرمانشاه، ایلام، آذبایجان غربی(مهاباد) و کردستان با جمعیتی بالغ بر 8 میلیون تنها دو سینما (در سنندج و کرمانشاه) دارند. این در حالیست که من قبل از اکران فیلم تصورم این بود که حکایت عاشقی با اکران در این چند استان کردنشین هزینه خود را تامین می کند. شهرستان هایی مثل ایلام، مهاباد، قصر شیرین و .... سینما ندارند. اگر در شهرستان ها سالن های سمعی بصری با دستگاه های دیجیتالی به نمایش فیلم های سینمایی می پرداختند شاید مردم نیز کمتر به سمت ماهواره می رفتند. فیلمی که بمباران شیمیایی را مضمون خود قرار می دهد برای مردم کردنشین بسیار همراه کننده است. شورای صنفی تعداد فیلم ها را می داند چرا نسبت به این تعداد برای نمایش تصمیم گیری نمی شود؟ از سوی دیگر بسیاری از فیلم ها هستند که هزینه خود را از سینماهای شهرستان ها بیشتر کسب می کند اما متاسفانه ایران در بحث سینما شده تهران آن هم از ولیعصر (عج) به بالا؛ این بحثی است که نیاز به کار کارشناسی و سیاستگزاری های اساسی تری دارد.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
هشت میلیارد جمعیت