باغ های معلق بابل


باغ های معلق بابللست سکند/ باغ‌های معلق بابل یا باغ‌های معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه‌ی دنیای باستان هستند.
در داستان‌هایی که درباره‌ی باغ‌های معلق بابل نقل می‌شود این باغ‌ها صدها متر از زمین فاصله دارند. اما اکتشافات باستان‌شناسی ارتفاع کمتری برای آنها در نظر گرفته است. ولی حتی این ارتفاع کمتر نیز چیزی از شگفتی این باغ‌ها کم نمی‌کند.
شهر بابل در هنگام فرمانروایی «بخت نصر دوم» به دوران اوج و شکوفایی خود رسیده بود. هرودوت مورخ یونانی در حدود ۴۵۰ سال پیش از میلاد نوشته است که این شهر علاوه بر بزرگی، در شکوه و جلال نیز گوی سبقت را از سایر شهرهای دنیا ربوده بود.
هرودوت ادعا می‌کند که دیواره‌های بیرونی شهر، ۹۰ کیلومتر طول داشتند. ضخامت آنها ۲۴ متر و ارتفاع آن‌ها نیز در حدود ۱۰۰ متر بوده است. او می‌گوید این دیوارها به‌قدری عریض بوده‌اند که دو ارابه‌ی چهار اسبی روی این دیوار به‌سادگی از کنار هم می‌گذشتند. شهر دارای دیواره‌های داخلی نیز بوده است که گرچه ضخامت آنها به ضخامت دیوارهای بیرونی نمی‌رسیده اما چیزی از استحکام آن‌ها کم نداشته است.
درون محوطه‌ی محصور شده با این دو دیوار، قلعه‌ها و معابد متعددی با مجسمه‌های بزرگی از طلا وجود داشته است. برج مشهور برج بابل که بر فراز این شهر سر به آسمان می‌سایید، معبدی مطبق برای ” مردوک ” (Marduk) خدای بابل بود که گویی تا بهشت امتداد یافته بود.
یکی از جالب توجه‌ترین بناهای این شهر که هرودوت سخنی از آن به میان نیاورده است، باغ‌های معلق بابل هستند. یکی از عجایب هفتگانه‌ی دنیای باستان.

هدیه‌ای برای همسر دلتنگ وطن
طبق برخی داستان‌هایی که درباره‌ی این باغ‌های معلق نقل می‌شود این باغ‌ها توسط پادشاه بخت نصر دوم ساخته شده است. پادشاهی که از سال ۶۰۵ قبل از میلاد برای مدت ۴۳ سال بر این شهر فرمانروایی می‌کرد. طبق یک قول دیگر این باغ‌ها توسط ملکه‌ی آشوری، سمیرامیس (Semiramis) در مدت ۵ سالی که ملکه بود از سال ۸۱۰ قبل از میلاد ساخته شده‌اند.
این باغ‌ها نقطه‌ی اوج قدرت و نفوذ شهر بودند. بخت نصر به ساختن مجموعه‌های شگفت‌انگیزی از معابد، خیابان‌ها، کاخ‌ها و دیوارها شناخته‌شده است.
طبق داستان‌ها، این باغ‌ها برای خوشحال کردن و جلب رضایت همسر بخت نصر که دلتنگ وطن بود ساخته شده‌اند. آمیتیس، همسر بخت نصر، دختر پادشاه مادها بود که به‌منظور برقراری اتحاد میان دو ملت، با بخت نصر ازدواج کرد. سرزمینی که آمیتیس از آنجا آمده بود، بسیار سرسبز و کوهستانی و پر از گیاهان و درختان مختلف بود در حالی که محل زندگی جدیدش مسطح بود و در فلاتی خشک واقع شده بود. در نتیجه زندگی در این منطقه یعنی بین‌النهرین (Mesopotamia) برای ملکه ملال‌آور بود.
پادشاه تصمیم گرفت تا برای جلب رضایت همسرش و بازآفرینی وطن او، کوه مصنوعی و باغ‌هایی بر فراز آن بسازد.
باغ‌های معلق بابل به معنای واقعی کلمه معلق یا آویزان از جایی توسط طناب نیستند. این کلمه در واقع ترجمه‌ی نادرستی از لغت یونانی kremastos یا کلمه‌ی لاتین pensilis به معنای روی هم آویخته یا مشرف است که به تراس و بالکن اشاره دارد.
استرابو، جغرافی‌دان یونانی که این باغ‌ها را در قرن اول پیش از میلاد توصیف و تشریح کرده است، این‌طور می‌نویسد:
این باغ شامل تراس‌های طاقی‌شکلی است که بالای یکدیگر و بر فراز ستون‌های مکعبی شکل قرار گرفته‌اند. این تراس‌های توخالی از خاک پر شده‌اند تا درختان بزرگ در آنها کاشته شوند. این ستون‌ها، طاق‌ها و تراس‌ها از آجر پخته و قیر ساخته شده‌اند.
دسترسی به بالاترین طبقه از طریق پلکانی میسر بود که در دو طرف آن دو سامانه‌ی اّبیاری خاص قرار داشت که افرادی از طریق آن آب را از فرات به باغ‌ها می‌رساندند.

مشکل آب‌رسانی به باغ‌ها
استرابو در نوشته‌هایش به یکی از شگفت‌انگیز ترین بخش‌های این باغ یعنی سیستم آب‌رسانی آن اشاره می‌کند. میزان بارندگی در بابل بسیار کم بود و این شهر به ندرت رنگ باران را می‌دید. از این رو برای زنده نگه‌داشتن این باغ‌ها باید از آب رود فرات که در نزدیکی آن‌ها قرار داشت استفاده می‌کردند. یعنی باید آب رود را تا ارتفاعی بالا می‌بردند که این آب بتواند به‌طرف پایین جریان پیدا کند و طبقات مختلف باغ و تراس‌های مختلف را آبیاری کند. در قرن پنجم پیش از میلاد که تجهیزات جدید مانند موتورهای آب و انواع پمپ‌ها وجود نداشت، این کار یعنی آبرسانی به باغ‌ها یکی از سخت‌ترین و مهم‌ترین مراحل ساختن این باغ‌ها بود. یکی از راه حل‌هایی که احتمالاً به ذهن طراحان این باغ‌ها رسیده است، استفاده از نوعی پمپ زنجیری بوده است.
یک پمپ زنجیری از دوچرخ بزرگ تشکیل شده بود که یکی بالاتر از دیگری قرارگرفته بود و از طریق یک زنجیر به هم متصل شده بودند. روی این زنجیر سطل‌هایی آویخته شده بود. زیر چرخ پایینی، استخری از منبع آب وجود داشته است. زمانی که این چرخ پایین می‌چرخیده، سطل‌ها به نوبت در آب استخر از آب پر می‌شدند. سپس با استفاده از زنجیر به سمت چرخ بالایی منتقل می‌شدند و آنجا در یک استخر دیگر تخلیه می‌شدند. سپس این زنجیر سطل‌های خالی را به پایین منتقل می‌کرده تا مجدداً پر شوند.
استخری که در بالای باغ قرار داشته از طریق درگاه‌هایی آب را تقسیم می‌کرده و با ایجاد جویبار مصنوعی، کار آب‌رسانی به باغ را انجام می‌داده است. چرخ پایینی این پمپ به یک میله و اهرم متصل بوده که نیروی موردنیاز برای به حرکت درآوردن این ابزار ابتکاری از طریق چرخاندن این اهرم توسط برده‌ها تأمین می‌شده است.
یکی دیگر از روش‌های جایگزین برای رساندن آب به بالای باغ، احتمالاً استفاده از نوعی پمپ پیچی بوده است. این وسیله شبیه ظرف بزرگی است که یک سر آن در استخر پایینی قرار داشته و سر دیگر آن به استخر بالایی، جایی که آب به آن منتقل می‌شده، مشرف بوده است. در داخل این ظرف، پیچ بزرگ و بلندی به‌اندازه‌ی ظرف، قرار داشته که با چرخاندن آن، آب در میان تیغه‌های پیچ جمع می‌شده و در استخر بالایی تخلیه می‌شده است.
چرخاندن پیچ نیز احتمالاً با استفاده از میل لنگی صورت می‌گرفته است.
استفاده از پمپ‌های پیچی روشی بسیار مؤثر برای انتقال آب هستند و بسیاری از مهندسان بر این باور هستند که در باغ‌های معلق بابل نیز از این شیوه برای آب‌رسانی به بالای باغ استفاده‌شده است. حتی استرابو نیز در نوشته‌های خود به سازوکار چنین پمپی اشاره می‌کند. اما مشکلی که در راه پذیرفتن این فرضیه وجود دارد این است که سازوکار پمپ پیچی یا پیچ ارشمیدس توسط مهندس یونانی، ارشمیدس، ۲۵۰ سال پیش از میلاد مسیح ابداع‌شده است؛ یعنی ۳۰۰ سال بعد از ساخت باغ‌های معلق بابل.

ساخت و ساز باغ
کار ساخت باغ به‌سختی آب‌رسانی به بخش‌های بالایی آن نبود. اما بازهم باید در ساخت آن نکاتی مدنظر قرار می‌گرفت که آب‌رسانی موجب خرابی بنا نشود. از آنجایی که پیدا کردن و حمل سنگ به دشت بین‌النهرین کار سختی بود، اکثر بناهای بابل با آجر و خشت ساخته می‌شدند. خشت‌ها از ترکیب خاک رس و کاه ساخته و در آفتاب پخته می‌شدند. سپس این خشت‌ها با استفاده از قیر به‌عنوان ملات به هم متصل می‌شدند. متأسفانه به دلیل جنس مواد به کار رفته احتمال حل شدن خشت‌ها در آب بسیار زیاد بود. البته این مشکل رایجی برای سایر ساختمان‌های بابل نبود چرا که در بابل باران به‌ندرت می‌بارید. اما از آنجایی که قرار بود این باغ‌ها دائماً آبیاری شوند، بنای ساختمان باید بیشتر محافظت می‌شد.
دیودوروس سیکولوس تاریخ‌نگار یونانی عنوان می‌کند که سکوهای باغ با تخته‌سنگ‌های بزرگ پوشیده شده بودند (چیزی که البته در بابل سابقه نداشته است.) سپس پوششی از نی، قیر و کاشی روی آنها قرار گرفته است. لایه‌ای از سرب نیز مانع رسیدن آب به لایه‌های پایین‌تر می‌شده و روی همه‌ی آنها درنهایت ضخامت مورد نیاز از خاک برای رشد درختان بزرگ قرار گرفته است. در مرحله‌ی بعد انواع مختلفی از گیاهان در این تراس‌ها کاشته شده که منظره‌ای زیبا و فرح‌بخش را در معرض دید تماشاچیان به نمایش می‌گذاشته است.

این باغ‌ها چقدر بزرگ بودند؟
دیودوروس می‌گوید این باغ‌ها ۱۲۲ متر عرض، ۱۲۲ متر طول و بیش از ۲۴ متر ارتفاع داشتند. در برخی از نقل‌قول‌ها ارتفاع این باغ‌ها برابر با ارتفاع دیواره‌های بیرونی شهر ذکرشده است. هرودوت این ارتفاع را ۱۰۰ متر عنوان می‌کند. به هر حال این باغ‌های دیدنی منظره‌ی شگفت‌انگیزی از یک کوه مصنوعی سرسبز را به نمایش می‌گذاشتند که از دل دشت سر برآورده است.

آیا باغ‌های معلق در نینوا قرار دارند؟
آیا این باغ‌ها در حال حاضر وجود دارند؟ بسیاری از مورخان اعتقاد دارند که این باغ‌ها وجود خارجی نداشتند و ساختگی بودند. چرا که نام آن‌ها در فهرست بناهای تاریخی بابل در طول زمان ثبت نشده است. این احتمال نیز وجود دارد که این باغ‌ها با باغ‌های ساخته‌ش


ویدیو مرتبط :
پل معلق باغ اورس شاهرود