سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



شاهنامه خوانی/ ملحقات دوم - سرگذشت رستم با کک کوهزاد – بخش دوم


شاهنامه خوانی/ ملحقات دوم - سرگذشت رستم با کک کوهزاد – بخش دومآخرین خبر/ همه ما عاشق شنیدن و خواندن داستان های شاهنامه ای هستیم که شخصیت هایش قهرمان ها و اسطوره های ما هستند اما چون به زبان شعر است شاید برای ما خواندن آن قدری سخت باشد و این شد که برای شما فرهنگ دوستان عزیز داستان های شاهنامه را به زبان نثر و ساده تقدیم می کنیم. باشد که لذت ببرید.

قسمت قبل




زال باخبر شد که رستم نهانی به جنگ کک رفته است ، لرزید و گفت : اگر رستم از پس او برنیاید و کشته شود اوغانیان بد بلایی سر زابل می‌آورند . طبل جنگ را زدند و همه جمع شدند . زال گفت : رستم با کودکان به جنگ کک رفته است اگر دوباره او را زنده ببینم سپاس پروردگار را به‌جا می‌آورم و اگر کشته شود تمام اوغان را می‌سوزانم . سپاهی باید فراهم کنیم . مرا در این رزم باری دهید . لشگریان گفتند : ما حاضریم یک تن را هم زنده نمی‌گذاریم . پس زال زره نریمان را پوشید و کمان گرشاسپ را به دست گرفت و بر اسب نشست و با پنجاه‌هزار سپاهی سواره و پیاده به راه افتاد . تهمتن دو روز و دو شب در حال کشتی با کک بود . کهزاد تشنه شد و به رستم گفت : ای نوجوان من توان کشتی ندارم امان بده تا آب بخورم و باز کشتی بگیریم . من پیر شده‌ام و نیرویم را ازدست‌داده‌ام . رستم خندید و او را رها کرد . کوهزاد به‌سوی چشمه رفت و آب خورد و روی سر و تنش را شست و گوشه‌ای افتاد . رستم خروشید چرا نشسته‌ای ؟ بیا بجنگ . پس دور سوم کشتی آن‌ها آغاز شد . همی زور کرد این بر آن ، آن بر این ز خون گل شده دشت آورد و کین نهاده سر اندر سر یکدگر چو شیران جنگی گرفته کمر ناگاه از دور گرد سیاهی برخاست و کم‌کم سپاهیان به سرکردگی زال زر نمایان شدند و وقتی رستم پدرش را دید با یزدان گفت : به من کمک کن و زوری بده تا خودم حساب کک را برسم . نمی‌خواهم پدر یاریم کند . پس او را بلند کرد و تا پیش پای زال برد و به زمین زد و دو دستش را بست . زال شاد شد و رستم را تحسین نمود و گفت : ای پهلوان جهان و سر نامداران تو سر شیر را به دام آوردی . کاری کردی که گرشاسپ و نریمان و سام نتوانستند انجام دهند . جهانی را از ستم رهانیدی سپس به کوهزاد گفت : ای دزد خیره‌سر بد نژاد این بیدادی بود که بر سیستان کردی ؟ از خداوند نترسیدی که مال مردم را به‌زور گرفتی ؟ حال ببین که چگونه اسیر این کودک شدی . کک گفت : عمر زیادی کردم و همتایی نداشتم حال که زمانه‌ام سرآمد به دست پسرت اسیر شدم . زال به زابلیان گفت : همه سپاه اوغان را بکشید . سپاهیان حمله بردند و سپاه اوغان را تارومار کردند . شبانگاه جشن گرفتند و می‌نوشیدند و رامشگران می‌نواختند . صبحگاه گروهی از اوغان و لاچین رسیدند و از زال پوزش خواستند و زال هم آن‌ها را بخشید و سپس به دژ رفت و در هر کنجی گنجی از در و یاقوت و لعل و گهر و کلاه و قبا و کمر دید و کنیزان زیبا و غلامان چینی یافت . دژ را خالی کردند و سپس آن را خراب نمودند . کک از ناراحتی خاک بر سرش ریخت . وقتی به سیستان برگشتند و به درگاه منوچهر رفتند و کک و بهزاد و همه دزدان را به همراه غنائم تحویل دادند و منوچهر شاد شد . که در عهد من رستم نوجوان ز مادر بزاد و بشد پهلواندر همه شهرها جشن به راه افتاد و منوچهر بر تخت نشست و همه بزرگان جمع شده بودند . تهمتن سوی منوچهر آمد و تعظیم کرد . منوچهر رویش را بوسید و او را بر تخت زر نشاند سپس شهریار دستور داد که کک و بهزاد را به دار بیاویزند و تا سه ماه اجسادشان را پایین نیاوردند تا عبرت دیگران شود . شاه به رستم قبایی از زر و طوق زرین و تاج و کمربند داد و همه دشت را به او سپرد و به رستم گفت : جنگجویی چون تو در جهان نیست . من از دست زال ناراحت بودم که داماد مهراب شد ولی وجود تو دلم را شاد کرد . زال نامه‌ای به سام نوشت و شرح پهلوانی رستم را تعریف کرد . سام شگفت‌زده شد و جشن به پا کرد و هوس کرد که به دیدن رستم برود پس به‌سوی سیستان رفت و زال به همراه رستم به پیشوازش رفتند . رستم بر دستش بوسه زد و سام بر او آفرین کرد و یک ماه با آن‌ها بود و بعد به‌سوی گرگساران رفت . در پند بیوفایی جهاندر این قسمت فردوسی از بی¬وفایی جهان و از درد پیری و بر شکایت می‌کند و بر علی (ع) و محمد (ص) درود می‌فرستد و بعد هم به مدح شاه محمود غزنوی می‌پردازد .
از کتاب «شاهنامه تصحیح شده» اثر دکتر محمد دبیر سیاقی و برگردان به نثر اثر فریناز جلالی



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: آخرین خبر


ویدیو مرتبط :
شاهنامه خوانی بخش نخست