فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
مجموعه داستانی دوستداشتنی با حضور فعال زنان
خبرگزاری فارس - گروه کتاب و ادبیات: برای گریز از طولانی شدن این یادداشت چند داستان از مجموعه داستان «جشن باغ صدری» را برای بیان حرفها و نکتههایی که امید است سودمند باشد، انتخاب شده است.
*یک بررسی موشکافانه
جوانی به نام احمد که در فعالیت های انقلابی حضوری فعال دارد توسط یکی از اقوامشان به نام قاسم که ساواکی است به ماموران ساواک معرفی می شود. جوان زیر شکنجههای فراوان از کمر آسیب میبیند و فلج میشود. مادر این جوان قسم میخورد که قاسم فردانی هرکجا که باشد او را پیدا کند و «آئینه دق» او شود. زن خانه قاسم را پیدا میکند و روزها با ویلچر مقابل پنجره او میایستد تا اینکه فردانی خودکشی میکند. سروان افشار افسر دایره جنایی است که تازه از شهرستان به این منطقه منتقل شده و سعی دارد با به نتیجه رساندن این پرونده خودش را نشان دهد.
در این داستان نویسنده با ادغام پیرنگ پلیسی و پیرنگ دراماتیک، کشش و تعلیق مناسبی را ایجاد کرده، اما ذکر چند نکته پیرامون این داستان ضروری است: اول: با توجه به شیوه آغاز داستان و ساختار روایت که تحقیق و کنکاش سروان افشار از همسایههاست، مساله اصلی داستان نامعلوم است. در واقع بین تلاش سروان افشار برای اثبات خود در دایره خدمت جدید و نیز روایت ماجرای قاسم فردانی و علت فلج شدن احمد و قصد و قسم مادرش برای انتقام از فردانی، خواننده معلق است.
دوم: با توجه به انتخاب شخصیت راوی که یک افسر دایره جنایی است، نیاز بود که بار تحقیق و کشف و همین طور توجه به جزئیات صحنه بیشتر مورد توجه قرار میگرفت و همین طور حس تمایل سروان افشار برای اثبات خود اگر چنین ارزشی داشته که جمله آغازین اثر را به خود اختصاص دهد باید بیشتر مورد توجه نویسنده قرار میگرفت.
سوم: عنصر زمان در روند بررسی این پرونده با توجه به جملهای که در صفحه 13 پاراگراف آخر آمده، وضوح ندارد. آنجا که میگوید: «در این مدت هیچ کس برای تحویل جسد فردانی نیامده». یعنی در ابتدا مخاطب با این نگاه که با پیشروی سروان افشار او نیز پله پله در حال کشف و تلاش برای به نتیجه رسیدن است، اثر را میخواند و با این جمله گویی مدتی از این اتفاق گذشته است.
چهارم: به نظر میرسد نویسنده تمایل چندانی به حضور در فضای جنایی نداشته و در کمترین زمان و حجم ممکن سروان افشار را در مسیر کشف راز قتل یا خودکشی فردانی به نتیجه میرساند و شاید بتوان گفت که بهتر بود داستان راوی دیگری میداشت و یا اینکه ساختار روایت به شخصیت و مقتضیات پلیسی جنایی نزدیکتر میبود. چون در وضعیت موجود نویسنده هم تلاش داشته روایتی جذاب از منظر یک پلیس ارائه دهد و هم متوجه ایده اصلی خودش که انتقام به سبک آئینه دق بودن زن برای قاسم فردانی بوده است و این باعث شده ضربه درماتیک مورد توجه نویسنده کاهش یابد.
*جشن باغ صدری
دولت در جریان کشف حجاب و اعلام عمومی منع داشتن پوشش توسط زنان، از همه کارمندان و حقوق بگیران خود دعوت کرده که همسران خود را بدون حجاب و پوشش به جشن بزرگی که در باغ صدری قرار است برگزار شود بیاورند. دختر کوچک خانواده نامه ابلاغ این دعوت را در جیب پدرش پیدا میکند. وقتی مساله در خانه مطرح میشود مادر خانواده به شدت مخالفت میکند و پدر که چارهای نمیبیند میگوید که مجبور است پیردختر همسایهشان به نام طوطی را برای یک شب صیغه کند. مادر بسیار ناراحت و عصبانی میشود. اما ناچار به این کار تن می دهد و مساله صیغه را با مادر طوطی مطرح میکند. اما روز جشن پدر ظهر نشده به خانه میآید و نامه استفعفایش را به همه نشان میدهد.
داستان «جشن باغ صدری» یکی از بهترین داستانهای این مجموعه است که موضوع و مضمون در خور و ریتم و ضرباهنگی مناسب دارد. داستان از صحنه و فضا و توصیف به خوبی بهره برده است و در یک پرداخت نرم و به دور از کلیشه موضوع را پیش آورده است.
اول : انتخاب خوب و تنوع شخصیت در داستان به گونهای شایسته توانسته زمینه تعیممپذیری موضوع و سوژه را در زمانهایی غیر از زمان رخداد داستان فراهم آورد. در این زمینه میتوان به راوی داستان که یک دختر نوجوان است توجه نمود که در چند جایی از اثر تمایلش را نسبت به بودن در فضای جشن باغ صدری نشان میدهد و درست در نقطه مقابل دختر بزرگتر خانواده است که به گفته راوی دختر بزرگتر را که به تازگی نامزد کرده خیلی بیشتر از دختر کوچکتر دوست دارند و این دختر نوجوان ما را متوجه نسل بعدی و شیوههای برخورد مادران بعدی در مقایسه با مادر موجود در این خانواده مینماید.
دوم : نکته دیگری که در این اثر قابل ذکر است، نقش همزمان و موثر پدر و مادر در حفظ کیان و اصالت خانواده است.
سوم: هرچه قدر که شروع داستان کوتاه برای جذب مخاطب و پرتاب او به داخل ماجرا اهمیت دارد، پایان بندی نیز به منظور مانایی اثر در ذهن مخاطب ارزشمند و مغتنم خواهد بود. در این اثر که تا حدود زیادی توانسته عناصر داستان را به نفع انتقال پیام و هدف، به خدمت بگیرد به نظر میرسد پایان بندی دچار نقصان گردیده. در واقع بهترین نقطه پایان در وضعیت حاضر میتوانست: «پدر زل می زند به روبرو، به درخت زردآلو که دیگر برگی بهش نمانده.» باشد و دیگر لازم نیست «مادر ماتش میبرد. فریده مینشیند کنار پدر. پدر دست میبرد توی جیبش و کاغذی بیرون میآورد. از بالای سر فریده نگاه میکنم. کاغذ ماشین شده است. استعفا داد. خلاص» میآمد.
*گلدان شکسته
یک زن و شوهر انقلابی که قرار است در خانهشان روضه سیاسی برگزار شود. زن گوشی تلفن را بر میدارد. از کلانتری تماس گرفتهاند که بپرسند آیا شما در خانهتان روضه دارید یا نه و زن میگوید که روضه داریم و بفرمایید خانمتان تشریف بیاورند. روز روضه همسر رئیس کلانتری وارد روضه میشود و بعد از رفتنش ماموران میریزند و زن را دستگیر میکنند. مهری که از آشنایان این خانواده است قبل از آمدن ماموران با عجله میآید و اعلامیهها را از خانه میبرد. زن که باردار است بچهاش را در زندان به دنیا میآورد و در حالی که فرهاد – شوهرش- زیر شکنجه کشته شده، بعد از پنج روز مادرش میآید و بچه را میبرد.
اول: موقعیت و موضوع در این داستان هم جذاب و دارای کشش است. فضا و صحنه هم مناسب و هماهنگ با موقعیت شخصیت و داستان انتخاب شده است. لحن و ریتم داستان نیز خوبیاش از جمله شگردها و فنون ملکه شده نویسنده است. اما نکات دیگری نیز در این داستان وجود دارد که در حوزه نقد باید به آنها پرداخته شود.
دوم: پیرنگ حفرهای که با فقدان اطلاعات و منطق، ابهامزا و غیر منسجم عمل نموده بزرگترین ایراد این اثر داستانی است که البته ناگفته نماند که موقعیت خوب و جذابی برایش انتخاب شده است. وجوه متناقض شخصیتها در این داستان یکی از مواردی است که ریشه در شخصیت پردازی و البته قبل از آن ریشه در پیرنگ اثر دارد. برای بسط این نکته به دو نقطه از اثر اشاره میشود . مورد اول مربوط به صحنهای است که از کلانتری با این خانه تماس گرفته میشود و زن خیلی ساده لوحانه با این که میداند این شیوه برگزاری روضه خلاف و جرم است، به مامور میگوید بله روضه داریم و به همسرتان هم بگویید تشریف بیاورند و جالب اینجاست که فرهاد هم عکس العمل فانتزی و غیر جدی نسبت به این عمل از خود نشان میدهد در صورتی که این زن و شوهر وقتی به صورت فعال در مبارزات انقلاب مشارکت دارند کمترین موضع گیریشان باید رفتاری به مراتب امنیتیتر میبود و دومین نقطه در اثر جایی است که همسر سرهنگ بهادری رئیس کلانتری محل برای شرکت در روضه وارد خانه میشود، ورود و خروجش فقط این را به ذهن میرساند که زن سرهنگ یا آمده که سرهنگ را از وجود روضه مطمئن کند که معمولا یک سرهنگ از خانواده خودش چنین چیزی نمیخواهد و دوم اینکه زن سبقه مذهبی دارد و آمده در روضه شرکت کند که این حدس هم مورد پرداخت قرار نگرفته است. از دیگر پتانسیلهایی که نویسنده میتوانست ازآن بهره معنایی بگیرد، وجود نوزاد است. اما به صور ت کلی این زن و شوهر، نوع و میزان فعالیتشان و ظرفیتهاشان برای مخاطب پدیدار نمیشود و در مواجه شدن با عکس العملهای این شخصیتها دچار سردرگمی در قضاوت پذیرش و باور یا رد چنین کنشها و واکنشهایی میشود.
*جشن از ما بهتران
دولت برای برگزاری جشنهای 2500 ساله پادشاهی همه جا را بسته و دور روستاهای مسیر عبور شاه دیوارکشیده. دختر خانواده تب شدیدی دارد که علتش نامعلوم است. پدرخانواده از صبح تا شب در کارخانه قند کار میکند و فرصت نمیکند تا دختر را برای مداوا به شهر ببرد. چند روزی قبل از جشن، برادر شوهر زن که افسر است و به قول زن خرش میرود به خانهشان میآید و حال و احوالی ازشان میگیرد و قول میدهد که فردا بیاید و دختر را برای مداوا به شهر ببرد. بعد از رفتن عموی بچه، سمیه حالش بد میشود و خون بالا میآورد و زن پسر را دنبال شوهرش میفرستد اما سربازها اجازه رد شدن پسر را نمیدهند. زن دختر را بغل میکند و از سربازها خواهش میکند اما بازهم سربازها بی تفاوت نسبت به این وضعیت آنها را رد میکنند. سمیه سیاه میشود و از بین میرود.
داستان «جشن از ما بهتران» یک وضعیت حاشیهای از وضع زندگی مردم در زمان پهلوی را به نمایش میکشد. وضعیت نابرابر و ناعادلانه و خفقانآور اجتماع آن دوران دستمایه نگارش این داستان بوده است.
اول: اما نکته مهم اینجاست که نگاه و انتخاب خوب نویسنده در مورد مضمون و سوژه، در هنگام اجرا به قصه و پرداخت داستانی و منسجمی ختم نشده است. لذا داستان در مقام تاویل و تعمیم که تفاوت ادبیات خلاقه با دیگر روایتهاست، و همین طور وحدت حس و ماجرا، ضعیف عمل میکند.
دوم: شخصیتهای اثر بازیگرانی بی روح و بی عمق هستند.
سوم: فضا و جغرافیا ناملموس و نادیدنی است. به عبارت دیگر موقعیت روستا و دیوار کشیدنهای دور روستا میتوانست موقعیت روستا را دیدنیتر کند.
*زندگی عادی است
صبح آقای بهارلو برای تهیه نان از خانه بیرون میآید اما خیلی زود بر میگردد و دختری را همراه خود آورده که سالی یک بار برای نظافت و شستشوی خانه به آنها کمک میکند. دختر مضطرب و گل آلود است و با یک ساک پر از اعلامیه از دست ماموران به خانه این زن و شوهر پناه آورده. آقای بهارلو میگوید که برای اینکه دختر به دست ماموران نیفتد او را به جای دختر خودشان نشان دهند. زن به او از لباسهای خودش میپوشاند. ماموران میآیند و چای و بیسکوئیت میخورند و از گشتن منصرف میشوند. اما موقع رفتن زن متوجه کفشهای گل آلود دختر جلوی در میشود و وانمود میکند که باردار است و دردش گرفته و به این شیوه به شوهرش میفهماند که کفش دختر را مخفی کند و ماموران از خانه آنها میروند.
اول: داستان «زندگی عادی است» بیشتر از این که قصه فرار دختر و تعقیب ماموران باشد. داستان تنهایی آقا و خانم بهارلو و آرزوهای خانم بهارلو برای دختر داشتن و ازدواج پسرش است. البته این تم و مضمون تحت تاثیر موقعیت و ریتم هراس موجود شده است.
دوم: مساله باور پذیری و حل بحران به شیوه مدیریت بحران نه پیرنگ محور.
ماجرای این داستان تا نیمههای اثر با کشش مناسبی پیش میرود و از هنگام ورود ماموران به منزل داستان رنگ قبلی را از دست میدهد و وانمود سازیهای آقای بهارلو با تئاتری که همسرش در انتها برای باردار نشان دادن و رفع خطر دیده شدن کفش گل آلود دختر بازی میکند به طور کلی از منطق داستانی و منطق موقعیت داستان خارج میشود. چه طور ممکن است ماموران هنگام ورود کفشهای دختر را ندیده باشند و حالا هنگام خروج زن هراس دارد که موقع پوشیدن کفشهایشان متوجه آن شوند. با توجه به توقعی که از ماموران ساواک میرود، تیز بینی و هوشیاری باید جزء ذاتی رفتارهای آنها در نظر گرفته میشد.
سوم: شخصیتها رها شده و یله در داستان عبور و مرور میکنند. یعنی نه دختر و نه آقای بهارلو هیچ کدام مورد توجه نویسنده نیستند. البته اگر به فردیت راوی که خانم بهارلو است نزدیک میشدیم میتوانست قابل قبول باشد.
*تصویرکلی از کتاب
اول: نویسنده زبانی بسیار خوب، دوست داشتنی و پر کشش دارد و در واقع یکی از جاذبههای این مجموعه داستان که بسیار هم ستودنی است، زبان داستانی و ریتم و لحن دوست داشتنی اثر است.
دوم: زن در اکثر داستانهای این مجموعه، محور حادثه، مساله ساز و گره گشا و موثر در پیشبرد قصه است.
یکی دیگر از نقاط برجسته این مجموعه داستان حضور فعال و موثر زن در ماجراهاست. معمولا در داستانهای انقلاب نقشی که برای زن در نظر گرفته میشد نقشی حاشیهای و نقشی کم رونق و بی اثر بوده است اما اینجا زن یا مادر خانواده نقشی پررنگ و تاثیر گذار دارد. به عنوان مثال در داستان «یک بررسی موشکافانه» مادر احمد باعث خودکشی فردانی و به قول خودش انتقام از او شده است. در داستان «جشن باغ صدری» مخالفت مادر برای برداشتن حجاب، مرد را به خود میآورد و نسبت به این ماجرا تغییر موضع میدهد و استعفایش را اعلام میکند. داستان «گلدان شکسته» و «زندگی عادی است» راوی زن خانه است و پیشبرنده ماجراست.
سوم: توجه به خانه و خانواده نکته دیگری است که در این مجموعه داستان از جمله ویژگیهای منحصر به فرد میتوان از آن یاد کرد. نویسنده محل وقوع ماجرا و حوادث داستانهای خود را خانه و خانواده انتخاب نموده است. موقعیتهای تراژیک در بستر خانه و خانواده به نوعی وحدت ساختاری در اثر ایجاد نموده است. به عنوان مثال، در داستان «یک بررسی موشکافانه» خودکشی فردانی در خانه رخ داده است. در داستان «جشن باغ صدری» محل بحث و تعامل و چالش و به نتیجه رسیدن خانه است و خانواده محل چالش و کشمکش داستانی انتخاب شده است. در داستان «زندگی عادی است» هراس ورود ماموران در خانه تصویر شده و همین طور در داستان «گلدان شکسته» برای برگزاری روضه سیاسی که باعث شروع عدم تعادل داستان بود خانه به عنوان محل مورد نظر انتخاب شده است.
چهارم: به همان میزان که زن در این مجموعه داستان حاضر به یراق و موثر است، مرد در این داستان غایب به نمایش گذاشته شده است. به عنوان مثال فرهاد - مرد داستان «گلدان شکسته»- با شروع ماجرا خذف میشود. در داستان «جشن از ما بهتران» مرد خانه از صبح تا شب در کارخانه قند مشغول کار است و انجام امور خانه با زن است. شوهر در داستان «زندگی عادی است» فقط مجری نقشه زن خانه است.
به صورت کلی مجموعه داستان «جشن باغ صدری» مجموعهای است که به لحاظ زبان، آغاز و میانه اثر دارای ویژگیهای درخور و ستودنی است اما پایان تعدادی از داستانها به نظر میرسد که دارای نواقصی است که با بررسی پیرنگ آثار میتوان به آنها پی برد.
یادداشت از سید حسین موسوینیا
انتهای پیام/و
ویدیو مرتبط :
قسمت ۷ از مجموعه دوست داشتنی ها