سرگرمی


2 دقیقه پیش

دانلود بازی اندروید

اندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفن‌های همراه و تبلت‌ها عرضه می‌نماید و ...
2 دقیقه پیش

بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legends

آخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ...



اشعار زیبای نیما یوشیج


اشعار زیبای نیما یوشیج,شعر نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

می تَراوَد مَهتابمی درخشد شَب تاب،نیست یک دَم شِکَنَد خواب به چشمِ کَس ولیکغَمِ این خُفته ی چندخواب در چشمِ تَرَم می شکند.نگران با من اِستاده سَحَرصبح می خواهد از منکز مبارکْ دَمِ او آوَرَم این قومِ به جانْ باخته را بلکه خبردر جگر لیکن خاریاز رَهِ این سفرم می شکند… نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!یک نفردر آب دارد می سپارد جان.یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزندروی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،آن زمان که پیش خود بیهوده پنداریدکه گرفتستید دست ناتوانی راتا تواناییّ بهتر را پدید آرید،آن زمان که تنگ میبندیدبرکمرهاتان کمربند،در چه هنگامی بگویم من؟یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!نان به سفره،جامه تان بر تن؛یک نفر در آب می‌خواند شما را… نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

من دلم سخت گرفته است از اینمیهمان‌خانه‌ی مهمان‌کش روزش تاریککه به جان هم نشناخته انداخته است:چند تن خواب آلودچند تن ناهموارچند تن ناهشیار… نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

فریاد می زنم ،من چهره ام گرفته !من قایقم نشسته به خشکی !مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست ،یک دست بی صداست ،من ، دست من کمک ز دست شما می کند طلب،فریاد من شکسته اگر در گلو ، وگرفریاد من رسا ،من از برای راه خلاص خود و شما،فریاد می زنم، فریاد می زنم!! نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

زندگانی چه هوسناک است ، چه شیرین!چه برومندی دمی با زندگی آزاد بودن،خواستن بی ترس،حرف از خواستن بی ترس گفتن،شاد بودن!… نیما یوشیج

ترا من چشم در راهمشباهنگامکه می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ها رنگ سیاهیوزان دلخستگانت راست اندوهی فراهمترا من چشم در راهم.شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگاننددر آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دامگرم یاد آوری یا نهمن از یادت نمیکاهمترا من چشم در راهم نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

آن گل زودرس چو چشم گشودبه لب رودخانه تنها بودگفت دهقان سالخورده که : حیف که چنین یکه بر شکفتی زودلب گشادی کنون بدین هنگامکه ز تو خاطری نیابد سودگل زیبای من ولی مشکنکور نشناسد از سفید کبودنشود کم ز من بدو گل گفتنه به بی موقع آمدم پی جودکم شود از کسی که خفت و به راهدیر جنبید و رخ به من ننمودآن که نشناخت قدر وقت درستزیرا این طاس لاجورد چه جست ؟ نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

خانه ام ابری ستیکسره روی زمین ابری ست با آن.از فراز گردنه خرد و خراب و مستباد میپیچد.یکسره دنیا خراب از اوستو حواس من!آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟خانه ام ابری ست اماابر بارانش گرفته ست… نیما یوشیج

اشعار زیبای نیما یوشیج

در پیله تا به کی بر خویشتن تنیپرسید کرم را مرغ از فروتنیتا چند منزوی در کنج خلوتیدربسته تا به کی در محبس تنیدر فکر رستنم ـپاسخ بداد کرم ـخلوت نشسنه ام زیر روی منحنیهم سال های من پروانگان شدندجستند از این قفس،گشتند دیدنیدر حبس و خلوتم تا وارهم به مرگیا پر بر آورم بهر پریدنیاینک تو را چه شد کای مرغ خانگی!کوشش نمی کنی،پری نمی زنی؟ نیما یوشیج

شب همه شب شکسته خواب به چشممگوش بر زنگ کاروانستمبا صداهای نیمه زنده ز دورهمعنان گشته همزبان هستم

جاده اما ز همه کس خالی استریخته بر آوار آواراین منم به زندان شب تیره که بازشب همه شبگوش بر زنگ کاروانستم نیما یوشیج

از این راه شوم ،گرچه تاریک استهمه خارزار است و باریک استز تاریکیم بس خوش آید همیکه تا وقت کین از نظرها کمی… نیما یوشیج

به چشم کور از راهی بسی دوربه خوبی پشه ای پرنده دیدنبه جسم خود بدون پا و بی پربه جوف صخره ای سختی پریدنگرفتن شر زشیری را در آغوشمیان آتش سوزان خزیدنکشیدن قله الوند بر پشتپس آنکه روی خار و خس دویدنمرا آسانتر و خوشتربود زانکه بار منت دو نان کشیدن نیما یوشیج

آنچه شنیدید زخود یا زغیروآنچه بکردند زشر و زخیربود کم ار مدت آن یا مدیدعارضه ای بود که شد ناپدیدو آنچه بجا مانده بهای دل استکان همه افسانه بی حاصل است نیما یوشیج

همچنین ببینید

منبع : جملات زیبا / پ


ویدیو مرتبط :
نیما یوشیج