فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



پاسخی دیگر به نامه «مرجان»/ اسلام چگونه وارد ایران شد


به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، چندی پیش نامه «مرجان دختر ایرانی به پیامبر اسلام» در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مختلف توسط آتئیست‌ها و ملحدان نوشته بود، منتشر شد که در این نامه به بیان برخی شبهات پرداخته است که در این زمینه خبرگزاری فارس خبری با عنوان «پاسخ‌های «زهرا» دختر مسلمان ایرانی به نامه «مرجان» دختر ایرانی» منتشر کرده است، در این راستا حجت‌الاسلام احمدرضا دردشتی مدیر گروه شبهه‌یابی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داست، به این نامه چنین پاسخ می‌دهد:

نامه‌ای به مرجان، دختر ایرانی

سلام مرجان!

نامه‌ات را خواندم و برایت بسیار متأسف شدم! از عقلی که خداوند به تو داده، خوب استفاده نمی‌کنی و اسیر جهل، تعصب و کینه توزی شده‌ای! خداوند تو را بر فطرت حقیقت‌جویی و حقیقت‌خواهی سرشته است، اما تو آن را به چرک تعصب نژادی و کینه‌ورزی با عرب‌ها آلوده‌ای! کاش برای یک بار هم که شده بدون پیش‌داوری و از سر حق‌طلبی به آیات قرآن و سنت و سیرت پیامبر و اهل بیت(ع) مراجعه می‌کردی و حقیقت را می‌یافتی!

اگر قرآن به زبان دیگری نازل می‌شد، عرب‌ها آن را نمی‌پذیرفتند؛ اما حال که به زبان عربی نازل شده، غیرعرب‌ها آن را می‌پذیرند و به آن ایمان می‌آورند

اگر به درستی و با دقت قرآن کریم را خوانده بودی می‌فهمیدی که خدای محمد(ص) آفریننده هستی است و همه موجودات عالم و از جمله زبان‌های گوناگون، آیات و نمودهای علم، قدرت و حکمت اویند. خداوند در طول تاریخ زندگی انسان بر روی زمین، با زبان‌های گوناگون با آن‌ها سخن گفته است. آری! آخرین پیامبر عرب زبان بوده، با وی به زبان عربی گفت‌وگو کرده است. نکته جالب‌تری در قرآن کریم آمده است که حکمت نزول قرآن به زبان عربی را تبیین می‌کند. خداوند می‌فرماید: اگر قرآن به زبان دیگری نازل می‌شد، عرب‌ها آن را نمی‌پذیرفتند؛ اما حال که به زبان عربی نازل شده، غیرعرب‌ها آن را می‌پذیرند و به آن ایمان می‌آورند!
گفته‌ای که دین اسلام، خواندن و نوشتن را برای زنان مکروه دانسته است. اولاً آنچه که خوانده‌ای بخشی از روایاتی است که در این موضوع وارد شده است؛ روایات بسیاری وجود دارد که زن و مرد را به آموختن علم ترغیب کرده است.(1) ثانیاً روایتی که به آن استناد کرده‌ای، فارغ از ضعف یا قوت سند آن، تنها به کراهت آموختن کتابت به زنان اشاره دارد، نه حرمت آن و نه آموختن خواندن و علم آموزی! شاهد اینکه پیامبر در پایان روایت توصیه می‌کند که به زنان سوره نور را آموزش دهید.(وسائل، ج2، ص177، روایت 2535)

نکته قابل‌ توجه این است که روایت مورد استناد تو ناظر به شرایط خاص آن زمان و زنانی است که در آن مقطع تاریخی زندگی می‌کرده‌اند؛ زیرا در آن زمان چون فرهنگ عمومی هنوز در حد مطلوبی رشد یافته نبود، برخی از مهارت‌ها، مثل کتابت زمینه‌ رفتارها و فعالیت‌های مثبت و سازنده را برای زنان ایجاد نمی‌کرد، بلکه می‌توانست موجب انتقال محتواهای بی اساسی شود که در فرهنگ به جامانده از دوران جاهلیت وجود داشت.

روایات فراوانی که به آموختن و انس با علم و ملازمت عالمان ترغیب می‌کند، هم شامل زنان می‌شود و هم مردان

علاوه بر این تردیدی نیست که زن و مرد مسلمان به شناخت خداوند، معارف دین و انجام احکام فقهی مکلف‌اند؛ لازمه‌ این امر فراگیری معارف و احکام است و لازمه‌ فراگیری توانایی خواندن و نوشتن. حال عاقلانه نیست که کسی را به انجام کاری مکلف کنند، ولی زمینه‌ها و لوازم عقلی آن را از او بستانند. از این رو هر آنچه برای یادگیری و عمل به احکام اسلامی لازم است، مانند آموختن مهارت خواندن و نوشتن، مهیا کردن آن بر زن و مرد مسلمان واجب است. روایات فراوانی که به آموختن و انس با علم و ملازمت عالمان ترغیب می‌کند، هم شامل زنان می‌شود و هم مردان!
اگر وضعیت زنان در همه‌ جای دنیا را در مقطع بعثت پیامبر ملاحظه می‌کردی، می‌فهمیدی که زنان در همه جا زیر ستم و بی‌عدالتی مردان بودند؛ چه در ایران، چه در عربستان و چه در اروپا. بسیاری از محققان معاصر از جمله بارتلمه نویسنده کتاب «زن در حقوق ساسانی» و کریستین سن نویسنده کتاب «ایران در زمان ساسانیان» معتقدند که وضعیت زنان در دوره ساسانی بسیار بد بوده و با آنان مانند بردگان و اشیاء رفتار می‌کردند. اوضاع و احوال زنان در اروپا بسیار دهشتناک‌تر و آزاردهنده‌تر بود. دین اسلام به زن عزت بخشید و او را تا اوج برکشید و برای او  و مردان در انسانیت و رفتار معنوی و انسانی تفاوت قایل نشد.(2)

زن در ذهن و زبان پیامبر و پیشوایان دین منزلتی ارجمند و جایگاهی ویژه‌ای دارد؛ کافی است به انبوه روایات رسیده از پیامبر و امامان معصوم(ع) و سیرت رفتاری آن‌ها با زنان و دختران‌شان نگاه کنی تا حقیقت امر بر تو آشکار شود. (وسائل الشیعه، ج15، و میزان الحکمه ج13).

مسأله بهشت و دوزخ و وعد و وعید به آن در آموزه های دین اسلام، برخاسته از حقایقی است که فهم و بینش تو و امثال تو از درک حقیقت آن ناتوان است؛ چون تو هستی را در همین جهان مادی محصور و منحصر می‌بینی، اما آنکه هستی را فراتر از ماده می‌بیند و برای این عالم به خدای حکیم، دانا، توانا و عادلی باور دارد، می‌داند که جان جهان در برابر خوبی و بدی کنشی یکسان ندارد؛ خوبان و بدان، هم در این دنیا و هم در جهان پس از مرگ، با آثار و پیامدهای رفتارها و انگیزه‌های خود رو به رو خواهند شد. پس مشکل تو در جهان‌بینی، انسان‌شناسی و خداشناسی تو نهفته است نه در آموزه‌های دین اسلام!
کافی است که قدری به خودت زحمت بدهی و کتاب‌هایی مانند خدمات متقابل اسلام و ایران را بخوانی تا برایت روشن شود که حمله اعراب مسلمان به ایران برای کشورگشایی نبود و هرگز با مردم ایران نجنگیدند و هیچ آسیبی به تمدن  و فرهنگ ایرانی وارد نکردند. حکومت ساسانی به سبب ظلم و بی‌عدالتی فراوان به ایرانیان سال‌ها قبل‌تر از حمایت توده‌های مردم محروم بود.

تاریخ گویای این واقعیت است که مردم ایران خود به استقبال لشگر اسلام رفتند و با آغوش باز از آن استقبال کردند. ایرانیان یک باره و با زور به اسلام نگرویدند، بلکه آرام آرام با دین اسلام آشنا شدند و چون گمشده‌ خود را در آن یافتند، با اختیار آن را پذیرفتند و برای گسترش آن تلاش کردند. برای تو متأسفم که مردم کشورت را مردمی نادان، احمق و بی‌فرهنگ تصور و تصویر کرده‌ای! مردمی که به خیال تو، با زور و دغل می‌توان آن‌ها را فریب داد و فرهنگشان را از آنان ستاند! من بر خلاف تو باور دارم که مردم ایران، مردمی فهمیده، آگاه و با شعورند. در هیچ مقطعی از مقاطع تاریخ، هیچ مهاجمی نتوانسته است فرهنگ خود را به ایرانیان تحمیل کند؛ بلکه همه مهاجمان تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفته‌اند. مهاجمانی که برای نابودی فرهنگ و هویت ایرانی کمر بسته بودند و از هیچ جنایتی فرو نگذاشتند اما نتوانستند اسلام را از ایرانیان بگیرند! آیا این عجیب نیست؟! اگر ایرانیان اسلام را به زور و دغل پذیرفته بودند، طبیعتً باید با افول شوکت مسلمانان در ایران، به دین زرتشت بازگردند، اما نه تنها در عمل چنین چیزی اتفاق نیفتاد، بلکه ایرانیان با چنگ و دندان از فرهنگ اسلامی محافظت کردند!

این را هم بگویم که ما ایرانی‌ها، اگرچه همواره مردمانی فهمیده، عدالت‌دوست و مهربان بوده و هستیم، اما پیش از اسلام هرگز تاریخ درخشان و تمدن مهمی نداشته‌ایم! همه پیشرفت‌های علمی، فنی، فرهنگی و تمدن‌سازانه ما پس از ورود اسلام به این سرزمین پدید آمده است. از تو می‌خواهم که لطف کنی و از دل آن تمدن آریایی آنچنانی یک کتاب، یک فیلسوف، یک ریاضی‌دان، یک شاعر نام‌آور، یک ... برای من نام ببری تا من هم با تمدن ادعایی تو بیش‌تر آشنا شوم! البته خوب می‌دانی که چنان تمدنی وجود نداشته است؛ نه اینکه ایرانی‌ها نمی‌توانسته‌اند تمدنی بزرگ پدید آورند؛ (زیرا عملاً پس از ورود اسلام به ایران، تمدن بزرگی را به وجود آوردند) بلکه این مسأله به سبب وجود حکومت‌های فاسد و نالایقی بود که اکثریت مردم را حتی از حق علم‌آموزی هم محروم می کردند و اجازه هیچ گونه پیشرفتی را به عموم مردم نمی‌داده‌اند.

حکم ارتداد، فارغ از چند و چون‌هایی که در شرایط و عوامل آن وجود دارد، مخصوص کسانی است که بخواهند با فریب‌کاری و توطئه بر علیه امنیت فرهنگی، روانی و سیاسی جامعه فعالیت کنند، وگرنه انتخاب دین، امری از روی اختیار است و اساساً ایمان اجباری معنا ندارد «لا اکراه فی الدین»، از این رو کسی که با تحقیق و استدلال اسلام را نپذیرد یا آن را وانهد، محکوم به حکم ارتداد نیست؛ بلکه کسانی که با انگیزه‌ها و دلایل واهی و با هدف آسیب‌ زدن به امنیت فرهنگی و فکری جامعه ادعای ارتداد کرده و برای گمراه کردن دیگران فعالیت کنند، مشمول حکم ارتداد خواهند بود!

جای تعجب نیست که زن با فرهنگ، عفیف و نجیب ایرانی، گمشده‌ خود را در وجود فاطمه، زینب، معصومه و دیگر زنان با فضیلت اسلام بیابد

گفته‌ای که زنان ایرانی، به جای زنان عرب، باید یوتاب و آرتمیس را الگوی خود قرار دهند. اینجا هم نژاد‌پرستانه رفتار کرده‌ای و خواسته‌ای نژاد عرب را در برابر نژاد ایرانی تحقیر کنی! انسان آزاده و با شعور، در تقدیس و تکریم زیبایی‌ها و فضیلت‌های اخلاقی و انسانی مرز نمی‌شناسد و هرگز خودخواهانه و نژادپرستانه رفتار نمی کند؛ بلکه زیبایی را در هر کجا و هرکس که یافت از آن خود می‌داند. برای انسان آزاده، عرب یا ایرانی تفاوتی ندارد. انسان‌های بزرگ، متعلق به نژاد و قوم خاصی نیستند. انسان‌های بزرگ، متعلق به همه‌ بشریتند! جای تعجب نیست که زن با فرهنگ، عفیف و نجیب ایرانی، گمشده‌ خود را در وجود فاطمه، زینب، معصومه و دیگر زنان با فضیلت اسلام بیابد و به آن‌ها دل بسپرد و آن‌ها را الگوی زندگی خود قرار دهد؛ هر چند اگر در شحصیت یوتاب و آرتمیس هم فضیلت‌هایی وجود داشته است، می‌تواند برای زن مسلمان ایرانی الهام‌بخش و هویت‌آفرین باشد!

اشک‌ها و سوگواری‌های مردم ایران برای امام حسین(ع) هم همین رنگ و بو را دارد. حسین(ع) متعلق به نژاد عرب نیست؛ بلکه آموزگار آزادی و آزادگی برای همه انسان هاست؛ همچنان که همواره همچنین بوده است. بسیاری از مصلحان اجتماعی در طول تاریخ، فارغ از دین، نژاد و هدفی که داشته‌اند، حسین و حرکت او را تکریم کرده و از آن الهام گرفته‌اند!

آرزو می‌کنم این فرصت را بیابی که از تارهای ستبر نژادپرستی و تعصب جاهلانه که در پیرامونت تنیده‌ای رها شوی و آزاداندیشانه به مسایل بنگری و فکرت را از این چرک‌ها بپالایی تا حقیقت را آن گونه که هست دریابی! اطمینان دارم که بسیار به خواندن، پرسیدن و اندیشیدن نیازمندی؛ پس فرصت را غنیمت شمار و تا دیر نشده دست به کار شو!

 

*پی‌نوشت‌ها:

1-تمام حادیث و روایاتی که درباره‌ی تقدیس و تکریم علم و عالم و ترغیب مردم به علم‌آموزی از اهل‌بیت علیهم السلام وارد شده است شامل زن و مرد هردو می‌شود و اختصاص ان به مردان خلاف قواعد فهم متون دینی است. رک: میزان الحکمه، ج 8، باب علم.

2- احزاب/35

 

انتهای پیام/ک

http://fna.ir/99716I


ویدیو مرتبط :
آیا اسلام به زور شمشیر به ایران وارد شد (2)؟