سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
این روزهای فاطمه (س) و این شبهای علی (ع)
مهرخانه/ بیجهت نیست که در آن نیمهشب ساکت و آرام و در برابر یاران محزون و غریب، علی علیهالسلام مبهوت میشود و سر بر دیوار میگذارد و آنگونه مینالد... اینهمه حمایت و اینهمه گذشت و اینقدر شرم حضور و تمکین و تسلیم و خضوع و تواضع....
راستی این فاطمه در کجا ایستاده که علی علیهالسلام از او اینگونه میگوید؟ این چه انس عمیقی است که اینگونه حزن سرمد میآورد؟ این چه خورشید در خاک نشستهای است که اینگونه شام دیجور به دنبال میکشد؟
این روزها، روزهای فاطمه سلاماللهعلیها و این شبها، شبهای علی علیهالسلام است.
بارها با خودم اندیشیدهام که چگونه میتوان در فرصتهای کوتاه، بهرههای زیاد برداشت. با خودم میگویم چگونه در عمری کوتاه و در بهارههایی محدود، این همه جوشش و شکوفایی و این همه زایش و باروری! جوششی که از مرز قرنها گذشته و از محدوده جغرافیا و تاریخ پرکشیده و حتی این دل خسته و این کویر تشنه را در خود گرفته است.
این روزها، روزهای فاطمه سلاماللهعلیها و این شبها، شبهای علی علیهالسلام است.
بارها با خودم میگویم: «یک لحظه و این همه ارزش؟! نه سال و این همه استمرار؟!». همین لحظه، از بلندگوهای دور و خسته میشنوم: «فَاطِمَةُ امُّ ابِیهَا» (1)، و در جواب فرشتهها در مورد اصحاب کساء میشنوم: «هُمْ فَاطِمَةُ وَ ابِیهَا وَ بَعْلُهَا وَ بنوها» (2). رسالت و ولایت و امامت را فاطمه رابط است و پیوند.
اگر بیشتر گوش بدهیم میتوانیم صدای حزنآلود علی علیهالسلام را از مدینه رسول بشنویم که با چشمی اشکبار و نوای غربت میگوید: «امَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ امَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ» (3).
راستی این فاطمه سلاماللهعلیها در کجا ایستاده که علی علیهالسلام از او اینگونه میگوید؟ این چه انس عمیقی است که اینگونه حزن سرمد میآورد؟ این چه خورشید در خاک نشستهای است که اینگونه شام دیجور به دنبال میکشد؟
من از فرزندان فاطمه سلاماللهعلیها، از آن کهکشانهای حلم و حماسه و فریاد و از آن خانه مبارک، حرفی نمیزنم. من فقط از فاطمه سلاماللهعلیها میپرسم. راستی در او چه درخششی است که تا امروز در چشمها و دلهای ما نشسته است و راهها را نشانه میزند؟
بگذار تا تمامی سؤالم را بگویم که من همین سؤال را در مورد مادر فاطمه سلاماللهعلیها، خدیجهکبری هم داشتهام. خدیجه چه کرده که اینگونه در دل رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم نشسته است؟ (4)
من از این سؤال نمیتوانم دامن جمع کنم. این همه ارزش آیا از معرفت و شناخت و یا عشق و ایمان و یا عمل و تقوا، از کدامین ریشه سر برگرفته است؟
ریشهها را باید در جایی دیگر جست؛ چون حتی تقوا توشه راه است و توشه، برای رفتن کافی نیست. حتی عصمت هم کفاف این مقصد بلند و راه دراز را نمیدهد و تحلیلی دیگر میخواهد.
ما در این آیه میشنویم: «انَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ المُحْسِنِینَ» (5)؛ یعنی رحمت خدا به کسانی که در مرحله احسان هستند، نزدیک است. نزدیکی با وصال، تفاوت دارد، و این را هم میدانیم که محسن، از متقی بالاتر است؛ چون تقوا به اضافه صبر میشود احسان (6)؛ چون احسان، خوب خوبیکردن است، با زیبایی کار خوب را به سامان رساندن است، و تو میبینی که این مرحله، پس از گذشت از اسلام و ایمان و تقوا و احسان، تازه به رحمت نزدیک میشود. پس اینها، این خوبهای خوب، اینها که خود رحمت واسع حق هستند، اینها که جلوه محبت او هستند، اینها که بر تمامی هستی باریدهاند، اینها چه کردهاند و چگونه پرواز کردهاند؟
مرحوم صدوق در عللالشرایع آورده است: خداوند به موسی میفرماید: «یا موسی! میدانی چرا تو را به مقام کلیماللهی رساندم؟ چون در میان دلها و صورتها، دلی از دل تو خاشعتر و صورتی از تو متواضعتر، نیافتم» (7).
پس آنهایی انتخاب میشوند که با تمامی عصمت و با تمامی خوبیها، به اخبات رسیده و دل خاشع و چهره متواضع داشته باشند. مخبتین بالاتر از محسنین هستند. مخبت همچون زمین فروافتاده، سرشار میشود و سیراب میگردد. غرورها، محدودیت میآورد و محدودیت، محرومیت میسازد. انکسار و اخبات مرحله وصال و لقاء است و همین است که گناه رنجآور، از خوبی غرورآفرین، بهتر است (8).
تو هنگامی که ذلت و شکست گناه را بر صورت کودک خودت میبینی، دیگر بر او فریاد نمیکشی؛ گرچه چینی قیمتی را شکسته باشد که از او دلجویی میکنی و بر او میبخشی که امام سجاد علیهالسلام در وداع ماه رمضان میفرماید: «اللّهُمَّ اجُرْنا عَلی ما اصابَنا مِنَ التَّفْریطِ» (9)؛ خداوندا! ما را بر آنچه کوتاهی کردهایم، پاداش و اجر بده. پاداش بر تفریطها و کوتاهیها، در همین فضای انکسار و اخبات معنی میدهد؛ چون تو سرزنش میکنی تا متوجه شود و بیدار شود و بازگردد، پس آنجا که بیدار شده و خودش را محکوم کرده، دیگر حتی سرزنش و توبیخ، ضرورتی و شاید حکمتی نداشته باشد و از حکیم کریم، و حلیم رحیم، دور است که اینگونه شکسته را بکوبد و سوخته را بسوزاند؛ که عنایت او جابر شکستههاست و او جبار است و جبران میکند؛ همانطور که جبروت دارد و حریم و حرمت نگه میدارد و حتی سوختن و عذاب او، مسبوق به رحمت است و از عشق و محبت او الهام میگیرد: «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» (10).
برای او که واسع است و کریم است و حمید است، مَنْعی و اخْذی، به خاطر ضعف و بخل و فقر نیست که بخشش، چیزی را از مُلک او بیرون نمیبرد، و با دادن، چیزی از او کاسته نمیشود: «وَ لَاتَزِیدُهُ کَثْرَةُ العَطاءِ الَّا جُوْدَاً وَ کَرَمَاً» (11). پس اگر میستاند و اگر سخت میگیرد، به خاطر محدودیتها و دیوارها و ضعفهای ماست که با داشتن، مغرور میشویم و از دوست میبریم و غافل میگردیم.
پس اگر با تمامی عبادت ثقلین و با تمامی خوبیهای جن و انس، مغرور نشدیم و بر عمل خویش تکیه نکردیم و طلبکار حق نگشتیم و انتظار و توقع، بالا نیاوردیم، از فتنه رهیدهایم و در امتحان موفق شدهایم. همانطور که اگر با تمامی گناهان جن و انس مأیوس نشدیم و به قنوط راه ندادیم و انتظار فضل و احسان او را داشتیم، باز هم از فتنه رهیدهایم و از مکر شیطان رهایی گرفتهایم (12)، و در این مرحله از انکسار و اخبات، تو از حق بهره میگیری و با او به سوی او میآیی؛ و این پایی است که نمیشکند و میرسد و واصل میشود.
با این نگاه، میتوانی بلوغ و تمامیت خدیجه کبری و فاطمه زهرا سلاماللهعلیهما را بفهمی که خدیجه سلاماللهعلیها در برابر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای خود حدی نگذاشت و سهمی نگرفت و فاطمه سلاماللهعلیها در برابر ولیّ رسول خدا، از تمامی توانش کمک گرفت و سینه و صورت نیلی گرفت، ولی رخ از مولی نهان کرد و چهره به او نشان نداد.
بیجهت نیست که در آن نیمهشب ساکت و آرام و در برابر یاران محزون و غریب، علی علیهالسلام مبهوت میشود و سر بر دیوار میگذارد و آنگونه مینالد... اینهمه حمایت و اینهمه گذشت و اینقدر شرم حضور و تمکین و تسلیم و خضوع و تواضع....
من درصدد نیستم تا از گامهای فاطمه سلاماللهعلیها در حمایت از ولی خدا و حرکت حسابشده او برای احقاق حق علی علیهالسلام و نصرت خلیفه مقهور و مظلوم، توضیح بدهم که در این مورد میتوانید به نوشتهها مراجعه کنید. من میخواهم از دو شکل حمایت فاطمه سلاماللهعلیها خلاصهای بیاورم: یکی حمایتهای تاریخی و فراموششده و توجیهشده و دیگری حمایتهای زنده که تا امروز رسا و گویاست.
کوچههای سرد مدینه و خانههای بیبار انصار و درکوبههای مکرر و سرهای ذلیل و زبانهای بسته، گواه فاطمه سلاماللهعلیها است؛ همانطور که دیوار مسجد و شعله سرکش و در سوخته و پهلوی شکسته و فرزند در خون نشسته، به شهادت ایستادهاند. ...
اما شکل دوم حمایت فاطمه سلاماللهعلیها، قبر پنهان و کلام گویا و فریاد سنگین اوست که از گذشته تا امروز را پرکردهاند و در تمامی محکمهها به گواهی ایستادهاند و به شهادت زبان باز دارند. ...
از چشمهسار دستهای مهربان تو
مرگ هم آب زندگی مینوشد...
یا فاطمه الزهرا أغیثینی! (13)
* بخشی از کتاب روزهای فاطمه، علی صفاییحایری
منبع: مهرخانه
ویدیو مرتبط :
نام علی خودش ز نمکدان فاطمه است-شب سوم فاطمیه اول-کریمی