رازگشایی از معمای مرگ دختر رهاشده در بیمارستان

همشهری آنلاین/ معمای مرگ دختر جوان که جسدش در بیمارستانی در پایتخت رها شده بود، با دستگیری خواستگار او فاش شد.

ساعت 11صبح نهم فروردین‌ماه مأموران کلانتری شهرزیبا با قاضی محسن مدیرروستا تماس گرفتند و خبر از مرگ مرموز دختری در یکی از بیمارستان‌ها دادند. با دستور قاضی جنایی، تیمی از کارآگاهان راهی بیمارستان شدند و به تحقیقات میدانی پرداختند.
آنطور که به‌نظر می‌رسید دختر جوان دقایقی قبل‌تر توسط سرنشین یک خودروی پرشیا به بیمارستان منتقل شده اما طولی نکشید که به کام مرگ رفت. کارآگاهان در تحقیقات میدانی اطلاع پیدا کردند که راننده پرشیا هنگام انتقال دختر جوان به بیمارستان و فرار از آنجا کیف زنانه‌ای را به بیرون از خودرو پرتاب کرده است. با پیدا شدن کیف، هویت دختر جوان به نام بهناز 29ساله فاش شد.

در تعقیب راننده پرشیا
کارآگاهان در نخستین قدم به بررسی تصاویر دوربین مداربسته بیمارستان پرداختند و موفق به شناسایی مالک خودروی پرشیا شدند. مالک آن پس از حضور در پلیس آگاهی اعلام کرد که خودرو روز نهم فروردین دراختیار پسرش میلاد بوده است.
پسر31ساله یازدهم فروردین‌ماه به همراه پدرش به پلیس آگاهی رفت و خود را تسلیم کرد. او مدعی شد که بهناز بر اثر مصرف شدید مواد‌مخدر اوردوز کرده و او هیچ نقشی در مرگ او نداشته است.
پسرجوان صبح دیروز برای انجام تحقیقات به شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قاضی مدیر روستا درخصوص جزئیات مرگ بهناز چنین گفت: خواهر بهناز همسایه ما بود و من بیشتر وقت‌ها بهناز را می‌دیدم که به خواهرش سری می‌زد. از او خوشم آمد و چند‌ماه قبل سد راهش شدم و به او پیشنهاد دوستی دادم. بهناز پذیرفت و از همان روز آشنایی ما شکل گرفت.
اوایل قصد ازدواج داشتم و می‌خواستم به خواستگاری‌اش بروم اما وقتی متوجه شدم که اعتیاد به شیشه دارد برای ازدواج با او دودل شدم. با این حال ارتباط ما همچنان ادامه داشت، روز هشتم عید بود. همراه بهناز به خیابان‌های سطح شهر رفتیم تا گشتی بزنیم. حتی به سفره‌خانه رفتیم و قلیان کشیدیم. ساعت 3بامداد نهم بود که او همراه من به خانه‌ام آمد و به انباری رفت. در آنجا از داخل کفش‌اش بسته شیشه بیرون آورد و آن را مصرف کرد.
پس از آن من به خانه رفتم تا مادرم را ببینم. وقتی به اتاقم رفتم آنقدر خسته بودم که خوابم برد. ساعت 10:20صبح بیدار شدم و وقتی نگاهی به گوشی‌ام انداختم دیدم ساعت 10بهناز به من زنگ زده است. همان لحظه به سمت انباری خانه رفتم و دیدم بهناز انگار از روی صندلی افتاده و دهانش کف کرده است.
او مدتی قبل به من می‌گفت که پدر و مادرش هم براثر مصرف مواد‌مخدر اوردوز کرده و جان باخته‌اند. من هم احتمال دادم که مواد زیاد مصرف کرده و به قلبش فشار آمده است. هنوز اما ضربان داشت و قلبش می‌زد. خیلی ترسیده بودم، نمی‌دانستم باید چه کنم، برای همین به سمت بیمارستان رفتم و او را در آنجا رها کردم. حتی کیفش را هم از داخل ماشین به بیرون پرتاب کردم و به سرعت از محوطه بیمارستان خارج شدم. او در ادامه گفت: من هیچ دخالتی در مرگ بهناز نداشتم و خودم از مرگ او خیلی ناراحت شدم.
در همین حال خواهر قربانی به‌خاطر مرگ بهناز از این پسرجوان شکایت کرده و به قاضی گفت: این جوان خواهر مرا تهدید می‌کرد که مواد مصرف کند و او به زور معتادش کرد چرا که می‌گفت اگر شیشه و قرص مصرف نکنی عکس‌هایت را پخش کرده و آبرویت را می‌برم. اینطورشد که خواهرم را معتاد کرد. پدر و مادرم هم بر اثر سکته جان باخته‌اند و اینکه اوردوز کرده‌اند دروغ است.
به گزارش همشهری، هم‌اکنون قاضی پرونده برای این پسرجوان به اتهام اخفای ادله جرم قرار بازداشت موقت صادر کرده است. از سویی جسد قربانی به پزشکی قانونی فرستاده شده تا علت اصلی مرگ وی مشخص و ابعاد پنهان ماجرا آشکار شود.
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: همشهری آنلاین

ویدیو مرتبط :
حل معمای اهدای عضو در بیمارستان های خصوصی