فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



«مالاریا»در حال و هوای فیلم‌های اخیر مهرجویی/ «دختر»سکوت‌هایی نه از جنس یأس


خبرگزاری فارس، گروه سینما و تئاتر: روز هفتم جشنواره در برج میلاد میزبان فیلم‌های «دختر»، «خماری» و «مالاریا» بود.

 

دختر

سکوت‌هایی نه از جنس یأس

«دختر» ساختة رضا میرکریمی فیلمی است در ستایش خانواده. داستان این فیلم دربارة دختری است شهرستانی که در گیر و دار مشکلاتی از جنس تفاوت نسلی و نداشتن درک مشترک با پدرش، بی‌اطلاع خانواده‌اش برای شرکت در یک مهمانی دوستانه به تهران می‌آید و به دلیل نامناسب بودن شرایط پرواز نمی‌تواند در زمان خود به خانه برگردد. از این رو در پی اطلاع پدر از سفر خودسرانة دختر در ادامه مشکلاتی پیش می‌آید. فیلم «دختر» به سیاق بسیاری از آثار میرکریمی ریتمی کند دارد و قهرمان‌هایش کم‌کنش‌اند؛ یعنی همان چیزی که باعث فاصله‌گرفتن برخی‌ها از سینمای میرکریمی شده است. اما به باور برخی دیگر، سینمای میرکریمی سینمایی است که در صورت آشنایی با سبک آن می‌توان از آن لذت برد؛ از این رو به باور نگارنده و از همین زاویه فیلم می‌توان «دختر» را در کلیت جشنوارة فیلم فجر، از بهترین آثار دورة‌ سی و چهارم دانست. از این منظر فیلم «دختر» یک فیلم خواهرانه است؛ فیلمی مهربان و دلسوزانه که می‌تواند نگاه مخاطبانش را به یکدیگر مهربان‌تر کند؛ فیلمی برای نزدیک‌تر شدن آدم‌ها به یکدگیر.

حقیقت آن است که سبک فیلمسازی میرکریمی به رغم شباهت‌های ظاهری به برخی از آثار ملال‌آور ضد قصة شبه‌روشنفکرانه، تفاوتی بنیادین با این آثار دارد. از جمله آنکه سکوت‌های آثار میرکریمی نه از جنس «یأس»، بلکه از سنخ «درنگ» است. این سکوت‌ها به دلیل تردید و بی‌ایمانی نیست، در پی بازیابی و احیای دوباره است. سکوت پدر در این فیلم سکوت‌های پدری است که دختر خویش را گم کرده است و اکنون در آستانة ویرانی، او و خواهری را که در سال‌هایی دور گم کرده بود، یکجا یافته است. او سکوت می‌کند چون در دخترش به جستجوی خواهر خویش است و در خواهر خود دخترش را می‌جوید. او اساساً خود را گم کرده است و اکنون می‌کوشد خویشتن را بیابد. آدم‌‌های میرکریمی خسته و اندوهگین هستند اما مأیوس خیر؛ آن‌ها هنوز هم در انتخاب رشته، شهر خود را می‌زنند و هنوز در دل، شوق خوردن دستپخت برادرشان را دارند و هنوز روی بام می‌روند تا لولة بخاری را تعمیر کنند. آدم‌های میرکریمی می‌گریزند اما پناهشان هنوز خانة یک آشناست و می‌گریند اما هنوز بر شانة یک برادر. فیلم دختر، اثری عاطفی است که بیش از کنش‌ها و اتفاقات، رابطه‌ها و احساس‌ها آن‌ را پیش می‌برند.

فیلم «دختر» حتی فیلمی است پدرانه؛ اما نه از جنبة مدیریت و تصمیم‌گیری‌های درست و غلط. پدرانه از جنبة مهر پدری. مسئلة این فیلم اساساً تفاوت نسل‌ها و حق‌داشتن و نداشتن آدم‌ها نیست. فیلمی است برای لحظه‌ای مهربان‌تر بودن و درنگ. فیلم دختر از جملة بهترین آثار جشنواره است که در زمهریر فیلم‌های تلخ و عصبی و آدم‌های خسته و مأیوسشان، می‌تواند هم‌دلانه خانواده‌ها را به سالن‌های سینما دعوت کند. البته با وجود همة نکات برجسته در فیلم «دختر» از پایان‌بندی این فیلم نیز نمی‌توان صرف نظر کرد. پایان‌بندی ضعیف فیلم دختر، که به شکل میزگردهای تلویزیونی‌ای چون «جیوگی» قرار است همة‌ گفته‌های تصویری فیلم را یکبار دیگر به صورت شفاهی و گل‌درشت مرور کند، اجحافی است در حق این فیلم و ای کاش کارگردان هوشمند آن، قبل از اکران عمومی فیلم، تصمیم به حذف این سکانس بگیرد.

 

خماری

مواد مخدر بد است

«خماری» فیلمی است از داریوش غذبانی، کارگردان فیلم‌اولی دورة اخیر جشنوارة فجر، با موضوع اعتیاد که البته نام آشنای منیژه حکمت را نیز به عنوان تهیه‌کننده همراه خود دارد. «خماری» قصة نوازندة پیانویی است که پس از سال‌ها تمرین، در روز آزمون، برادر معتادش به او پناه می‌آورد و او ناگزیر از انتخاب میان خانواده و آینده‌اش می‌شود. «خماری» فیلمی است که به رغم مضمون تلخ و گزنده‌اش، در فضای سرخوشانه پیش می‌رود و حتی گاهی به فانتزی نزدیک می‌شود. مواجهه‌ای است شیرین با یک معضل تلخ اجتماعی. واقعیت آن است که فیلمساز خود تلاشی برای عمیق شدن فیلمش نداشته است. از این رو همه‌چیز در این فیلم در سطح باقی می‌ماند و عمق پیدا نمی‌کند. شخصیت‌ها به درخوبی پرداخته نمی‌شوند و از ظرفیت تعلیقی ایده، یعنی تلاش برای رسیدنِ به موقع به جلسة آزمون، به درستی استفاده نمی‌شود. حتی بازی نادر فلاح نیز که در این فیلم همزمان نقش دو برادر موادفروش دوقلو را بازی می‌کند، کمی ناامیدکننده است. «خماری» فیلمی است که پیش از منتقدان، فیلمساز خود آن را جدی نگرفته است.

 

مالاریا

در حال و هوای فیلم‌های اخیر مهرجویی

فیلم مالاریا آخرین ساختة پرویز شهبازی داستان فرار دختر و پسر شهرستانی است به تهران که به دلیل نداشتن پول کافی و آشنایی در تهران، درچار مشکل می‌شوند. فیلم از پایان آن آغاز می‌شود و صحنة نهایی را در سکانس اول نشان می‌دهد و این تنها نقطة اشتراک «مالاریا» با آثار پیشین شهبازی است. پس از این پایان آغازین، شهبازی به یکباره تصمیم می‌گیرد همة گذشتة سینمایی خود را و بلکه همة آموخته‌ها و دانسته‌هایش را از فیلمسازی رها کند و سرخوش و مشاعرازدست‌داده، دوربین را و در بیشتر مواقع دوربین موبایل را دست بگیرد و با گروه فیلمسازی‌اش در شهر بی‌دلیل پرسه بزند؛ شهری که مخاطب هرچه می‌کوشد نمی‌تواند آن را بشناسد. شهری که در آن در خیابان‌‌هایش با شلنگ شیر می‌شورند و در پیاده‌روهایش گروه‌های موسیقایی جاز کنسرت برقرار می‌کنند. «مالاریا» اثری شگفت‌انگیز است از فیلمسازی که پیش از این، بسیاری او را با وجود آثار کم‌تعدادش به عنوان یک کارگردان صاحب‌سبک پذیرفته بودند. «مالاریا» لعنتی است به جان این آشنایی. آدم‌های فیلم هرگاه دلشان می‌خواهد با هم درگیر می‌شوند و هرگاه دلشان می‌خواهد با هم مهربان. هر گاه دلشان خواست پولشان تمام می‌شود و هرگاه دلشان خواست می‌روند تله‌کابین. هرگاه دلشان خواست خوشحال‌اند و هرگاه دلشان خواست خودشان را می‌کُشند. «مالاریا» اثری است در سبک و سیاق فیلم دورهمی «چه خوب که برگشتی» از کارگردانی که پس از 24 فیلم و نیم‌قرن فیلم‌سازی، زده است بغل؛ نه 6 فیلم! «مالاریا» یک تور تهران‌گردی است با قصه‌ای که ندارد،‌ شخصیت‌هایی که ندارد، منطقی که ندارد و فیلمی که اساساً نمی‌دانیم باید دربارة چه چیزش سخن گفت. فیلمی است که بعد از دیدنش وقتی از سالن بیرون می‌آییم فقط یک سؤال ذهنمان را مشغول کرده است: چرا؟

 

محمدرضا وحیدزاده

انتهای پیام/ج

http://fna.ir/332SGE


ویدیو مرتبط :
فیلم کوتاه حرفهایی از جنس سکوت کاری از حسین نصرالهی