سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



نگاهی به پروژه جنجالی ایلان ماسک برای عرضه رایگان هوش مصنوعی به بشریت؛ OpenAI چه ماموریتی دارد؟


در کشورهایی که به جای پنجشنبه و جمعه روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است، سیاستمداران و سرمایه داران معمولا خبرهای بدشان را در بعد از ظهر روزهای جمعه منتشر می کنند تا مورد موشکافی رسانه ها قرار نگیرند. ایلان ماسک مدیرعامل و بنیانگذار تسلا و سم آلتمن رئیس هیئت مدیره شرکت Y Combinator که در زمینه فناوری فعالیت می کنند هم دست بر قضا در همین روز خبر راه اندازی کسب و کار تازه شان در زمینه هوش مصنوعی را به مخاطبان خود در کنفرانس AI مونترال دادند. از همین رو، مشخص نیست که آیا باید این اتفاق را به فال نیک گرفت یا اینکه نگران پیامدهای بد آن بود.

جدای از نکته، اعلام خبر راه اندازی شرکت OpenAI در بعد از ظهر روز جمعه تنها یک دلیل داشت: هدف این دو کارآفرین در اصل، نه منحرف نمودن اذهان بلکه این بود که بسیاری چشم به آن کنفرانس و دستاوردهایش دوخته بودند. وقتی برخی از قدرتمندترین نام های سیلیکون ولی از این پروژه با خبر شدند، گروه گروه برای سرمایه گذاری، به سمت آن هجوم آوردند و هدفشان هم در واقع این بود که متفکران و پژوهشگران به خدمت گرفته شده در این شرکت را به نوعی زیر بیرق خود ببرند.

جالب است بدانید پیشنهادات لحظه آخری که ماسک و آلتمن (حتی در جریان کنفرانس) دریافت کردند آنقدر زیاد بود که آنها را وادار کرد اعلام خبر راه اندازی استارتاپ OpenAI را اندکی به تعویق بیاندازند.Wojciech Zaremba یکی از محققانی که بعد از کارآموزی در گوگل و فیسبوک به شرکت تازه تاسیس یاد شده پیوست و در پایانی ترین ساعت برگزاری کنفرانس پیشنهادات مالی هنگفتی را از سوی شرکت های ساکن سیلیکون ولی دریافت کرد، در اینباره گفت: حجم پول های پیشنهادی دیوانه کننده بود.

البته باید دید از نظر این دانشمند چه مقدار پول دیوانه کننده است؟ دو سال پیش که بازار تکنولوژی یادگیری ماشینی تازه در حال گرم شدن بود، پیتر لی، معاون واحد تحقیقات مایکروسافت اظهار داشت که هزینه استخدام یک پژوهشگر تراز اول در زمینه هوش مصنوعی با هزینه جذب بازیکن در لیگ دسته اول فوتبال آمریکا برابری می کند و البته برآوردهای صورت گرفته توسط او در شرایط عادی بود نه زمانی که دو کارآفرین مطرح در سیلیکون ولی با هم دست همکاری می دهند و مصمم می شوند که به بالاترین جایگاه در زمینه هوش مصنوعی برسند. Zaremba می گوید در زمانی که شرکت OpenAI در حال تشکیل شدن بود، دو تا سه برابر عرف دستمزد بازار به او پیشنهاد شده است.

البته رقم پیشنهادی از سوی این استارتاپ با آن پیشنهادات برابری نمی کرده اما در مقابل پیشنهاد دیگری برای این دانشمندان داشته است: شانس انجام تحقیقاتی که صرفا روی آینده تمرکز دارند (نه تولید محصولات و درآمدهای فصلی) و در نهایت تقسیم و اشتراک گذاری یافته هایش با دیگران.

ماسک و آلتمن می خواهند چیزی را به رایگان در اختیار عموم بگذارند که ممکن است به تکنولوژی متحول کننده قرن 21 بدل شود.

درست است: ماسک و آلتمن می خواهند چیزی را به رایگان در اختیار عموم بگذارند که ممکن است به تکنولوژی متحول کننده قرن 21 بدل شود.

ایلیا ساتسکور

Zaremba می گوید با وجود تمام احترامی که برای فیسبوک و گوگل قائل است، به هیچ وجه از پیشنهادات دریافتی دل خوشی ندارد زیرا معتقد است آن پیشنهادات دست کم با هدف جلوگیری از ایجاد OpenAI به او داده شده اند و حتی برعکس، بیشتر او را برای همکاری با این شرکت ترغیب کرده اند. او در ادامه گفت: من به این نتیجه رسیدم که OpenAI  بهترین مکان برای کار کردن من است.

در اینجا نوعی تناقض رخ می دهد: یعنی با وجود آنکه بزرگ ترین شرکت های حوزه تکنولوژی تمام تلاش خود را به خدمت می گیرند تا پژوهشگران شان را همانند بازیکنان فوتبال در تیم خود نگه دارند، خود دانشمندان علاقمند و راغب به اشتراک گذاری اطلاعاتش است.

در تحقیقات پیرامون هوش مصنوعی که البته به وفور هم رخ نمی دهد، ذهن های خلاق و دارای فکر برای تولید محصول یا رسیدن به حاشیه سود بالاتر کار نمی کنند یا دست کم این تنها هدفشان نیست. آنها تلاش می کنند که هوش مصنوعی را به بهترین جایگاهش برسانند و رسیدن به این درجه در صورتی محقق می شود که شما یافته هایتان را صرفا برای خودتان نگه ندارید.

چندی پیش OpenAI نخستین مجموعه نرم افزارهای هوش مصنوعی خود را ارائه نمود؛ نوعی تول کیت برای ایجاد سیستم های هوشمند از طریق تکنولوژی خاصی که «یادگیری تقویت شده» خوانده می شود و یکی از کلیدی ترین فناوری هایی است که به خلق AlphaGo منتهی شد (همان هوش مصنوعی گوگل که توانست قهرمان جهانی بازی چینی Go را شکست دهد). به لطف این تول کیت می توان سیستم هایی را ایجاد کرد که رسته تازه ای از ربات ها را شبیه سازی می کنند، پای بازی های آتاری می نشینند و به درجه استادی در بازی Go می رسند.

اما بازی کردن تنها ابتدای راه است. OpenAI تلاشی چند میلیارد دلاری است که در جهت وارد نمودن هوش مصنوعی به مرزهای تازه آغاز شده. هم نحوه شکل گیری این شرکت و هم طرح ها و نقشه های آن برای آینده به خوبی نشان می دهند که به لطف آن، موج بعدی نوآوری در راه است.

البته هنوز مشخص نیست که آیا این شرکت به بازیگر اصلی و عامل نهایی تغییر بدل خواهد شد یا خیر اما تلاش های صورت گرفته در جهت شکل گیری این استارتاپِ بیش از اندازه غیرمرسوم نشان از آن دارند که نتنها تکنولوژی به واسطه نسل تازه ای از هوش مصنوعی بازسازی می گردد بلکه نحوه ایجاد فناوری نیز دستخوش تغییر می گردد.

هوش مصنوعی در همه جا

سیلیکون ولی هیچگاه مخالفت جدی با اغراق و بزرگنمایی نداشته و سر عناد با آن ندارد بلکه همواره تلاش می کند رویکردی خردمندانه و معقول در قبال اینگونه ادعاها داشته باشد و با اندکی تردید نسبت به آنها بنگرد. اما در زمینه هوش مصنوعی، چالش واقعی است. در دل شرکت هایی نظیر گوگل و فیسبوک، تکنولوژی تازه ای به نام یادگیری عمیق یا سلسله مراتبی وجود دارد که به سرویس های اینترنتی امکان می دهد چهره افراد را در تصاویر شناسایی کنند، فرامین صوتی ارائه شده به اسمارت فون ها را دریافت کنند و به سرچ های اینترنتی پاسخ دهند و خوشبختانه این فناوری در آینده کارهایی به مراتب بیشتر از این را انجام می دهد.

یادگیری عمیق می تواند به ماشین ها زبان طبیعی انسان را بیاموزد (منظور همان روش طبیعی است که انسان ها با یکدیگر حرف می زنند و مطلب می نویسند)، قادر است نسل تازه ای از ربات ها را به وجود آورد و به ماشین ها انجام امور مختلف را بیاموزد و بگوید که چطور در لحظه چیزی را یاد بگیرند. و برخی بر این باورند که فناوری یاد شده عاقبت می تواند چیزی شبیه به عقل سلیم را به ماشین ها ببخشد؛ همان توانایی تفکر صحیح که در انسان ها یافت می گردد.

اما در کنار این وعده های بزرگ، نوعی ترس و دلهره هم دیده می شود. ماسک و آلتمن نگرانند که مردم انجام کارهای بزرگ را به ماشین ها بیاموزند و سپس نوعی از هوش مصنوعی ایجاد شود که قادر است کارهایی وحشتناک را به انجام برساند. البته تنها این دو نفر نیستند که چنین ترس هایی را در وجود خود دارند اما تفکری تقریبا نادر دارند و آن اینکه: بهترین راه برای جلوگیری و مبارزه با هوش مصنوعی مخرب نه محدود نمودنش که بسط و توسعه آن است. همین دیدگاه و چشم انداز است که به جذب تیمی از ایده پردازان جوان و بسیار باهوش در پروژه آنها منتهی شده است.

بهترین راه برای جلوگیری و مبارزه با هوش مصنوعی مخرب نه محدود نمودنش که بسط و توسعه آن است

OpenAI  تابستان سال گذشته و در یکی از اتاق های هتل Rosewood سیلیکون ولی متولد شد. در آن روز، ایلان ماسک دیداری با ایلیا ساتسکور داشت که در آن زمان در واحد Google Brain کار می کرد (بخشی که در زمینه ایجاد شبکه های عصبی عمیق فعالیت می کرد) و شامش را با او صرف کرده بود. در باب شبکه های عصبی عمیق هم باید بگوییم سیستم هایی هستند که می توانند با تحلیل حجم بالایی از داده های دیجیتالی انجام امور مختلفی نظیر تشخیص عکس یا نوشتن ایمیل و ادامه یک گفتگو را فرا بگیرند. ساتسکور یکی از اصلی ترین متفکران پروژه Google Brain به شمار می رفت و پذیرفت که همکاری اش با OpenAI را آغاز نماید.
از آن سو سم آلتمن که با مرکز رشد خود به نام وای کامبینیتور توانسته بود به شرکت هایی نظیر Airbnb، دراپ باکس و کوین بیس موجودیت بدهد قدم به این نشست گذاشت و تعدادی از دانشمندان حوزه هوش مصنوعی و البته گِرِگ بروکمن را با خود به همراه آورد، فردی جوان اما با تجربیات موفق که پیشتر در سمت مدیر واحد تکنولوژی یک استارتاپ پرداخت دیجیتالی به نام Stripe (یکی دیگر از شرکت های راه اندازی شده توسط وای کامبینیتور) فعالیت کره بود.

شاید فعالیت کلی این شرکت ها و افراد با هم فرق می داشت اما همه آنها در نهایت یک هدف داشتند: ایجاد نسل جدیدی از آزمایشگاه های فعال در زمینه هوش مصنوعی. آزمایشگاهی که هم خارج از کنترل گوگل فعالیت کند و هم اینکه تحت سلطه و نظارت هیچ موجودیت دیگری نباشد.

اما ماسک در آن جلسه حضور داش&am


ویدیو مرتبط :
پروژه هوش مصنوعی،سیستم های خبره،پرولوگ