فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



«رسوایی ۲» فیلم خطرناکی است/ «رسوایی ۲ » محکومیت قدرت پرستی دنیاطلبانه با نقاب دین


به گزارش خبرگزاری فارس، این روزها فیلم سینمایی «رسوایی 2» بر پرده سینماها است این فیلم توانسته نظر مخاطب را به خود جلب کنداما متاسفانه در جشنواره فیلم فجر با بی مهری از سوی داوران جشنواره قرار گرفت . احمد میر احسان از دو منظر علاوه بر نگاهی به ساختار و محتوای  فیلم اخیر ده نمکی به نشانه شناسی و روایت سنجی این فیلم توجه داشته است و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است که بخش اول آن را مرور می کنیم:

رسوایی 2، فیلمی سادیستی است! از نگران کردن و عذاب دادن میلیون‌ها انسان که راه او را قبول ندارند، لذت می‌برد... این از نظر روانشناسی خشونت رسوایی2! اما از نظر جامعه‌شناسی سیاسی هم باید گفت این فیلم افق معنوی یک قشر محدود رادیکال مستبد و سلطه‌جوی قدرت با روحیۀ نظامی‌گرا و میلیتاریستی را فاش می‌سازد که نتوانسته‌اند قدرت را قبضه کنند و یک نظام شبه بلوک شرقی شبیه کوبا، آلبانی و کاریکاتور شوروی سابق و آلمان شرقی و دست‌کم چین امروز بسازند، و حالا کاسه‌کوزه‌ها را بر سر مردمی بی‌وفا می‌شکنند که به آنان پشت کرده‌اند و اعتدال‌خواه و اصلاح‌طلب از آب درآمده‌اند: دیگی که برای من نجوشد، کله سگ در آن بجوشد! این است که ده‌نمکی، تصویر خشمگین و صدای انتقام و آرزوهای نابودی یک ملت از سوی چنین جریانی است و چون دست خودش نمی‌رسد به این انتقام، به نیابت خدا آرزوی نابودی این مردم و نوکران شیطان بزرگ را دارد که همدست رقیب از کار درآمده‌اند.این لُب مطلب و عاقلانه‌ترین حرفی است که اگر پوستۀ نقدهای دشمن‌خو علیه رسوایی 2 را بشکافی در صورت کمی عقل از دلشان بیرون آید.

اگر نقد، ذره‌ای شعور داشت، به ‌جای ابراز بغض و انزجار فاشیستی و سرکوبگر علیه فیلم‌های ده‌نمکی که با نقاب نولیبرالی چهره‌اش را می‌پوشاند، دست‌کم، این پز متفکرانه را ظاهر می‌کرد!

البته آن بررسی‌های ساختاری که از بنیاد طوطی‌وار، معیارهایی را دربارۀ سینمای ده‌نمکی به کار می‌گیرد که ربطی به این سینما ندارد و با محفوظات کلاسیکش، یک فیلم مردم‌پسند دیجیتالی را می‌خواهد فهم کند، حساب دیگری دارد و جهالتش از جای دیگری آب می‌خورد و انصاف بدهید، برای این نقد، تحریم و بایکوت سینمای رسوایی یک رسوایی است، زیرا چنین نقد منطقاً باید روحیه‌ای علمی و جدا از این سیاست‌بازی‌هایی داشته باشد که سرنخ‌اش دست VOA و BBC است و بلندگوهای سیا و پنتاگون و قدرت‌های سرمایۀ جهانی که چشم دیدن یک سینمای معترض استقلال‌طلب اسلامی عامه‌پسند را ندارند! هرکس شتر را می‌برد بالای بام، بلد است چگونه پایین‌اش بیاورد، پس بگویم چرا منظر متفکرانه نقد لیبرال که در بالا به آن اشاره کردم، صحیح از آب در نمی‌آید.

زیرا در دنیا، تنها کمونیست‌ها و بلوک شرقی‌ها نبودند که به عنوان یک رقیب با کاپیتالیست‌هامخالف بودند، آنارشیست‌ها، سوسیالیست‌ها، ملی‌گراهای اصیلی چون سون یات سن و مصدق و ناصر هم وجود داشتند که مخالفتشان ربطی به استالنیست بودن نداشت. و در این میان ادیان الهی به اندازۀ همۀ طول تاریخ حیات بشر با استکبار، بی‌عدالتی، سرکوب حقوق و آزادی‌های مشروع مردم مخالف بوده‌اند و در تمام تاریخ هزار و چهارصد سالۀ اسلام، انوار معرفت محمدی (ص) و علوی (ع)، کانون هدایت در دفاع از حقیقت و حقیقت بشری، دادگری و آزادی‌های الهی فرد و جامعه برابر طاغوت و استکبار و فرعونیت و فساد و بهیمیت و کشتار و نسل‌کشی و ستمگری بوده است، در برابر این انوار، افشای سیاهی کفر و ظلم، همه انواع ظلم و کفر فردی و اجتماعی، و نشاندنش در مقام گناه و بنا به عدل الهی مسلّم دانستن عقوبت و عذاب افراد و قدرت‌های مستکبر که با تباهی و خشونت و کشتار و زورگویی و فریبکاری، انسان‌ها را از رشد و مرجعیت توحیدی هستی پاک و سالم‌اش دور کرده و به ابزار بهره‌کشی قدرت‌ها بدل کرده‌اند، همه و همه جز مسلّمیات وحی است.

پس چنین نیست اگر انسان موحدی از ثمرۀ بی‌عدالتی، ستم فردی و اجتماعی و نتایج ستم قدرت‌ها و حتی امت‌ها و فساد و تباهی‌زدگی حرف زد و عقوبت غرق شدن در بی‌عقلی و درآمیختگی با جنود جهل و بی‌ایمانی و نادادگری و ناراستی و فساد را هشدار داد، یک مستبد خشن است. خشم نقد لیبرال از ده‌نمکی، خشمی درونی و نهان‌روشانه است، همذات خشم چاره‌ناپذیرشان از بسیج، شهید، سپاه، ولایت فقیه، امام خمینی، از حقیقت درونی انقلاب اسلامی، از دفاع از استقلال و یکپارچگی سوریه، دفاع از آزادی و ملت‌ها و مخالفت با نفوذ و حضور آمریکا در افغانستان، خشم از نفرت ما از چاکری عربستان و جنایات او و همدستان کوتوله‌اش در خلیج و از اسرائیل و از آدمکشی و نسل‌کشی و شیعه‌کشی نیابتی‌شان، و اینکه ریشۀ همۀ جنایت‌های خاورمیانه‌ای و استکبار بزرگ سرمایه بین‌المللی و پرچمداری طاغوت و شیطان بزرگ بدانیم!... و از اینکه مدام نقش سرمایۀ مسیحیت صهیونیستی در این میان و کلیه صلح خاورمیانه را نابودی جرثومه خونریز نظام صهیونیستی اسرائیل حرامزاده گوشزد می‌کنیم...

واقعاًَ اگر از ده‌نمکی اینها را حذف کنی، چیزی نمی‌ماند که آدم باحیرت مشاهده کند. علیه فیلم‌های او کمپین تشکیل می‌دهند و با خط VOA و BBC اول دلقک‌های مضحکی به اسم منتقد که همۀ موجودیت و تفکرشان را از سینمای آمریکا دزدیده‌اند و سپس خیل دوستان همفکرشان در جهان واقعی و مجازی، علیه او بازی‌های عجیب و غریب راه می‌اندازند. ظاهراً رسوایی 2 فیلم خطرناکی است، هیچ چیز را به حال خود رها نمی‌کند، از روش ادارۀ مدرن‌گرای قشری در قدرت که ظاهر مذهبی و باطن لیبرال دارند و آرمان باخته‌اند بگیر تا انبوه مردم عشرت‌طلب جهل‌زدۀ غافل و همین سبب می‌تواند شد که کلیت شبه روشنفکری ما، حتی توده‌های خشمگین شهری را علیه سینمای او برانگیزد.

اما جنگ اول به از صلح آخر: می‌خواهم بی‌رودربایستی حرف بزنم! بیایید به همین بدترین چیزی که دربارۀ روایت‌سنجی رسوایی 2 عاقلانه می‌شود گفت و همین بالا گفتم، توجه کنیم. نقد ژورنالیستی منفی ما با پیش‌داوری ایدئولوژیک و سیاسی لیبرالش فیلم را از قبل نفی کرده و به سبب بی‌خردی و بدترین نگاه و حتی نوعی عقدۀ حاصل از جنگ و جدل سیاسی که به قلمرو عقیدتی کشیده شده، و در زمینۀ هنر و سینما سر باز کرده است، از هر نشانۀ مذهبی و تبلیغ سینمایی شیعه‌گری انقلابی و دفاع از توحید کهیر می‌زند و رو ترش می‌کند و این نقد ده‌ها برابر هر نوع دیگر ابتذال که راحت از کنارش می‌گذرد، برابر این روحیۀ فیلم‌های ده‌نمکی، حساسیت و خشم بروز می‌دهد. درحقیقت خشم نولیبرال‌های ما که کشته مرده آمریکا و رابطه با آمریکا و خلاص شدن از شرّ چیزی به اسم عدالتخواهی و آمان‌های امام (ره) هستند تنها توجیه‌اش را درهمین تعارض می‌یابد. چه فیلم ده‌نمکی سطحی و درهم پاشیده و حوصله سربر باشد و چه یک شاهکار، در هر حال بهره‌اش همین عصبانیت بود. زیرا اگر پای اتهامات نخ‌نما و بهانه‌ها در میان باشد، باید پرسید این اومانیست‌های لیبرال وطنی ما، چرا ذره‌ای از این حس انزجار را علیه فیلم‌ها و علیه خشونت آمریکایی و غرب ندارند که ده‌ها هزار شهید روی دست ما و مردم خاورمیانه گذاشته‌اند و شیعه‌کشی سی و پنج ساله راه انداخته‌اند؟

چرا ذره‌ای از این نفرت را نصیب دوستان خارجه‌نشین خود نمی‌کنند که اعضای دیروزینِ سازمان‌های تروریست و خشونت‌گرا و جنایت‌پیشه و آدمکش و سربازان امروزی قدرت‌های خونریز جهانی همدست آنها هستند و تنور آدمکشی پروژه‌های غربی را گرم و از نظام‌های قدرت کشتارگر و فسادانگیز غرب و دموکراسی مزورانۀ غربی دفاع می‌کنند؟ اصلاً همۀ سوء مدیریت‌ها و پاشیدگی‌ و بی‌عدالتی‌ها و عدم آزادی‌های داخلی درست، چرا ذره‌ای از این خشم نصیب ناعادلانه‌ترین نظام جهانی نمی‌شود؟ چرا این انزجار نسبت به بازی‌های ابلهانۀ دموکراسی نولیبرال خشن امروزی صورت نمی‌گیرد که مسبب خشن‌ترین جنایت‌های ضد بشری است و همۀ نهادهایش حتی جشنواره‌هایش در آن دست دارند و از منافع «ملی» جنایت و تجاوز و ظلم ظالم خودی ‌دفاع و علیه کشورهای مستقل عمل می‌کنند؟ چرا این قلمزن‌های درجه چند بی‌سواد که وجودشان انباشته از مفاهیم ابداع شدۀ شبکه‌های پنتاگون و سیا و همدلی با آنهاست، حساسیتی فراتر از یک فیلم بد نسبت به رسوایی دارند. من می‌خواهم اثبات کنم چرا رسوایی 2 اتفاقاً مبتذل نیست! و این کار را می‌خواهم با نشانه‌شناسی و روایت‌سنجی رسوایی 2 به اثبات برسانم و آنچه در این مقدمه گفته‌ام، صرفاً سخن عریان برای پایان دادن به اداهای شبه روشنفکرانه کشف یک فیلم بد بود!! آیا درواقع سینمای ده‌نمکی به اندازۀ کافی در نشانه‌شناسی و روایت‌گری وفادار به ارکانی است که از منظر مدرن‌های ما آن را سینمایی ارتجاعی، رادیکال، فناتیک، مبلغ نظام دینی و استقلال‌طلبی اسلامی و ضد آزادی‌های لیبرال و باورمند به عدالت و  عالم غیب و ولایت الهی و حتی خشن معرفی ک


ویدیو مرتبط :
تفاوت های رسوایی 2 با رسوایی 1/ آیا بازیگران رسوایی یک