فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
آیا رهبری شورایی قبل از ظهور امکان تحقق دارد/ دیدگاه جالب مفتی لبنان درباره ولی فقیه
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، دشمنان «نواب خاص» امام زمان(عج) را آزاد نمیگذاشتند، بلکه آنان را شکنجه و زجر میدادند تا مکان امام را نشان دهند یا تحت شکنجه و در کنج زندان جان سپارند. به یک نکته مهم که باید توجه کرد این است که شیعیان در عصر غیبت امرشان به هرج و مرج واگذار نشده است و با استفاده از ورایات میتوانیم برداشت کنیم که فقهای جامعالشرایط نواب عام امام زمان هستند و شیعه میتوانند با رجوع به آنها، مشکلات و سؤالات خویش را مطرح کنند و جواب بگیرند. برای بررسی وضعیت جامعه شیعی در دوران غیبت کبری و اینکه چرا ولایت فقیه از ضروریات چنین جامعهای است، با حجتالاسلام محمدرضا نصوری معاونت تبلیغ و اطلاعرسانی مرکز تخصصی مهدویت گفتوگو کردیم که مشروح آن در ادامه میآید:
*ولیفقیه در دوران قبل از ظهور حضرت حجت(عج) توسط امام زمان(عج) انتخاب میشود یا نه یک فرآیندی سیاسی مربوط به جمهوری اسلامی است؟! چرا از روش شورایی برای رهبری دینی جامعه شیعی بهره نمی گیرد؟
- آقای مصباح یزدی یک بحثی در این رابطه دارد که کسی که شما میخواهید ولی فقیه انتخاب کنید؟ کشف کردید یا انتخاب کردید؟ در برخی موارد که خلاءهای قانونی وجود دارد و یا قرار است نظم در کشور برقرار شود، جایی پیش میآید اگر حکم حکومتی نباشد، بنبست پیش میآید، ما در دوران غیبت مانند زمانی که پدر خانواده از دنیا رفته است، فرزندان اتوماتیکوار به سوی پسر بزرگ خانواده روی میآورند و او را به عنوان بزرگ خود انتخاب میکنند، در دوران غیبت کبری هم همین طور است، مردم اتوماتیکوار خدمت علما میآیند، مثلاً زمان شیخ مفید، همه خدمت شیخ مفید میآمدند، شیخ مفید علمای زیادی را از جمله سیدرضی، سیدمرتضی، نجاشی، سلَّار دیلمی، ابوالفتح کراجکی، ابویعلی محمّد بن حسن جعفری و غیره را تربیت کرده بود، برای شیخ مفید هم برخی مسائل برای او حل شده نبود، میگفت سهم سادات را به من بدهید، سهم امام ربطی به من ندارد، یا در آب ریختند و یا برخی مواقع در بیابان دفن میکردند، چون این مسأله فقهی برایش حل شده نبود، این گونه هم نبود که بگوید چون جای امام را گرفتم، پس اختیارات امام را هم دارم.
شیخ طوسی حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد و کتاب «الغیبة» را نوشت و برای اولین بار استدلالهای عقلی را وارد مباحث مهدویت کرد
یا اینکه شیخ طوسی حوزه علمیه نجف را تأسیس کرد و کتاب «الغیبة» را نوشت و برای اولین بار استدلالهای عقلی را وارد مباحث مهدویت کرد، اما شیخ با اینکه حوزه داشت، امام سهم امام را نمیگرفت و سهم سادات را میگرفت، بعدها در قرن هفتم میبینیم که علامه حلی میگوید چه کاری است؟ امام اگر بیاید درباره سهم امام چه کار میکند، همین مطلب کار را ما هم انجام دهیم و این گونه میشود که علما وارد سهم امام میشوند.
*خب! چه کاری است، امام زمان(عج) در نامه ای به شیخ مفید مینویسند که ما حواسمان به شما هست، در رابطه سهم امام هم، علما از امام زمان(عج) کمک میخواستند؟
- این دیداری که اتفاق میافتد در جایی است که عالم مستأصل و گرفتار باشد، سهم امام یک امر اضطراری نبود، یک وجوهاتی بود که عالم درباره نحوه استفاده آنها میگفت این چنین رفتار کنند، این گره ای نبود که قابل حل نباشد، در ماجرای آن خانم بارداری که از دنیا رفته بود و فرزندش زنده به دنیا آمد، در آنجا گرهای افتاده بود که امام دخالت کردند، در بقیه امور مردم به علما مراجعه میکردند و جواب سؤالات و مشکلات خود را میگرفتند.
نگاه کنید در زمان صفویه کم علمای تراز اول نداشتیم، مقدس اردبیلی کرکی، شیخ بهایی، فیض کاشانی، ملاصدرا، علامه مجلسی، سیدمرتضی جزایری، اما اینها ادعایی نداشتند و تلاش میکردند وظایف خود را انجام دهند، اما نگاه کنید مقدس اردبیلی در عراق، علامه مجلسی در ایران و ... حضور داشتند، در این میان باید یکی حرف اول و آخر را میزد.
در این برهه از زمان اختلافاتی ایجاد شد، یک گروه که اصولیون بودند معتقد بودند برای اثبات و استنباط احکام شرعی باید به کتاب، سنت، اجماع و عقل روی آورد، گروه دیگر اخباریون بودند که اعتقادی به این چهار اصل نداشتند، نگاه کنید مثلاً در بحث مسأله پیوند اعضای یک زن نامحرم به یک مرد که در قرآن یا روایات مطلبی گفته نشده، در این حالت باید بیایید ببینید اجماع علما چه میگوید و بعد عقول، پس اصولیون در مباحث جدید تعطیلی نداشتند و قابل حل بود و حکم را جواب میداند، اما اخباریون گوش نکردند و به سمت اصولیون نیامدند و شیخیه را تشکیل دادند که بعدها شد بابیت و در نهایت بهائیت.
در زمان صفویه کم علمای تراز اول نداشتیم، مقدس اردبیلی کرکی، شیخ بهایی، فیض کاشانی، ملاصدرا، علامه مجلسی و ...، اما در این میان باید یکی حرف اول و آخر را میزد
الان وضعیت علما این گونه همین است، در این دوران علما و مراجع گرانقدری در ایران، عراق، لبنان، بحرین و جاهای دیگر داریم، پس اگر بخواهیم اتحاد و وفاق اسلامی را میان مسلمانان ایجاد کنیم چارهای نداریم جز اینکه ولی فقها داشته باشیم، ببینید بعد از جنگ جهانی دوم، غرب به سراغ اطاعت آمریکا رفت، اکنون خیلی پیشرفت کردند و از امکانات روز چیزی کم ندارند، یعنی هر چه بخواهید هست، جز معنویت، اما ما چی داریم؟! روز به روز تشتت و اختلاف افزوده میشود، شیخ احمد الزین مفتی بزرگ علمای اهل سنت لبنان این گونه بیان میکند: «من به اینجا رسیدهام که زیر پرچم ولایت فقیه برویم، اگر همه از ولایت فقیه پیروی کنیم، به اتحاد میرسیم»، همانند کاری که اروپا بعد از جنگ جهانی دوم کرد، پس نگاه کنید برای اینکه برکات مادی، معنوی و آرامش عمومی در جامعه سرازیر شود، باید زیر نظر ولی فقیه برویم.
* امام زمان در کدام سخنانشان گفتند که باید حتماً ولی فقیه داشته باشید، در روایت می فرمایند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ»، از لفظ رُوَاةِ حَدِیث استفاده می کنند؟
- امام مهدی(عج) فرمودند: اما در رخدادهایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم، نفرمود به عرفا مراجعه کنید، زیرا عارف نمیتواند میدانداری کند، بلکه کسی که نگاه اجتهای داشته باشد، فقط فقیه است که میتواند.
* خب! فرمودند: فقها! نگفتند: ولی فقیه!
-اگر بین فقها تشکیک و اختلافی رخ دهد، چه کسی باید رسیدگی کند و جمع کند؟
*با این وجود بعضیها اعتقاد دارند، شورایی هم میشود حل کرد؟!
- چگونه میشود! مگر سابقه شورایی نداشتیم، ما نمیخواهیم نکتهای را بگوییم که خدای ناکرده خودمان را فریب دهیم، از نگاه امروزی میگویم اگر جایی عقلا هستند؛ باید یکی باشد حرف آخر را بزند، در این مسأله اینچنینی میان فقها هم باید باشد، مثلاً در این دوران آقای سیستانی در عراق، شیخ فضلالله در لبنان و ... همه اینها نسبت به برخی مسائل یک مطلبی را بگویند، تشتت می شود، در این شرایط چه کاری باید کرد؟! بالاخره یکی باید حرف اول و آخر را بزند. مثلاً در رؤیت هلال ماه هر کسی یک مبنایی دارد و همه هم درست است و شما نمیتوانید بگویید مبنا غلط است، یکی میگوید وقتی هلال متولد شد، یکی دیگر میگوید باید تمام شود، دیگری با چشم مسلح یا غیر مسلح، در این جامعه باید چه کاری کرد؟ حرف چه کسی را باید گوش بدهیم، باید یک حاکم شرعی باشد، باید یک ولی میان همه باشد، اصلاً از نظر عقلی جور در نمیآید.
کسانی که از مسلم بن عقیل به عنوان نائب امام وقت اطاعت کردند، از امام حسین(ع) هم اطاعت کردند
*حالا امام زمان(عج) چگونه در این انتخاب نقش دارند؟
- نمیدانیم و نمیتوانیم بگوییم ولی فقیه اکنون همانی است که بالقوه باید انتخاب میشد، ولی میتوانیم بگوییم نخبگان و علمای ما جمع شدند به این نتیجه رسیدند و ما تابع آن جمع خبرگان هستیم، به خاطر همین هم هست اگر حکمی ثابت بود، اگر موافق با واقع بود 2 ثواب را میبرند، اگر نبود یک ثواب میبرند، ما نمیدانیم ایشان همان انتخاب است، اما میگوییم با همین وضعیت موجود، همین شخص را باید اطاعت کنیم، کسانی که از مسلم بن عقیل به عنوان نائب امام زمان اطاعت کردند، از امام حسین(ع) هم اطاعت کردند، بنابراین کسانی که از نائب امام زمان اطاعت نکردند، از امام حسین هم اطاعت نکردند.
*خب! مسلمبن عقیلنامه داشت، معرفینامه داشت، مشخص بود!
- میخواهم بگویم نمونه الان هم همین است، وقتی خبرگان جمع میشوند همه فقیه هستند، اگر بخواهند از روی هوی و هوس را انتخاب کنند، اشتباه است، اینکه این شخص به خاطر حزب و جناح من انتخاب شود اشتباه است! هر چند برخی تلاش دارند به این سمت بروند و به جناح و باند نگاه کنند، این امر اشتباه است و ما قبول نداریم.
جایگاه ولی فقیه ضرورت دارد، اگر نباشد، در کشور بلبشو ایجاد میشود
وقتی شما اعضای خبرگان را انتخاب کردید، دیگر نمیتوانید به نظر آنان بگویید نه. نمیشود جایی که به نفع من است، بپذیرم و جایی که به ضررم هست را بگویم نمیپذیرم.
در پایان این که جایگاه ولی فقیه ضرورت دارد و اگر نباشد، در کشور بلبشو ایجاد میشود.
انتهای پیام/ک
http://fna.ir/SF7J8Lویدیو مرتبط :
دیدگاه رهبری جالب