فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
میگفتند سرهنگ دفاع مقدس روشنفکر شده، با سینماییها کار میکند/ آدمها را سیاه و سفید نمیدید
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مردم کشورمان در زمستان سال گذشته روزهایی را تجربه کردند که شاید نزدیکترین ایام به روزها و لحظههای پر التهاب جنگ در دهه شصت بود. عملیاتهای گستردهای در سوریه آغاز شده و بر تعداد شهدا لحظه به لحظه اضافه میشد. دوباره جوانهای محل بار سفر بسته و عازم سفری شدند که پایانش یکی از دو پیروزی بود: پایان جنگ و پیروزی یا شهادت.
گفتوگوهای مختلفی با همسران شهدای مدافع حرم در خبرگزاری تسنیم منتشرشده است اما گفتوگو با هدیه غبیشی همسر شهید سعید سیاح طاهری افتتاحیهای برای انتشار پروندهای مفصل درباره این شهید است. غبیشی از سال 1360 تا زمستان 1394 خاطره دارد. از هشت سال دفاع مقدس، از دوران سازندگی و از همه روزهایی که با همسرش مشغول کار فرهنگی بوده است.
سعید سیاح طاهری اسمی شناخته شده برای مسئولان و متولیان فرهنگ نبود. او از نسل کسانی بود که هشت سال در جبهههای دفاع از ملت ایران ایستادگی کرده بود و پس از جنگ با بدنی پر از ترکش و چشمی نابینا تصمیم میگیرد تا فرهنگ حماسه را سال به سال به نوجوانان این کشور یادآوری کند. او موسس جشنواره دانش آموزی فیلم دفاع مقدس بود. جشنوارهای که در ماه گذشته، دهمین دوره آن بدون حضور حاج سعید در بوشهر برگزار شد.
هر سال به مناطق محروم میرفت، تمام دانش آموزان را جمع میکرد و برای آنها فیلم نمایش میداد. در همین مناطق محروم بود که هنرمندان همراه او میشدند تا بچههای محروم یک شهر و روستا با اشتیاق کامل به سمت سالن اکران جشنواره راهی شوند. مثلا قرار بود آنها برای اولین بار پرویز پرستویی را از نزدیک ببینند!
افتتاحیه جشنواره فیلم فجر در سال گذشته با حضور خانواده این شهید برگزار شد. رخشان بنیاعتماد، فاطمه معتمد آریا و مهتاب کرامتی به نمایندگی از همه هنرمندانی که سالها با کارهای فرهنگی این شهید خاطره داشتند، سخنرانی کردند. پرویز پرستویی قبلتر خودش را به مراسم تشییع او در آبادان رسانده بود و متنی را در کنار پیکر او قرائت کرده بود.
بخش اول گفتگو با همسر شهید درباره زندگی خصوصی و ویژگیهای خلقی و رفتاری شهید در تعامل با خانواده بود که چند روز قبل با تیتر«اولِ جنگ بود؛ در جلسه خواستگاری گفت:«امروز ایران، فردا فلسطین»» منتشر شد. اکنون بخش دوم گفتوگو با هدیه غبیشی درباره کارهای فرهنگی شهید سعید سیاح طاهری را در ادامه بخوانید:
تسنیم: درباره کارهای فرهنگی همسرتان در دوران پس از جنگ توضیح دهید. سراغ چه فعالیتهایی رفت؟
همواره به این فکر میکرد که چگونه تفکر جامعه را تغییر دهد. چرا باید زندانهای ما پر باشد؟ چرا باید برخی دانشآموزان ما دینگریز باشند؟ باید بر روی معلمان ما کار شود. مسابقات کتابخوانی برای برخی شهرها در بین معلمان برگزار کرد. برخی برنامه فقط برای مناطق محروم بود. این مسئله مهم بود که مختص یک جا اعم از تهران و مناطق و شهرهای بزرگ نباشد. میدانست برخی کپیبرداری میکنند اما آن را آفات مسابقه تلقی میکرد. معتقد بود که چارهای نیست و وظیفهاش این است که کتابی مثل «دا» را در اختیار معلمان قرار دهد تا مطالعه کنند و بدانند فرهنگ شهادت با جامعه چه میکند.
تسنیم: جشنواره دانشآموزی فیلم دفاع مقدس چطور آغاز شد؟
در اتاق فکر چند نفرهای که تشکیل دادند این ایده بحث شد و برای روند اجرایی آن، مسیر ها را بررسی کردند. وقتی آقای حبیب احمدزاده پیشنهاد این جشنواره را داد، حاج آقا هم استقبال کرد. در بیشتر این جشنوارهها همراه هم بودند.
برای زندانیها مسابقه کتابخوانی گذاشت؛میگفت: نباید فرصت را از کسی گرفت
تسنیم: در ساختار قانونی و قضایی کشورمان عدهای مجرم شناخته میشوند و برای طی دوران محکومیت به زندان میافتند. این یک اتفاق طبیعیست اما چه شد که شهید طاهری چنین افرادی را مخاطب مسابقات کتابخوانی «دا» قرار داد؟ از یک زندانی چه انتظاری داشت؟
سعید میگفت نباید فرصتها را از کسی گرفت. شاید یک حرکت یا مسابقه باعث انقلاب و تلنگری در وجود کسی شود که از نظر ما مجرم و زندانی است. به یاد دارم که بعد از اتمام مسابقات برخی از این زندانیان با او تماس میگرفتند و حتی از سعید پول قرض میگرفتند. حاج آقا با اینکه درآمدش از حقوق بازنشستگی بود اما به آنها قرض میداد و حتی بنوعی با خودش کنار آمده بود که احتمالا این پولها را باید بلاعوض بدهد و برگشتی ندارد.
چند زندانی کارهای دستی خودشان را که در زندان درست کرده بودند را به حاج آقا هدیه دادند. حاج سعید از طریق آقای لاریجانی برای برگزیدگان و تیم اجرایی مسابقات کتابخوانی تخفیف مجازات گرفت. حتی برای کسی که در کارهای سیاسی شرکت داشت و پشیمان شده بود، تخفیف گرفت و حکم اعدامش را تبدیل به حبس ابد کرد.
با افراد مختلف تعامل میکرد اما خط قرمزهای خودش را داشت
تسنیم: در زندگی شهید طاهری یک چیز بخوبی روشن است و آن تعامل با کسانی است که شاید در محاسبات صفر و صدی برخی، از آنها با عنوان «دیگری» یاد شود. این رفتار هم در برگزاری مسابقات کتابخوان برای زندانیها دیده میشود و هم بنوعی دیگر در همکاری با طیفهای مختلف هنرمندان جهت برگزاری جشنواره دانشآموزی فیلم دفاع مقدس.
این یکی از سوالات خودم هست. من زیاد این تعاملها با هنرمندان را دوست نداشتم و به همین خاطر کمتر به جشنوارههای فیلم دانش آموزی میرفتم. پذیرشِ تعامل با خانمها برایم سخت بود. این موضوع را به آقای طاهری هم بازگو میکردم اما او در هر شرایطی خط قرمزهای خودش را داشت.
به یاد دارم خانم بنیاعتماد در «همشهری محله» چیزی نوشته بودند که حالم را تغییر داد. او نوشته بود: «سیاح طاهری نشان داد که میشود در عین صبوری، کار کرد». رفتار و اخلاقیات هنرمندان با فرهنگ زندگی سعید متفاوت بود، خب آنها روابط اجتماعی راحتتری با هرکسی دارند اما سعید خط قرمزهایی در ارتباطاتش تعریف شده بود.
تسنیم: چرا این کار سخت را انتخاب کرد؟ اصلا چرا سینما را انتخاب کرد؟
خب الان بچهها حوصله این را ندارند که فلان قاری یا راوی بیاید برایشان برنامه اجرا کند. متاسفانه این طور شده است. اما فقط کافیست بفهمند که فلان هنرمند قرار است بیاید، همه مشتاقانه استقبال میکنند. خودم مربی تربیتی هستم و این چیزها را میبینم؛ مثلا در روزهای شهادت اهل بیت میتوانستم بچهها را جذب کنم اما در فضای ولادت، دیگر بچهها از دستم خارج میشدند. سعید با جشنواره دانشآموزی فیلم میخواست که هم بچهها را جذب کنند و هم حرف خود را بزند. این خیلی کار ظریفی بود که خطراتی هم داشت.
بیجا و الکی از دانشآموزها صلوات نمیگرفت، یک صلوات پرانرژی پس از کلی شادیِ بچهها کافی بود
به قول آقای احمدزاده اگر در ابتدا از دانشآموزان میخواستیم که صلوات بفرستند این کار را بیرمق انجام میدادند اما وقتی اول دست و سوت و... بود و بعد صلوات میگرفتیم، همه با انرژی صلوات میفرستادند.
فیلم «لیلون، تخم مرغ جنگی» سر جهازی همه جشنوارهها بود. این فیلم را حتما ببینید. بوشهر ساخته شد. موضوع این بود که فردی میخواهد به جنگ برود و میترسد. این فیلم هم طنز بود و هم نکات و پندهای خود را منتقل میکرد.در تمام برنامهها این فیلم را پخش میکردیم و از هر قشری این را میپسندیدند. آنقدر بچهها جذب داستان میشدند که ناخوداگاه جذب طرف ایرانی میشدند و وقتی بطرفش حمله میشد ناراحت میشدند. وقتی بعد از نمایش این فیلم از بچهها برای شادی روح شهدا صلوات میخواستند، چنان با انرژی صلوات میفرستادند که بینظیر بود. از این ابزارها برای جذب بچهها کمک میگرفتند. سعید میگفت اگر این روحیه را در بچهها پرورش دهیم، هیچوقت خائنِ به کشورشان نخواهند شد و جذب میشوند.
تسنیم: اگر ما بخواهیم چنین تعاملی داشته باشیم یا نمیتوانیم یا بد انجام میدهیم و از اهالی هنر دور میافتیم. انگار برای آقای طاهری جذب و نگهداری هنرمندان اهمیت داشت. او با رفتارش به هنرمندان نشان داده بود که صرفا برای انجام کارهای نمایشی از آنها استفاده نمیکند، هنرمند میفهمید که «ابزار» نیست. وقتی خانم معتمد آریا میگوید هرجا حرف صلح باشد او هم هست، به این خاطر است که در ماجرای کشتی صلح از شهید طاهری احترام دیده است. شاید این ماجرا به همان نکتهای برمیگردد که شما اشاره کردید و گفتید که او معتقد بود نباید فرصت را از کسی گرفت.
این ویژگی در شخصیت سعید بود. شخصیتش طوری بود که حریمش با نامحرم کاملا مشخص بود و گرم نمیگرفت اما با لبخندش احترام میگذاشت. او برای برخی بازیگران و مجریان مثل پدر بود، کسی که حکم پدر دارد حرفش خریدار بیشتری دارد.
نتیجه دلخواه باوجود سلایق متفا&
ویدیو مرتبط :
هفته دفاع مقدس سرهنگ فرخی در هنرستان هوانوردی مدبر