سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
فریدون مجلسی: برخی کارکردهای پارلمان ایران، مورد توجه طرفهای خارجی است
شرق/ متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
درگیرشدن کشور در مسائل سیاست خارجی بهویژه در مسئله تحریمها و مذاکرات هستهای ١٢ساله، مجلس ایران را هم تا حدی درگیر کرد. اگرچه سطح ورود قوه مقننه ایران به این مسائل، کمتر از برخی دیگر از انواع پارلمانها نظیر مجلس عوام انگلیس یا کنگره آمریکا بود اما بههرحال کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به طور جستهوگریخته پیرامون مسائل خارجی در مقام اظهارنظر یا پیگیری برمیآید. نگاه طرفهای خارجی به مجلس ایران هم موضوعی است که شاید کمتر دنبال شده باشد. فریدون مجلسی، از کارکنان پیشین وزارت خارجه ایران و از تحلیلگران نامآشنای روابط بینالملل، در گفتوگو با «شرق»، به پرسشهایی در اینباره پاسخ داد.
در رسانههای دنیا، اخبار انتخابات داخلی ایران بهجز ریاستجمهوری، معمولا با چه رویکردهایی منتشر میشود؟
جهان طبیعتا ایران را کشوری مهم، بزرگ، دارای منابع طبیعی و انسانی، آماده جهش اقتصادی و در حال تبدیلشدن به قدرتی بزرگ و تأثیرگذار در معادلات جهانی میداند. دیدگاه کشورهای گوناگون جهان نسبت به ایران بستگی به آن دارد که در ارزیابی روابط متقابل خود با ایران تا چه اندازه نگران یا امیدوار باشند. گذشته از کشورهای همسایه و منطقه که بههرحال تحولات ایران در آنها تأثیرگذار است، کشورهای دیگری که به دلایل اقتصادی و گاه سیاسی با آیندهنگری به ایران توجه دارند عبارتند از: روسیه، چین، ژاپن، کرهجنوبی، هند، مالزی، تایلند، اندونزی، کشورهای عمده اتحادیه اروپا خصوصا فرانسه، آلمان، ایتالیا، انگلیس، برزیل، ایالات متحده، کانادا و تا حدی استرالیا. روابط سایر کشورها با ایران چندان تأثیر و اهمیتی ندارد که به حساب آید. انتخابات ریاستجمهوری ایران برای اینگونه کشورها مهم است و با کنجکاوی آن را تعقیب میکنند، زیرا میدانند که نتیجه آن و آمار و ارقامِ آرای اعلامشده، در سیاستگذاری و روابط خارجی ایران در دوران رئیسجمهور جدید مهم است. اما انتخابات پارلمانی و داخلی ایران و بسیاری از کشورها به خودیخود برایشان جالب و هیجانانگیز نیست و تازه بعد از اعلام نتایج تبدیل به خبر و موضوع تحلیلها میشود. بعد از انقلاب، ایران با مسئله گروگانگیری، جنگ هشتساله و مسائل دیگر مواجه شد و تحمیل انواع تحریمها و رنجیدگیهای متقابل و سازمانیابی تدریجی و کند ساختار دیپلماسی ایران موجب شد غالبا ایران را خواهان پیروی از نوعی نگرش انزواطلبانه قلمداد کنند یا حداقل اینطور وانمود کنند. بههمیندلیل نگرش کنجکاوانه بیگانگان بیشتر برآوردی درباره بازگشت ایران به خانواده بینالمللی است که در دوسال اخیر تجربه مهمی را در داخل و خارج پشتسر گذاشته است.
اشاره کردید که معمولا انتخابات ریاستجمهوری ایران برای کشورهای دیگر دارای اهمیت است. اساسا اصلیترین محل توجه محافل سیاسی خارجی به انتخاباتی مانند مجلس، به کدام وجه آن بازمیگردد؟
بههرحال اغلب کشورهای منطقه ما یعنی خاورمیانه، فاقد پارلمان مطابق معیارهای دموکراتیک کشورهای توسعهیافته هستند. دلیل این مسئله، عقبماندگی فرهنگی و پایینبودن سطح سواد عمومی آن بوده است. طرفهای خارجی به این اصل مهم توجه میکنند که ایران از زمان مشروطیت یعنی ١١٠ سال پیش، بههرحال دارای پارلمان بوده است و این برایشان جالب است. پارلمانهای خودشان هم با همه ادعاها مراحلی را پشتسر گذاشتهاند تا از انتخابات منحصر به مردان مالک و مالیاتپرداز و...، به آزادی احزاب، مشارکت آزادانه و عمومی رسیدهاند. در خاورمیانه، ترکیه که سالهاست تجربه پارلمان و انتخابات حزبی را پشتسر گذاشته است، به همان دلایل فرهنگی، بارها با کودتا مواجه بوده، یا زیر بار نتایج انتخابات نرفته و با ایجاد بحران، نتیجه انتخابات را به دلخواه گروه حاکم دستکاری کرده است.
ممکن است برخی از طرفهای خارجی، مقایسههای انتقادی و دیدگاههایی نسبت به مواضع ایران داشته باشند اما وجود انتخابات و پارلمان در ایران را در این منطقه مغتنم میدانند. بههرحال آنها حتما میدانند توسعه فرایندهای دموکراتیک به گذشت زمان و توسعه فرهنگی جامعه بستگی خواهد داشت. در کشورهای عربی که اغلب پارلمان وجود و معنا ندارد. در خارج از ایران، به مجموعه حاکمیتی ایران توجه میشود که بخشها و نهادهای گوناگون یکدیگر را مهار میکنند و مجلس و انتخابات آن و نهادهای ناظر بر انتخابات آن نیز بخشی از این ساختار هستند. طبیعتا در نتیجه هر انتخابات، نوعی پیام از تمایلات شهروندان نهفته است.
با توجه به اینکه دیپلماسی پارلمانی و گروههای پارلمانی مشترک، از جمله ابزارهای دیپلماسی عمومی است، چرا با وجود این کارکرد، آنگونه که باید به نقش پارلمان ایران در تحولات سیاست خارجی بها داده نمیشود؟
دیپلماسی پارلمانی ابزاری جانبی است بهمنظور آشناکردن نمایندگان مجالس به نوع و زمینه کار همکارانشان در کشورهای گوناگون و تأثیرگذاری در بالابردن معیارها و استانداردهای پارلمانی و شناخت بهتر جهان بیرونی و درک اصولی روابط بینالمللی و اهمیت آن. به عبارت دیگر جنبه کاربردی و ایجاد مسیری موازیِ قوه مجریه در روابط بینالملل ندارد. اما میتواند نوعی لابیگری یا تأثیرگذاری در سیاست خارجی کشورها تلقی شود. این رفتوآمدها و شناخت جهان خارج و آشنایی با همکاران پارلمانی برای ایجاد صلح و خصومتزدایی نیز مفید است. نمایندگان مجلس ایران، حداقل آنهایی که تجربه دیپلماتبودن یا تدریس یا تحصیل روابط بینالملل را دارند، میتوانند به این بخش توجه بیشتری کنند. گویی برخی از نمایندگان علاقهای ندارند در این سطح هم به ایفای نقش بپردازند چون به پیامدهای مثبت آن توجه لازم را ندارند.
چقدر حضور چهرههایی که سابقه دیپلماسی دارند- مثل بسیاری دیگر از کشورها- در مجلس شورای اسلامی میتواند در ارتقای جایگاه آن در نگاه جهانی اثرگذار باشد؟
در مورد ایران، اصولا جنبش مشروطه و نهاد پارلمان را میتوان حاصل نوشتهها و مساعی دیپلماتهای ایرانی دانست. نخبگانی مانند امیرکبیر، ناظمالدوله، احتشامالسلطنه، میرزاحسینخان سپهسالار، مشیرالدوله و... همگی دیپلمات بوده و از افکار مترقی سیاسی کشورهای محل مأموریت خود الهام گرفته و به کشور منتقل کردهاند. درحالحاضر به دلیل دوربودن مأموران دیپلماتیک از مسائل پارلمانی و ترجیح و جذابیتهای حرفهای خودشان چنان فرصتهایی بعید است. همان حضور نمایندگان در صحنههای پارلمانی بینالمللی و بینالمجالس مؤثرتر خواهد بود و البته این هم بستگی به تجارب و علایق نمایندگان به این حوزه دارد.
نحوه برگزاری انتخابات، معمولا با سؤالاتی در خارج از ایران همراه میشود. نوع بررسی صلاحیتها چقدر در دیدگاه طرفهای مقابل درباره مجلس مؤثر است؟
در خارج، معیارهای کنونی خودشان را با ٢٠٠ سال سابقه پارلمانی، آن هم در زمانهایی که سطح سواد ایران به پنج درصد و ١٠ درصد میرسید مقایسه میکنند. درعینحال در مورد عربها به دلیل منافعی که دارند چنان مقایسههایی نمیکنند. در مورد بررسی صلاحیتها ترجیح میدهم اظهارنظر نکنم. بههرحال اصل برائت طبق قانون برگرفته از اصول شرعی جزء حقوق فردی است که طبق ضوابط قانونی باید اعمال شود. در خارج از ایران، ملاک نامزدی افراد با توجه به نوع نظام انتخاباتی و رقابتهای حزبی، تفاوتهای زیادی با سیستم ایران دارد.
اشاره کردید در بسیاری از کشورهای منطقه که اتفاقا مورد مراجعه غرب هستند، اساسا پدیدهای به نام پارلمان و انتخابات بیمفهوم است. در مقایسه با آنان، قضاوت رسانههای برونمرزی در مورد انتخابات در ایران، چقدر با درنظرداشتن این واقعیتها صورت میگیرد؟
رسانههای غربی به اینکه ایران دارای انتخابات و پارلمان است توجه دارند اما ضمن اهمیتدادن به آن درباره مسائل شکلی آن بحث انتقادی هم دارند.
آنها بهویژه در سطح رسانهها به اینکه کشورهای عربی، دارای ساختار استبدادی با ظواهر مدرن هستند نیز توجه دارند، منتها منافع اقتصادی و بازرگانی و تأخیر در ظهور انتقادات و اعتراضات مردمی و عمومی از سوی مردم همان کشورها (جز در بحرین، مصر و تونس) باعث میشود تحلیلهای انتقادآمیز درباره آنها کمتر دیده شود.
آیا آنها هم مثل ما که بین دموکراتها و جمهوریخواهان، یا چپ و راست فرانسه و انگلیس تفاوت قائل هستیم، درباره رویکرد نیروهای سیاسی اعم از اصلاحطلب، میانهرو یا تندرو نظرات مشابهی دارند؟
بله، قطعا همینگونه نظرات را دارند. آنها هم مذاکرات و تصمیمات پارلمانی ما را تعقیب و با توجه به آن نسبت به نمایندگان قضاوت میکنند.
چقدر بینالمللیشدن عملکرد مجلس و فاصلهگرفتن آن از برخی رفتارهای سنتی که فقط معطوف به داخل است، در ایجاد تصویر درست از پارلمان در ایران در ذهن طرفهای خارجی مؤثر است؟ پس چرا از این شاخصه غفلت میشود؟
توجه به سیاست بینالمللی مجلس در ایران ناشی از سه چیز است: یکی استراتژیکشناختن مسئله فلسطین و آثار آن و در نتیجه ابراز خصومت نسبت به آمریکا و گاه غرب که نمایندگان را هم متوجه اهمیت این موضوع از دید کلان در ایران میکند.
دوم موضوع مذکرات دوساله ١+٥ بوده است که نیروهای محافظهکار در مجلس اصولا اتخاذ مواضع رادیکال و مقابله و ستیز را ترجیح میدادند، بنابراین تلاش داشتند با ایجاد موانعی آن را برهم بزنند.
نهایتا هم با تأکید و توصیه و با بیمیلی به آن رأی دادند. نکته سوم بحرانهای منجر به جنگ داخلی در کشورهای همسایه؛ از پاکستان و افغانستان گرفته تا یمن، عربستان، عراق، سوریه و حتی ترکیه است که نمایندگان مجلس ایران را هم طبیعتا نگران و پرسشگر میکند. بهجز اینها در موارد دیگر که بعضا با منافع ملی ایران هم مرتبط است و پارلمان میتواند نقشآفرینی کند، کمتر اثرگذاریای از نمایندگان دیده میشود.
پس از ماجرای برجام و تحولات هستهای و مخالفتهای برخی تندروها با دولت، مسائل مجلس ایران بیشتر در خارج بازتاب داشت. با توجه به اینکه به سمت ارتباطات بیشتر با جهان میرویم، به نظر شما باز هم مواردی خواهد بود که در بُعد رابطه جهان با ایران، به مجلس ارتباط پیدا کند و برای طرفهای مقابل هم واکنش مجلس در تحلیلها در نظر گرفته شود؟
نباید فرایندی را که تصویب همین برجام در پارلمان آمریکا طی کرد فراموش کنیم. درواقع مخالفتهای برخی از نمایندگان مجلس ایران را میتوان واکنش نسبت به عملکرد آنان دانست. علیالاصول پارلمان کشوری که با مسائل داخلی بسیاری روبهروست، در حالت متعارف باید روابط خارجی برایش جنبه فرعی داشته باشد و دستگاه دیپلماسی که پیرو سیاستهای کلی کشور و از جمله مجلس است باید کارش را در قالب مسئولیت قوه مجریه انجام دهد.
در مورد برجام میدانیم که بزرگترین مخالفان آن رژیم اسرائیل و عربستان بودند و عربستان حتی حمله به یمن را برای انحراف اذهان اعضای ١+٥ در آخرین مراحل مذاکرات برجام انجام داد و شاهزادگان سعودی و نتانیاهو و لابی یهودیان در آمریکا کمال سعی و تبلیغات خود را برای کارشکنی کردند. درواقع تلاشهای آنان بود که به اقدامات داخلی ایران اعم از مجلس یا دولت بازتاب بیشتری میبخشید. درباره آینده، چون تصور میرود مجلس آینده از لحاظ پیشینه و چیدمان جناحی قدری متنوعتر و حرفهایتر باشد، گمان میرود با شیوههای دولت سازگاری بیشتری نشان دهد.
پیشبینی شما از فضای شکلگرفته در خارج درباره این دوره از انتخابات مجلس و خبرگان رهبری چیست؟
آزردگی و بیم از داعش موجب شده است که طرفهای خارجی علاقهمند به حمایت بیشتر از اعتدال باشند و اعتدالگرایی برایشان مهمتر از جناحبندیهای دیگر است. در مورد مجلس خبرگان چندان پیگیریای در رسانههای طرف مقابل دیده نمیشود.
چقدر نمایندگان مجلس در دوره فعلی، تحتتأثیر فضای بینالمللی و عملکرد دولت در مذاکرات قرار داشتند؟
اصولگرایان که اکثریت مجالس سه دوره اخیر را با توجه به عدم حضور اصلاحطلبان در اختیار داشتند، مانند هر جریان دیگری تحتتأثیر شرایط محیطى و ظرفیتهاى ذهنى و تجربى خود، در طى زمان تحول مىیابند. بسیارى از آنان که در معرض آگاهىهاى گوناگون قرار دارند، در مواضع خود دچار تردید مىشوند و مىکوشند در هر مورد تفکر و سنجش را ابزار گزینشها و تصمیمهای خودشان قرار دهند. اصولگرایان در این روند به ابزار اعتدالى متوسل مىشوند و در نتیجه نوعی از گرایش اعتدالى (منطقى) پیدا مىکنند.
هستند کسانى که آگاهىهاى خود را از منابع تکواره دریافت مىکنند که طبیعتا در منشهاى خودشان سرسختتر (افراطىتر) هم مىشوند.
اینگونه افراطىها درعینحال نسبت به حقانیت خود و حمایت عمومى نیز تردید دارند، خصوصا اینکه برخى از اصولگرایان امتحان مالى و امانتدارى خوبى هم در دولت گذشته نداده و از مردم سلباعتماد کردهاند. اینان طبیعتا نگران قرارگرفتن در معرض رقابت انتخاباتى و گزینش آزادانه هستند و راه پیروزى را در حذف رقبا و در «رقابت بىرقیب» خواهند جست.
و تأثیرات بینالمللی انتخابات مجلس و رویکردی که محافظهکاران در قبال روابط خارجی دولت روحانی اتخاذ کردند، چقدر در نحوه حضور مردم تأثیرگذار خواهد بود؟
میزان مشارکت مردم در انتخابات نیز بستگى به همین دارد که ببینند به حق گزینش آنها چقدر اعتبار داده مىشود. به نظر من شرایط عادى و طبیعى، گرایش به سمت نامزدهای اعتدالگرا را بیشتر میکند.
مردم ایران در جریان مسائل بینالمللی و دیپلماسی و اهمیت آن بر زندگی خود هستند و کسانى که با نمایشهاى افراطى عملا اقتصاد و جامعه را با بحران مواجه کردهاند، به طور طبیعى بخت زیادی ندارند.
با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید
منبع: شرق
ویدیو مرتبط :
امنیت 206 در ایران----توجه توجه راننده سالم است