سرگرمی


2 دقیقه پیش

دانلود بازی اندروید

اندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفن‌های همراه و تبلت‌ها عرضه می‌نماید و ...
2 دقیقه پیش

بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legends

آخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ...



کارگاهي به وسعت تراس خانه/ محصولات خلاقانه کارگاه دو «دختر نجار»


برترين ها/ در هفتمين مغازه از کوچه‌اي که هفت نجار دارد، بوي چوب و بساط آواز سنتي به‌ راه است. گلدان‌هاي شمعداني جلوي در يکي از مغازه‌ها رديف شده‌اند. دو نفر با لباس کار و عينک در حال نجاري‌ هستند و حالا به‌خاطر رديف گلدان‌ها هم که شده، پيدا کردن مغازه‌اي که دو دختر در آن نجاري مي‌کنند، سخت نيست. دو نفري که وقتي عينک و ماسک‌ مي‌زنند، شايد اصلا نشود فهميد که دخترند! نگين و شقايق حدود يک سال است که عجيب‌ترين تجربه زندگي‌شان را شروع کرده‌اند؛ تجربه کار در يک استوديوي نجاري.
نگين، مجسمه‌سازي خوانده، عکاسي و روزنامه‌نگاري کرده است و حالا هم در کنار کار طراحي وب‌سايت به نجاري مشغول است. از او مي‌پرسم مطمئني اين کار را هم ول نمي‌کني؟ و او با اطمينان پاسخ مي‌دهد که «نه چون عاشق هنر هستم».
شقايق، طراحي لباس خوانده و حالا مي‌خواهد ايده‌هايش را روي هر سطح مسطحي پياده کند. آنها از دانش و تکنيکي که او براي طراحي روي پارچه دارد، به تکنيک منحصر به‌فردشان براي چاپ روي چوب رسيدند و حالا بازار ايده‌هاي‌شان خوب داغ است.
«هر روز در کارگاه کوچک‌مان همه مشکلات دنيا را حل مي‌کنيم. پايه صندلي‌ها را محکم مي‌کنيم و تمام تصميمات مهم جهان را مي‌گيريم. ميز گرد بزرگ‌مان را سمباده مي‌زنيم و به تمام جنگ‌ها خاتمه مي‌دهيم و همان‌طور که فکر مي‌کنيم کتابخانه را چه رنگي کنيم، تصميم مي‌گيريم، قيمت دلار بايد پايين بيايد. کارگاه‌مان دنياي‌مان مي‌شود و ما رهبرانش و هر روز راس ساعت پنج بعدازظهر دنياي‌مان را با تمام تصميمات بزرگش مي‌گذاريم و به دنياي واقعي بازمي‌گرديم.
هر روز عصر، شروع دنياي ديگري است.» اين نوشته‌اي است که در صفحه اينستاگرام «استوديو آن» مي‌خوانيم. متني که مي‌گويد زندگي روي خوشش را به دو نجار نشان داده است تا آنها به آرزوي‌شان برسند. درباره ايده شکل‌گيري «استوديو آن» از آنها مي‌پرسم. مي‌گويند که سال‌ها در حرفه‌هاي ديگري براي کساني کار کرده‌اند و هميشه کارفرما داشته‌اند اما اين بار مي‌خواستند کاري را شروع کنند که همه‌کاره‌اش خودشان باشند. نگين هميشه عاشق اين بوده که کارگاه شخصي خودش را داشته باشد.
«استوديو آن» يک استوديوي هنري است که فعلا در دو بخش فعاليت جدي انجام مي‌دهد؛ دکوراسيون داخلي و طراحي وب‌سايت. اما ايده اصلي‌شان اين بود که هنرمندان مختلفي در بخش‌هاي متعددي مانند طراحي لباس، فيلمبرداري، عکاسي و. . . را کنار هم جمع کنند و يک گروه هنري تمام‌عيار بسازند. اما اين ايده خيلي بزرگ و شايد دست‌نيافتني بود. آنها ايده استوديوي وسيع‌شان را تخصصي‌تر و کوچک‌تر کردند و در اولين گام به ايده توليد وسايل و کالاهاي خلاقانه رسيدند.
براي شروع، اولين کارگاه‌شان را در تراس خانه شقايق راه انداختند. آنها کارهايي را با ابزارهاي بسيار ساده توليد و بازسازي کردند. براي اولين سفارش کار، يک ميز قديمي را ترميم و طرح جديد و البته منحصربه‌‌فرد خودشان را روي آن اجرا کردند. اما کار در خانه مشکلات خاص خود را داشت. بوي رنگ و تينر و حجم گرد و خاک، آنها را از تراس خانه بيرون فرستاد. در اين مدت دنبال مکاني براي اجاره بودند. خيلي‌ها وقتي مي‌شنيدند دو دختر مي‌خواهند مغازه نجاري‌شان را راه بيندازند، خوشحال مي‌شدند اما وقتي پاي قيمت اجاره‌ها وسط مي‌آمد، همه وا مي‌رفتند.
پرداخت اجاره‌هاي هنگفت براي دو نجار ممکن نبود و اين‌طور بود که دو نجار جوان به کار در پارکينگ خانه نگين رضايت دادند. اما رفت و آمد اهالي ساختمان و همين‌طور سرماي زمستان روند کارشان را مختل مي‌کرد. يکي از برنامه‌هاي ثابت هر روزه کارگاه، شستن ماشين‌هاي داخل پارکينگ بود که کلي گرد و خاک روي‌شان مي‌نشست چون آنها قصد نداشتند باعث آزار همسايه‌ها شوند! آنها باز هم دنبال کارگاهي گشتند تا بتوانند از پس اجاره‌اش بربيايند.
نگين و شقايق مي‌خواستند هرچه زودتر کارهاي‌شان را توليد و بازسازي و اولين نمايشگاه‌شان را برگزار کنند. در اين ميان، آقاي قلي‌زاده‌ يکي از آن مردهاي نيک روزگار، انبار مغازه‌اش را در اختيارشان قرار داد. دخترها قبل‌تر کارهاي دانشگاهي‌شان را زير نظر آقاي قلي‌زاده انجام مي‌دادند و حالا او همه‌جوره از آنها حمايت کرده است.
مغازه، مغازه کوچکي است که روزي انبار بوده و هنوز هم تا نيمه‌اش پر است از تخته‌هاي چوب اما فضايي دارد که آنها با خيال راحت طرح‌ها و ايده‌هاي ويژه‌شان را در آنجا اجرا مي‌کنند. صبح‌ دو نجار جوان با سلام و عليک اهالي کوچه و تعجب رهگذراني که آنها را در حال کار مي‌بينند، شروع مي‌شود و البته تشويق خانم‌هايي که انگار تيم‌شان پيروز شده است.
ميز ناهارخوري
تا به‌حال شده قبل از خوردن يک بشقاب سوپ، به آن زل بزنيد و ترکيب رنگي اين منظره زيبا را تماشا کنيد؟ طيف رنگي قرمز، نارنجي، کرم و جعفري‌هاي سبز در يک بشقاب سفيد. حالا ترکيب اين رنگ‌ها را روي مبلمان خانه‌تان تصور کنيد؛ يک مبلمان خوش آب و رنگ. در تمام زندگي بسياري از قاب‌هاي تصويري که براي‌مان عادي يا روزمره شده‌اند، بدون اينکه بدانيم به ما آرامش مي‌دهند چون ما خاطرات خوبي از آنها داريم و آن ترکيب‌هاي رنگي احساس در ما ايجاد مي‌کنند پس حتما حضورشان در مکان ديگري باز به ‌ما آرامش مي‌دهد.
يکي از ويژگي‌هاي طراحي‌هاي استوديو آن، براساس همين قانون است. آنها براي انتخاب رنگ‌هاي‌شان در اجزاي دکوراسيون داخلي اصولي دارند که مهم‌ترين شان انتخاب رنگ‌هايي است که در طبيعت وجود دارد. در ميز ناهارخوري‌ که آنها طراحي کرده‌اند از رنگ دريا، ساحل و صدف الهام گرفته‌ شده است که اين کار يکي از پرطرفدارترين کارهاي استوديو آن است.
ميز آرايش
انبار چوب پر بود از تکه‌ها و شاخه‌هاي چوب‌هايي که در نگاه اول فکر مي‌کردي به هيچ دردي نمي‌خورند و نهايتا مي‌توانند نقش هيزم يک شومينه را بازي کنند. اما نجارهاي حرفه‌اي مي‌دانند چوب‌ها هم مانند فرش‌ها هرچه قديمي‌تر باشند با ارزش‌تر و گران‌قيمت‌تر مي‌شوند. در کنار ديوار انبار، پر بود از تخته‌هاي کمدي که قرار بود به ميز آرايش يا يک ميز عسلي تبديل شوند. خانم نجار مي‌‌گويد: «هرچه از عمر چوب مي‌گذرد، سبک‌تر مي‌شود و کار بهتر از آب درمي‌آيد.»
نيمکت
قسمت عمده کارهاي «استوديو‌ آن»، علاوه بر توليد، بازسازي کارهاست. آنها از يک کمد قديمي کاملا از مد افتاده، يک تخت کاملا به‌روز مي‌سازند. به عبارتي، آن را به نفع سليقه‌ روز تغيير کاربري مي‌دهند. کمدي که تا ديروز کسي رغبتي براي نگه‌داشتنش در خانه نداشت، حالا به نيمکتي پرطرفدار تبديل مي‌شود. اما ميزهايي هم بودند که اجزاي آن از هم باز نشده بود و صرفا در صف انتظار اصلاح به‌سر مي‌بردند. کارهاي چوب قديمي که طراحي آنها مورد پسند نجاران سخت‌پسند است، تغيير کاربري نمي‌دهند و صرفا بازسازي و ترميم مي‌شوند و رنگ و لعاب «استوديو آني» به‌ خودشان مي‌گيرند.
چمدان
شايد هيچ‌وقت صاحبان اين چمدان‌ها فکر اين را هم نمي‌کردند که روزگاري جاي لباس‌ها و قاب‌عکس‌هاي داخل چمدان‌شان را اين بالش‌هاي کوچک بگيرد؛ بالش‌هايي که نقش و نگار روي‌شان دست کمي از يک قاب عکس ندارد. هرچند نمي‌شود داخل اين چمدان‌ها لم داد و ساعتي را به کتاب‌خواندن يا موسيقي گوش دادن گذراند اما فکرش را بکنيد يکي از اين چمدان‌ها را در گوشه‌اي از اتاق نشيمن در کنار چند گلدان بگذاريم. آن وقت است که خاطرات از داخل چمدان‌ها مثل هوايي که تنفس مي‌کنيم بيرون مي‌ريزند و ما را به دنياي ديگري مي‌برند.
با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد

https://telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
نگار خانه ای به وسعت تهران