سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
تصور دختر امروز ایرانی از فاطمه زهرا(س)؛ نمونه زنی که خدا میخواهد
ستاره ها/ ختم سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را با مطالبی از آیت الله جوادی آملی، امام موسی صدر، دکتر علی شریعتی، دکتر صادق آیینه وند و استاد پرویز خرسند به پایان می بریم امیدواریم جامعه ایران بخوبی در مسیر سبز تعالی رشد کند.
حقایقی که در سوره کوثر نهفته است/ گفتاری از آیت الله جوادی آملی
درباره سوره کوثر، غالب مفسران شیعه و سنى گفته اند که عده اى از سنادید قریش، مشرکان، بدخواهان، معاندان، روى همان سنت هاى باطلى جاهلیت گفتند: بعد از مردن پیغمبر، نام او و مکتب او و یاد او از بین مى رود. براى این که او که پسر ندارد.
ذات اقدس اله فرمود: تو براى همیشه مى مانى. براى این که من به تو چیزى دادم که هیچ کس نمى تواند او را از بین ببرد و به تو فرزندى دادم که حافظ و مجرى آن چیز است. آن چیزى که به تو دادم «قرآن» است و آن کسانى هم که حافظ قرآن، مفسر قرآن، مبین قرآن، معلم قرآن، مجرى احکام و حقوق قرآن است، فرزندان همین دختر اند!
فرمود: انا اعطیناک الکوثر. این کوثر مصادیق فراوانى دارد؛ دین هست، قرآن هست و ولایت هست. انا اعطیناک الکوثر. فصل لربک والنحر. ان شانئک هوالابتر. یعنى آنها که تو را شماتت مى کردند، بدى تو را مى خواستند، انقطاع نسل تو را مى خواستند، ابتر بودن تو را در نظر داشتند، آنها ابتر اند، نه تو ابترى! این ابتر، این لفظ چون در مقام تهدید است، مفهوم دارد. اگر بگویند: فلان شخص ابتر است، معنایش این نیست که دیگرى ابتر نیست، چون مفهوم ندارد. ولى اگر در لسان تهدید باشد، در ارزیابى هر دو باشد، در مرزبندى باشد، در تفریق باشد، این مفهوم دارد. ان شانئک هوالابتر. یعنى تو ابتر نیستى، آنها ابتراند. آنها منقطع النسل اند، تو منقطع النسل نیستى. نام آنها و یادمان آنها و یاد آنها از بین مى رود، نام تو و یاد تو همیشه مى ماند.
خب؛ تهدید ذیل این سوره مبارکه انا اعطیناک الکوثر نشانه آن است؛ چون در مقام تهدید است، دو تا پیام دارد؛ یکى این که دشمنان تو منقطع مى شوند، از بین مى روند. یکى این که تو از بین نمى روى! تو ابتر نیستى، تو متصل و پیوسته اى! اگر چنانچه وجود مبارک پیغمبر دختر مى داشت و لاغیر، براساس گمان باطلى و ظن جاهلى جاهلیت آن را ابتر مى پنداشتند و اگر پسر مى داشت، پسرش نظیر پسر نوح بود، باز او ابتر مى بود. چون این پسر نه تنها سبب دوام دین پدر نمى شد، بلکه مایه انقراض دین پدر بود. اگر فرزند مى داشت، فرزند بى تفاوت، کارى به دین نداشت. نه معاند بود، نه مخالف بود، نه معالف، باز هم این شخص ابتر بود. قرآن کریم فرمود: اینچنین نیست که تو فرزند صالح داشته باشى یا بى تفاوت. فرزند صالح دارى و مصلح دارى و اهل قرآن دارى و همتاى قرآن دارى و از بین نمى رود و از همین دختر هم هست. هم به دختر بها مى دهد، هم او را حافظ قرآن مى داند، و از نسل او مجریان و مفسران قرآن به بار مى آورد که باعث دوام نبوت و بقاى وحى و مکتب رسالت باشد که تو ابتر نیستى، تو مستدام و مستمرى، آنها ابتراند. ان شانئک هوالابتر. بنابراین این بانو توانست حافظ قرآن باشد.
نمونه زنی که خدا او را این گونه می خواهد/ امام موسی صدر
«خـداونـد از خشـم فاطمـه خشـمگین و بـه سـبب خشـنودی او خشنود میشود»، «فاطمه پارة تن من است، هرکس او را بیازارد مرا آزرده، آنکس که با او دوستی ورزد با من دوستی ورزیده است»، «فاطمه قلب و روح من است،»، «فاطمه بانوی زنان دو جهان است»، این شهادتها و نظایر آن در کتابهای حدیث و سیره به تواتر از پیامبر(ص) نقل شده است؛ پیامبری که از روی هوی سخن نمیگوید و تحت تأثیر روابط نسَبی و سبَبی قرار نمیگیرد و در راه خدا از سرزنش نکوهشگران باکی ندارد. این گفتارها از پیامبری است که در دعوت خود ذوب شده و برای مردم بهمثابة الگو و نمونهای درآمده است. تپشهای قلب او و نگاههایش و دست سودن و گامهای تلاشش و پرتوهای اندیشهاش، قول، فعل و تقریر او، تماماً بیانگر تعالیم دینی و احکام خدا و چراغهای هدایت و راههای نجات است. اینها نشانهای افتخار از جانب رسولخدا(ص) بر سینة فاطمة زهرا(س) است که به مرور زمان و با تکامل جوامع درخشندگی بیشتری پیدا میکند، بهخصوص هرگاه به این اصل اساسی در اسلام توجه کنیم که در این سخن پیامبر به فاطمه جلوه کرده است که فرمود: «ای فاطمه برای آخرت خود بکوش که من نمیتوانم در پیشگاه خداوند برای تو کاری بکنم.»
فاطمة زهرا(س)، درواقع، نمونة زنی است که خدا میخواهد و پارهای است از اسلام مجسم در وجود محمد(ص)؛ زندگیاش برای زن مسلمان و انسان مؤمن در هر زمان و مکانی به منزلة الگویی چهره مینماید. بهراستی شناخت فاطمه(س) بخشی از کتاب رسالت الهی است و پژوهش و تحقیق در حیات حضرتش بهمثابة تلاشی برای فهم اسلام و ذخیرهای ارزشمند برای انسان معاصر است.
فاطمه(س) به دانش و علوم فراوانـی که در خانۀ وحـی از هر سو او را فراگرفته بود بسنده نکرد، و هرگز به نوری که خورشیدهای علم و معرفت پیرامون او فراهم آورده بودند، اکتفا نکرد، زیرا فاطمه(س) میخواست در راه کسب دانش تلاش کند، و در راه کسب این شرافت از هیچ کوششی کوتاهی نورزد. از همین رو، میبینیم او در دیدارهایش با رسولخدا(ص) و علی(ع)، باب مدینةالعلم، میکوشد تا علوم و معارف را به هر وسیله و از طرق گوناگون در کمند خود درآورد.
یکی از زیباترین راهها آن بود که حَسَنین را از دوران کودکی همواره به محضر رسولخدا میفرستاد و پس از بازگشت آن دو از آنچه در محضر پیامبر رخ داده بود، از جمله سؤال و جوابها و یا وحی، پرسش میکرد. بدین طریق برای رشد و اعتلای مستمر معرفت و دانش خود میکوشید. ضمناً فرزندانش را برای فراگیری کامل معارف و علوم تا جایی که بتوانند مطلبی را که میشنوند نقل کنند، تربیت و تشویق میکرد. این تلاش پیوسته در راه کسب معرفت و دانشاندوزی بود که علیرغم اوقات بسیاری که فاطمه(س) برای ادای وظایف خانه و ایفای مسئولیتهای مادری و همسریاش در خانه میگذراند، او را در شمار راویان بزرگ حدیث و حاملان سنت مطهر رسولالله جای داد. نزد فرزندان فاطمه(س)، یعنی ائمة معصوم، کتابی عظیم بود که آن را مصحف فاطمه(س) نام نهادهاند و آنان با کمال سربلندی از این کتاب، بسیار حدیث نقل کردهاند.
سخنرانی مشهور آن حضرت که پس از وفات رسولخدا، در حضور اصحاب بزرگ آن حضرت در مسجد ایراد شده، تصویری است شکوهمند از ژرفای اندیشة اسلامی و گستردگی فرهنگ و توان شگرف منطق و کمال ادب آن حضرت. افزون بر این، این سخنان بانگ حق و حقیقت است که بهمثابة جهاد اکبر بهشمار میرود.
فاطمه(س) انیس و همدم تنهایی های علی(ع)/ روایت دکتر علی شریعتی
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه، یک " زن " بود، آن چنان که اسلام میخواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر خود رسم کرده بود و او را در کورههای سختی و فقر و مبارزه و آموزشهای عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.
وی در همه ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.
مظهر یک دختر، در برابر پدرش.
مظهر یک همسر در برابر شویش.
مظهر یک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر یک " زن مبارز و مسئول " در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش.
وی خود یک " امام " است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایدهآل برای زن، یک " اسوه "، یک شاهد برای هر زنی که میخواهد "شدن خویش" را خود انتخاب کند. او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخلی، در خانه پدرش، خانهی همسرش، در جامعهاش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، "چگونه بودن" را به زن پاسخ میداد.
در میان همه جلوههای خیره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بیشتر از همه برای من شگفتانگیز است این است که فاطمه همسفر و همگام و هم پرواز روح عظیم علی است.
او در کنار علی تنها یک همسر نبود، که علی پس از او همسرانی دیگر نیز داشت. علی در او به دیده یک دوست، یک آشنای دردها و آرمانهای بزرگش می نگریست و انیس خلوت بیکرانه و اسرارآمیزش و همدم تنهاییهایش.
این است که علی هم او را به گونه دیگری مینگرد و هم فرزندان او را. پس از فاطمه، علی همسرانی میگیرد و از آنان فرزندانی مییابد. اما از همان آغاز، فرزندان خویش را که از فاطمه بودند با فرزندان دیگرش جدا میکند. اینان را "بنیعلی" میخواند و آنان را "بنیفاطمه".
شگفتا، در برابر پدر، آن هم علی، نسبت فرزند به مادر و پیغمبر نیز دیدیم که او را به گونهی دیگر میبیند. از همهی دخترانش تنها به او سخت میگیرد، از همه تنها به او تکیه میکند. او را ـ در خردسالی ـ مخاطب دعوت بزرگ خویش میگیرد.
نمیدانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواستم از " بوسوئه " تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لویی، از "مریم" سخن میگفت. گفت:
هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند.
هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند.
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه شان را به کار گرفته اند.
هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهرهنگاران، پیکرسازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند.
اما مجموعه گفتهها و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندیهای همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این کلمه نتوانسته اند عظمتهای مریم را بازگویند که: "مریم (س)، مادر عیسی (ع) است ".
و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم. باز درماندم
خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهی بزرگ است... دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است... دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است... دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه مادر حسین است... دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است... باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است.
تصور دختر امروز و زن فردای ما از حضرت زهرا(س)/ گفتاری از دکتر صادق آیینه وند
حضرت فاطمه(س) از نظر اخلاقی برای عموم جامعه امروز ما نیز درس های بسیار آموزنده ای را مطرح می کنند، برای مثال ایشان در حدیثی فرموده اند: «بهترین شما کسی است که بیش از همه شانه هایش را نرم در اختیار مردم قرار دهد و خدمتگزار مردم باشد و به زنان احترام بگذارد و شخصیت آنها را حفظ کند.» شما از این آموزه ها در کانون شخصیتی حضرت فاطمه بسیار خواهید یافت.
الگوهایی چون حضرت فاطمه و حضرت علی و فرزندان او به عنوان نسل هاشمی، علوی و فاطمی به نسل های بعدی منتقل شد و حرکتی را به عنوان فاطمة الزهرا و الفاطمیون به وجود آورد. در واقع، فاطمیون به عنوان یک واحد اجتماعی ارزشمند و یک طبقه متفکر و مصلح برای کسانی که خواهان پناهندگی مستحکم برای مبارزه با انحراف ها بودند مطرح شد؛ یعنی سیره فاطمی مورد استفاده آنها قرار گرفت و دلیل اصلی این مسأله تأثیرگذاری فرزندان زهرا(س) بود.
سیره آن بزرگوار قابلیت پاسخگویی به نیازهای امروز را دارد، اما وقتی ما هنوز ابعاد علمی و عملی شخصیت او را به جامعه نشناسانده ایم، متاسفانه شاهد خواهیم بود که تصویر و تصور جوان ما و دختر امروز و زن فردای ما از حضرت زهرا یک مدل ناقص است که برای زندگی امروز جهان مدرن کافی نیست، این تصور بسیار درد آور و تاسف برانگیز است.
با وجوی که مکتب تربیتی حضرت فاطمه(س) مملو از آموزه ها و درس های انسان ساز است؛ درس اخلاق، درس ایمان و تقوا، درس مبارزه با ظلم، درس دینداری و دین خواهی و درس های حرکت آفرینی. چقدر از جوانان ما تنها با خطبه فدک حضرت فاطمه آشنا هستند؟ و اگر نیستند چه کسی مسئول بوده و هست؟ باید در تبیین علمی و عقلی و معرفتی شخصیت آن حضرت بکوشیم.
همان طور که سیره پیامبراکرم(ص) برای ما به عنوان سبک زندگی مطرح است، شخصیت و سیره فاطمه(س) نیز در تمام ابعاد سیاسی، فکری و اخلاقی اش باید برای ما الگو باشد، یکی از ابعاد مهم سیره آن بزرگوار، سیره سیاسی ایشان است که البته بهتر است آن را سیره سیاسی اخلاقی بنامیم.
به عبارت دیگر، حضرت در اعتراض نسبت به نوع نگاه و انتخاب جامعه (در مسأله خلافت) به مردم گوشزد کردند که اگر شکاف و انحرافی که در جامعه به وجود آمده جبران نشود، عواقبش دامن گیر اسلام و مسلمین خواهد شد. یعنی حضرت زهرا(س) معتقد بودند که اگر جامعه اسلامی این مسؤولیت را از روی دوش خود بردارد، فقط مرتکب خطای سیاسی و اجتماعی نشده، بلکه به خاطر انجام این حرکت نامعقول نسل های بعدی نیز گرفتار خواهند شد. در واقع، آن بزرگوار به امت اسلامی آموختند که سلامت جامعه باید برایشان بیش از مسایل شخصی اهمیت داشته باشد.
اگر حضرت زهرا(س) چنین بحثی را مطرح نمی کردند، دیگران به هیچ وجه جرأت و جسارت پرداختن به این قضیه را پس از رسول الله(ص) نداشتند. بنابراین، وقتی فاطمه زهرا(س) این دریچه جدید را برای فهم مسایل اجتماع گشودند، اصحاب پیامبر(ص) مانند عمار یاسر و ابوذر غفاری و همسر ایشان ام سلمه نیز به تأسی از دختر رسول خدا(ص) به حمایت از علی(ع) برخاستند. پس حضرت زهرا(س) کانون هدایت و روشنگری نسل های بعد شدند و اگر عمر گرانبارشان دوام بیشتری می یافت، شاید نمی توانستند حق امیرالمؤمنین(ع) را نادیده بگیرند، زیرا خشم و رضایت آن بزرگوار به عنوان تنها یادگار پیامبر(ص) مورد توجه جامعه بود.
با وجود این، هیچ گاه آن حضرت از میراث دختر پیامبر بودن خود استفاده نکردند و همیشه می فرمودند: من فاطمه هستم که دارم سخن می گویم، زیرا پیامبر(ص) به ایشان سفارش کرده بودند: تو فقط از طریق اعمال و کردارت می توانی خود را در جامعه نشان دهی؛ یعنی نسبت داشتن با من نباید هیچ نقشی در زندگی و پیشبرد امورت داشته باشد و آن حضرت نیز ثابت کردند که ابعاد شخصیت علمی و دینی ایشان جدا از دختر پیامبر بودنشان است. که این مسأله، درسی برای جامعه آن روز بویژه فرزندان خلفا بود.
امروز او میتواند زن مسلمان را بسازد/ نوشتاری از استاد پرویز خرسند
وقتی پیامبر اسلام میگوید فاطمه یکی از چهار زن بزرگ جهان است، وقتی که در برابر همه رنج ها و پریشانیها و همه غم های زندگی فاطمه، پیغمبر به او تسلی میدهد که «نمی خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟» اینها تعارف نیست که یک مرد به دخترش میگوید! پیغمبر چنین تعارف ها را ندارد!
... وقتی میگوید تو می توانی بانوی همه زنان جهان باشی، به معنای این نیست که تعارف کرده باشد و هم به معنای آن نیست که برای پیروان خود یک بت ساخته باشد که فقط او را بپرستند و یک معبود که ستایشش کنند و یک ممدوح که فقط مدحش را بگویند و یا یک قربانی که فقط عزاداری کنند؛ بلکه به عنوان یک سرمشق او را بشناسند و از روی زندگیاش درس بیاموزند و عمل کنند. این به معنای «سیده زنان عالم» است.
چگونه میتوان آموخت؟ آنچه میخواهم بگویم درس آموختن از این شخصیت است. درسی که میتوان از بزرگترین مظهر مادری در تاریخ اسلام و نمونه اعلای یک زن در خانه، دارای همسر و پرورنده فرزند- آنچنان همسری و اینچنین فرزندانی- گرفت: چنین زنی که در تمام مدت عمرش از طفولیت تا ازدواجش و از ازدواجش تا مرگش، به عنوان یک عنصر مسئول در سرنوشت امت، فکر، عقیده، مبارزه و حق پرستی و همچنین در مقابل انحراف و در غصب و ستمی که در جامعهاش بوجود میآید، احساس مسئولیت میکند و در متن درگیریهای اجتماعی حضور دارد و تا لحظه مرگش خاموش نمینشیند، علیرغم اینکه میداند در این مبارزه پیروز هم نخواهد شد!
همچنین امروز او میتواند زن مسلمان را بسازد. او به عنوان یک مادر در مرحلهای که دختری چون زینب میپرورد و پسرانی چون حسن و حسین (ع)، و به عنوان یک بعد دیگر زن متعالی و مثالی، همسر به عنوان کسی که در تنهاییها و سختیها ، نقشها و عظمت های علی (ع) پا به پای اوست و همچنین به عنوان یک زن مسئول اجتماعی. این است «چگونه امروز زن مسلمان بودن»!
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
منبع: ستاره ها
ویدیو مرتبط :
مداحی شهادت حضرت فاطمه زهرا -برای رفتن خدا خدا میکنی- محمدرضا طاهری