فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



نظر جالب آیت‌‌الله مشکینی درباره میزان تأثیر اعمال/گرفتاری‌های دبیر دینی در هنرستان موسیقی


به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام محمود ریاضت متولد سوم خرداد سال 1347 است، البته اذعان دارد که در آخرین روز سال 46 در محله خراسان تهران به دنیا آمده است، خودش را بچه محله سیدنصرالدین می‌داند، دوره ابتدایی را در مدرسه کاظمیه و جعفریه گذارند، همزمان در دوره راهنمایی دروس طلبگی را شروع کرد، با اینکه هیچ یک از افراد خانواده‌اش روحانی نبوده‌اند، اما به خاطر علاقه‌‌اش، بعد از ظهرها بعد از مدرسه، دروس حوزه را پیگیری کرد، پاتوقش در مسجد لرزاده و مسجد نو در خیابان خراسان بود، 12 ساعت مطالعه در روز موجب شد که قید مهمانی‌ها و عروسی‌ها را بزند، همزمان با دروس دبیرستان در مدرسه‌اش تدریس می‌کرد، چون به برکت حوزه به زبان عربی مسلط بود،‌ بعد از اتمام دبیرستان دو ترم به دانشگاه رفت و از آنجایی که نمی‌توانست میان حوزه و دانشگاه جمع کند، دروس حوزه را به صورت رسمی از سال 66 در مدرسه «ملاجعفر» که برای آیت‌الله مجتهدی بود، آغاز کرد، از نکات جالب توجه تبلیغی‌اش ایراد نخستین سخنرانی‌اش در دوم دبیرستان در جمع 600 دانش‌آموز برای کمک‌رسانی به جبهه‌ها بود، وی تمام موفقیتش را مدیون یکی از اساتید ادبیاتش به نام آقای افشار می‌داند که در ترغیب وی برای مطالعه و نوع بیان مؤثر بوده است، تا سال 81 ملبس به لباس روحانیت نشد، برای اینکه معتقد بود باید به مرحله‌ای از درس و علم رسید تا انسان لایق پوشیدن این لباس شود، حجت‌الاسلام ریاضت که اکنون یکی از خطبای شهر تهران است، درباره نوع فعالیت دینی و تبلیغی‌اش در گفت‌وگو با ما اینچنین می‌گوید:

 

 

کلمه پر تکراری که آیت‌الله مجتهدی به طلاب می‌گفت

*با توجه به اینکه در مدرسه آیت‌الله مجتهدی تحصیل کرده‌اید، خاطره‌ای دارید؟

-کل دوره‌­ای که در مدرسه آقای مجتهدی بودیم خاطره است، شاید مهم‌ترین خاطره‌­ای که خیلی شیرین بود و در عین حال درس­­‌آموز است، مربوط به یکی از تابستان‌های سال 61 است، ایشان یک روزی در حیاط قدم می­‌زدند و طلبه­‌ها در فاصله میان درس­‌ها در حال استراحت بودند، ایشان طبق عادت همیشگی با طلبه­‌ها خوش و بِش می­‌کردند، مثلاً چطورید، چه می­‌خوانید؟ هم‌مباحثه­‌هایت چه کسانی هستند!

تا به من رسیدند، حالا چون ته صدایی هم داشتم -حاج آقا مجتهدی به توسل معتقد بودند و می­‌فرمودند: باید پایان درس­، یک کسی که یک مقدار صدای خوبی داشت، مثلاً یک روضه­‌ای بخواند یا توسلی داشته باشد، خیلی به این روضه و توسل تأکید داشتند که طلبه باید ارتباط با اهل بیت(ع) حتماً داشته باشد- ما هم به واسطه صدایی که داشتیم، یک مقدار می­‌خواندیم، بالاخره همه دوستان و طلبه­‌ها مرا می‌شناختند، حاج آقا هم به من لطف داشتند و یک روز استاد ما به خاطر کسالت نیامده بود و ما هم مشغول قدم زدن در حیاط بودیم که ایشان به من رسیدند و یک مقدار حال و احوال کردند و بعد فرمودند: سال چندم هستی؟ گفتم: سال ششمم دارد تمام می­‌شود و إن‌شاءالله سطح یک به اتمام می­‌رسد، ایشان فرمودند: شش ساله طلبه هستی؟ گفتم: بله! ایشان فرمودند: این همه خوردی دنبه­‌ات کجاست؟ به یک مقدار به من برخورد و به ایشان گفتم: حاج آقا متوجه نمی­‌شوم؟ ایشان گفتند: ما قدیم در دهات کسی گله داشت، بره به دنیا می­‌آورد، شش ماه این بره را می‌‌بردند، مرتع می­‌چرید، بعد از شش ماه دنبه­‌های او آویزان می­‌شد، معلوم می­‌شد بعد از شش ماه چریده است. تو شش سال است طلبه هستی، نشان نمی­‌دهد طلبه هستی! حالا ضمن اینکه داشتند شوخی می­‌کردند، یک نکته اخلاقی هم تذکر دادند. بالاخره آدم هر کاری می‌کند باید یک خروجی هم داشته باشد، تو الان شش سال است، ظاهر تو نشان نمی­‌دهد طلبه هستی. ایشان حتی شوخی­‌هایش هم درس بود.

نظر جالب آیت‌‌الله مشکینی درباره میزان تأثیر اعمال دینی بر انسان

بعداً من این را به عنوان تیکه خودم گرفتم و به بچه هیأتی­‌ها می­‌گویم چند سال است هیأتی هستی؟ این قدر خورده‌­ایم، دنبه ما کجاست؟ چرا در عرصه‌های اجتماعی و خانوادگی دچار مشکل هستیم؟ در عرصه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی دچار مشکل هستیم؟ چرا این کسانی که می­‌آیند در هیات وقتی بحث اقتصاد و معامله می‌­شود، یک جاهایی کم­‌فروشی می­‌کنند، گران‌فروشی می‌­کنند، اجحاف می­‌کنند، به تعبیر آقای مجتهدی این همه خوردیم دنبه‌­مان کجاست؟ بالاخره من 20 سال است دارم نماز می­‌خوانم، روزه می­‌گیرم، 20 سال من شب قدر دارم.

خدا رحمت کند آیت‌­الله مشکینی می‌­فرمود: دختر و پسر به سن 20 سالگی رسیدند باید بتوانند طی‌الارض کنند. گفتیم حاج‌ ­آقا یعنی چه؟ ایشان فرمود: بابا یعنی شما پنج سال است نماز خواندی، پنج تا ماه رمضان شب قدر داشتی، پنج تا عرفه داشتی، پنج تا محرم داشتی، پنج تا فاطمیه داشتی، این باید فرقی کند با آن کسی پنج سال نماز نخوانده، پنج سال روزه نگرفته، پنج سال عرفه و محرم نداشته است. یکی از آن دوستان طلبه وقتی آیت‌­الله مشکینی این را ‌گفت، می‌گفت آقا جمع کنیم برویم دیگر؟!

شما اگر 55 سالتان شد، 15 سالش هیچ، 15 سالگی بالغ شده‌­ای، وقتی 55 سالت شد باید بتوانی مرده زنده بکنی. چون 40 تا شب قدر داشتی، 40 تا عرفه داشتی، 40 سال نماز خواندی، 40 سال گذشته است، تو اگر همان آدم قبلی هستی، پس چه؟ به قول آقای مجتهدی این هم خوردیم دنبه‌­مان کجاست؟ 40 تا 60 شب در مجالس امام حسین(ع)، 40 شبانه‌­روز روز برای امام حسین(ع) مشکی پوشیدم، 40 شب برای حضرت فاطمه(س) مشکی پوشیدم و برای حضرت زهرا(س) گریه کردم و زیارت عاشورا خواندم. این اگر خروجی نداشته باشد، این انحرافاتی که امروز وجود دارد، دارد پدید می‌­آورد. اگر آن خروجی را داشته باشد، اصلاً نیاز نیست شما به جوان بگویی: فاطمه(س) این است، امام حسین(ع) این است، او اصلاً خودش جذب می‌شود.

 

 

بالاخره چه کسانی به بهشت می‌روند/سقف قیمت انسان چقدر است

امام صادق(ع) فرمود «کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم»؛ شما باعث زینت ما باشید، باعث سرافکندگی ما نباشید، شما با غیرزبان­تان مردم را تشویق کنید. واقعاً اگر آن جمله­‌ای که آقای مشکینی فرمودند، خروجی داشته باشد، جوان مرا ببیند جذب دین می‌­شود. متأسفانه چون آن خروجی را نداریم، امروز هر کاری کنیم، اثر نمی­‌گذارد. روی خود من در این 40 سال اثر نگذاشته است! به قول آقای مشکینی که بالاخره بعد از 40 سال باید کجا باشم؟ من فکر می­‌کنم یک دلیلش هم این است که متأسفانه در عرصه رسانه ما به حداقل­‌ها در وادی اهل بیت(ع) قانع شده­‌ایم، همین که شما بیایید برای اهل بیت(ع) گریه کنید، خدا می­‌بخشد و به بهشت می­‌روید و به جهنم نمی­‌روید، همین کفایت می­‌کند!

در حالی که به تعبیر حضرت آیت­‌الله جوادی­ آملی اینقدر تأکید نداشته باشید بهشت بروید، خیلی­‌ها به بهشت می­‌روند. ایشان فرموده بودند که دیوانه­‌ها هم به بهشت می­‌روند، شیرین­ عقل­‌ها به بهشت می­‌روند، بچه­‌هایی که قبل از سن بلوغ از دنیا می­‌روند، به بهشت می­‌روند، حالا شما هم بروید پیش اینها به چه دردی می­­‌خورد؟(می­‌خندد) ما نیامده‌­ایم اینجا که به جهنم نرویم و به بهشت برویم. امیرالمؤمنین می­‌فرماید: کف قیمت شما بهشت است، ولی سقف قیمت شما «ِعندَ مَلِیک مُقتَدِر» است، این خروجی اگر بعد از 40 سال در من هیأتی، سینه­‌زدن و زیارت عاشورا خواندن دیده شود، این مشکلی که امروز داریم می­‌بینیم، ایجاد نمی­‌شود. متأسفانه در من دیده نمی­­‌شود و این اشکال وجود دارد.

 

 

*اکنون عمده فعالیت­‌تان کجاست؟

-من از سال 62 تدریس می­‌کردم. باز حاج آقا مجتهدی یک خصوصیتی که داشتند می­‌گفتند روحانی بودن شغل نیست، روحانی باید شغل داشته باشد یا باید معلم باشد، یا باید مؤلف باشد، یا محقق باشد، بالاخره باید یک منبع درآمدی از قِبلی داشته باشد و استاد من آقای «جاودان» می­‌فرمود: طلبه اگر معلم شد به هدف طلبگی رسیده است، بنابراین من از سال 62 شروع به تدریس کردم و به تدریس هم علاقه‌مند بودم و بلافاصله بعد از دیپلم هم در مدارس مختلف حق­‌التدریسی کار کردم.

*یعنی آموزش و پرورشی هستید؟

-نه! ولی در مدارس قراردادی با مدیران کار می­‌کنم و الان هم حدود 15، 16 سال است در مجموعه علوم معارف اسلامی «ثامن­‌الائمه» که رشته علوم معارف اسلامی هستند، کار می‌کنم، در دبیرستان و پیش­‌دانشگاهی هم مشاوره بودم و هم مدرس.

*کجا؟

-میدان شهدا، روبروی اداره برق، خیابان زرین­‌نعل.

گرفتاری‌های دبیر دینی در هنرستان موسیقی!

*خاطره‌­ای ندارید؟

-من سال 76 تا 78 هنرستان سوره سازمان تبلیغات تدریس می‌­کنم. هنرستان موسیقی بودم و درس­‌هایی مانند دینی و قرآن را درس می­‌دادم -من هنوز ملبس به لباس روحانیت نبودم- یکی از دوستانم زنگ زد و گفت: آقای ریاض&


ویدیو مرتبط :
عکس العمل اعمال ما ( تجسّم اعمال ) - آیت الله جرجانی