حضور 34 ساله پدر شهیدی درقم در كنار مزار فرزندش/ نادری: تا زنده ام دركنار شهدا خواهم بود

«غلامرضا نادری» روز سه شنبه درگفت و گو با خبرنگار ایرنا خاطرنشان كرد: از زمان شهادت فرزندم هر روز صبح ها از ساعت 11الی 9 و عصرها از ساعت 15 تا اذان مغرب در گلزار شهدای سوم خرداد قم، بر سر قبر حسین حضور دارم و تا زنده ام نیز این حركت را ادامه می دهم.
پدر شهید حسین نادری از شهدای هشت سال دفاع مقدس می گوید: فرزندش با آگاهی، شناخت و معرفت كامل برای دفاع از اسلام، انقلاب اسلامی و ارزش های دینی در جبهه حضور پیدا كرده و به درجه عالی شهادت نائل آمد.با توجه به اینكه شهید در زمان جنگ تنها 15 سال داشت، برای حضور در جبهه، شناسنامه خود را تعویض و سن خود را دو سال افزایش داد تا بتواند برای دفاع از میهن اسلامی وارد جبهه شود.
وی خاطرنشان كرد: شهید نادری حدود دو هفته در كلاس های آموزش نظامی در تهران شركت كرده وبعد از آن راهی جبهه شد و در عملیات آزاد سازی خرمشهر(بیت المقدس ) درسال 1361 به شهادت رسید.
وی ادامه داد: حسین با تمام وجود عاشق امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی و آرمان های اسلام بود و امید است ما بتوانیم امروز باید رهروان خوبی برای شهدا باشیم.
نادری خاطرنشان كرد: از زمانی كه شهید به سن تكلیف رسیده بود، همه دغدغه ایشان پیروی از مكتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و اسلام ناب محمدی (ص) و عمل به تكلیف بود، حسین با اولین ندای حضرت امام راحل، از هر فرصتی برای حضور در جبهه جنگ استفاده كرده و حتی از افزایش سن خود جهت قانونی كردن حضورش در صحنه نبرد، دریغ نكرد.
وی ، احترام به والدین و افراد بزرگتر را از خصوصیات بارز شهید نادری كرد و گفت: زمانی كه ایشان عزم خود را برای حضور در جبهه جنگ، جزم كرده بود، بنده به ایشان توصیه كردم درس خود را تمام كند و بعد به جبهه برود، ایشان به بنده پاسخ منفی نداد ولی از راه های مختلف برای قانع كردن بنده و كسب رضایت خانواده وارد شده بود.
وی خاطرنشان كرد: شهید نادری دوران تحصیلات خود را در دبیرستانی درخیابان طالقانی (آذر) جنب بیمارستان نكویی تا سال سوم دبیرستان ادامه داد و تنها یك سال به اخذ دیپلم ایشان مانده بود ولی تصمیم به رفتن به جبهه گرفت.
پدر شهید حسین نادری همچنین روز حركت فرزندش به سمت جبهه را تشریح می كند و می گوید: ایشان از یك طرف شوق رفتن به جبهه را داشت و از سوی دیگر بنده اصرار داشتم كه درس خود را به پایان ببرد و بعد راهی جبهه شود، به همین دلیل بین دو راهی بود ولی در نهایت راه درست را خودشان انتخاب كرد.
وی ادامه داد: چند نفر از دوستان و آشنایان را واسطه كرده بود تا رضایت بنده را برای حضور ایشان در جبهه جلب كنند، بنده نیز در این تصور بودم كه ایشان اگر درس خود را تمام كند با آرامش بیشتری در جبهه حضور خواهد داشت، هر چند مخالف حضور ایشان در جبهه نبودم ولی با زمانی كه وی انتخاب كرده بود كمی حرف داشتم.
نادری در ادامه خاطرنشان كرد: شهید از طریق دوستان و واسطه هایی كه فرستاده رضایت ما را برای رفتن جلب كرد و برای آموزش های رزمی به مدت دو هفته به تهران رفت.
وی گفت: روزی كه قرار بود به جبهه اعزام شود با صراحت به من و مادرش گفت، 'شهید می شوم و دیگر بر نمی گردم'، ما شوق خاصی برای رفتن به جبهه در وجود ایشان می دیدیم، بسیار عاشق شهادت بودند و با معرفت پا در سفر عشق گذاشت.
نادری یادآورشد: حسین با پسر دائی خود در یك منطقه بودند، یك ساعت مانده به زمان عملیات، وی به پسر دائی خود گفته بود كه من در این عملیات شهید می شوم.

* رویای صادقانه شهید حسین نادری
نادری همچنین به نقل خاطره ای از شهید می پردازد و می گوید: شش ماه قبل از اعزام، یك شب شهید از خواب پرید و سر و صدا كرد، ما اطراف وی جمع شدیم و سوال كردیم چه شده، شهید گفت' در خواب دیدم در جبهه هستم و گلوله به گردنم خورده و شهید می شوم.'
وی ادامه داد: در زمان شهادت گلوله ای به گردن شهید حسین باقری اصابت كرده و به شهادت رسید و ما در زمان شهادت به یاد خواب آن شهید افتاده و آرام می گرفتیم.
وی تصریح كرد: شهید هیچ زمان اهل دروغگویی و ریاكاری نبود با همه دوستان، خانواده و نزدیكان صداقت داشت.

*عكس شهید در پشت آینه منزل
نادری همچنین گفت: گویا شهید از شهادت خود خبر داشت، واقعا در این سن 15 سالگی به درجه خاصی از ایمان، اعتقاد و توكل رسیده بود، وقت رفتن از ما خداحافظی كرده و رفت، بعد از چند روز با مادرش تماس گرفت و گفت، عكسی از خودم را پشت آینه منزل جاگذاری كردم، اگر شهید شدم از آن عكس را قاب كنید و در پوسترها نیز استفاده كنید.
وی ادامه داد: ما بعد از جریان خوابی كه دیده بودند و شور و شوقی كه برای رفتن به جبهه داشت فكر شهادت ایشان را می كردیم، چون عشق به شهادت در وجود وی قابل احساس بود.

*سابقه انقلابی شهید حسین نادری
پدر شهید حسین نادری با اشاره به سوابق انقلابی شهید نیز گفت: ایشان از زمان آغاز مبارزات با وجود سن كم، در راهپیمایی ها و حركت های حماسی مردم قم علیه رژیم طاغوت حضور داشت.
وی ادامه داد: با توجه به موقعیتی كه منزل ما در قم داشت، ایشان همیشه در خانه را بر روی انقلابیون باز می گذاشتند كه در زمان تعقیب و گریز توسط ماموران ساواك، آنها به منزل پناه بیاورند، وی و دوستانش در صحنه های مختلف به دفاع از امام و انقلاب می پرداختند.
وی گفت: در اوج مبارزات وقتی مردم شعار مرگ بر شاه سر می دادند، ماموران به تظاهرات حمله كرده و تعداد زیادی از مردم همراه با شهید حسین نادری وارد منزل ما شده و ایشان درب حیاط را روی ماموران بستند وهمیشه در خانه به روی انقلابیون باز بود.

*خبر شهادت شهید نادری
پدر شهید نادری همچنین با اشاره به چگونگی دریافت خبر شهادت فرزندش نیز گفت: روزی در منزل بودیم یكی از برادران تماس گرفت كه فرزند شما مجروح شده و در بیمارستان بستری است، وقتی به پایگاه محل برای جزییات خبر مراجعه كردم، گفتند كه فرزند شما به شهادت رسیده است.
وی ادامه داد: خودم خبر شهادت فرزندم را به سایر اعضای خانواده دادم، حسین با معرفت و شناخت اسلام، انقلاب و امام راحل جان خود را فدای ارزش های اسلامی كرد.
نادری گفت: شهید وصیت نامه ای هم تهیه كرده بود كه در زمان شهادت همراه لباس های ایشان، در آتش سوخت و چیزی از باقی نمانده است.
وی ادامه داد: شهدا برای دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی، ارزش های اسلام و ولایت جان خود را فدا كردند و توصیه ما به عنوان والدین شهدا این است كه جوانان انقلابی ما پیرو رهبر معظم انقلاب باشند و قدر شهدا را بدانند.
7401/ 6133/

انتهای پیام /*

ویدیو مرتبط :
جدید - حضور مادر شهید صبوری بر سر مزار فرزندش پس از 31 سال