فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



«من راوی» و «عدم اندیشه» ویژگی های داستان مهاجرت افغانستان در ایران


به گزارش خبرگزاری تسنیم این نشست که در محل حوزه ی هنری قم برگزار شد پذیرای علاقه مندان ادبیات و شاعران و نویسندگان مهاجر افغانستان بود که با استقبال خوب اهل ادب مواجه شد.

سیداحمد بطحایی، نویسنده و منتقد و بتول سیدحیدری، منتقد و روانشناس، دو کارشناس حاضر در این نشست بودند که پیرامون کارکردهای معرفتی داستان و نقش داستان در روان درمانی به بیان صحبت های کارشناسی خود پرداختند.

لزوم بروزرسانی اطلاعات نویسنده

«بتول سیدحیدری»، نویسنده و روانشناس، در ابتدای بحث با اشاره به اینکه علم روان شناسی دائم در حال تغییر و پیشرفت است، به کسانی که در نقدهای خودشان ارجاعات روان شناختانه دارند توصیه کرد: اطلاعات خودشان را در زمینه ی علم روان شناسی همواره به روز رسانی کنند. چرا که پیشرفت های علمی در این حوزه بسیار است و حتی نظریه های مهمی از جمله برخی نظریات فروید و یونگ زیر سوال رفته است.

سیدحیدری افزود: نویسنده ها را برترین روانکاوان دانسته اند و نظریه های شخصی مثل فروید در موارد بسیاری وامدار ادبیات است. اگر داستان نویس به جای نشان دادن تنگاهای زندگی  و مشکلات، ساختار روان آدمی را بشناسند، عوامل بیرونی که باعث روان پریشی می شوند را به راحتی می تواند بیان  کند.

نویسنده ی مجموعه داستان (من صادق هدایت را کشته ام)، با اشاره به نظریه ی «پنجره ی جوهری» جوزف لوفت و هری اینگهام گفت: انسان دارای چهار پنجره و منطقه ی شخصیتی است. منطقه ی آزاد، پنهان، کور و منطقه ی ناشناخته. منطقه ی آزاد منطقه ای است که هم خود شخص و هم دیگران از آن اطلاع دارند. منطقه ی کور منطقه ای است که فقط دیگران واقف هستند و خود شخص چیزی از آن نمی داند. و منطقه ی پنهان منطقه ای است که خود شخص می داند ولی دیگران نمی دانند مثل بسیاری از ترس ها و دلهره هایش در زندگی. هر چقدر فرد از گستره ی منطقه ی پنهان خودش کم کند مشکلاتش در تعامل با دیگران کمتر می شود و بسیاری از زجرها مربوط به این نقاط پنهان است.استفاده ی از داستان در روان درمانی با جریان پست مدرن آغاز شد. پسامدرن از این باور حمایت می کند که هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد و همه چیز بستگی به نظر منِ نویسنده دارد. اما روان درمانی مدرن درباره حقیقت و واقعیت و استدلال خود هویت می چرخید و همین دیدگاه پست مدرن باعث شد مبانی قصه درمانی شکل بگیرد و پسامدرن به کارگیری مفاهیم مدرن روان درمانی مدرن را زیرسوال برد.

رویکردهای داستانی در روانشناسی در سه مقوله استفاده می شود1- استفاده از داستان به عنوان فن در روان درمانی فردی، خانوادگی و گروهی است.2- داستان به عنوان ابزار به عنوان شخصیت شناسی3- استفاده از داستان در حکم روشی برای آموزش کودکانریچارد گاردنر (1931- 2003)، روانشناس آمریکایی، متوجه شد که یکی از بهترین شیوه های مشاوره خواندن داستان است. او از کسانی که نمی توانستند با مشاور به صورت مستقیم صحبت کنند و مسائلی آنان را به سکوت وا می داشت،  خواست تا داستان بگوید که آغاز، میانه و پایان داشته باشد.

وقتی داستانی شکل می گیرد مسائل مختلفی آشکار می شود. با شخصیت ها و اشیائی که در حال خلق هستیم با رفتار و هیجان های خاص خودشان در برابر  وقایع پاسخ می دهیم. مخاطب هم ممکن است با شخصیت یا موضوع یا اتفاقی در داستان همانند سازی کند و در نتیجه این همانند سازی مشکل خود را فرافکنی کند و یا باعث می شود که بر پریشانی خود غلبه کند.

سیدحیدری در قسمت دوم صحبت هایش گریزی به ادبیات مهاجرت در ایران زد و گفت: نویسندگان مهاجر در ایران از نظر نثر و پرداخت نسبت به نویسندگان داخل افغانستان چیره دست تر هستند ولی درماندگی و سرگردانی روح را در آثارشان می بینیم. تقریبا هدف مشترک تمام نویسنده های مهاجر این است که از تنهایی، هجرت ،  جنگ . .. در حال گریز هستند.

(من راوی) و (عدم اندیشه) ویژگی های داستان مهاجرت افغانستان در ایران

این روانشناس و منتقد خاطرنشان کرد: بیشتر داستان های مهاجرت با زاویه دید (من راوی) نوشته شده است. نویسنده¬ ی مهاجر  افغانستان که دچار سرگردانی هویت است و حس طرد شدن را دارد؛ با انتخاب زاویه دید  (من راوی) انتظار دارد دیده شود و به باورپذیری از طرف مخاطب برسد و خودش را با این زاویه دید از قالب بی هویتی خارج کند. این است که اختلاف فرم در بین آثار کمتر دیده می شود. نویسنده ی مهاجر تلاش نمی کند تا در اثرش تحول ایجاد کند و با اینکه با تکنیک های داستان آشنا هستند ولی تفکر و  اندیشه را در آثارشان راه نمی هند. جهان بینی این نویسندگان محدود و بدون اندیشه است.

در حالی که داستان یک اثر کامل و مستقل ادبی است و داستان نویس باید خودش جهان داستان را به تنهایی بسازد.سیدحیدری با اشاره به یک دهه سکوت در ادبیات داستانی افغانستان گفت: سکوت نه به معنای خاموشی در زبان یا کندی در قلم. بلکه به معنای عدم زایندگی فکر در ادبیات داستانی افغانستان است. به خصوص در این دوران که تریبون برای دیده شدن ادبیات افغانستان بسیار زیاد است و وسایل ارتباطی هم امکان ارتباط با نویسنده ی مورد نظر را بسیار آسان کرده است.

کارکردهای معرفتی داستانسیداحمد بطحایی با تبریک روز جهانی داستان و در توضیح کوتاهی پیرامون معرفت گفت: نظریات درباره چیستی و کیفیت معرفت در معرفت شناسی(اپیستمولوژی) مطرح شده است که «معرفت» را به طور ساده اینگونه بیان کرده اند: اگر بعد از دیدن، شنیدن یا خواندن یک گزاره تغییری نسبت به گذشته در مخاطب ایجاد شود آن را معرفت و شناخت می گویند. ولو معرفت درستی ایجاد نشود. از همین رهگذر داستان تاثیر قابل توجهی در شناخت ما دارد.

«اثر داستانی، شخصیت نویسنده و مخاطب»این نویسنده که در مقطع دکترای حکمت هنر تحصیل می‌کند با ارائه ی یک تقسیم بندیِ ناظر به شناخت و آگاهی گفت: داستان از سه جهت به ما اگاهی می دهد. آگاهی به خود اثر مستقلا، آگاهی از دنیای نویسنده ی داستان و نیز آگاهی از خودمان به عنوان مخاطب. بنابراین داستان از جهت آگاهی بخشی به افراد دارای تاثیر و اهمیت ویژه ای است.در وهله ی اول ما با یک اثر داستانی رو به رو هستیم به صورت مستقل و بدون در نظر گرفتن نویسنده اش؛ مثلا با خواندن پیرمرد و دریا نوشته همینگوی به شناختی از یک مکان، زمان، انسان و جهان بینی حاکم در آن اثر داستانی می رسیم.

وی عنصر بعدی در رابطه با شناخت را، شخصیت خود خالق اثر دانست و با آوردن شاهد مثال هایی از ادبیات داستانی جهان و زندگی شخصی نویسندگان شان، گفت: از سوی دیگر با خواندن اثر یک شناخت از جهان بینی نویسنده به دست می آید ولی به صورت غیر مستقیم. حال سؤالی که مطرح است این است که شناختِ در داستان چه نوع شناختی است. پژوهش هایی در این مبحث انجام شده است که اولین تلاش ها را روان شناس ها انجام دادند. کسانی مثل فروید که اعتقاد داشتند با خواندن اثر می توان به شخصیت خالق اثر پی برد. فروید با پژوهش در آثار شکسپیر به تحلیل شخصیت او پرداخته. مثلا شخصیت هملت را زاده غمِ نهان در او برای از دست دادن فرزندش(هَنْلِت) در نوجوانی میداند.پس از فروید شاگردان مانند یونگ و لاکان پژوهشهای گسترده تری در این زمینه انجام دادند که این نویسنده به طور مجمل به شرح آراء آن‌ها پرداخت.

بطحایی در ادامه افزود: در کنار دو عنصر اثر داستانی و شخصیت خود نویسنده، عنصر سوم مخاطب است. مهم ترین نظریه کارکرد معرفتی در حوزه مخاطب را «پل ریکور» (1913- 2005م)، فیلسوف فرانسوی مطرح کرده است که به عقیده ی ایشان: زندگی منهای روایت و داستان هیچ معنایی ندارد و انسان ها مدام در حال داستان گویی هستند. چرا که انسان ها مدام - ولو ناخودآگاه- به گذشته شان فکر می کنند و گذشته شان چیزی نیست جز ماجراها و داستانها. انسان بدون گذشته هیچ ندارد و فاقد هر گونه هویتی است.معاون آموزش مدرسه اسلامی هنر، در قسمت دوم صحبت هایش با مقایسه داستان مهاجرت افغانستان و نویسندگان مهاجر دیگری نظیر جومپا لاهیری خاطرنشان کرد: افغانستان علیرغم پتاسیل و ظرفیت های بسیار بالا نتوانسته است آن طور که باید و شاید جهانی شود.

وی افزود: به عقیده ی بنده کسانی مثل خالد حسینی داستان مهاجرت ننوشته اند. چون تا زمانی که شخصیتِ داستانی اش در افغانستان است، دغدغه های یک انسان افغانستانی ندارد و زمانی که از افغانستان خارج می شود تبدیل به یک آدم غربی می شود که ارجاعاتش به افغانستان در حد یک نوستالوژی است و حتی گاهی از این یادآوری ها احساس انزجار می کند.

فقرِ خاطره ی جمعی علت جهانی نشدن داستان افغانستاننویسنده ی رمان "هر صبح می میریم" گفت: فقرِ خاطره ی جمعی مهم ترین علت جهانی نشدن داستان مهاجرت افغانستان است. اقلیم، مذهب و زبان عوامل موثر و تشکیل دهنده ی خاطره ی جمعی است ولی این عناصر نتوانسته اند در افغانستان به یک انسجام برسند. به همین علت است که افغانستان علیرغم دارا بودن پتانسیل های بالا و داستان نویس های خوب نتوانسته است جایگاه خودش را نسبت به داستان مهاجرت پیدا کند.وی وجود حاکمیت و نهادی را که مفاهیم را سازماندهی و نهادینه کند، در انسجام «خاطره ی جمعی» بسیار موثر دانست.خاطر نشان می شود در این نشست آقای علی اکبر راشدی و خانم ها فائزه صالحی، زهرا نوری (از کاشان) و سمیه کابلی داستان های کوتاهشان را خواندند.

انتهای پیام/


ویدیو مرتبط :
ویژگی های اهل ایمان - زلال اندیشه(14)