سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
چرا زنان به دانشگاه میروند؟
مهرخانه/ "اون موقع همه دانشگاه میرفتن و اگه نمیرفتیم زشت بود. خودم شخصاً علاقه داشتم دانشگاه برم، اما بیشتر از من، مامانم علاقه داشت. بعد از درسم خیلی دنبال شغل بودم، دنبال شغلی بودم که نیمهوقت باشه، اما چون پیدا نکردم تصمیم گرفتم بمونم خونه و کلاً کار نکنم. شغل نیمهوقت رو هم برای این میخواستم که سرم گرم باشه و وجه اجتماعی داشته باشه وگرنه اصلاً مسأله مالیش برام مهم نیست؛ چون وضع پدرم نسبتاً خوبه و احتیاج ندارم".
انگیزههای دختران برای ورود به دانشگاه با یکدیگر متفاوت است، اما بهطورکلی میتوان انگیزههای آنها را در کسب سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دستهبندی کرد. بررسی مصاحبهها نشان میدهد تقریباً تمامی مصاحبهشوندگان به دنبال کسب سرمایه اجتماعی هستند و راه آن را در ورود به دانشگاه پیدا کردهاند.
در سالهای اخیر شتاب تغییر و تحولات اجتماعی بسیار زیاد شده و زنان نیز از این تحولات بینصیب نبودهاند. یکی از تحولات مهم دهههای اخیر تحول در زمینه افزایش سطح تحصیلات جامعه و بهویژه سطح تحصیلات زنان است. بهگونهای که در دو دهه اخیر میزان ورود دختران به دانشگاهها و تحصیلات عالیه زنان به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافته و آمار و ارقام نیز مؤید این امر است.
نسبت دانشجویان زن در سال تحصیلی 51-1350 معادل 29.7 درصد کل دانشجویان بوده که این وضعیت با اندکی نوسان تا بیش از بیست سال بعد یعنی تا سال تحصیلی 73-1372 تداوم داشته است، اما افزایش قابل توجه حضور زنان از سال تحصیلی 74-1373 به بعد رخ میدهد و تا سال تحصیلی 84-1383 از 30.5 به 53.9 درصد افزایش پیدا میکند. در سال 89 نیز 61 درصد و در سال 91 نیز حدود 60 درصد از ورودیهای دانشگاهها را دختران تشکیل دادند. البته، این آمار در یکی دو سال اخیر کاهش پیدا کرده؛ بهطوریکه در سال تحصیلی 94-1393 از مجموع دانشجویان در حال تحصیل، 2 میلیون و 602 هزار و 346 نفر (معادل 54.18 درصد) مرد و 2 میلیون و 200 هزار و 375 نفر (معادل 45.82 درصد) زن بودهاند.
پرسش مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا در بازه زمانی کوتاهی میزان حضور زنان در دانشگاهها به نحو چشمگیری افزایش یافت و دلایل این مسأله چه بودند؟ درواقع، تبیین انگیزههای زنان برای ادامه تحصیل در دانشگاه میتواند در بهدستآمدن دید صحیح اجتماعی و متعاقب آن، برنامهریزیهای معقول و مطابق با واقعیتهای اجتماعی مؤثر باشد.
دکتر محمدامین قانعیراد در مقاله «نگاهی به عوامل فرهنگی افزایش ورود دختران به دانشگاهها» دلایلی برای اقبال دختران به تحصیل در دانشگاه برشمرده است. از دیدگاه او یکی از دلایل رویآوردن دختران به دانشگاه، افزایش منزلت اجتماعی است و میگوید: «دختران در ورود به دانشگاه به نیابت از خانواده پدری یا همسری خود این کالای فرهنگی را مصرف میکنند. وجود دختر دانشجو در خانواده، منزلت اجتماعی گروه خانوادگی و پدر و مادر را افزایش میدهد. با تبدیل دختر تحصیلکرده به همسر تحصیلکرده، گاه مصرف نیابتی به نمایندگی از سوی خانواده همسر صورت میگیرد و زن به نیابت از شوهر، پایگاه فرهنگی خانواده را به نمایش میگذارد. پیدایش گرایش جدید در تساوی یا افزایش تحصیلات زنان نسبت به شوهران آنها، تا حدی با این نوع مصرف نیابتی توضیحپذیر است».
در این مقاله با اشاره به اینکه ورود زنان ایرانی به دانشگاهها شیوهای برای حل تعارض بین سنت و مدرنیته را در اختیار آنها قرار میدهد، آمده است: «زنان از طریق فضای دانشگاه با دنیاها و اندیشههای جدید آشنا میشوند و پس از فراغت از تحصیل نیز به انتظارات جامعه برای پذیرش نقشهای سنتی خانوادگی پاسخ میدهند. برای دختران ایرانی تشکیل خانواده و ورود به دانشگاه، امکان پاسخگویی به اقتضائات یک جامعه دوگانه سنتی- مدرن را فراهم میکند و این دو دنیا روی هم تأثیر میگذارند».
قانعیراد همچنین تحصیل در دانشگاه را مرتبط با مصرف فرهنگی میداند و میگوید: «دانشگاه حداقل برای زنان بیش از آنکه بخشی از صنعت دانش باشد، مقولهای مرتبط با مصرف فرهنگی است. زنان تحصیلکرده با توجه به ساختار بازار کار و سمت و سوی اقتصادی جامعه، بیش از آنکه در خدمت اقتصاد مبتنی بر دانش قرار گیرند، از طریق ازدواج، خانوادهای مبتنی بر دانش تشکیل میدهند. در این خانوادههای دانشمحور، زنان تحصیلکرده برای خانواده اعتبار و منزلت میآورند و در دموکراتیزهکردن خانواده و آموزش فرزندان و گاه شوهران مشارکت میکنند؛ درحالیکه مردان بیشتر تلاش میکنند با تأمین هزینههای زندگی، جوابگوی الزامات این صنعت فرهنگی پرهزینه برای فرزندان و همسر خود باشند».
خدیجه سفیری نیز در مقاله «زنان و تحصیلات دانشگاهی» مهمترین اهداف زنان برای تحصیلات دانشگاهی را بدین شرح میداند: مشکلات اقتصادی و نیاز به شغل، کسب درآمد، تمایل به کسب منزلت اجتماعی و اثبات خود، ارتقای سطح آگاهی و توانمندی، تمایل به کسب فرصتهای اجتماعی و مشارکت اجتماعی بیشتر، استقلال، اهمیت جامعه به مدرک دانشگاهی، فشار خانواده برای کسب مدرک دانشگاهی و کسب موقعیتهای بهتر در زندگی و ازدواج.
مقاله دیگری که به موضوع دلایل دختران برای تحصیلات دانشگاهی پرداخته، مقاله «مقایسه عوامل مؤثر در ورود زنان و مردان به دانشگاه» نوشته مصطفی ظهیرینیا و بهروز بهروزیان است. براساس این مقاله، انگیزههای اقتصادی و سیاسی برای پسران و پایگاه اقتصادی و اجتماعی، ازدواج و جاذبه محیط دانشگاه برای دختران عوامل مهمتری برای ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه هستند.
در این مقاله آمده است: «کسب پایگاه برتر برای دختران، عامل مهمتری برای ادامه تحصیل است. ازآنجاکه یکی از مهمترین کارکردهای دانشگاه تغییر جایگاه و موقعیت اجتماعی افراد است، در تمامی گروههای اجتماعی برای کسی که مدارج علمی را طی کرده احترام قائل هستند. این کارکرد دانشگاه، سبب افزایش ورود دختران به دانشگاه شده است. یکی دیگر از مهمترین انگیزههای ورود دختران به دانشگاه، ازدواج است. بین نحوه انتخاب همسر با میزان تحصیلات دختران رابطه وجود دارد. به این معنی که شیوه انتخاب با افزایش سطح تحصیلات از شیوه دخالت والدین و اطرافیان به انتخاب آزاد یا مستقل تبدیل میشود. از سوی دیگر، دختران پیش از ورود به دانشگاه تحت کنترل والدین و دیگر اعضای خانواده هستند. به همین دلیل محیط دانشگاه با ایجاد شرایطی مانند کاهش نظارت خانواده، افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس، انگیزه مؤثری برای ورود دختران به دانشگاه است».
به گزارش مهرخانه، تجربهزیسته زنان و دیدگاه خود آنها میتواند بهترین منبع برای آگاهی از دلایل آنها برای ادامه تحصیل در دانشگاه باشد. به همین منظور با تعدادی از زنان و دختران فارغالتحصیل یا دانشجو گفتوگو کردهایم تا در خصوص انگیزههای آنها برای ورود به دانشگاه بیشتر بدانیم.
دانشگاه جایی برای مدرکگرفتن است، نه بیشتر
اسما کارشناسی ارشد فقه و حقوق دارد و متولد سال 62 است. او معتقد است دانشگاه جایی برای مدرکگرفتن است نه بیشتر. او میگوید: "من واقعاً بین ارشد و کارشناسیام تفاوتی ندیدم و به همین خاطر حس میکنم دو سال از عمرم تو دانشگاه، اونم یکی از دانشگاههای مطرح کشور، بیهوده گذشت. اگه به عقب برمیگشتم، مطمئناً برای دوره لیسانس وارد دانشگاه میشدم، چون بالاخره برای شروع باید از جای آکادمیک شروع کرد، اما دیگه خودم رو محدود به درس نمیکردم و کنار اون خیلیخیلی بیشتر از فرصت دانشگاه و کلاسهای متفرقه اون استفاده میکردم. چون این آموزشهای جانبیه که برای آدم میمونه."
اسما در مورد انگیزه اشتغال میگوید: "هیچوقت به اینکه وارد بازار کار بشم فکر نمیکردم و با اینکه رشتهام بازار کار بدی نداره، اصلاً به کارهای مرتبط با اون فکر نکردم و هنوز هم نمیکنم. الان هم یکسری کار پارهوقت انجام میدم، اما این کارا رو یه جور تفریح میبینم و اصلاً به عنوان کار بهش نگاه نمیکنم. به ادامه تحصیل هم ابداً فکر نمیکنم، چون به این نتیجه رسیدم که یادگرفتن، با دانشگاه رفتن بهدست نمییاد".
"همه میرفتند دانشگاه، اگه من نمیرفتم زشت بود"
فاطمه هم متولد سال 66 و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی است. او در مورد انگیزه اصلی خود برای دانشگاهرفتن میگوید: "اون موقع همه دانشگاه میرفتن و اگه نمیرفتیم زشت بود. خودم شخصاً علاقه داشتم دانشگاه برم، اما بیشتر از من، مامانم علاقه داشت. بعد از درسم خیلی دنبال شغل بودم، دنبال شغلی بودم که نیمهوقت باشه، اما چون پیدا نکردم تصمیم گرفتم بمونم خونه و کلاً کار نکنم. شغل نیمهوقت رو هم برای این میخواستم که سرم گرم باشه و وجه اجت
ویدیو مرتبط :
روند تغییر انرژی یونش | دبیرستان دانشگاه صنعتی شریف