سرگرمی


2 دقیقه پیش

دانلود بازی اندروید

اندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفن‌های همراه و تبلت‌ها عرضه می‌نماید و ...
2 دقیقه پیش

بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legends

آخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ...



نظر روانشناسان در زمینه وابستگی اعضای خانواده به دنیای مجازی چیست؟


می خواهیم تاثیرات منفی و مضر شبکه های مجازی را روی افراد خانواده بدانیم آسیب هایی که به فرزندان و والدین وارد میسازد چگونه است نظر روانشناسان و مشاورین در زمینه وابستگی اعضای خانواده به دنیای مجازی و عکس ها و فیلم ها و ..آن چیست؟

 الیزا ذوالقدر: تا دیروز برخی ناهنجاری ها در رفتارهای اجتماعی ایرانیان مختص کوچه و خیابان بود. اگر خانواده سالمی داشتی در خانه را که می بستی دیگر فحش و ناسزا و رفتارهای پرخاشگرانه گریبانت را نمی گرفت. اما امروز با ورود عضو جدیدی در خانواده به نام اینترنت و شکل گیری فضای جدیدی به نام دنیای مجازی روزگار دگرگون شده و در همه حال در مواجهه با دنیایی هستی که بسیاری از کنش هایش را نمی پسندی و هر چقدر هم بی توجه به آن باشی بالاخره در جایی خودش را به رخت می کشد.

 رفتارهای پرخاشگرانه کم کم جزئی از واقعیت دنیای مجازی ایرانیان شده است. حمله به یک صفحه و به کار بردن رکیک ترین الفاظ تاکنون بسیاری از چهره های مشهور را از شبکه های اجتماعی فراری داده و یا به واکنش واداشته است. اما این قبیل رفتارها زمانی که در بستر یک فرهنگ دینی و ادب محور شکل می گیرد سوال بزرگتری را مطرح و نیازی عمیقتری را گوشزد می کند. اینکه چقدر از این ناهنجاری های رفتاری در فضای مجازی نشات گرفته از ناهنجاری های بزرگتری است که در فضای جامعه واقعی ایرانی جریان دارد؟

خبرنگار شفقنا زندگی برای بررسی این موضوع با دکتر آرش حیدری جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت وگویی انجام داشته که در پی می آید:

*چندی است که در مواردی شاهد حرکت ها و رفتارهای مجازی نامطلوب و پرخاشگرانه از سوی برخی افراد و کاربران شبکه های اجتماعی هستیم. معمولا این رفتارها از کجا نشات می گیرد؟ چه عواملی باعث به کارگیری چنین ادبیات های سخیفانه ای از طرفی عده ای می شود؟این ها نشان از چیست؟

آرش حیدری: به نظر من فهم این وضعیت بدون توجه به مساله فروپاشی اخلاقی ناقص است. مساله فروپاشی اخلاقی ریشه در فروپاشی انسجام اجتماعی دارد. زمانی که جامعه به مثابه یک کل، توان معنابخشی به زندگی و حیات اجتماعی افراد را ندارد، افراد را در فضایی سرگردان و خودسر رها می کند. این فضا در ادبیات جامعه شناسی به آنومی معروف است. آنومی به معنای از هم گسیختگی هنجاری است و مهم ترین ویژگیش فقدان یا تضعیف شدید عُلقه های اجتماعی است. عُلقه های اجتماعی در نتیجه دگرگونی های شکننده در جامعه به وجود می آیند.

مروری بر تاریخ 50 ساله اخیر نشان می دهد که شوک های اجتماعی عظیمی بر جامعه ایران وارد شده است. به شکلی که می توان جامعه ایران را جامعه ای در معرض شوک مداوم ارزیابی کرد. زمانی که افراد به واسطه تجارب تاریخی ای که از سر گذرانده اند (چه فردی و چه جمعی که این دو در پیوند با یکدیگر معنا دارند) و جامعه را محل بروز ناامنی روانی می بینند به سوی گونه ای خودسریِ افسارگسیخته حرکت می کنند و تلاش می کنند که خودشان به شکل خیالی به جهان خودشان معنا دهند. در اینجاست که نقیضه غریبی رخ می دهد. فردی که خود را به شکل خیالی منفصل از جامعه می داند در ساحت واقعی در نتیجه همین اتصال بحرانی با جامعه بدل به انسانی خودمدار شده است. به عبارت دقیق تر گریز از اجتماع و هنجارهای آن خودش امری اجتماعی است.

یک نکته را در پرانتز عرض کنم که بسیاری از کارشناسان این خودسری را با فردگرایی خلط کرده اند و از فردگرایی به عنوان یک بحران یاد می کنند که در ایران فراگیر شده است. فردگرایی به معنای الگوی نظام اجتماعی است که بر محور حقوق فردی سازمان یافته است و رعایت حقوق افراد دارای ارزش است. لذا فردگرایی در خدمت نظم اجتماعی است آنچه بحرانی است خودسری است و با فردگرایی متضاد است. فضای خودسری ویرانگر فردگرایی است.

حال می رسیم به این نقطه که رفتار موجود در شبکه های مجازی را چگونه باید تحلیل کرد. رویکرد اول این است که شبکه های مجازی را علت بروز این رفتارها بدانیم. این رویکرد، رویکرد رایجِ سیاستگذاران و آسیب شناسان اجتماعی است و یکسر در کاهش گرایی عمیقی درغلتیده است. دلیل عمده اش این است که شبکه های مجازی در درون وضعیت اجتماعی معنادارند نه به عنوان پدیده ای مجزا از جامعه. لذا بحران موجود در شبکه های اجتماعی نمود و واسطه بروز بحران در جامعه است. تا زمانی که بحران در جامعه به رسمیت شناخته نشود هر تحلیلی در این زمینه ها کذب است. کذب بودنش به دلیل پاک کردن صورت مساله و اثر علی دادن به پدیده ای دیگر است. بگذارید مثالی بزنیم: اگر شبکه های مجازی علت بروز رفتارهای انحرافی هستند نتیجه اینکه با محدودسازی آنها می توان از شدت انحرافات کاست. پدیده محدودسازی سال هاست به اجرا گذاشته شده، آیا تغییری محسوس می بینیم؟ مثال دیگر: اگر علت بروز آسیب های اجتماعی را فقدان آگاهی و آموزش کافی بدانیم نتیجه اینکه با بالا بردن آموزش و آگاهی می توان این بحرانها را کاهش داد. سؤال مهم اینکه در سال های اخیر نهادهای درمان روانی و آموزش فردی چقدر رشد داشته است؟ آیا اثر محسوس بر کاهش آسیب های اجتماعی داشته است؟ به نظر می رسد پاسخ به این سؤال ها واضح باشد. سؤالاتی ساده که به نظر می رسد سیاستگذاران دوست ندارند یک بار هم که شده به آنها بیندیشند.

رویکرد دوم رویکردی است که تلاش می کند در اثرات شبکه های مجازی بر اخلاق مدنی اغراق پیشه کند و در ستایش این شبکه ها چنان قلم می فرساید و چنان سخن می گوید گویی از حل المسائلی حرف می زند که چون اکسیر، همه دردها را درمان می کند. این رویکرد هم رویکردی به شدت قلیل و کم عمق است و در تحلیل ها تا جایی پیش می رود که شبکه های مجازی را نمود کنش ارتباطی، حوزه عمومی و جامعه مدنی می بیند.

ایراد هر دو رویکرد این است که نمی خواهند چیزی به نام جامعه بر فراز افراد، چیزی بیشتر از تک تک افراد را به رسمیت بشناسند. جامعه حاصل جمع افراد نیست که «هرکس از خودش شروع کند تا یک مساله حل شود» جامعه یک هستیِ زنده است با منطق درونی حاکم بر تک تک افراد، و در تحلیل اگر تقدم علی نداشته باشد هر تحلیلی راه به بیراهه میبرد.

من تلاش میکنم در رویکرد سوم جای بگیرم. بحران موجود در شبکه های اجتماعی نمودی است از بحران اجتماعی. جامعه در این سال ها آسیب دیده است و بحران های خود را در این شبکه ها بروز می دهد. علت این آسیب حیات شوک آمیز جامعه ایران در 50 سال که چه عرص کنم در صد و پنجاه سال اخیر است. جامعه ایرانی بواسطه آسیب های مکرری که دیده است هنوز نتوانسته است منطق مبتنی بر نظم را در خود را پیدا کند و روندی رو به بروز بیشتر آسیبها دارد. آمارها در این زمینه گویا هستند و این ادعا را تایید می کنند. برای اینکه با این مقدمه به سؤال شما جواب صریح بدهم عرض می کنم که بحران موجود در شبکه های اجتماعی اولاً بحرانی اخلاقی است و وقتی از اخلاق حرف می زنم مقصودم علم الاخلاق و گزاره های «پسر خوب، دختر خوب» نیست. مقصودم حیات اخلاقی و روح اخلاقی حاکم بر جهان ذهنیِ ایرانیان به مثابه یک کل است. واحد تحلیل را در جمجمه افراد نمی بینم بلکه رفتارهای فردی نمودی است از بیماری روح اخلاقی و جمعی.

 *یعنی به نظر شما کاربران ایرانی فضای مجازی راه های درست اعتراض به یک موضوع را بلد نیستند؟ اساسا روش های اعتراضی در کنشگران فعال در شبکه های اجتماعی و بعضا حقیقی در ایران را اگر بخواهیم دسته بندی کنیم چگونه است؟

آرش حیدری: خیلی سرراست جواب بدهم باید عرض کنم بله درست است؛ راه های درست اعتراض کردن را بلد نیستیم. اما این بلد نبودن به معنای این نیست که باید به افراد یاد بدهیم. مسئله بر سر یادگیری روانشناختی نیست؛ مساله بر سر فضاها، میدان ها و امکان های اعتراض است. مساله بر سر فقدان بسترهای گروهی، صنفی، اتحادیه، انجمن و… است که نمی تواند افراد را به عنوان افراد منتقد اجتماعی کند. اینجا نمی توان با گرفتن یقه تک تک افراد توهین کننده مساله را ساده سازی کرد. مساله اینجاست که چرا بسترهای اجتماعی برای اعتراض گروهی و فردی وجود ندارد و چرا سیستم در اجتماعی کردن و درونی کردن اخلاقیات و چارچوب های نقد و اعتراض اجتماعی ناکارآمد است. مساله بر سر نبود فضا و میدان اعتراض اجتماعی است. باید فضا و میدانی برای اعتراض اجتماعی وجود داشته باشد. این فضا از رسانه های آزاد و گردش آزاد اطلاعات گرفته تا امکان فعالیت با داشتن احساس امنیت در تشکل های اجتماعی و صنفی مختلف را در بر می گیرد.

نکته دوم این است که بستر اعتراض اجتماعی را نباید تنها در اعتراض کردن خلاصه کرد. زمانی که اعتراض مدنی کنشگر راه به جایی نمی برد به سوی خشونت روی می آورد که یکی از نمودهای آن خشونت کلامی است. مثال ساده ای عرض کنم. وقتی دانشجو در دانشگاه امکان نقد سیستم دانشگاهی را ندارد و راه بر تشکل های دانشجویی بسته است، اولین اتفاقی که می افتد حرکت از اعتراض نظام مند تشکیلاتی به سوی اعتراض فرد&#


ویدیو مرتبط :
دنیای مجازی و حقیقی خانواده ها