فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
دوستی اهلبیت(ع) محور وحدت جهان اسلام، هدف توطئههای دشمن
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شهادت پیامبر و امام مجتبی و امام رضا علیهم صلوات الله از مناسبتهایی است که میتواند و باید دارای کارکرد سیاسی و تقویت وحدت جهان اسلام باشد. بنا به بیان شهید مطهری، ولاء محبت یا قرابت طبق نص صریح قرآن کریم وظیفهای برای تمامی مسلمانان ــ و نه صرفاً شیعیان ــ است. در ذیل علاوه بر تبیین تعلق خاطر اهل سنت، در راستای مناسبتهای این ایام، به بیان مختصری در خصوص عظمت امام مجتبی و امام رضا علیهما السلام از دیدگاه اهل سنت میپردازیم. البته این مطالب علمی با وضعیت عملی دلبستگیهای مشهودی که در عمل در گوشه و کنار کشور میان اهل سنت نسبت به این امامان ملاحظه میکنیم، عملاً تأیید میگردد. راستی آیا میتوان این سرمایه عظیم و این فرصتهای بیمانند را ندیده گرفت و یا حتی مطابق عمل برخی پیروان ناآگاه و یا آگاه «تشیع لندنی» در جهت مخالفت و نابودی آن حرکت نمود؟
الف) ولاء محبّت یا ولاء قرابت، رابطه عمومی مسلمانان با اهلبیت(ع)
استاد مطهری در این خصوص مینگارند: ولاء محبت یا ولاء قرابت به این معنی است که اهل البیت، ذویالقربای پیغمبر اکرماند و مردم توصیه شدهاند که نسبت به آنها بهطور خاص، زائد بر آنچه ولاء اثباتی عام اقتضا میکند، محبّت بورزند و آنها را دوست بدارند، این مطلب در آیات قرآن آمده است و روایات بسیاری نیز در این زمینه از طرق شیعه و اهل سنّت وارد شده که محبّت اهل البیت و ازجمله علی(ع) را یکی از مسائل اساسی اسلامی قرار میدهد و قهراً در این مورد، دو بحث به وجود میآید:
علت توصیه و تأکید بر ولاء اهلبیت
اوّل این که چرا در موضوع اهل البیت، اینهمه توصیه شده است که مردم به آنها ارادت بورزند و این ارادت و محبّت را وسیله تقرّب به خداوند قرار دهند؟ گیرم همه مردم اهل البیت را شناختند و به آنها محبّت و ارادت واقعی پیدا کردند، چه نتیجه و خاصیّتی دارد؟ دستورهای اسلامی همه مبنی بر فلسفه و حکمتی است. اگر چنین دستوری در متن اسلام رسیده باشد قطعاً باید حکمت و فلسفهای داشته باشد.
پاسخ این پرسش این است که دعوت به محبّت اهل البیت و بهعبارت دیگر ولاء محبّت اهل البیت، حکمت و فلسفه خاص دارد، گزاف و گتره نیست، پاداش به رسول اکرم یا به خود آنها نیست. قرآن کریم از زبان رسول اکرم تصریح میکند: "پاداشی که از شما خواستم ــ یعنی مودّت ذویالقربی ــ فایدهاش عاید خود شماست".
ولاء محبّت، مقدّمه و وسیلهای است برای سایر ولاءها که بعداً توضیح خواهیم داد. رشته محبّت است که مردم را به اهل البیت پیوند واقعی میدهد تا از وجودشان، از آثارشان، از سخنانشان، از تعلیماتشان، از سیرت و روششان استفاده کنند. بهعلاوه در کتاب جاذبه و دافعه علی(ع) درباره خاصیّتهای عشق و محبّت و مخصوصاً عشق و محبّت به پاکان و اولیای حق که انسانساز است و عامل بسیار ارزندهای است برای تربیت و برای به حرکت آوردن روحها و زیرورو کردن روحیّهها، مفصّلاً بحث کردهایم و در اینجا تکرار نمیکنیم.
عدماختصاص ولاء محبت به شیعیان
دوم این که آیا ولاء محبّت از مختصّات شیعیان است یا سایر فرق اسلامی نیز به آن اعتقاد دارند؟ در جواب باید گفت که ولاء محبّت از مختصّات شیعیان نبوده، سایر فرقههای مسلمان نیز به آن اهمّیت میدهند. امام شافعی که از ائمّه چهارگانه اهل سنّت است، در اشعار معروف خود میگوید:
ای سواره! در سرزمین پرسنگریزه منی بایست و سحرگاه فریاد کن به آن که در خیف ساکن است و به آن که حرکت کرده است ــ آنگاه که حجّاج از مشعر به منی حرکت میکنند و کثرت جمعیّت مانند رود فرات موج میزند ــ که اگر محبّت آل محمّد «رفض» شمرده میشود، پس جنّ و انس گواهی دهند که من «رافضی» میباشم.
و هم او میگوید:
یا آل بیت رسول الله، حبّکم فرض من الله فی القرآن أنزله؛ یکفیکم من عظیم الفخر انّکم من لمیصلّ علیکم لاصلاة له
ب) امام حسن(ع) از نگاه دانشمندان اهل سنّت
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتاری بهمناسبت ولادت دومین امام شیعیان با اشاره به شخصیّت والای حضرت امام حسن مجتبی(ع) تصریح کردند: آن حضرت در مکارم اخلاق و خوی پسندیده و روش نیکو، نمونه بود و یکی از علل محبوبیّت فوق العاده آن حضرت، همان اخلاق کریمهاش بود که همگان او را بهخاطر داشتن صفات حمیده میستودند.
نوشتار این مرجع تقلید بدین شرح است:
از نگاه دانشمندان اهل سنّت
علاوه بر دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعه، علما و بزرگان اهل سنت کتب بسیاری در شرح احوال و تاریخ زندگی آن حضرت نوشته و در دهها کتاب تاریخی، روایی، تفسیر، اخلاقی، تراجم و...، فضایل و مناقب آن بزرگوار را بیان کردهاند؛ اینک برای رعایت اختصار، ترجمه قسمتهایی از کتاب «اهل البیت»، تألیف «توفیق ابوعلم» را که یکی از تازهترین تألیفات اهل تسنّن در سال 1390 هجری قمری است و در مصر نگاشته شده است با اندک اضافاتی نقل میکنیم:
فضایل بیشمار
اهل تشّیع و تسنّن، بهاتّفاق بر این عقیدهاند که آن حضرت، یکی از اصحاب «کساء» است که آیه «تطهیر» در شأن آنان نازل شد؛ و طبق حدیث متواتر «ثقلین»، عِدل قرآن و نیز یکی از چهار نفری است که پیغمبر(ص) او را برای مباهله با نصارای «نجران» حاضر فرمود.
«اسامةبن زید» روایت کرده که پیغمبر صلّی الله علیه و آله فرمود: این دو (حسن و حسین)، پسران من و پسران دخترم هستند. خدایا! من آنها را دوست دارم؛ پس، آنها را دوست بدار و هر که آنها را دوست میدارد، دوست بدار.
«عایشه» نقل کرده: «اِنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ کانَ یَأخُذُ حَسَناً فَیَضُمْهُ اِلَیهِ ثُمَّ یَقُولُ: «اللهُمَّ إنَّ هذا ابْنی وَ اَنَا اُحِبُّهُ فَاَحِبَّهُ وَ اَحِبَّ مَنْ یُحِبُّهُ».
«انسبن مالک» میگوید: حسن(ع) بر پیغمبر صلّی الله علیه و آله وارد شد. خواستم او را از پیغمبر صلّی الله علیه و آله دور سازم که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: «وای بر تو ای انس! پسرم و ثمره زندگیام را واگذار. هر که او را اذیّت کند، مرا اذیّت کرده؛ و هر که مرا اذیّت کند، خدا را اذیّت کرده است».
مکارم اخلاق
امام حسن(ع) در خانه وحی پرورش یافت و در مدرسه توحید و در آغوش لطف و مرحمت جدّش پیغمبر(ص) مورد تربیت قرار گرفت.
ادب، حِلم، فصاحت، صداقت، سخاوت، شجاعت، تقوا، عبادت، زهد، تواضع و سایر خصایص ستوده، همه در او جمع و خُلق و خوی محمّدی در او ظاهر و هویدا بود.
خوف از عذاب الهی
امام حسن(ع) عابدترین مردم عصر خود و زاهدترین و فاضلترین ایشان بود، هنگامی که قصد حج میکرد با پای پیاده و چهبسا با پای برهنه عزیمت میفرمود، وقتی وضو میگرفت، بدنش به لرزه میافتاد و رنگش زرد میشد و در هیچ حال، ذکر خدا را ترک نمیکرد، پارسا و بردبار و بافضل بود و از خدا خوف داشت.
زهد بینظیر
زهد امام بهحدّی بود که تمام اسباب حب و دلگرمی به امور دنیوی و نعم آن را ترک فرمود و به خانه آخرت و منزلگاه پرهیزکاران اقبال و توجّه داشت و چنان بود که خود فرمود: «مَنْ عَرَفَ اللهُ اَحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهَّدَ فیها، وَ الْمُؤْمِنُ لایَلْهُو حَتّی یَغْفُلَ، اِذا تَفَکَّرَ حَزَنَ».
امام(ع) از حکومت و زمامداری، بهخاطر حفظ مصلحت اسلام و مسلمانان چشمپوشی کرد.
هرگاه امام، مرگ و جایگاه انسان را در ذهن خویش تداعی میکرد، ناخودآگاه میگریست و نیز وقتی که بعث و نشور و گذشتن از صراط را به خاطر میآورد، گریه میکرد و زمانی که عَرْضِ بر خدا را در موقف حساب متذکّر میشد، میان ناله و صیحهای که داشت، بیهوش میشد.
نمایش رحمت الهی
امام حسن مجتبی(ع) مانند جدّش پیغمبر(ص) نمونه بارز رحمت الهی بود که دلهای ناامید و اندوهناک را پر از امید و رحمت میکرد. او به دیدار ضعیفان میرفت؛ بیماران را عیادت میکرد؛ در تشییع جنازهها شرکت میفرمود؛ دعوت مسلمانان را اجابت میکرد و اهتمام او بر این بود که مبادا کسی از ایشان رنجیدهخاطر شود. از سوی آن حضرت، به احدی بدی و آزاری نمیرسید. با فقیران همنشین میشد و بدی را با نیکی پاسخ میداد.
حلم امام
امام حسن(ع) به تمام معنا، انسانی واقعی و نمونه کامل خلق نیکوی پیغمبر صلّی الله علیه و آله بود. غضب، او را به هیجان نمیآورد و امور شخصی ناخوشایند، او را تکان نمیداد. تحت تأثیر خشم، کاری انجام نمیداد و عمل آن حضرت همواره تداعیگر این آیات شریف بود: «وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛ «وَلاتَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَیِّئَةُ، اِدْفَعْ بِالَّتی هِی اَحْسَنُ».
آن حضرت، هرچه از دشمنانش میدید، با صبر و گذشت و عفو، پاسخ میداد؛ تا آنجا که «مروان حکم» یکی از خبیثترین دشمنان اهل بیت(ع)، حلم و بردباری آن حضرت را به کوه تشبیه کرده بود.
او مانند جدّش، در حلم و گذشت و عفو، نمونه جهانیان بود. تاریخ، از اخلاق او نوادری را حفظ کرده است و بر این دلالت دارد که او در طلیعه اخلاقیّین و بنیان گذاران ادب و اخلاق، در جهان اسلام قرار دارد.
محبت به مردم
آن حضرت، شیرینبیان، خوشمعاشرت و باالفت و محبوب بود. پیر و جوان و عموم مردم او را برای خصایص حمیدهای که داشت، دوست میداشتند. همواره به مردم، عطا و بخشش میکرد؛ چه از او درخواست میکردند و چه تقاضایی نمیکردند.
پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب، در تعقیب مینشست، سپس به دیدار کسانی که میبایست، میرفت و به آنان مهر و محبّت مینمود. وقتی نماز ظهر را میخواند، در مسجد مینشست و به مردم علم و ادب میآموخت.
ج) امام رضا از منظر اهل سنت
آنچه پیش روی دارید، گوشهای از سخنان بزرگان اهل سنت درباره امام رضا(ع) است که در منابع معتبر آنها نقل شده و تأثیر بهسزایی در نزدیک کردن دیدگاه اهل سنت به دیدگاه شیعه درباره کرامت، شفاعت، توسل و زیارت قبور و... دارد.
بزرگان اهل سنت با اعتراف به جایگاه والای امام رضا(ع)، سخنان و اعترافهای شگفتی درباره ابعاد معنوی آن حضرت داشتهاند که بعضی از آنها را نقل میکنیم:
1. مجدالدین ابناثیر جزری (606ق): «ابوالحسن علیبن موسی... معروف به رضا...، مقام و منزلت ایشان همانند پدرشان موسیبن جعفر است. امامت شیعه در زمان علیبن موسی به ایشان منتهی میشد، فضایل وی قابل شمارش نیست. خداوند رحمت خود و رضوان خود را بر ایشان بفرستد».
2. محمدبن طلحه شافعی (652ق): «سخن در امیرالمؤمنین علی و زینالعابدین علی گذشت و ایشان علی الرضا سومین آنهاست. کسی که در شخصیت ایشان تأمل کند، درمییابد که علیبن موسی وارث امیرالمؤمنین علی و زینالعابدین علی است و حکم میکند که ایشان سومین علی است. ایمان و جایگاه و منزلت ایشان فراوانی اصحاب ایشان، باعث شد تا مأمون وی را در امور حکومت شریک کند و ولایتعهدی را به ایشان بسپارد...».
3. عبداللهبن اسعد یافعی شافعی (768ق): «وی امام جلیل و بزرگوار از سلاله بزرگان و اهل کرم ابوالحسن علیبن موسی الکاظم است. وی یکی از دوازده امام شیعیان است که اساس مذهب بر نظریات ایشان است. وی صاحب مناقب و فضایل است».
4. ابنصباغ مالکی (855ق) بهنقل از بعضی از اهل علم: «علیبن موسی الرضا دارای والاترین و وافرترین فضایل و کرامات و برخوردار از برترین اخلاق و صورت و سیرت است که از پدرانش به ارث برده است...».
5. عبداللهبن محمد عامر شبراوی شافعی (1172ق): «هشتمین امام علیبن موسی الرضاست که مناقب والا و صفات اولیا و کرامت نبوی وی قابل شمارش و توصیف نیست...».
6. یوسفبن اسماعیل نَبِّهانی (1350ق): «علیبن موسی از بزرگان ائمه و چراغان امت از اهل بیت نبوی و معدن علم و عرفان و کرم و جوانمردی بود. وی جایگاه والایی دارد و نام وی شهره است و کرامات زیادی دارد...».
7. شیخ یاسینبن ابراهیم سنهوتی شافعی: «امام علیبن موسی الرضا (رضی الله عنه) از بزرگان و از بهترین سلاله است و خداوند با خلق چنین فردی قدرت خود را به نمایش گذاشته. هیچ فردی علیبن موسی را نمیتواند درک کند. وی والامقام و در فضیلت شهره است و کرامات بسیاری دارد...».
8. ابوالفوز محمدبن امین بغدادی سویدی: «ایشان در مدینه به دنیا آمد و کرامات ایشان بسیار و مناقبش مشهور است؛ بهگونها ی که قلم از وصف تمامی آن عاجز است...».
9. عباسبن علیبن نورالدین مکی: «فضایل علیبن موسی هیچ حد و حصری نداشته...».
انتهای پیام/*
ویدیو مرتبط :
مولوی عبدالهی : اهل بیت محور وحدت مسلمین هستند