سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
وقتی سخته؛ چرا باید ازدواج کنم؟!
جیم/ سن ازدواج بالا رفته، آمارها از تعدادبالای جوانهایی خبر میدهند که سن ازدواجشان فرا رسیده ولی همچنان مجرد هستند. خیلی از این جوانها هم کلا قید ازدواج را زدهاند میخواهند مجرد بمانند، شاید شما بگویید، خب حق دارند، وقتی شرایط ازدواج نیست و ازدواج سخت شده، چرا باید بیخود خود را به سختی انداخت؟! اما چیزی که نباید از آن غافل شد مشکلاتی و آسیبهایی است که در ادامه راه مجرد ماندن به سراغ جوان میآید، مشکلاتی که هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی بر زندگی او و جامعه تاثیر منفی میگذارد. درباره این موضوع به صحبت نشستیم با راضیه حافظ شعرباف، کارشناسارشد روانشناسی، مدرس دانشگاه و سرگروه مشاوره آموزش و پرورش استان خراسانرضوی.
+ اصلا چرا باید ازدواج کرد؟
- اگر از جنبه فیزیولوژی نگاه کنید چون یک نیاز است. انسان نیازهای متفاوتی دارد که یکی از مهمترین آنها نیاز جنسی است. که مشروعترین و درستترین حالت برطرف کردن آن با همسر است و در قالب ازدواج صورت میگیرد.
اگر هم از جنبه روانشناختی نگاه کنید، یکی از نیازهای که به حکم انسان بودن برای همه بوجود میآید، بحث ارتباط صمیمانه داشتن با یک جنس مخالف جدای از اعضای خانواده خود فرد است. یعنی اینکه من میخواهم بقیه عمرم را کنار یک نفر دیگر زندگی کنم که همراه و همسفر من باشد، تا با او به آرامش و خوشبختی برسم.
از جنبه اجتماعی هم در قانون اساسی تمام کشورها، قسمت وسیعی به ثبات خانواده، تشکیل خانواده و توصیه به خانواده اختصاص داده شده است. پس بنا به این دلایل ازدواج خوب و مهم و ضروری است.
+ با این وجود چرا جوانها کمتر ازدواج میکنند؟
- وقتی چیزی خوب است و عقل هم به خوب بودن و ضروری بودنش حکم میکند اگر انسان از لحاظ جسمی و روحی سالم باشد، این خواسته در او به صورت یک نیاز پدید میآید. مثل اناری که وقتی رسید خودش ترک میخورد، پس درجواب این سوال باید گفت:
1- به خاطر سطح توقعات بالا، این توقعات به قدری بالا رفته است که جوانها میترسند از ازدواج کردن.
2- بالا رفتن سطح آرزوها و ایدهآل نگری جوانها، به این معنا که به یک زندگی معمولی قانع نیستند، در این مورد صدا و سیمای ما خیلی نقش دارد، به عنوان مثال یک زوج معمولی را زوجی نشان میدهند که سرخانه و زندگیشان هستند و همه چیز هم دارند. و جوان چون میبیند نمیشود به این ایده آلها رسید ازدواجش را به تاخیر میاندازد.
3- تجربههای بد، بسیار زیاد شده است. یعنی به خاطر باز شدن روابط در جامعه جوان میترسد این کسی که قرار است با او ازدواج کند آدم سالم و بدون رابطه قبلی نباشد.
4- شنیدهها خیلی بد است، ممکن است حتی تجربه هم نباشد اما جوانها مینشینند بین خودشان صحبت میکنند که ازدواج بد است و اگر ازدواج بکنید فلان اتفاق میافتد، و متاسفانه باب شده است که مثلا جوانی به دوستش میگوید چرا ازدواج کردی؟ در جواب میشنود اشتباه کردم!
5- مخارج ازدواج بسیار بالاست و میتوان گفت ما ازدواج آسان و راحت نداریم، برای مثال دو نفر ازدواج میکنند و تا 5 سال بعد باید قسط مراسم عروسی را بدهند، که این موضوع آرامش اول زندگی را کم میکند و حتی از بین میبرد.
+ حالا با این وضع اگر جوانی ازدواج نکند در زمینه فردی چه اتفاقی برایش رخ میدهد؟
- در زمینه فردی، جوان برای آیندهاش دیگر هدف نخواهد داشت. ببینید ما همیشه یک دورنمای ذهنی داریم، برای مثال الان دانشآموزم، دو سال بعد باید دانشجو شوم، اما کسی که هدف ازدواج ندارد با خودش میگوید کار کنم که چه بشود؟ تلاش بیشتر کنم که چه بشود؟ پس هدف و انگیزه خود را از دست میدهد.
در مرحله بعد نیاز است که به سراغش میآید، نیازی که اگر سرکوب شود و پاسخ درستی نگیرد در جای دیگری حریصتر خود را نشان میدهد. اتفاقات خیلی بدی که در جامعه بین دختر و پسر میافتد و این بیبندوباریها که به دنبالش احساس ناراحتی از گناه و عذاب وجدان را دارد حاصل همین رفتارهاست و تلاش فرد را برای ادامه زندگی کم میکند. در مرحله بعد فرد عزت نفسش را از دست میدهد، یعنی با خودش میگوید من قادر نیستم برای خودم کاری کنم، قادر نیستم برای زندگیام تصمیم بگیرم و... اینها باعث میشود جوان دچار نهیلیسم یا پوچگرایی شود که از عوارض آن خودکشی، آزار رساندن به خود و آزار رساندن به دیگران است که این مورد آخر میبینیم در خیلی از کشورها اتفاق میافتد.
+ آسیبهای اجتماعی این موضوع چیست؟
اول ارتباط نادرست دختر و پسر است که کانون خانوادههای خودشان را بهم میریزد. دوم ایجاد عدم اطمینان در خانوادههاست برای مثال طرف ازدواج کرده است و در محل کار همسرش هستند کسانی که قصد ازدواج ندارند و به مرحله آسیبهای فردی رسیدهاند، این باعث بدبینی و عدم اطمینان است.
حاصل این موارد بالا میشود در گذر زمان میشود سست شدن بنیان خانوادهها و زیاد شدن بی بند و باری و فحشا که باعث بروز اختلالهای شخصی، فردی و بروز رفتار ضد اجتماعی دیگر در جامعه است.
این ماجرا در بعد اقتصادی هم باعث ضرر و زیان به خانواده و جامعه است چون جوان مستقل نمیشود و صرفا مصرفکننده میماند. خیلی واضح است که به دنبال این اتفاق جوان و خانوادهاش عصبانی میشوند، فرض کنید یک جوان 40 ساله در خانه پدرش زندگیمیکند، این باعث کشمکش و تعارض بین خانواده و او میشود چون دیدگاه و نظر و سلیقهشان یکی نیست.
+ خانواده این جوانها چه آسیبی میبینند؟
پدر و مادر در سنین مختلف برای فرزندشان یک رسالتی دارند، این رسالت برای هر سنی فرق میکند. به عنوان مثال پدر و مادر وظیفه دارند در دوران نوزادی مراقب فرزند خود باشند و او را تا دوران کودکی رشد دهند، وظیفه بعدی در سن 7سالگی این است که او را برای آموزش به مدرسه بسپرند و کمک کنند که بیاموزد، به همین ترتیب در دوران جوانی وظیفه دارند که دختر یا پسر را به استقلال برسانند و زمینه آن را با ازدواج فراهم کنند، حال اگر دختر و پسر این خانواده این مسیر را درست طی نکنند این پدر و مادر دچار احساسات بد میشوند و احساس گناه میکنند و همراه آن احساس خشم که این خودش باعث تعارض بین پدر مادر و فرزند است.
ویدیو مرتبط :
نفس کشیدن سخته ... تو رو ندیدن سخته ...