سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
عالمی که انسان نام گرفت/ عالم و آدم - قسمت سی ام
آخرین خبر/ مهمترین و ضروری ترین علم آن است که برای حیات، نشاط و توانایی انسان، اساسی ترین مطالب را دارا باشد.به همین منظور قصد داریم مطالبی شامل سه بعد انسان شناسی (جسمشناسی، ذهن شناسی و روح شناسی)را با زبانی ساده تقدیمتان کنیم. باشد که راه گشا باشد.
لینک قسمت قبل
عالَمی آفریده شده است به نام انسان، که مخلوطی است از جسم، ذهن و روح. عالَمی بزرگ که در مجموعهای کوچک همچون این دنیا قرار گرفته است، جهانی ناآشنا و غریب ولی پرورشدهنده، دنیایی صد رنگ و هزار چهره اما آموزنده، همراه با ضربههایی سخت ولی مقاوم کننده.
انسانی که لیاقتش فراتر از دنیای مادی است در این گسترهی زمانی در همین دنیایش هم مانده، و این است سرآغاز همهی بی حوصلگیها و افسردگیها و کسالتها و...؛ راهی که بازگشتش گم شده است و با دغدغهها و مشغولیتهای دروغینِ هر روزهی این دنیا هم نمیشود به ابتدای آن بازگشت، ابتدایی که منشأ و هدف پیدایش انسان بوده است.
پس چرا فضایی فراهم نمیآوریم تا عالَم گستردهی درونمان خودش را نمایان کند و نیروهای خود را متحد و هماهنگ سازد، فضایی برای شناختن و سپس ساختن؛ این همان آرزویی است که هر انسانی در سر دارد، انسانی که مسیر پیریاش را ناامیدانه میپیماید.
باید راهی باشد که فضای پر تلاطم ذهن انسان را در بر گیرد، میتوان راهی یافت که پرندهی روح انسان آسمانها را در نَوَردد.
آنچه امروزه دربارهی ارتباط با خود در اجتماع گفته میشود چیزی جز تلقینهای سطحی و بدون شناخت نیست. دنیای امروز، خواهان روشهایی برای ارتباط موقت یکساله یا دو ساله است، غافل از اینکه انسانی با این عظمت نمیتواند در این ارتباط کوتاه مدت محدود شود، راهی میخواهد تا پایداری دوستیهای عمیق و گسترش صمیمیت دو طرفه را حتی تا بعد از مرگ تضمین کند.
در زمانی که دنیا به دنبال آن است تا محیطهایی را برای لذت بردن فراهم سازد، عدم درک لذتها در هر لحظه، موجب شده است تا انسانها به دنبال تنوع معیوب، هر روزه سختیهای بسیاری را متحمل شوند. در حالیکه انسان میتواند با شناخت دقیق لذتهای هر لحظه و شناخت تنوعهای روحی، جسمی و ذهنی از تنوعهای معیوب در امان بماند و گام در مسیر ایجاد تنوعهای حقیقی بگذارد.
عادت کردهایم به اینکه اگر به دنبال خوشبختی هستیم، باید مغلوب محیط باشیم در حالی که پیشرفت و تحول حقیقی آن است که خود شما محیط ساز باشید و غالب بر هر محیطی. این دنیای بیجان نیست که انسان ساز است، بلکه وجود شماست که عالَم ساز است.
حال را از دست دادن، یعنی همیشه در آتش غصههای گذشته و در زیر فشارها و ترس از آینده ماندن. پس دغدغهی آینده بیمعناست! چرا که شناخت ابعادی عالَم، دنیایی از فعالیتها و شغلها را پیش روی هر انسانی میگشاید.
آنچه که انسانِ پر شور و زیاده خواه را به بن بستها و خود کشیها میکشاند، احساس پوچی و نفهمیدن مسیر زندگیست و اینکه نمیداند وجودش را برای چه چیزی خرج میکند. با بررسی سیر این عالَم و عالَمهای دیگر، هیچ انسانی در پیش رویش بن بستی را احساس نمیکند.
چه ناراحت کننده است اینکه کسی تعریفی از خود نداشته باشد...؟! کسی که نمیتواند وجودش را باز گو کند چگونه میتواند بگوید، خواستهام را فهمیدهام...؟! دوست داشتنِ خود و به دنبال آن علاقه مند شدن به پرورش هر سه بُعد و شناخت اینکه انسان تا چه حدی امکان پرورش دارد به انسان کمک میکند که این مشکل را حل کند.
فراگیری مشترکات روحی و روانی انسانها شخص را در زمینهی ارتباطات تواناترین میکند. اگر بر ویژگیهای مشترک دست بگذاریم با زنجیرهی دوستیهای عالَم مرتبط شدهایم. شاید اینگونه میخواستیم که کاش میشد برای رسیدن به اوجها و لذّتها میانبری پیدا کرد؛ کاش ترس و اضطراب از آینده به آرامشی عمیق تبدیل میشد؛ کاش با صرف کمترین انرژی به دنیایی بزرگتر از آنچه در ذهنمان است راه پیدا میکردیم؛
ولی هنوز هم نمیدانیم در این عالَمِ پیچیده چه گامهای تازهای میتوان برداشت؟ چگونه میتوان به عالَمِ بی منتهای خلقت پیوست و چگونه میتوان زنجیرهی دوستیها را تا ابد ادامه داد...؟! دور از هر اندیشهی سلیمی است که شخصی، فقط با آرزو و خیالِ خویش، نه با علم و تجربهی قبلی، بنایی بلند را بسازد و آرزوهایش را بر آن بنا کند. شما چگونه به وسعتِ بی نهایتِ لذت، دست خواهید یافت در حالی که از پیچیدگی جسم، عظمت ذهن و وسعت روحِ خود بی اطلاع هستید!!
برای شروع در یک لحظهی کوتاه، نیم نگاهی به مردم دنیا میاندازیم...؟! با این شروع راحتتر میتوانیم تمام فعالیتهای در حال انجام را روی کاغذ بیاوریم.
و حال دقّت کن!... چه شباهتی بین فعالیتهای روزمرهی این گروهها مییابید؟
« کارگران، رانندگان، کشاورزان، ورزشکاران، کارمندانِ ادارات، تجار، بازاریان و... »
و حال دوباره دقت کنید: چه نقطهی اشتراکی در فعالیتهای این گروهها مشاهده میکنید؟
«محصلان، دانشگاهیان و مدرسان، مشاوران، مدیران، نویسندگان، پزشکان و مهندسان، مخترعان و مکتشفان و...؟!»
حال با هم قدمی فراتر میگذاریم. با این کلمات چه مفهومی به ذهن شما خطور میکند؟
« انرژی درمانی، ذهن خوانی، حس ششم، هیپنوتیزم، ارتباط و استفاده از موجودات نامرئی، خبر از گمشده ها، خبر از گذشته، پیشگویی، جابجایی اشیاء به وسیلهی نیروهای درونی و... »
با کمی دقت متوجه خواهید شد که آنچه در گروه اوّل بهصورت وسیع مورد استفاده قرار میگیرد بُعد جسم و فعالیتهای بدنی است و کمتر به ابعاد دیگر توجه شده است. در گروه دوم بخلاف گروه اول، توجه به فعالیتهای ذهنی بیشتر از بقیه، دیده میشود. و در گروه سوم آنچه بیشتر مورد توجه است بُعد روان است و فعالیتهایی فراتر از ذهن و جسم.
به نظر شما کدامیک از این 3 گروه در رسیدن به اهداف و آرزوهایشان موفّقتر میباشند؟ هر کدام از این سه گروه به یکی از ابعاد وجودی خود توجه دارند، غافل از اینکه آنها فقط محدودهای کوچک از دنیای بزرگ آن بُعد را کشف کرده اند. آنها همچون کودکی هستند که از این دنیای بزرگ فقط خانهی کوچکِ رَحِم را دیدهاند و به آن دل بسته و از آن راضی و خشنود شده اند.
در این بین باید بدانید کسانیکه برای پرورش روان و نفس از جامعه کناره گیری میکنند، بعد از مدتی به بهرههایی اندک و ظاهری میرسند و تنها از بعضی از تواناییهای ضعیف و بعضی از شئونات بعید روح استفاده میکنند و در بیشتر مواقع دچار انحراف از مسیر اصلی و سیر روحانی خود میشوند.
اما گروه چهارم، نسبت به وسعت هر بُعد و کارایی آن توجه بیشتری به آن بُعد دارند و از جسم به عنوان وسیلهی حرکت استفاده میکنند. این گروه در حد رفع احتیاجاتِ ضروری زندگیشان به فعالیت جسمی میپردازند، و بیشتر وقتشان را به سیراب نمودن فکر و فراگیری علوم ضروری اختصاص میدهند. البته نه هر یادگیری بلکه یاد گرفتن هر چیزی که در رشدشان مؤثر باشد! چون برایشان مهم است که در زمینِ خالی ذهنشان، بذر چه مطالبی را بکارند.
در هیچ جای دنیا برای رسیدن به رشدها و لذت ها، برای دستیابی به آرامشی عمیق و کاهش اضطراب ناشی از آینده و برای رسیدن به دنیایی بزرگتر از آنچه در ذهنمان است، میانبری مؤثرتر از استفادهی هماهنگ از سه بعدِ انسان شناخته نشده است...؟! به عبارتی دیگر، هر ساعت توجه به پرورش سه بعد، انسان را به نیروهایی میرساند که هر چه اراده کند در اختیارش قرار میگیرد و درست گفته اند که: «هر مرادی را به همت میتوان تسخیر کرد».
شاید اینگونه احساس کنیم که بیشترِ آرزوها بیهوده به ذهنمان خطور میکند، ولی واقعیت این است که اینها آرزو نیستند بلکه به خاطر رشد کم و گامهای کوتاهِ ماست که به شکل آرزویی جلوه میکنند. باید بدانیم ذهنیتها و تخیلات هر چه هم قوی باشند، کوچکتر از حقیقتِ وسیعِ عالَمند و شما باید بتوانید از عالم، فراتر از آنچه در ذهنتان میگنجد، دریافت کنید.
تجسم کنید، تخیلات کودکی را که از آغاز ورود به جهان، درون کلبهای محبوس بوده و چیزی از دنیای پهناورِ بیرون نشنیده، نه از دریا ها، نه از آسمان و نه از کوه ها؛ ذهن این کودک هر چه هم خلاق باشد درصد کمی از زوایای این عالم را میتواند به تصویر بکشد. حال ما که درون این دنیای محدود زندگی میکنیم، چگونه پرندهی ضعیف ذهنمان میتواند به گوشه گوشهی عالَمی فراتر از دنیا پرواز کند...؟! در اینجاست که پرندهی ذهن با خستگی و ناامیدی به سویمان باز میگردد.
تفکری عمیق این را به ما گوشزد خواهد کرد که تواناییهایی که در وجودِ هر انسان قرار داده شده است، به اندازهای است که بتواند به تنهایی، به تمام ذهنیتها و تمام سرمایههای دنیا جهت بدهد و آن را به سویی سوق دهد.
در دنیایی پا گذاشته ایم که آرزوهای دست نا
ویدیو مرتبط :
عالم تجرد چه عالمی است؟