فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



«زینب زیارت آمده بعد از هزار سال/ ای اربعینت از همه مهمان پذیرتر»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ نغمه مستشار نظامی از شاعران جوان کشور است که ترکیب‌بندی از او به مناسبت اربعین در فضای مجازی منتشر شده است،‌ او خود اشاره کرده که علیرضا قزوه که در جلسه نقد کتاب (در اوج غربت نارنج) با اشاره به غزل اول از این ترکیب بند متذکر شد که این غزل ظرفیت خوبی برای ترکیب بند شدن دارد،‌ مشوق اصلی در سرایش این 14 بند بوده است. این ترکیب‌بند به شرح ذیل است:‌

بند اول

می‌گوید از شکستن سرو تناورشاین شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...زینب درست مثل پدر حرف می زندمیراث مادر است دلِ داغ پرورش!می گوید از مصیبت سرخی که دیده استاز قتل عام چلچله‌ها در برابرش!می‌گوید از زمانه، زمین آه می‌کشد!خورشید ابر تیره کشیده ست بر سرش!این خطبه نیست! تیغه ی شمشیر حیدریستوقتی خرابه‌های دمشق است سنگرششمشیر از نیام سخن می کشد بروناین شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...تفسیر هل اتی و گل باغ کوثر استبا پنج نور ناب بهشتی برابر است

بند دوم

این شعله از شهادت مادر شروع شداز سوز و ساز ملتهب در شروع شدداغی که از مدینه به محراب کوفه رفتاز دستهای بسته حیدر شروع شداین شورش شگفت که در جان عالم استاز شوق بوسه گاه پیمبر شروع شدلب تشنه‌ای که علقمه را شرمسار کرداز واژه شهید برادر شروع شداین روضه‌ها که رونق شبهای عاشقی ستبا خطبه‌های  حضرت خواهر شروع شددنیا سکوت کرد که زینب بخواندتاین نوحه با مشاهده سر شروع شدتا واژه‌ها به مقتل و گودال می‌روندگلهای سرخ چادرم از حال می‌روند

بند سوم

خواهر نگاه کرد و برادر نگاه کردگودال شرمسار به مادر نگاه کرددر بین واژه‌های شناور میان خونخواهربه زخمهای مکرر نگاه کرد(یا اختی الوداع ...)(صدا در گلو شکست)زینب به برق تیغه خنجر نگاه کردخواهر نشست و جان برادر بلند شداو را برای لحظه آخر نگاه کرددنیا شهید شوق سری سربلند شدمولا به دست ساقی کوثر نگاه کرداین کشتی رها شده در خون حسین توست؟!دریای غم به پیکر بی سر نگاه کردچیزی بگو برادر زینب ،حسین منخورشید روزگار شباشب حسین من

بند چهارم

زینب به روی نیزه سری دید نوحه خواندر شام کوفیان قمری دید نوحه خوانسر را به روی دامن دردانه پدرسر را میان تشت زری دید نوحه خوانیاس شکسته،کشتی پهلو گرفته رادر تند باد تازه تری دید نوحه خواناز غربت مدینه به محراب کوفه رفتبا فرق غرق خون پدری دید نوحه خوانوقت غروب هودجی از نور می رسیددر عرش چشمهای تری دید نوحه خوانپلکی به هم زد و به مزار حسن رسیدآلاله های خون جگری دید نوحه خواناز عرش عطر کندر و کافور می رسیدمهمان مادر از سفری دور می رسید

بند پنجم

ماه از دل شکسته خواهر خبر گرفتمثل هلال خم شد و نام صفر گرفتوقت سفر رسید و کسی آب هم نریختپشت کبوتری که غریبانه پر گرفتتنها تر از بقیع به دورش طواف کردخاکی که آسمان تو او را به بر گرفتخواهر چه قدر کرب و بلا پیش چشم داشتوقتی سراغ داغ تو را از جگر گرفتاز شش جهت نشانه گرفتند عشق راتابوت تیر خورده دلش را سپر گرفتاین داغ مدتی ست درین خاک مانده استاین شعله سالهاست که در خشک و ترگرفتمی سوخت شعر و راز نگهدار عشق بودخواهر همیشه قافله سالار عشق بود

بند ششم

زینب تمام بار جهان را به دوش داشتداغ کبوتران جوان را به دوش داشتبغض هزار ابر سترون به شانه‌اشاشک هزار رود روان را به دوش داشتسنگین تر از همیشه سری سربلند راغمگین تر از همیشه که جان را به دوش داشتشرح فصیح واقعه ای تلخ و جانگدازتفسیر آفتاب نهان را به دوش داشتاز صبر او ملائکه مبهوت می شدندچندین فرشته نگران را به دوش داشتهرگز نگفت از پسرانش اگر چه اواندوه مادران جهان را به دوش داشتهرخطبه‌اش به منزله یک سپاه  بودآن دختری که مثل پدر مرد راه بود

بند هفتم

ای زینت پدر،گل عالی تبار عشقای وامدار نام شما،اعتبار عشقآیینه تمام نمای شکوه یاسزیباترین کلام رسا در مدار عشقخواهر شدی که زخم به مرهم بدل شودمادر شدی که صبر بیاید به کار عشقتا از تو روشن است مسیر سپید ماهدر شام و کوفه مانده افق شرمسار عشقای باشکوه ،قافله سالار آشناای از تو روشن آینه بی غبار عشقعشق است اعتبار تمام جهان و جاننام شماست تا به ابد اعتبار عشقماه محرمی تو و تکرار می‌شویبا هر شهید تازه عزادار می‌شوی

بند هشتم

صحرای داغ بود و تن ماهپاره‌هاخون می‌چکید از شب بهت ستاره‌هایاقوت سرخ؟جزع یمانی؟عقیق ناب؟(خون خدا ) فراتر ازین استعاره هازینب نشست و گریه به داغ حسین کرداز اشک اوست رونق این سوگواره هاصحرای داغ بود و تن ماه زیر نعلشرحش مفصل است ...بخوان از اشاره‌هابا کوله بار خون دل و داغ جانگدازپای پیاده آمده‌ایم ای سواره‌هااین داغ ماندگارتر از نام آدمی استپیداست شرح واقعه بر سنگواره‌هاشرح غم و رسالت زینب چهل صباحای رهروان بادیه حی علی الفلاح

بند نهم

بعد از چهل غروب چهل سال پیرترزینب اسیر بود و نگاهش اسیرترخواهر رسیده است برادر بلند شوبگذار تا ببیندت این بار سیرتربعد از چهل غروب همان داغ اول استچشم من و نگاه تو کل مسیر ترسیرم ازین جهان پر از فتنه و دروغاز زندگی بدون نگاه تو سیرتربعد از چهل غروب...مرا هم ببر عزیزمولای من مخواه ازین نیز دیرترزینب زیارت آمده بعد از هزار سالای اربعینت از همه مهمان پذیرتراز خاک کربلا نفحات بهار راسوغات برده مادر چشم انتظار را

بند دهم

آه ای مدینه،شهر رسول امین سلاممادرسلام،عطر گل یاسمین سلامبرگشته‌ام بدون برادر، ازین سفربرگشته‌ام شکسته و اندوهگین، سلاماز راه دور آمده‌ام با غمی بزرگسوغات کربلاست برایت همین سلاممن بودم و رقیه،برادر نگاه کردناگه نشست بر لب آن نازنین سلامپروانه سه سالهٔ دلتنگ آفتابپرواز کرد با پر آن آخرین سلامبر گشته‌ام بدون علمدار و بی قمرام الشهید،حضرت ام‌البنین سلامدنبال یک نشانه،نشان حسین بودام البنین  که دل نگران حسین بود

بند یازدهم

صد کربلاست زینب و صد کربلا حسینستر خداست زینب و خون خدا حسینبا پای دل صبور و وفا دار مانده استتا پای جان سراسر این راه با حسیناز تل زینبیه به گودال قتلگاهصدبار مرد و زنده شد انگار با حسینصدها هزار بار صدا زد حسین منذکرش پس از تو بود فقط یا اخا حسینای شاه بی سپاه) سپاه تو زینب است)آن خطبه هاست معنی لبیک یا حسینباشد به یمن گوشه چشمی نگاه اواین خاک را کند به نظر کیمیا حسینزینب هنوز صحن تو را تیر می زننداین قوم در رکاب که شمشیر می زنند؟!

بند دوازدهم

خمپاره پاره‌های دلم را نشان گرفتآتش به خانه دل پیر و جوان گرفتخمپاره سمت صحن حرم رفت و ناگهانخورشید شعله ور شد و در آسمان گرفتبانو به نام نامی تو شعر زنده شدتا با دمشق قافیه عشق جان گرفتباید زبان گشود، بخوان خطبه‌ای شگرفروشنگر آن چنان که تمام جهان گرفتخون نامه‌ای که شام سرافکنده می‌شنیدچون آتشی که دامن گردن کشان گرفتای آبروی هر چه کلام و سخنوریپیشت قلم خجل شد و لکنت - زبان گرفتعباس‌ها حریم تو را حفظ می‌کننددشمن اگرچه صحن حرم را نشان گرفتبا کاروان مکه بگو راه کج کنداز سمت کربلا و نجف قصد حج کند

بند سیزدهم

ای حاجیان زیارت ما در منا کنیددر خون شکفته قافیه را کربلا کنیدلب تشنه را روایت لب تشنگان نکوستاین جام را پر از می قالوا بلی کنیدقربان کنید هرچه به جز نام دوست راجان را رها کنید ،جهان را رها کنیدسی مرغ را تشرف دیدار ممکن استدر قاف کربلا دلتان را فنا کنیدبا مادران خسته دل کاروان بگواین درد را به شیوه زینب دوا کنیداین ندبه‌ها به خانه موعود می رسندباید برای آمدن او دعا کنیدای باد راه خانه موعودمان کجاستای رودهای  گمشده مقصودمان کجاست

بند چهاردهم

او می‌وزد به حافظه تلخ مرده‌هاطوفان نوح می‌رسد ای سر سپرده‌هاطوفان نوح می‌رسد و سیل می‌خوردچون تازیانه بر رخ سیلی نخورده هاهرگز به روز آمدنش شک نکرده امنام مرا ببر به صف ناشمرده هاجانها فدای عطر حضور همیشه اشدستی بکش به آینه خاک خورده هاپلکی بزن که نور بریزد به روی ماهچیزی بگو به خاطر این زخم‌گرده هافرق است بین راه دل و راه بی دلیعشق است فرق بین شهیدان و مرده ها!زیباترین ستاره که روشنگر شب استنام عزیز عمه سادات زینب است

انتهای پیام/


ویدیو مرتبط :
یک خانه هزار مهمان