سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



بروکينگز بررسي کرد: مغازله جديد چين و بريتانيا چه تاثيري بر اقتصاد جهاني دارد؟


بروکينگز بررسي کرد: مغازله جديد چين و بريتانيا چه تاثيري بر اقتصاد جهاني دارد؟

ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

اولين ديدار رئيس جمهور چين شي جين پينگ از ايالات متحده از نظر چيني ها – حداقل از منظر رسانه اي – اميدبخش نبود. اين سفر علي رغم برنامه ريزي طولاني مدت مقامات دو کشور تحت تاثير ديدار پاپ فرانسيس، مداخله غيرمنتظره روسيه در بحران سوريه و استعفاي تعجب برانگيز رئيس مجلس نمايندگان آمريکا جان بينر قرار گرفت. رسانه هاي آمريکايي خيلي از جنبه هاي مثبت اين ديدار از جمله تجديد گفتگوهاي آمريکا و چين بر سر موضوع آب و هوا، توافق بر سر امنيت سايبري و سخنراني شي جين پينگ براي اطمينان دادن به صاحبان تجارت آمريکا درباره اصلاحات اقتصادي چين را ناديده گرفتند.
علي رغم اميد بخش نبودن ديدار جين چينگ از آمريکا، اکنون تمام نگاه ها متوجه ديدار اخير چين از انگليس است. جين پينگ در 20 اکتبر به دعوت ملکه اليزابت دوم به انگليس سفر کرد. ديدار وي از لندن با تشريفات معمول از جمله – اقامت در باکينگهام، کالسکه سواري سلطنتي و سخنراني در مجلس انگليس – همراه بود اما صدور بيانيه هاي اقتصادي و تجاري مهم – که حکايت از ماه عسل جديد و غير منتظره بين دو دشمن سابق دارند - از جمله دستاوردهاي اقامت وي در لندن نيز بوده است.
انگليس در دو سال گذشته چنان با چين گرم گرفته که موجب شگفتي حتي چيني ها شده است. پس از تحقير 150 ساله چين، تنها 18 سال از بازگرداندن مستعمره انگليس يعني هنگ کنگ به چين مي گذرد. فهرست تحقير چين (توسط انگليس) بلند است. دو جنگ ترياک عليه چين، غارت قصر تابستاني پکن (در خلال دومين جنگ ترياک) در سال 1860، غصب مناطقي از چين توسط انگليس (که حکم امتياز گرفتن را داشت)، و مهمتر از همه مستعمره شدن هنگ کنگ – که ساکنان چيني آن اجازه ورود به برخي مناطق ويژه در آنجا را نداشتند – در اين فهرست قرار دارند.
تحول در روابط انگليس و چين در دسامبر 2013 آغاز شد. نخست وزير انگليس همراه با 6 وزير خود و در راس يک هيات بازرگاني 120 نفره در اين تاريخ به چين سفر کرد. در ميان غول هاي تجاري هيات مذکور، نام مديران رولزرويس، بي پي، رويال داچ شل، بانک بارکليز، بانک HSBC، شرکت دارويي GlaxoSmithKline، و شرکت ارتباطاتي Virgin نيز به چشم مي خورد. کامرون با درخواست حضور بيشتر سرمايه گذاران چيني در انگليس اعلام کرد: «از اينکه چين در نيروگاه هسته اي انگليس سرمايه گذاري مي کند، و يا سهامدار بودن چين در شرکت Thames Water و فرودگاه هاي هيترو و منچستر نگران نيستم. تصور مي کنم که اين نشانه مثبتي از روابط محکم اقتصادي بين دو کشور است. ما از سرمايه گذاري چين در کشورمان استقبال مي کنيم.» وزير خزانه داري انگليس جورج آزبورن در سپتامبر گذشته و در خلال ديدار از چين – که حتي از منطقه خودمختار سين کيانگ در غرب چين نيز بازديد کرد – از آغاز «دهه طلايي» در روابط چين و انگليس سخن گفت.
بنابراين اگر بگوييم که انگليس به تدريج در حال تبديل شدن به بهترين دوست غربي چين است سخني گزاف نگفته ايم. انگليس چند ماه پيش اولين کشور اروپايي بود که به بانک چيني «سرمايه گذاري زيرساخت هاي آسيا (Asian Infrastructure Investment Bank)» ملحق شد و راه را براي ورود آلمان، استراليا، کره جنوبي، ايتاليا، و ساير متحدان نزديک آمريکا به اين بانک هموار کرد. اين اقدام انگليس براي موسسات مالي غربي همچون بانک جهاني و بانک توسعه آسيا تهديدآميز بوده است. انگليس همچنين به تعليم نيروهاي حافظ صلح چيني (چين در ماه سپتامبر متعهد شد که نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل را در سطح 8000 سرباز حفظ کند) و اعزام مشاوران انگليسي به چين که در حوزه هاي مالي، مديريت زيرساخت ها، آموزش عالي، و مهندسي عمران فعاليت مي کنند کمک کرده است.
ضمنا، انگليس ظرف کمتر از 5 سال گذشته تبديل به بزرگترين مقصد سرمايه گذاري مستقيم چين در اروپا شده است (رقم سرمايه گذاري مستقيم چين در انگليس در سال 2014، 16 ميليارد دلار بود). بانک هاي چيني از جمله «بانک عمران چين (China Construction Bank)» و «بانک صنعت و تجارت چين» مجوز تاسيس شعبه در لندن را دريافت کرده اند. انتظار مي رود که چين قرارداد ساخت اولين نيروگاه هسته اي انگليس را نهايي کند. قرار است که اين نيروگاه در جنوب غربي انگليس و ظرف 25 سال احداث شود. در ساخت اين نيروگاه، شرکت هاي چيني China General Nuclear و China National Nuclear Corporation همراه با شرکت برق هسته اي فرانسه (Électricité de France) مسئوليت ساخت و راه اندازي اين نيروگاه را به عهده خواهند داشت. شرکت هواوي (Huawei) که يکي از شرکت هاي زيرساختي مخابراتي چين است – و از نظر آژانس هاي امنيتي آمريکا يک تهديد بالقوه براي امنيت ملي و کانالي براي جاسوسي از ايالات متحده محسوب مي شود – از تامين کنندگان عمده تجهيزات British Telecom است. در سطح پايين تر معاملاتي، شرکت انگليسي Marks & Spencer تصميم به افتتاح يک فروشگاه بزرگ در چين گرفته است. شرکت هاي چيني از طريق صندوق سرمايه گذاريCIC (China Investment Corporation) 9% سهام فرودگاه هيترو و 9.5% سهام شرکت Thames Water را خريداري کرده اند. اين شرکتها همچنين در حال انعقاد قراردادهاي سنگين در حوزه حمل و نقل ريلي و تجهيزات بندرگاهي انگليس هستند. شرکت هاي چيني سهام شرکت هاي کوچکتري همچون Weetabix، Pizza Express، و Sunseekers را در اختيار گرفته اند و علاوه بر اين، در پي انعقاد قراردهاي تجارتي به ارزش ميلياردها پوند در لندن هستند.
البته موضوعات سياسي نيز (در توسعه روابط تجاري اخير) نقش داشته اند و چيني ها به خاطر تغيير اولويت هاي انگليس در يک سال گذشته خشنود هستند. سياستمداران انگليسي در ديدارهاي خود از چين از طرح موضوعات مناقشه برانگيزي همچون حقوق بشر، تبت، يا حتي آينده هنگ کنگ به عنوان منطقه نيمه خودمختار اجتناب کرده اند. گفته مي شود که استراليا و کره جنوبي تصميم گرفته اند تا به بانک «سرمايه گذاري زيرساخت هاي آسيا» - که رياستش به عهده جين ليکون عضو سابق بروکينگز است – ملحق شوند. اين تصميم پس از اعلام تصميم انگليس براي عضويت در اين بانک – که موجب شگفتي واشنگتن نيز شد – اتخاذ گرديد. چين از زمان آغاز اعلام سياست «درهاي باز» اين کشور در 37 سال پيش نشان داده است که از دانش بالا و زيرکي در زمينه سياست قاره اروپا برخوردار است و اين مهارت را دارد که با ايجاد رقابت بين کشورهاي اروپايي بهره خود را ببرد. براي مثال، چين در ساخت خطوط ريلي قطارهاي پرسرعت بين پکن و شانگهاي در اوائل دهه 90 ميلادي با درخواست انتقال فناوري بيشتر و بيشتر از شرکت هاي آلماني زيمنس و آلستوم، بين آلمان و فرانسه ايجاد رقابت کرد تا منفعت خود را ببرد. (انتهاي بازي به اين ختم شد که يک کنسرسيوم چيني با همکاري زيمنس اين خطوط ريلي را احداث کرد).
با توجه به شرايط کنوني و با وجود مشکلات مالي مستمري که اروپا با آن مواجه است و همچنين بحران مهاجرت، ممکن است چين خيلي در پي اين نباشد که از انگليس به عنوان يک دوست اروپايي که مي تواند موجبات ارتباط (بيشتر) چين با ايالات متحده را فراهم کند استفاده نمايد. درست همانطوري که انگليس در گذشته پل ارتباطي آمريکايي ها با اروپايي ها شد، اکنون نيز قصد دارد چنين نقشي را بين چين و آمريکا ايفا کند.
البته اين براي انگليسي که تا حدودي از نقش جهاني خود عقب نشيني کرده کار چندان ساده اي نيست. چين براي اين امر از گزينه هاي ديگري در اروپا نيز برخورداراست. فرانسه اولين کشور غربي بود که در سال 1964 روابط کامل ديپلماتيک با جمهوري خلق چين برقرار کرد و به عنوان عضو دائمي شوراي امنيت روابط حسنه با پکن را حفظ کرده است. فرانسه در حال گسترش شراکت جديد با چين در آفريقا است و همچنين قصد دارد که گردشگران و سرمايه گذاران چيني را جذب کند. آلمان در راس شرکاي اقتصادي چين در اروپا است و دو کشور روابط مستحکم خود را در حوزه هايي همچون خودروسازي، ترابري و انرژي گسترش داده اند. آلمان از نظر چين رهبر اروپا است و پکن خود را براي استقبال از صدراعظم آلمان آنگلا مرکل آماده مي کند.
اگرچه آلمان از بسياري از فناوري ها و صنايع مورد نياز چين برخوردار است و فرانسه نيز مي تواند از ارتباطاتي که از دوران استعمار با آفريقا دارد بهره ببرد تا نيازهاي چين در آفريقا را تامين کند، اما بريتانيا نيز به صنايع خدماتي خود مانند مسکن، و بخشهاي مالي - که به شدت هم خواهان دارد – مي بالد. لندن علي رغم اينکه در حوزه يورو قرار ندارد، اما مجوز انحصاري تاسيس سيستم معاملاتي بر پايه يوآن را دريافت کرده است. اوراق قرضه چين بر پايه يوآن به زودي در لندن عرضه خواهد شد و اين بسترساز بين المللي شدن يوآن در تجارت خواهد گرديد.
اگر چين موضع هجومي تري – خصوصا در جنوب درياي چين - اتخاذ کند و وضعيت امنيتي آسيا- پاسيفيک به سمت بدتر شدن رود، انگليس با نظر به ارتباطاتي که در بالا ذکر شد مي تواند به چين در کشاندن ايالات متحده به پاي ميز مذاکره کمک کند. آيا انگليس مي تواند در ايفاي چنين نقشي موفق باشد؟ روابط ويژه انگليس و آمريکا در خلال جنگ عراق شروع به تحليل رفتن کرد چرا که آمريکايي ها فهميدند که نمي توانند به انگليس براي شنيده شدن صدايشان در اروپا اتکا کنند. آلمان و فرانسه علنا تصميم آمريکا براي اشغال عراق را رد کردند – و امروز خيلي ها مي گويند که حق با آن دو بوده است. سوال اين است که آيا انگليس مي تواند در متقاعد کردن آمريکا براي ارتقاي گفتگوهاي راهبردي با چين موفق تر اززماني که براي متقاعد کردن اروپايي ها در سال 2003 به منظور حمايت از مداخله نظامي دولت بوش در عراق تلاش کرد عمل کند؟ ايالات متحده نگران صعود چين در حوزه نظامي است. با گذشت 6 ماه از تصميم ناگهاني انگليس براي عضويت در « بانک سرمايه گذاري زيرساخت هاي آسيا» - که بدون مشورت با واشنگتن انجام شد – آمريکا نگران اين است که يکي از متحدان کليدي اش در اروپا و ناتو در حال واگذاري بخشهاي انرژي و مخابراتش به شرکت هاي چيني مي باشد.
چين بايد تا زمان برگزاري همه پرسي در انگليس – براي تصميم گيري پيرامون ماندن در اتحاديه اروپا و يا خروج از آن –منتظر بماند. ديويد کامرون ممکن است به رسانه هاي چيني با اقتخار اعلام کرده باشد که «اتحاديه اروپا انگليس را مسئول توسعه تجارت اين اتحاديه و سرمايه گذاري چين کرده است»، اما براي اينکه ببينيم اظهارات کامرون به واقعيت خواهد پيوست بايد صبر کنيم. چين مانند ساير کشورهاي دنيا مي داند که انگليس ظرف 12 تا 15 ماه آينده (به دليل نتيجه همه پرسي) ممکن است از اتحاديه اروپا خارج شود، و در اينصورت چين خيلي از منافعي را که از طريق انگليس در اين اتحاديه دارد از دست خواهد داد. اگر چنين چيزي اتفاق بيفتد، آنگاه آلمان و فرانسه – که از موضع حمايتي انگليس از چين گيج شده اند – آمادگي اين را دارند که قدم به ميدان گذارند (و جاي انگليس را بگيرند).

Philippe Le Corre  عضو غير مقيم مرکز مطالعات اروپا و آمريکا در بروکينگز است. وي کارشناسي حقوق بين الملل را در سال 1986 و کارشناسي ارشد علوم سياسي را در سال 1988 از سوربون پاريس دريافت کرده است.

ترجمه: حامد ضرغامي


ویدیو مرتبط :
شعرخوانی حافظ ایمانی ، شعر مغازله در امری ناتمام و تام