سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



محمدعلی مشفق در گفتگو با آرمان: قفل و‌ کلید مجلس دست شورای ‌نگهبان است


محمدعلی مشفق در گفتگو با آرمان: قفل و‌ کلید مجلس دست شورای ‌نگهبان است

آرمان/ متن پیش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.

محمدعلی مشفق مدیرکل انتخابات در انتخابات مجلس هفتم و شوراهای دوم بود. او اکنون از اعضای شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان است. قصدمان این بود با او درباره وضعیت اصلاح‌طلبان، درمدت باقی مانده تا انتخابات و مجلس گفت‌وگو کنیم اما تسلطش به زیر و بم‌های انتخابات و قوانین مربوط بحث را به سوی نهادهایی کشاند که در جریان انتخابات نقش‌آفرین هستند، همان نهادهایی که رئیس‌جمهور آنها را به دست و چشم تعبیر کرده است. از صحبت‌هایش پیداست که او کامیابی یا عدم کامیابی جریان اصلاحی را در قانون انتخابات می‌بیند. در ادامه متن گفت وگوی محمدعلی مشفق با «آرمان» را می‌خوانید:

جریان اصلاح‌طلبی نسبت به دوران احمدی‌نژاد در فضای نسبتا بهتری به سر می‌برد. آینده جریان اصلاح‌طلبی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما می‌توانیم با مقداری تسامح بگوییم پیروزی خود انقلاب اسلامی جریان اصلاحی در ساختار قدرت و طراحی نظام جدیدی بود که بتواند به مطالبات مردم پاسخ دهد. من اعتقاد دارم انقلاب اسلامی یک انقلاب اصلاحی بود. درست است که در متن و ذات انقلاب‌ها خشونت هم هست و ما نمی‌توانیم انقلاب اسلامی را هم مستثنا بدانیم اما انقلاب اسلامی یک انقلاب اصلاحی بود. انقلاب اسلامی ناظر به این بود که به مردم که صدایشان در دوران پهلوی شنیده نمی‌شد و در این نظام فردمحور مردم در حاشیه بودند، نقش بدهد. انقلاب می‌خواست مردم‌ محور و همه کاره شوند. قانون اساسی هم این را گفته است. اینکه آیا در عمل چنین اتفاقی افتاده است یا اگر مردم روزی بخواهند صاحبان قدرت را با کمترین هزینه جابه‌جا کنند به این بستگی دارد که شما چه قانون انتخاباتی دارید. قانون انتخابات ما در بسیاری از جنبه‌ها اشکالات اساسی و بنیادین دارد. مثلا وقتی مردم می‌خواهند خودشان را برای انتخابات مجلس عرضه کنند مردم نماینده مورد علاقه و مطلوب خود را در عرصه انتخابات درحد انتظار نمی‌توانند پیدا کنند.

چطور؟

به خاطر اینکه از چندین مرحله، فیلتر و صافی باید عبور کنند. نخستین آن هیات‌های اجرایی در انتخابات هستند که در ظاهر گفته می‌شود این افراد معتمدان مردم هستند. در صورتی که این افراد همیشه معتمدان واقعی مردم نیستند. به خاطر اینکه فرماندار 30 نفر را معرفی می‌کند، بعد این 30 نفر به شورای نگهبان و هیات‌های منسوب شورای نگهبان معرفی می‌شوند. هیات‌های نظارت در قانون فعلی صلاحیت این افراد را مورد بررسی قرار می‌دهند سپس بخش قابل توجهی از این افراد صلاحیتشان تایید نمی‌شود. فرماندار طبق قانون ملزم است دو برابر تعداد افرادی که صلاحیتشان رد شده، معتمد معرفی کند. اگر هم دوباره عده‌ای رد صلاحیت شوند فرماندار باید دوباره عده‌ای را معرفی کند تا لیست 30 نفره تکمیل شود. اگر هم فرماندار و هیات نظارت با هم توافق نکنند و لیست هیات نظارت به 20 نفر نرسد آن موقع این اختلاف بین هیات نظارت استان و استاندار باید ظرف یک روز حل شود. اگر رفع نشود، اختلافات باید بین وزارت کشور و هیات نظارت مرکزی حل شود. ببینید چه ساختار پیچیده‌ای وجود دارد و فرصت‌ها را از دست می‌دهد. با این‌سازو کارها و قانون انتخاباتی که ما داریم اینجا شورای نگهبان مبسوط الید است. شورای نگهبان فقط به گزارش‌های چهار نهاد اداره تشخیص هویت نیروی انتظامی، اداره ثبت احوال، دستگاه قضائی و وزارت اطلاعات اکتفا نمی‌کند. شورای نگهبان دفاتر هیات نظارتی که در حوزه‌های انتخابیه دارد در 12 ماه باز است علاوه بر آن از مراجع دیگر هم استعلام می‌کنند. سپس بر اساس مجموعه اطلاعاتی که به دست می‌آورند صلاحیت افراد را احراز یا عدم احراز می‌کنند. در این میان مرجع ثالثی هم برای اعتراض وجود ندارد و شما نمی‌توانید از هیات نظارت به مرجع ثالثی شکایت کنید، در صورتی که در قانون اساسی این حق مسلم هر فرد ایرانی است که می‌تواند از طریق محاکم دادگستری از هر مرجعی مثل هیات نظارت، مجلس یا دستگاه قضائی که حقش را تصییع کند، شکایت کند. همچنین فرد می‌تواند این مساله را از طریق کمیسیون اصل 90 قانون اساسی استیفا کند. چون کمیسیون اصل 90 کارش همین است. این کمیسیون اگر بررسی کند و اگر لازم باشد به افکار عمومی یا محاکم قضائی ارجاع می‌دهد و آنها باید در خارج از نوبت به آنها رسیدگی کنند.

اما همیشه احراز صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان صورت می‌گرفته است.

شورای نگهبان طبق اصل 99 قانون اساسی تنها ناظر بر انتخابات است. اگر قرار بود شورای نگهبان وارد قلمرو بررسی صلاحیت‌های اجرایی کاندیداها شود در قانون اساسی می‌آمد. نظارت در دست شورای نگهبان قرار دارد. این اشکال به مجلس ما وارد می‌شود. این افراد بودند که در طی این چند دهه قوانینی را گذرانده‌اند و اجازه و اختیار را به این نهاد داده‌اند که برابر قانون مصوب مجلس که به تایید خود شورای نگهبان رسیده وارد حوزه بررسی صلاحیت‌ها شوند. یعنی عملا هیات‌های اجرایی که معتمدان مردم هستند چند جا صلاحیتشان بررسی می‌شود. وقتی در حوزه نظارت صلاحیت کسی تایید می‌شود باید این مورد تایید هیات نظارت استان هم قرار بگیرد. اگر در نظارت استان تایید شود باید هیات نظارت مرکزی هم بر آن صحه بگذارد و اگر مورد تایید هیات نظارت مرکزی واقع شد شورای نگهبان باید تایید نهایی کند. شما فکر کنید کسی که می‌خواهد از این پنج خوان رد شود باید خیلی بدون شاخ و برگ اضافی باشد. این باعث شده برخی جریان‌های اصلاح‌طلب خیلی از خود انعطاف‌ نشان دهند. در واقع این جریان‌ها الان به رفتارهای محافظه‌کارانه‌ای مبتلا شده‌اند و می‌گویند در گذشته تندروی‌هایی صورت گرفته است. البته غلط نیست برخی تندروی‌هایی کرده‌اند اما جریان مقابل هم تندروی‌هایی کرده است. این باعث شده برخی اصلاح‌طلبان به این جمع‌بندی برسند که باید جلوی برخی تندروی‌های بخش کوچک و اقلیتی از جناح اصلاحات را که در گذشته باعث بدبینی در ذهن صاحب منصبان شده است را گرفت. به همین خاطر اصلاح‌طلبان می‌خواهند با مواضع غیر رادیکال وارد صحنه شوند و به همه بگویند ما برانداز نیستیم. حالا اگر با مراحلی که خدمت شما عرض کردم فرضا اکثر اصلاح‌طلبان در انتخابات رد صلاحیت شوند من برداشتم این است که در این دوره از انتخابات اصلاح‌طلبان واکنش خاصی نشان نمی‌دهند. بخش قابل توجهی از اصلاح‌طلبان این‌گونه فکر می‌کنند. فصل‌الخطاب شورای نگهبان است.

اما آیا اصلاح‌طلبان همان اصلاح‌طلبان گذشته‌اند؟ آنها واقعا از سال 76 تاکنون هیچ تغییری نکرده‌اند؟

من فکر می‌کنم ماهیت و جوهر اندیشه اصلاح‌طلبی الان با سال 76 تفاوتی ندارد. در تکنیک‌ها و روش‌هایی که اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی و با توجه به مقتضیات کشور یعنی هشت سال دولت آقای احمدی‌نژاد و دوسال دولت فعلی به کار می‌گیرند، طبیعی است که اصلاح‌طلبان هم نمی‌توانند با رفتارهایی که سال 76 از خودشان بروز می‌دادند وارد صحنه شوند. در واقع اصلاح‌طلبان معتقد به روش‌های دیگری با همان ماهیت سال 76 هستند. اصلاح‌طلبان درصدد اصلاح روش‌های خود در مواجهه با مسائل کشور برآمده‌اند. بالاخره اگر قرار است اصلاحاتی صورت بگیرد خود اصلاح‌طلبان هم نیازمند این هستند کاستی‌هایی که در گذشته داشتند اصلاح کنند، فقط این‌گونه نیست که دولت باید دست به اصلاحات در حوزه‌های مدیریت، اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی بزند. شاید اصلاح‌طلبان هم نیازمند این باشند که در بعضی از استراتژی‌های خود هم به تناسب شرایط اصلاحاتی را اعمال کنند. یعنی شرایط فعلی اگر طلب می‌کند شما بخواهید به حیات خود ادامه دهید و در ساختار نظام فعال و پویا باشید، راهی جز اصلاحات آرام و تدریجی ندارید. چون اصلاحات ماهیت رادیکال ندارد. در دل و بطن حرکت‌های اصلاحی ماهیت رادیکالی اصلا وجود ندارد و اگر اصلاح‌طلبی دست به کارهای رادیکال بزند باید در اصلاح‌طلبی او شک کرد. در اصلاح شما آرام‌آرام و تکه تکه جلو می‌روید، فاز‌بندی و مرحله‌بندی می‌کنید و متناسب با شرایط دست به اصلاح فازهایی که امکان‌پذیر است، می‌زنید. شما در اصلاح ستون‌ها را عوض نمی‌کنید چون سقف می‌ریزد روی سرتان. ماهیت اصلاح‌طلبی همین است. من فکر می‌کنم مشکلی که ما داریم این است که اصولا اصلاح‌طلبی در ایران در هر مقطع تاریخی هزینه‌های سنگینی داشته است. به نظر من اصلاح‌طلبان همان ماهیت گذشته را دارند اما تلاششان بر آن است که جلوی فعالیت‌های رادیکالی و تند را بگیرند که بهانه دست رقیبشان ندهند، هرچند که اگر دست آنها بهانه‌ای هم نباشد و بخواهند جلوی اصلاح‌طلبان بایستند، باز می‌ایستند.

فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان در آینده باید روی چه اموری تمرکز داشته باشند. اصلا اصلاح‌طلبی باید به چه سمت و سویی حرکت کند یا این‌گونه بپرسم چه اموری باید در اولویت کار آنها قرار داشته باشد؟

اگر فضای کشور مناسب بود که اولویت‌بندی می‌کردید و باید کار حزبی و تشکیلاتی را گسترش می‌دادید. اما در حال حاضر موانع زیادی بر سر راه اصلاح‌طلبان وجود دارد. اصلا از شما می‌پرسم چرا حزب در ایران هنوز تنومند نشده است؟ چرا در ایران احزاب فراگیر نداریم؟ هنوز مردم در شهرهای کوچک و استان‌ها حزبی بودن را ارزش تلقی نمی‌کنند. اگر امروز دانشگاه‌ها و محیط‌های علمی ما به مسائل سیاسی آمیخته شده و علم و پژوهش را تحت‌الشعاع خود قرار داده است به این خاطر است که بعضا فعالیت سیاسی نهادینه‌سازی نشده است. به نظر من اصلا تحزب یکی از مشکلات تاریخی کشور است. بخش دیگری که نمی‌گذارد شما در کشور حرکت‌های اصلاحی داشته باشید این است که عده‌ای جلوی برنامه‌تان می‌ایستند و رئیس‌جمهور اصلا نمی‌تواند برنامه داشته باشد. چون اگر برنامه داشته باشد باید برنامه‌اش را در قالب لایحه ارائه دهد و مجلس آن را تصویب کند. مجلسی که با رئیس‌جمهور نیست هیچ کدام از برنامه‌های رئیس‌جمهور را تصویب نمی‌کند. عملا رئیس‌جمهور نمی‌تواند با برنامه وارد مجلس شود. در واقع شما ممکن است به چهره جدیدی رای بدهید اما عملا نمی‌توانید به برنامه‌های جدیدی رای دهید که مطمئن باشید با رای‌تان برنامه‌های جدید هم تحقق پیدا می‌کند. اینها مشکلاتی است که بر سر هر راه اصلاحی قرار دارد. من اعتقاد دارم کشور باید دو مجلسی باشد. ما ساختارمان به گونه‌ای است که باید یک مجلس عوام داشته باشیم و یک مجلس سنا داشته باشیم که افراد پخته کشور از هر استان دو یا سه نفر انتخاب شوند و به مدت شش سال حضور داشته باشند. همین‌طور همه آنها نباید عوض شوند؛ بلکه هر سال یا هر دوسال یک‌بار یک سوم آنها تغییر کند. این مجلس می‌تواند اشکالات بسیاری از قوانین ناکارآمد کشور را برطرف کند و بعد اجازه دهد مصوبه‌ای قانون شود. این اشکالات جدی است. مثلا الان جریانی در انتخابات پیروز می‌شود اما نمی‌تواند دولت تشکیل دهد. در هیچ جای دنیا این‌گونه نیست. مثلا در همین ترکیه آقای اردوغان که در انتخابات دوباره رای آورد دولت را بدون هیچ مانع و اراده‌ای تشکیل داد، سپس هر برنامه‌ای که داشته باشد را با دولت خودش می‌تواند، جلو ببرد. اما در ایران این‌گونه نیست. مثلا در دولت اصلاحات تنها مجلس ششم بود که با این دولت همراهی می‌کرد.

فکر می‌کنید مجلس آینده باید چه مسائلی را سرلوحه کار خودش قرار دهد؟

به نظر من اگر مجلس آینده بخواهد کار اساسی انجام دهد باید همه شعارهایش اقتصادی باشد. کشور از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی نیست. اکثر کارخانه‌های ما خوابیده و با یک سوم ظرفیت کار می‌کند. تحریم‌ها هم تبعات منفی بر اقتصاد کشور تحمیل کرده است. من معتقدم هیچ چیز اولی‌تر از پرداختن مجلس آینده به مسائل اقتصادی مثل اشتغال، جذب سرمایه خارجی، جلب سرمایه‌گذاران ایرانی خارج از کشور، جذب سرمایه‌های فکری و نخبگان خارج و آشتی با نخبگان داخل نباید وجود داشته باشد.

اصلاح‌طلبان می‌خواهند جایگاه خاصی برای زنان در مجلس آینده داشته باشند. حتی صحبت‌هایی از سهمیه 30 درصدی زنان وجود دارد.

بالاخره شما باید جایگاه زنان را در این ساختار بررسی کنید که چقدر این ساختار اجازه می‌دهد. برخی مشکلات فرهنگی وجود دارد وگرنه که قانون منع نکرده است خانمی وزیر یا وکیل شود. یک مشکل هم که وجود دارد آن است که خانم‌ها خودشان به هم رای نمی‌دهند. این تجربه تلخی است که در بین زنان وجود دارد. اتقاقا یکی از نقاط قوت اصلاح‌طلبان این است که بهای بیشتری به حضور زنان در مجلس می‌دهند. اینکه آنان چقدر موفق شده‌اند مساله دیگری است اما از منظر نظری اعتقاد دارند که خانم‌ها نصف جمعیت جامعه هستند و آنان باید به تناسب تخصص، قابلیت‌ها و شایستگی‌هایشان در مراکز امور قرار بگیرند. آن‌گونه که من در جریان هستم 30 درصد لیست‌های انتخاباتی قرار است به خانم‌ها اختصاص داشته باشد و اگر بتوانند این را در سطح ملی بسط و تعمیم دهند فکر می‌کنم در مجلس آتی 20 تا 30 نفر بسته به شرایط وارد مجلس شوند. به هرحال خانم‌ها 50 درصد واجد شرایط هستند. من می‌گویم برخی از موانع فرهنگی وجود دارد که باید آنها را هم در نظر گرفت وگرنه هیچ کجای قانون اساسی ما جنسیتی نیست. قانون انتخابات هم نگاه جنسیتی ندارد.

در مجموع فکر می‌کنید مجلس آینده چه آرایش سیاسی داشته باشد؟

قفل و کلید مجلس دست شورای نگهبان است. در واقع شما تنها از شورای نگهبان می‌توانید بپرسید مجلس آینده چگونه است. اگر بررسی صلاحیت‌ها طبق قانون اساسی بر عهده هیات‌های اجرایی باشد و شورای نگهبان نظارت می‌کند. اگر فعالیت‌ها مطابق قانون باشد شورای نگهبان بر آن صحه می‌گذارد وگرنه باید جلوی آن بایستد تا انتخابات مطابق قانون برگزار شود. عین مهندس ناظر ساختمان می‌ماند. نقشه تهیه می‌شود، پیمانکار آن را بر اساس نقشه می‌سازد و کار مهندس ناظر این است که ببیند آیا ساختمان مطابق نقشه ساخته شده است یا خیر. اگر پیمانکار خلاف عمل کند مهندس ناظر می‌تواند جلوی آن را بگیرد و به شهرداری گزارش دهد. در واقع پایان کار زمانی داده می‌شود که مهندس ناظر ساختمان بر این صحه بگذارد که ساختمان بر اساس نقشه ساخته شده است. نقش شورای نگهبان هم همین است، یعنی می‌تواند بر انتخابات تا زمانی که عمل و فعل مجریان انتخابات تا زمانی که مطابق قانون نباشد صحه نگذارد، روند انتخابات را متوقف کند و در صورت لازم انتخابات را باطل اعلام کند. همین است که ابطال و تایید انتخابات دست شورای نگهبان است و تایید نامزدها هم دست شورای نگهبان است. در واقع همه منظومه انتخابات دست شورای نگهبان است. همین است که من بر شورای نگهبان زیاد تاکید می‌کنم و می‌گویم در قانون انتخابات دخالتی برای آن پیش‌بینی نشده است، مگر اینکه کاری خلاف قانون اساسی در انتخابات صورت بگیرد که شورای نگهبان به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی به استناد اصل 113 قانون اساسی وارد شود. هیات اجرایی حتی اگر یک نفر را رد یا تایید کند، وزیر کشور، وزارت کشور یا ستاد انتخابات هیچ دخل و تصرفی در تصمیم هیات اجرایی نخواهند داشت. مهم‌ترین اختیار وزارت کشور هم اجرای قانون انتخابات و حسن جریان انتخابات است. با این وجود می‌شود با یک برداشت احتمالی مطرح کرد که ترکیب مجلس آینده مانند مجلس فعلی نخواهد بود. من در این تردیدی ندارم و فکر می‌کنم با همه سخت گیری‌هایی که صورت می‌گیرد حداقل 50 درصد از مجلس آینده اصلاح‌طلب است، ولی اصلاح‌طلبانی که ممکن است برای بسیاری از ما شناخته شده نباشند.

فکر می‌کنید بدنه اصلاحات توان این را دارد که مجلسی را اداره کند؟

شما اگر مجلس قدرتمند بخواهید کل کشور دنبال چهره‌های قدرتمند می‌گردند. عده‌ای دنبال مجلسی هستند که چندان برای مجلس مشکل ایجاد نکند و به قول معروف با دو تا سخنرانی نمایندگانش تمکین کنند. اگر قرار باشد مشکلات کشور حل شود ما مجلس قدرتمند با نیروهای متخصص می‌خواهیم. مجلس قدرتمند دولت قدرتمند روی کار می‌آورد. اگر نمایندگان مجلسی قوی باشند روبه‌روی وزرای ضعیف رئیس‌جمهور می‌ایستند، اما اگر مجلس ضعیفی تشکیل شود به وزرایی رای اعتماد خواهند داد که مثل خودشان هستند.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
انتقاد از نامه 100 نماینده مجلس به شورای نگهبان