سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



کارکرد تلویزیون ایران در افغانستان پایین است/رادیو دری مخاطبانش را از دست داده است


«سید اسحاق شجاعی» مدیر مسئول روزنامه عصرنو در مصاحبه تفصیلی با خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس به تشریح علل راه‌اندازی این روزنامه و نقش آن در همگرایی مردم افغانستان، تدابیر دولت وحدت ملی برای تامین امنیت جانی خبرنگاران و شیطنت رسانه‌های غربی در بازتاب حکم سنگسار «رخشانه» و «فرخنده» پرداخت.

شجاعی عدم وجود یک روزنامه تاثیرگذار در ولایت‌های شمالی افغانستان را دلیل راه‌اندازی روزنامه «عصرنو» دانست و گفت: در یک نظرسنجی از مردم متوجه شدیم که روزنامه‌های مرکز نمی‌توانند نیاز مردم مناطق شمالی کشور را برآورده کنند به همین دلیل در سال 1390 عصرنو را تاسیس کردیم.

وی در خصوص اهداف و خط‌ مشی «عصرنو» اینگونه پاسخ داد: اصل وحدت و برادری بین اقشار مختلف مردم، دفاع از منافع ملی، انتقاد از جامعه جهانی حاضر در افغانستان و انتقاد از نامردمی‌های دولت و افشای توطئه‌ها و دسیسه‌های ضد ملی، حمایت از نیروهای امنیتی و معرفی بهتر گروه‌های تروریستی و هراس افکن برای مردم برخی از سیاست‌های جاری ماست.

مدیر مسئول روزنامه «عصرنو» یکی از اهداف اصلی رسانه‌ها تقویت همگرایی بین اقوام مختلف کشور دانست و گفت: یک عامل عمده و اساسی اختلافات قومی و مذهبی در افغانستان ناآگاهی مردم بود.

شجاعی آزادی بیان را یکی از دستاوردهای بزرگ مردم افغانستان دانست و گفت: غربی‌ها که در زمینه‌های امنیتی و اقتصادی دستاوردی در افغانستان نداشتند و با بازی‌های سیاسی و فریبکارانه‌شان آبرویی در نزد مردم افغانستان ندارند، تلاش می‌کنند آزادی رسانه‌ها را به خود نسبت بدهند.

این شخصیت رسانه‌ای افغانستان در بخشی از این مصاحبه یادآور شد در طول 14 سال گذشته، تعداد زیادی روزنامه‌نگار و خبرنگار و اهل رسانه در آتش این جنگ‌ها سوخته‌اند؛ تعداد بیشتری از طرف مخالفان و گروه‌های تروریستی و تعدادی هم از طرف نیروهای امنیتی کشته شده و آسیب دیده‌اند. دولت در این بین به محکوم کردن این اقدامات بسنده کرده و عملاً هیچ کاری برای حفظ جان روزنامه‌نگاران و خبرنگاران انجام نداده است.

وی در بخش دیگری از این مصاحبه کارکرد شبکه‌های تلویزیون‌ ایران درباره مسایل جاری افغانستان مانند جنگ اخیر در افغانستان، سقوط «قندوز» و انتقال جغرافیای جنگ به شمال را مثبت ندانست و گفت: خبرگزاری‌های فارس و تسنیم در یک سال اخیر کارکرد خوبی در قسمت توجه به مسایل افغانستان و نیز مشکلات مهاجرین داشته‌اند و امیدواریم این روند در رسانه‌های مجازی به جدیت اما با دقت و بی‌طرفی ادامه پیدا کند و رسانه‌های تصویری جمهوری اسلامی ایران به مسائل افغانستان توجه لازم را مبذول دارند.

***متن کامل این مصاحبه به شرح ذیل است***

فارس: چه طور شد که به فکر راه‌اندازی روزنامه عصرنو افتادید؟ میزان استقبال از روزنامه‌ شما چقدر است و چه سیاست‌هایی را در عصرنو دنبال می‌کنید؟

شجاعی: عصرنو به صورت هفته‌نامه از سال 1382 با همت و تلاش «سیدحسن صفایی» یکی از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی شمال کشور آغاز به کار کرد و من در سال 1388 به عنوان مدیر مسوول این هفته‌نامه به این مجموعه پیوستم.

آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها پس از سقوط حکومت طالبان و در سایه قانون اساسی جدید پایه گذاری شد و رشد کرده‌اند؛ اما همه روزنامه‌های دولتی و آزاد در پایتخت گرد آمده‌اند. ولایت‌های شمال که به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردارند که متاسفانه نشریه وزین و تأثیرگذار را در خود ندارند.

در یک نظرخواهی از مردم و ادارات دولتی و نهادهای فرهنگی به این نتیجه رسیدیم که روزنامه‌های مرکز، نیازهای مردم شمال را نمی‌توانند برآورده کنند. این شد که در ماه‌های پایانی سال 1390 روزنامه عصرنو را تاسیس کردیم و تاکنون که وارد پنجمین سال انتشار خود می‌شود به صورت منظم انتشار یافته است.

به چند مورد از اصول اساسی سیاست‌های کلی روزنامه که تاکنون بر آن اساس عمل کرده‌ایم اشاره می‌کنم: روزنامه عصرنو با توجه به این‌ که وابستگی مالی، سیاسی و اجتماعی به هیچ حزب و گروهی ندارد و از هیچ جناحی سیاسی و قومی و مذهبی و زبانی جانب‌داری نمی‌کند، به همین دلیل حمایت از منافع ملی و ایستادن در کنار مردم افغانستان مهم‌ترین سیاست روزنامه است.

مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری که تقریباً بیشتر رسانه‌ها از یکی از 2 تیم انتخاباتی حمایت می‌کردند، روزنامه عصرنو از هیچ کدام حمایت نکرد؛ بلکه به دادن آگاهی به مردم و ارائه معیارهای کلی انتخابات و معرفی نامزدها پرداخت تا مردم با چشم باز انتخاب‌ کنند.

اصل وحدت و برادری بین اقشار مختلف مردم، دفاع از منافع ملی، انتقاد از جامعه جهانی حاضر در افغانستان و انتقاد از نامردمی‌های دولت و افشای توطئه‌ها و دسیسه‌های ضد ملی، حمایت از نیروهای امنیتی و معرفی بهتر گروه‌های تروریستی و هراس افکن برای مردم برخی از سیاست‌های جاری ماست.

آشنا ساختن مردم با اصول اساسی دین، ترویج زبان و ادبیات فارسی و همگرایی زبانی، فرهنگی و سیاسی منطقه‌ای اصولی است که به آن پایبند هستیم. اختلافات مذهبی، قومی، زبانی و جانب‌داری از جریانات سیاسی مشخص و شخصیت‌های موجود سیاسی خطوط قرمز ماست که تاکنون آن‌ها را رعایت کرده‌ایم.

با توجه به اظهاراتم و سیاست‌های نشریه ما، با استقبال بسیار خوب و گسترده‌ای از سوی مردم مواجه شده‌ایم.

ارتباطاتی که روزانه مردم کوچه و بازار و ادارات دولتی و نهادهای فرهنگی با ما دارند شاهد این مدعاست. در آغاز روزنامه را رایگان در اختیار مردم می‌گذاشتیم ولی وقتی توانستیم اعتماد مردم را جلب کنیم، سیاست خرید روزنامه توسط مردم را اجرایی کردیم.

در حال حاضر تعداد زیادی درخواست اشتراک داریم که بخشی از هزینه‌های روزنامه را تأمین می‌کنند.

فارس: به نظر شما روزنامه‌ها تا چه اندازه در همگرایی بین اقوام افغانستان نقش دارند؟

شجاعی: وحدت قومی و مذهبی در افغانستان امروزه واقعاً یک نمونه است؛ نمونه‌ای که در کشورهای اسلامی کمتر نظیرش را می‌توان پیدا کرد. مردم افغانستان از 3 دهه اختلافات قومی ضربه‌های جبران‌ناپذیری خورده‌ و حال به این نتیجه رسیده‌اند که اختلافات، جز بدبختی نتیجه دیگری برای آنان نداشته است. اختلافات قومی یا مذهبی یا زبانی را برخی از کشورهای خارجی در افغانستان دامن می‌زنند تا منافع خود را در سایه اختلافات مردم آسان‌تر به پیش ببرند.

متاسفانه گاهی این اختلافات در بین سران و سیاست‌مداران مطرح می‌شود؛ آن‌هم به خاطر رسیدن به قدرت و امکانات بیش‌تر و رسیدن به سهم زیادتری از قدرت و ثروت؛ اما در میان مردم چنین اختلافاتی دیده نمی‌شود.

بدون تردید نقش رسانه‌ها در این همگرایی و وحدت بسیار تعیین کننده است. یک عامل عمده و اساسی اختلافات قومی و مذهبی در افغانستان ناآگاهی مردم بود.

کار رسانه‌ها عموماً آگاه کردن مردم است. مثلاً همگرایی، وحدت و ایجاد محبت و مهربانی در میان مردم یکی از اساسی‌ترین سیاست‌های ثابت روزنامه عصرنو است. ما طرح مسایل قومی و مذهبی را خط قرمز خودمان می‌دانیم؛ اما برای ارائه معلومات و تصحیح برداشت‌های غلط و سوء تفاهم‌های ایجاد شده از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنیم.

فارس: آیا آزادی رسانه‌ها در افغانستان خللی به قانون، امنیت و تمامیت ارضی این کشور وارد کرده است یا نه؟

شجاعی: رسانه‌های آزاد، حامی بی‌چون و چرای امنیت، استقلال و قانون افغانستان بوده و خواهند بود. رسانه‌های آزاد در افغانستان یکی از ابزارهای فوق‌العاده موثر در دفاع از امنیت و استقلال و قانون اساسی در این 14سال بوده است.

این رسانه‌ها در برابر تهدیدهای گروه‌های هراس افکن و تروریستی و برخی کشورهایی که چشم طمع به کشور ما دارند تمام قد ایستادند و از کشور و مردم خود دفاع کردند. اگر ارزیابی صورت بگیرد، تردیدی نیست که نقش مثبت رسانه‌های آزاد در درجه اول دفاع از عزت و امنیت و اقتدار کشور و مردم می‌باشد.

در این‌ مورد خوب است به چند نکته هم اشاره کنم:

اول: وقتی می‌گوییم رسانه‌ها از استقلال و امنیت کشور دفاع کرده‌اند، منظور عموم و کلیت رسانه‌هاست. در این میان شاید رسانه‌هایی هم باشند که از منافع دشمنان افغانستان دفاع کنند. رسانه‌هایی باشند که دشمنان امنیت، وحدت و عزت مردم افغانستان با استفاده از این آزادی رسانه‌ای در کشور ما فعال کرده باشند که این نوع رسانه‌ها بسیار انگشت‌شمارند.

دوم.‌ بدون تردید آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها یکی از دستاوردهای بزرگ و موثر مردم افغانستان است. این دستاورد نتیجه‌ بیش از نیم قرن مبارزات مردم افغانستان و هزاران شهید و مجروح و میلیون‌ها مهاجر است.

این درحالی است که غربی‌ها و غرب‌گراهای داخلی تلاش می‌کنند این آزادی را دستاورد حضور غربی‌ها بدانند. خصوصاً حالا که غربی‌ها در افغانستان در زمینه‌های امنیتی و اقتصادی دستاوردی نداشتند و با بازی‌های سیاسی و فریبکارانه‌شان آبرویی در نزد مردم افغانستان ندارند، تلاش می‌کنند آزادی رسانه‌ها را به خود نسبت بدهند؛ اما واقعیت این است که این یک دزدی آشکار است.

سوم. برخی هم آزادی بیان و رسانه‌ها را به «حامد کرزی» رئیس جمهور پیشین افغانستان نسبت می‌دهند که این هم یک دروغ بزرگ و آشکار است.

دستاورد 13سال حکومت کرزی را می‌توان در فساد گسترده و سراسری و زمینه دادن به گروه‌های تروریستی و حمایت از آن‌ها باید جست‌وجو کرد و نه در چیز دیگر. ما بارها و به طور مشروح کارنامه‌های رسوایی حکومت وی را در روزنامه عصرنو نشر کرده‌ایم و این‌جا به همین اشاره بسنده می‌کنم.

فارس: با توجه به گزارش چندی قبل رسانه‌های افغانستانی مبنی بر اینکه جان روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در معرض تهدید قرار دارد و با توجه به اینکه طالبان 2 شبکه تلویزیونی افغانستان را تهدید کرده، دولت برای حفظ جان و امنیت خبرنگاران چه اقداماتی انجام داده است؟

شجاعی: افغانستان کشوری در حال جنگ است. در این 14 سال رسانه‌های مختلف سعی کرده‌اند با شرایط مختلف کار کنند دائماً در کشور ما آتش جنگ برافروخته بوده که گاهی این آتش بسیار تند و تیز و گاهی هم فروکش کرده و آرام‌تر بوده است.

در این مدت تعداد زیادی روزنامه‌نگار و خبرنگار و اهل رسانه در آتش این جنگ‌ها سوخته‌اند؛ تعداد بیشتری از طرف مخالفان و گروه‌های تروریستی و تعدادی هم از طرف نیروهای امنیتی کشته شده و آسیب دیده‌اند. دولت در این بین به محکوم کردن این اقدامات بسنده کرده و عملاً هیچ کاری برای حفظ جان روزنامه‌نگاران و خبرنگاران انجام نداده است.

در جنگ «قندوز» که شدیدترین جنگ در این 14 سال بوده، رسانه‌ها در اطلاع رسانی به مردم، افشای چهره وحشی دشمن و جنایات آن در قندوز و نیز تشویق و ترغیب نیروهای امنیتی برای دفاع از وطن واقعاً نقش فوق‌العاده‌ای داشتند و کارکردشان بدون تردید پس از نیروهای مسلح کشور بی‌بدیل بود.

به همین دلیل هم طالبان، تلویزیونی طلوع و شبکه یک را جزء اهداف نظامی خود اعلام کردند؛ اما واقعیت این است که رسانه‌ها در این 14سال از اهداف عملیات نظامی طالبان بوده است. این تهدید هم موضوع تازه‌ای نیست. روزنامه‌نگاران در افغانستان چوب دار را دائماً مقابل چشمان خود می‌بینند. این همه تلفات طی این سال‌ها از روزنامه‌نگاران گواه این مدعاست.

فارس: دولت چقدر در پرداخت یارانه کاغذ به روزنامه‌ها کمک می‌کند؟

شجاعی: مبنای دولت در افغانستان بازار آزاد است. به همین دلیل، دولت افغانستان همه چیز را به حال خود رها کرده که از آن جمله فرهنگ، هنر و رسانه‌ها است.

در همه کشورهای جهان حتی در کشورهایی که مبنای اقتصادشان بازار آزاد است شرایط اینگونه است ولی متاسفانه کشورهای جهان سوم بازار آزاد را از آن‌ها یاد گرفته‌اند و همان‌ها هم بازار آزاد را در کشورهای جهان سوم و فقیر تشویق می‌کنند؛ حتی همان کشورها نیز از فرهنگ و رسانه‌ها حمایت مالی می‌کنند؛ اما در افغانستان هیچ حمایت دولتی از رسانه‌های غیردولتی و آزاد انجام نمی‌گیرد.

این رسانه‌ها یا از طرف صاحب‌امتیازشان که معمولاً فرماندهان جهادی یا تاجران ملی است کمک می‌‌شوند و یا از بیرون از مرزها. البته برخی از رسانه‌ها هم در حد بسیار کم به حمایت مردمی و چاپ اعلانات و آگهی متکی هستند.

فارس: آیا کارمندان خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های افغانستان از تسهیلاتی چون بیمه عمر برخوردارند؟

شجاعی: خیر؛ این کارمندان و روزنامه‌نگاران تنها از جانب خداوند بیمه هستند و بس. وزارت اطلاعات و فرهنگ که متصدی امور فرهنگی کشور است اصلاً به فکر چنین برنامه‌هایی نبوده و نیست. فساد همگانی که در دولت، در این وزارت نیز ساری و جاری است. این وزارت نامش اطلاعات و فرهنگ است؛ اما ماهیت فرهنگی و هنری آن هنوز در عمل تثبیت نشده است.

فارس: تیراژ سالانه روزنامه‌ها در دوران وحدت ملی و مقایسه آن با دوران کرزی؟

شجاعی: تیراژ روزنامه‌ها در دولت وحدت ملی قطعاً بهبود نیافته است؛ دولت وحدت ملی هیچ توجهی به رسانه‌ها نکرده است. از آن‌جا که در دوره دولت وحدت ملی وضعیت امنیتی و وضعیت اقتصادی، فقر و بیکاری بدتر شده است می‌توان گفت وضع روزنامه‌ها بهتر نشده که بدتر شده است.

به عنوان مثال در این اواخر روزنامه عصرنو در مزارشریف تعدادی از مشتریان خود را به دلیل فقر و بیکاری مردم از دست داده است. بسیاری از مغازه‌داران در برخی از روزها قسم می‌خورند که اصلاً مشتری نداشته‌اند. آن‌ها نه دیگر پولی برای خواندن روزنامه دارند و نه حوصله آن را دارند.

رسانه‌ها و روزنامه‌ها با بخش‌های دیگر جامعه خصوصاً با اقتصاد و معیشت مردم ارتباط تنگاتنگ دارد. در این یک سال حکومت وحدت ملی یا به گفته مردم حکومت 2 سره، زندگی مردم سراشیبی سقوط را سیر کرده است. پس می‌توان گفت وضعیت رسانه‌ها و روزنامه‌ها در حکومت وحدت ملی بدتر شده است.

فارس: مردم افغانستان تا چه اندازه خبرهای رسانه‌های ایرانی را پیگیری می‌کنند؟

شجاعی: متاسفانه رسانه‌های ایران برای انعکاس حوادث سیاسی و امنیتی افغانستان فعالیت جدی نداشته‌اند. رادیو دری رسانه‌ قدیمی ایرانی است که در گذشته و در دوره جهاد که مردم جز رادیو به رسانه‌‌ دیگری دسترسی نداشتند، شنونده زیادی داشت، اما در سال‌های اخیر و با فراگیر شدن رسانه‌های تصویری، علاقه‌مندانش را از دست داده است.

کارکرد شبکه‌های تلویزیون‌ ایران درباره مسایل جاری افغانستان بسیار اندک است. مثلاً جنگ اخیر در افغانستان، سقوط «قندوز» و انتقال جغرافیای جنگ به شمال در رسانه‌های تصویری ایرانی تقریباً هیچ انعکاسی نداشت.

تلویزیون ایران از جنگ قندوز تنها به نشر خبر بمباران بیمارستان «پزشکان بدون مرز» بسنده کرده است. چون یک نقطه منفی برای آمریکایی‌ها بوده است؛ اما از آن‌همه جنایت‌های گروه‌های تروریستی در حق مردم و شهروندان قندوز و یا در ولایات دیگر مانند سرپل، فاریاب، بغلان، زابل، هلمند، ننگرهار و ... خبری منتشر نکرد. این در حالی است که از حماسه‌آفرینی‌های نیروهای امنیتی افغانستان و مردم مسلمان این کشور چیزی در رسانه‌های تصویری ایران دیده نشده است.

البته در این میان برخی رسانه‌ها و خبرگزاری‌های مانند خبرگزاری فارس و خبرگزاری تسنیم فعالیت مثبتی داشتند لذا باید آنها را ویژه‌تر دید.

فارس: در احکام اسلام سنگسار وجود دارد و اخیراً هم سنگسار «فرخنده» و «رخشانه» سر و صدای زیادی ایجاد کرده است و رسانه‌های غربی به شدت به این موضوع پرداخته‌اند. به نظر شما چرا غرب به دنبال نشان دادن چهره‌ای خشن و تند از اسلام است؟

شجاعی: غرب و ایالات متحده آمریکا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در یکه‌تازی و مدیریت جهان تنها رقیب خود را جهان اسلام و کشورهای اسلامی می‌دیدند.

تئوریسین‌های غربی هم به سیاست‌مداران این کشورها اخطار داده و گفته بودند که رقیب غرب به جای شوروی، جهان اسلام است. از یک طرف این پیش‌بینی آنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) تبدیل به واقعیت نیز شده بود و از طرف دیگر رشد و گسترش روزافزون اسلام خصوصاً در جوامع غربی که تشنه معنویت اسلام بودند زنگ خطر را برای غرب به صدا درآورده بود.

جهان غرب مصمم به مبارزه با اسلام شد. این مبارزه در آغاز به صورت مستقیم و نظامی انجام گرفت و حضور نظامی در عراق و افغانستان از این نوع ارزیابی می‌شود؛ اما دراین نوع مبارزه غرب نه تنها کامیاب نبود بلکه پس از تحمل تلفات و خسارات فراوان با شکست مواجه شد.

این بار شکل مبارزه را تغییر داد؛ ایجاد گروه‌های افراطی و هراس افکن و متعصب مانند القاعده، طالبان، داعش و مانند آن‌ها در جهان اسلام نوع دیگری از مبارزه غرب با اسلام است.

این گروه‌ها هم می‌توانند کشورها و امت‌های مسلمان را به خودشان مصروف کنند، هم بذر کینه و دشمنی را در میان مسلمانان بپاشند که بعدها نتیجه بدهد، هم کشورهای اسلامی را ویران و جنگ‌زده و مصیبت‌زده نمایند و از همه مهم‌تر این گروه‌ها اسلام را وارونه و به دلخواه غربی‌ها نشان می‌دهند؛ چنان‌که‌ این دین خردگرا، به دین عقل گریز و حتی عقل ستیز تغییر ماهیت بدهد.

طالبان نیز که اخیراً دختری به نام «رخشانه» را در «غور» سنگسار کردند از همین گروه‌هایی هستند که مورد حمایت غربی‌ها است. غربی‌ها از یک‌طرف این گروه‌ها را حمایت می‌کنند و از طرف دیگر رفتار غیرانسانی و حشیانه‌ی آنان را به نام اسلام در بوق و کرنا و رسانه‌های خودشان تبلیغ می‌کنند. این همان واقعیتی است که امروز ما در کشورهای اسلامی شاهدیم.

سنگسار رخشانه از سوی چند متعصب طالبان یا کشتن ظالمانه «فرخنده» توسط عده‌ای جاهل و ظالم، به معنای اجرای احکام اسلامی نبوده بلکه تخلیه عقده‌های روانی تعدادی انسان‌نمای جاهل ستمگر بوده است. این نوع احکام هیچ ربطی به اسلام ندارد. اجرای این نوع احکام، همان آبی است که گروه‌های تروریستی به آسیاب دشمنان اسلام می‌ریزند.

انتهای پیام/


ویدیو مرتبط :
مشاهده تلویزیون و رادیو ایران در برنامه ی اندرویدی