سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



شرق نوشت: یک کوبایی‌تبار با استراتژی آمریکایی


شرق نوشت: یک کوبایی‌تبار با استراتژی آمریکاییشرق/ متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.

«تد کروز» سیاست‌مدار آمریکایی و سناتور ایالات متحده از ایالت «تگزاس» است. کروز در «هیوستون» در مقطع ابتدایی و متوسطه تحصیل کرده و در سال ۱۹۹۲ از دانشگاه «پرینستون»، و سپس در ۱۹۹۵ از دانشکده حقوق «هاروارد» فارغ‌التحصیل شده است. بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳، او دستیار قائم‌مقام دادستان کل ایالات متحده در وزارت دادگستری و مشاور سیاست داخلی «جورج دابلیو بوش» رئیس‌جمهوری ایالات متحده در کمپین سال ۲۰۰۰ میلادی بود.
کروز همچنین نامزد حزب جمهوری‌خواه برای جانشینی کرسی دیگر سناتور جمهوری‌خواه «کی بیلی هاچیسن» بود. در ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۲ او در انتخابات مقدماتی حزبی، معاون فرماندار «دیوید دوهرست» را ۵۷ به ٤٣ و در انتخابات اصلی کروز نماینده سابق مجلس ایالت، «پال سدلر» را ۵۶ به ٤١ درصد شکست داد. او نخستین هیسپنیک آمریکایی برگزیده‌شده به عنوان سناتور از تگزاس و یکی از سه سناتور کوبایی‌تبار است.
سناتور کروز رسما در ۲۳ مارس ۲۰۱۵، کاندیداتوری خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ ایالات متحده اعلام کرد. او بیشتر در میان محافظه‌کاران اجتماعی هوادار دارد و همواره با جنبش «تی‌پارتی» شناخته می‌شود و در دوره نخست انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری، او نخستین هیسپنیکی شد که انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری «آیووا» را برد.
کروز به‌شدت مخالف سقط‌جنین است و «تنها وقتی اجازه چنین کاری را می‌دهد که حاملگی جان مادر را به خطر بیندازد». او معتقد است ازدواج باید از نظر قانونی «بین یک مرد و یک زن تعریف شود»؛ اما معتقد است که قانونی‌بودن ازدواج همجنس‌گرایان باید به ایالات واگذار شود تا درباره آن تصمیم‌گیری کنند. در سیاست داخلی، کروز هوادار انتخاب مدرسه است و با استانداردهای آموزشی «کامن کر» مخالف است. او همچنین مخالف سرسخت لایحه حفاظت از بیمار و مراقبت مقرون‌به‌صرفه (یا اوباماکر) است. او از طرح‌های قانونی‌ای حمایت کرده که این قانون اصلاح مراقبت بهداشتی را ملغی می‌کند؛ به علاوه کروز از حامیان حق نگهداری و حمل سلاح است؛ او در سال ۲۰۱۳ به همراه سناتورهای دیگر در بیانیه‌ای تهدید کرد در تصویب هر قانونی که دربرگیرنده کنترل اسلحه باشد، اخلال ایجاد می‌کند. کروز در مسائل مهاجرتی در جریان بحران مرزی ۲۰۱۴ موضعی سرسخت اتخاذ کرد و از مخالفان اصلاح جامع مهاجرتی است.
در سیاست خارجی، کروز خود را جایی بین انزواگرایی «رند پال» و مداخله‌گرایی فعال «جان مک‌کین» توصیف می‌کند. کروز از مخالفان سرسخت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در نتیجه مذاکره گروه ١+٥ با ایران به دست آمده است و آن را «فاجعه‌بار» و «مخرب» می‌داند. او همچنین ازجمله مخالفان نزدیکی آمریکا به کوباست. در سال ۲۰۱۳، کروز درباره سیاست خارجی واشنگتن گفت که آمریکا هیچ نصیبی از جنگیدن در جنگ داخلی سوریه نمی‌برد و اینکه نیروهای آمریکا نباید به عنوان نیروی هوایی القاعده عمل کنند.
در سال ۲۰۱۴، کروز از سیاست‌های دولت «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری آمریکا، انتقاد کرد و گفت: «تیم سیاست خارجی رئیس‌جمهوری، تهدید داعش را کاملا نادیده گرفت و در تلاش برای کمک به شورشیان سوری است که در کنار داعش می‌جنگند»؛ او داعش را «چهره شر» می‌خواند؛ به‌طورکل، تد کروز از منتقدان سرسخت دولت اوباما و متحدانش به شمار می‌آید و از مدت‌ها قبل تیغ بُرنده انتقاد خود را به‌سوی نامزدهای احتمالی انتخابات از حزب «دموکرات» ازجمله «هیلاری کلینتون» نشانه رفته و او را تبلور فساد در واشنگتن می‌داند. در کنار تمامی این مخالفت‌ها، او از سیاست‌های رقبای درون‌حزبی‌اش نیز دل خوشی ندارد.
تد کروز برای پیروزی در انتخابات درون‌گروهی توانسته دل سخت اوانجلیکاها و رهبران تندروی مسیحی را نرم کند. او در هفته اول ژانویه با ٣٠٠ نفر از رهبران مسیحی در تگزاس دیدار کرد. دیدار حساسی که گفته می‌شود به کسب کمک‌های مالی هنگفتی منجر شد. در آمریکا یکی از رموز موفقیت هر نامزدی جذب کمک‌های مالی بیشتر است. اگر قرار باشد در آمریکا سرنخی از نامزد نهایی پیدا کنیم، چندین نشانه وجود دارد. یکی پیروزی نامزد مذکور در دو ایالت‌ «نیوهمپشایر» و «آیووا» و دیگری جذب کمک‌های مالی برای کمپین‌های تبلیغاتی. براین‌اساس دیدار اول ماه ژانویه با رهبران مسیحی اوانجلیکاها که نفوذ فراوانی هم در جنبش تی‌پارتی دارند، به کروز برای پیروزی در انتخابات درون‌حزبی ایالت آیووا کمک فراوانی کرد. شاید به‌همین‌دلیل است که با اوج‌گرفتن تد کروز در نظرسنجی‌ها، «دونالد ترامپ» رقیب اصلی درون‌حزبی او، احساس خطر کرده و رگ و ریشه کوبایی کروز را به مردم آمریکا، به‌ویژه جمهوری‌خواهان گوشزد ‌کند. او به مردم آمریکا گفت: «تاآنجایی‌که سواد من قد می‌دهد، اوانجلیکاهای زیادی از کوبا بیرون نمی‌آیند». او در آیووا با صدای بلند دومرتبه این جمله را گفت و در آخر نیز به همان شیوه تأکید کرد: «این موضوع را به‌خاطر بسپارید. حتما این موضوع را به‌خاطر بسپارید. در هنگام رأی‌دادن فراموش نکنید که قرار است چه کار بزرگی انجام دهید». اما برگ مذهب، یک عامل تأثیرگذار برای جمهوری‌خواهان به‌حساب می‌آید و تد کروز نشان داده که راه استفاده از این برگ برنده را بلد است و برای همین محبوبیت او در بین اعضای تی‌پارتی بیش از غول املاک و مستغلات ایالات ‌متحده است.
در آخرین مناظره پیش از انتخابات مقدماتی در ایالت نیوهمپشایر، مجادله تندوتیزی بین او و «مارکو ربیو» دیگر نامزد جمهوری‌خواه، درباره سیاست‌های آمریکا در قبال دیکتاتورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در گرفت. در جایی که روبیو از سیاست‌های آمریکا برای تغییر رژیم در عراق در سال ٢٠٠٣ میلادی و لیبی در سال ٢٠١١ حمایت می‌کرد، کروز بر این باور بود که باید دیکتاتورهای ضداسلام را به حال خود رها کرد. او گفت: «ما باید از تاریخ درس بگیریم. اگر «بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه را سرنگون کنیم نتیجه آن خواهد بود که «داعش» تمام سوریه را در دست می‌گیرد و این بدترین سناریو برای منافع امنیت ملی ماست و... به‌جای ادامه‌دادن مسیر دموکراسی «وودرو ویلسون» ما باید دشمنانمان را حذف کنیم و به‌جای ایجاد فضایی برای داعش که کشوری جدید را برای خود تأسیس کنند، ما باید این گروه تروریستی را حذف کنیم». این مجادله حتی زمانی که پای سیاست خارجی جمهوری‌خواهان به میان کشیده شد نیز پایان نیافت.
چنین سخنانی می‌تواند فرصت را در اختیار تندروهای جمهوری‌خواه قرار دهد تا اصالت حزب را با سیاست خارجی تغییر رژیم حفظ کنند اما نتایج نظرسنجی‌ها نشان داد همیشه این مورد نمی‌تواند صادق باشد. تد کروز همواره در سخنرانی‌های خود گفته است نخستین راهبرد او در سیاست خارجی به همین منوالی است که در مناظره به تشریح آن پرداخته است.
در حقیقت این برای نخستین‌بار نبود که کروز دیدگاهش را در مورد استراتژی «نخست آمریکا» مطرح می‌کرد؛ او در سخنرانی خود در دسامبر سال گذشته در بنیاد «هریتیچ»، برای نخستین‌بار از برنامه سیاست خارجی خود پرده برداشت؛ سخنرانی‌ای که تصویری کامل از استراتژی جهانی او ارائه می‌کرد. برخلاف سیاست داخلی، این‌طور به نظر می‌رسد که سیاست خارجی تد کروز برگرفته از اصل سنت است و تنها نشان می‌دهد که از تاریخ دردسرساز و پرحاشیه آمریکا نشئت گرفته است. پس می‌توان گفت که اینکه سخنان کروز بازتاب‌دهنده تفکرات «جین کرکپاتریک» است، اصلا تصادفی نیست؛ استاد دانشگاه «جرج‌تاون» در دهه ٧٠ میلادی که قبل از مرگ در انستیتوی پژوهشی آمریکایی «اینترپرایز»کار می‌کرد. جین کرکپاتریک در ابتدا یک دموکرات بود، اما سپس به حزب جمهوری‌خواه پیوست. او نخستین زن آمریکایی بود که به‌عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد منصوب شد و مدال آزادی را دریافت کرد. نوشته‌ها و کارهای کرکپاتریک در کانون تدوین سیاست‌های جنگ سرد قرار داشت. از جمله آثار کرکپاتریک کتاب «زن سیاسی» بود. جین کرکپاتریک می‌گفت که قرن بیستم، قرنی بوده است که ما شاهد ظهور و بروز خشونت‌هایی همچون جنگ‌های جهانی اول و دوم، ظهور هیتلر و مائو بوده‌ایم اما در قرن بیست‌ویکم شاهد برخورد تمدن‌ها خواهیم بود؛ زیرا جهان تحول یافته است و به طور خاص تمدن غربی با تحولاتی روبه‌رو بوده است.
در نگاه نخست، برداشتی که می‌توان از راهبرد سیاست خارجی تد کروز داشت، وفاداری او به جریان‌های اصلی سنت‌گراست اما باید گفت، او به مکتب کرکپاتریک نیز وفادار است و سیاست خارجی خود را با الهام از او پیگیری می‌کند. کرکپاتریک جزء هیأتی بود که در دهه ٧٠ مأمور شده بود راهکاری برای تضعیف اتحاد جماهیر شوروی پیدا کند. اما سمت‌های مهم او باعث نشده که تد کروز به کرکپاتریک علاقه‌مند شود. او در سال ١٩٧٩ یادداشتی با عنوان «دیکتاتوری و استانداردهای دوگانه» نوشت و از سیاست‌های «جیمی کارتر»، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، انتقاد کرد. او در این مقاله نوشته بود: «آمریکا به‌جای اینکه به این فکر کند که چه‌چیزی خوب است و چه‌چیزی بد، باید سیاست خارجی خود را روی متحدان قابل‌اتکا استوار کند. روی سخن او به کارتر بازمی‌گشت و از کارتر خواسته بود تا از شاه ایران و «آناستاسیو سوموزا گارسیا» از نیکاراگوئه بیشتر حمایت کند، زیرا این دو با وجود دیکتاتوربودنشان، متحد قابل‌اتکایی برای ایالات‌متحده به حساب می‌آمدند».
کرکپاتریک که اساسا یک تئوریسین ضدکمونیسم به حساب می‌آمد بر این باور بود که دیکتاتوری‌هایی مانند گارسیا در آمریکای‌ لاتین و مرکزی مانع نفوذ کمونیسم پشت مرزهای آمریکا خواهد شد. بنابراین سه دلیل وجود دارد که تد کروز دنباله‌رو کرکپاتریک است: نخست اینکه او متنفذترین مشاور سیاست خارجی «رونالد ریگان»، رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا، به حساب می‌آید و حامی دیکتاتورهای ضدکمونیسم آمریکای‌لاتین بوده است؛ دوره‌ای که جمهوری‌خواهان آمریکایی هنوز به آن افتخار می‌کنند. دوم اینکه او منتقد جیمی کارتر دموکرات بوده است و همواره «باراک اوباما»، نخستین رئیس‌جمهور رنگین‌پوست آمریکا را در سیاست خارجی با کارتر مقایسه می‌کند. پس از این طریق او می‌تواند خود را منتقد سیاست خارجی باراک اوباما نشان دهد. سوم اینکه، تد کروز اعتقاد دارد کرکپاتریک یک واقع‌گراست و او بود که توانست در بحبوحه جنگ سرد آمریکا را از مهلکه خطرهای گوناگونی که بر سر راهش بود، دور کند. پس کروز به‌دنبال ارائه چنین تصویری از خود است: «من باسواد هستم، وارث سرسخت رونالد ریگان و جهان را از این زاویه می‌بینم».
کروز، رونالد ریگان نیست
اما بسیاری بر این باورند که کروز مقاله دیکتاتوری و استانداردهای دوگانه کرکپاتریک را به‌درستی متوجه نشده است. اگر با دقت سیاست‌های او را دنبال کنید، متوجه می‌شوید که استراتژی کروز در خاورمیانه بسیار شبیه باراک اوباماست. برای رسیدن به این نتیجه فقط کافی است که نگاهی به سخنرانی‌های او بیندازیم. برخلاف آنکه تد کروز می‌گوید، «نقش آمریکا در صحنه جهانی در حال فروکش‌کردن است» یا تحت دولت اوباما «به طور فزاینده واشنگتن درگیر مسائل بی‌ربط می‌شود و بنابراین ایالات متحده به‌جای شکست داعش باید درگیر سیاست بمب اینجا و موشک آنجا شود»؛ در عرصه حقیقی، او هیچ برنامه خشن‌تری برای نابودی داعش ندارد.
طرح کروز برای شکست داعش چندان با استراتژی دولت اوباما یعنی همان استفاده از حملات هوایی علیه این گروه تروریستی فرق نمی‌کند؛ سیاستی که همچنان ادامه دارد. بنابراین می‌توان گفت که کروز در حالی سیاست‌های روبیو را به چالش می‌کشد که خودش برنامه عملی قاطعی در سر ندارد. او می‌گوید: «ما باید از ارتش اردن و مصر نیز استفاده کنیم و هرآنچه که لازم است برای شکست داعش انجام دهیم». اما دقیقا پس از این سخنان، حمله زمینی را نفی می‌کند. با چنین رویکردی می‌توان گفت که اگر کروز بخواهد سیاستی مابین سیاست روبیو و «راند پال» را در میان جمهوری‌خواهان ارائه کند؛ باید دکترین منسجم‌تری را به نمایش بگذارد. اینجاست که مشخص می‌شود دکترین سیاست خارجی کروز عمیق‌تر و پراشتباه‌تر از دیگران است. همچنین اشتباه است که بگویم استراتژی کروز با سیاست‌های اوباما متفاوت است. کروز می‌گوید: «چالش‌‌ها در زمان خود برای رونالد ریگان و جین کرکپاتریک وحشت‌آفرین بودند: اول و در درجه نخست، تهدید اتحاد جماهیر شوروی بود؛ تهدیدی که تمامی آمریکایی‌ها احساس می‌کردند. این تهدید از طرف تقریبا تمامی روزنامه‌های رسمی، دانشگاهیان و اهالی رسانه مطرح می‌شد اما با تمرکز، عزم و اراده جدی و اعتقاد راسخ در میان ملت استثنایی ما، رئیس‌جمهور ریگان، پیروز جنگ سرد بود. امروز نیز دوباره با چالش زمان خود روبه‌رو هستیم؛ هم در خانه و هم در خارج از مرزها. ما دوباره با دشمن متجاوزی مواجهیم که تنها هدفش چیزی نیست جز نابودی زندگی روزمره تمامی ما و بار دیگر تمامی شهروندان ما در وحشت هستند که نتوانیم دشمن را شکست دهیم». او ادامه می‌دهد که اما آمریکایی‌ها تنها به لحظه‌ای از آگاهی و روشنی نیازمندند؛ دشمن ما «اسلام افراطی» است و باید این دشمن می‌تواند و شکست بخورد.
در حقیقت این همان مسئله‌ای است که هم منتقدان کروز و هم حامیان اوباما بر سر آن متفق‌القولند: اوباما اولویت سیاست خارجی خود را مسئله تروریسم افراطی می‌داند، اما سرمایه سیاسی و منابع سیاست خارجی خود را بر اولویت‌های دیگرش متمرکز کرده است؛ بازسازی اقتصاد آمریکا، ایجاد توازن در حاشیه آسیاپاسیفیک، تقویت معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (از جمله توافق هسته‌ای با ایران) و تضمین همکاری چندجانبه برای اجرای توافق تاریخی تغییرات اقلیمی پاریس.
سیاست اوباما در خاورمیانه آشفته است؛ منتقدان می‌توانند و باید از اوباما در این زمینه انتقاد کنند اما نباید انکار کنند که این استراتژی یکپارچه است؛ همین انتقادی که به سیاست‌های کروز هم وارد می‌شود. او نیز در حقیقت بر این باور است که تهدید تروریسم افراطی با تهدید شوروی در زمان جنگ سرد برابر است. این باور درست باشد یا نباشد، این پرسش مطرح می‌شود که اگر ما وعده‌های کروز را بپذیریم، راه‌حل او برای دربرگیری و حذف این تهدید چیست؟ و او در پاسخ خواهد گفت واژه «اسلام افراطی» با کنترل سخت‌تر مسئله مهاجرت، بمب کمتر و حمایت همه‌جانبه از «ژنرال عبدالفتاح السیسی»، رئیس‌جمهوری مصر که اکنون بسیار تضعیف شده گره خورده است.
پس به زبان ساده باید گفت که سیاست خاورمیانه دولت اوباما با این تفکر تلفیق شده که منابع و توجه آمریکا بهتر است بر مسائل دیگری متمرکز شود. کروز معتقد است که تروریسم افراطی بزرگ‌ترین تهدید علیه ایالات متحده آمریکاست، اما تاکنون چیزی به زبان نیاورده است که از آرزو‌های اوباما فراتر باشد.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید

منبع: شرق


ویدیو مرتبط :
آشتی کشتی های آمریکایی و کوبایی پس از نیم قرن!!!