سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
کسی که اقتصاد مقاومتی را درک نکند انقلاب را نفهمیده/ حرفزدن و عملنکردن ریشه در نفاق دارد/ مردم چک سفیدامضا ندادهاند
عماد افروغ تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به موضوع انتخاب شعار سال و ضرورتهای آن گفت: در ضرورت سیاست و برنامه کلان هیچ تردیدی نیست، اما به نظر میرسد ما هنوز نقطه تعادل خود را نیافتهایم. احتمالاً در برابر عملگرایی افراطی سالهایی که آن هم یک ضرورت زمانی و مکانی بوده ما گرفتار سندگرایی افراطی، آن هم از نوع فرمالیستی آن و بیتوجهی به عمل شده باشیم. به نظر میرسد این توجه به افراط کشیده شده است و ما را از اقدام عملی بازداشته، بهگونهای که امروز حرف، ولو حرف خوب برای عدهای دارای کارکرد شده است.
وی افزود: عدهای عادت کردهاند که فقط حرف بزنند و بابت این حرف زدنشان امتیازاتی دریافت کنند. بهخلاف سالهای اول انقلاب که بیشتر عمل مورد توجه بود و کمتر به تدوین و تنظیم برنامه پرداخته میشد امروزه به نقطه مقابل آن دوران رسیدهایم؛ اینکه فقط سیاستگذاری کنیم، برنامه بنویسیم و منشور منتشر کنیم، حرف بزنیم و از وجه عملی آنها غافل شویم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: البته این غفلت از عمل که به فقدان یک فلسفه و نظریه روشن درباره عمل برمیگردد و بنده بر آن تأکید ویژه دارم، خود 2 جنبه دارد، یکی اینکه در سرشت و جوهره نظریه پردازیها، سیاستگذاریها و برنامهریزیهایمان اساساً جایی برای عمل و خاستگاه، ویژگیها و ملزومات آن در نظر گرفته نمیشود، دیگر آن که وقتی برنامهای تدوین میشود به عمل و اقدامات عملی آن بیتوجهی صورت میگیرد. شاید علت اینکه به عمل توجه نمیشود این باشد که در خمیرمایه برنامهها وجه عملی لحاظ نشده است و این یک بحث بسیار ظریفی است، یعنی برنامهای که انتزاعی نوشته میشود توقعی برای اجرای آن نباید داشت. برنامهای که در نگارشش به زیست جهان، نیازهای واقعی، توانمندیهای بالقوه و بالفعل مردم و مشارکتهای مردمی توجه نمیکند مسلم است که به عمل نخواهد رسید و یا ابتر و ناکام خواهد ماند.
افروغ گفت: کشور در این زمینه مشکل مضاعفی دارد چرا که در برنامهها به زیست جهان و اقدام عملی بیتوجه هستیم و حتی با فرض این که در این برنامهها نیز به این موارد توجه شده است، که نشده است، هیچ اقدام عملی برای تحقق این برنامهها لحاظ نمیشود و این یک مشکل نظری و عملی است. یعنی هم در تدوین برنامهها به عمل توجه نمیشود که مشکل نظری آن را رقم میزند و هم بعد از تدوین یک برنامه ایدهآل به دلالتها و اقدامات عملی کمتوجهی صورت میگیرد که مشکل عملی آن را برملا میسازد، بهعبارت دیگر ما با مشکل رابطه نظر و عمل در عمل مواجهیم.
وی در بخش دیگری از گفتوگویش با خبرگزاری تسنیم، با بیان این که این مشکل به ساختار علمی و نظری و به دانشگاهها، حوزههای علمیه و بیتوجهی به سازوکار اجرایی و عملیاتی برمیگردد، اظهار داشت: مسئله اقتصاد حیاتیتر از گفتگوهای ژورنالیستی و یا شبیه به آن است، مثالی در این زمینه میزنم؛ قبل از این که سیاستهای برنامه ششم تدوین شود در جایی از بنده دعوت شد که نظر بدهم؛ یک سری مسائلی پیش آمد من گفتم "بروید بهسمت شفافسازی نظام مالیاتی و حذف یارانهها برای اقشار بهرهمند"، گفتند "نمیتوانیم، داده لازم در اختیار نداریم"، گفتم "کاری کنید که مسئولان دروغ نگویند"، گفتند "نمیتوانیم"، همان جا واکنشی نشان دادم و دیگر در آن جلسات شرکت نکردم.
وی گفت: «متأسفانه برخی در این مملکت عادت کردهاند که تنها حرف بزنند و حرف برایشان نان و نوا و منزلت و قدرت داشته باشد و این مسئله ریشه در تظاهر و ریا دارد که توان جولان فوقالعادهای دارد. بهنظر بنده بیتوجهی به عمل یک مسئله جدی است که نهتنها مقام معظم رهبری بلکه خیلیها زودتر از ایشان هم این مسئله را مطرح کردند اما آنقدر این مسئله حاد شد که ایشان مصالح معمول را کنار گذاشتند و مدام بر مسئله عمل تأکید میکنند».
وی با بیان این مطلب "باید با مسئله عمل بهصورت تئوریک برخورد کنیم"، گفت: مسئله اقدام و عمل بسیار ریشهای است، مسئلهای است که سالها از کشور رخت بربسته است. در این میان عدهای فقط کارشان حرف زدن و نان خوردن است و باید این روش را بسوزانیم؛ چرا وضع اینگونه شده است؟ این معضل ریشه در نفاق دارد، ریشه در تظاهر دارد، ریشه در مصلحتاندیشیهای کاذب دارد، بهعبارت دیگر، معیار عملی برای ارزیابی مسئولان جای خود را به حرف داده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: عدهای در این سالها بدون آنکه پشتوانه نظری و عملی ارزشهای انقلاب اسلامی از جمله اصل ولایت فقیه را بهمثابه اصل رهاییبخشی تحکیم کنند متأسفانه تنها به نام این ارزشها و این اصل نان خوردند و هر نقد سازنده و بجایی را با انگ ضدیت با ارزشها و ولایت فقیه مخدوش کردند و تصویری اسارتبخش از این اصل مترقی به دست دادند. به اسم ولایت فقیه و پشت سنگر ولایت فقیه تنها منافعشان را تأمین کردند، هم نان خوردند و هم بستر را برای مانور گفتمانها و سیاستهای بیگانه فراهم نمودند. با حرف صرف که نمیتوان از این ارزشها حفاظت کرد. اگر فقط حرف باشد نتیجه عکس میدهد، "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" میشود.
این استاد دانشگاه با بیان این که بحث اقتصاد مقاومتی با انقلاب اسلامی گره خورده است و یک رابطه ذاتی با آن دارد، افزود: اگر کسی این مسئله را درک نکند و توسعه درونزا را نفهمد، انقلاب را نفهمیده است. ما توقع داشتیم پس از انقلاب از اقتصاد نفتی خارج شویم، البته بماند که در خود اقتصاد مقاومتی هم هنوز بوی نفت به مشام میرسد و این جای نقد دارد اما بهمراتب مترقیتر از وضع جاری کشور است. ما در اوایل انقلاب حرف دیگری میزدیم، میگفتیم خودکفایی اقتصادی، استقلال سیاسی، استقلال فرهنگی و استقلال اقتصادی، اما حقیقتاً به این سمت حرکت نکردیم. در هیچ دورهای هم حرکت نکردیم و مربوط به این دولت و دولتهای گذشته نیست و متأسفانه هیچگاه یک اقتصاد مقاومتی درونزا نداشتهایم. میخواهم این را بگویم که اگر استقلال سیاسی ما به استقلال نسبی اقتصادی گره نخورد، قطعاً آن هم از بین خواهد رفت.
افروغ در تشریح دلایل شکل نگرفتن مطالبه و گفتمان اقتصاد مقاومتی در جامعه گفت: جالب است که ما تنها شاهد همنوایی در بحث هستیم، یعنی وقتی که مسئله اقتصاد مقاومتی مطرح شد، همه درباره آن صحبت کردند، همه وسط آمدند و سروصدا راه انداختند که این بهترین و خوبترین است، ولی معلوم نیست که چه تقسیم کاری صورت گرفته است. چهکسی ناظر بر اجرای این تقسیم کار است؟ چه نهادی باید نظارت کند و چه نهادی باید از بالا از مسئولیتهای قوای جمهوری اسلامی بازخواست کند؟ جای آن نهاد خالی است، باید جایی باشد که بهمعنای واقعی ستاد فرماندهی باشد.
وی اضافه کرد: اگر سیاستهای کلی توسط مجمع تشخیص مصلحت تعیین میشود، نظارت کلی بهعهده کیست؟ این یک خلأ است. جایی که نظارت کلان را اعمال کند نداریم، در شورای نگهبان چنین مسئلهای تعریف نشده است، بنابراین ستاد فرماندهی تعیین تقسیم کار و اجرا و عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی را باید مشخص کرد، متأسفانه در همین حد است که عدهای میآیند حرف میزنند شعار میدهند، بیانیه میدهند و تمام، اما جای ستاد فرماندهی کجاست؟ تقسیم کار کجاست؟
این استاد دانشگاه در خصوص تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در دولت نیز گفت: این مسئله نیازمند جایگاهی بالاتر از رئیسجمهور است، مسئله فقط با قوه مجریه سروکار ندارد، به قوای مقننه و قضائیه هم برمیگردد.
افروغ ادامه داد: سؤال این است که اگر قوه مجریه به وظیفه خود عمل نکرد تکلیف چیست؟ آنوقت خود ستاد فرماندهی دولت بر عملکرد خود نظارت میکند؟ امیدواریم که این مسئله به عمل برسد، اما اگر دولت دچار عمل پارادوکسیکال شد تکلیف چیست؟ یعنی این که از یک طرف بحث اقتصاد مقاومتی را طرح کند و انشاءالله پیش ببرد، اما از طرف دیگر راه را برای سیاستها و رفتارهای مغایر با اقتصاد مقاومتی مهیا کند. این تعارضها را چهکسی باید ببیند، وظیفه کیست، چهکسی باید تذکر بدهد؟ بهنظر من باید یک نهاد بالادستی و فرماندهی وجود داشته باشد که اهل تعارف نباشد، این مسئله بسیار مهم است، نباید مماشات کند و باید جدی باشد و از همه مهمتر آلوده نباشد که اگر آلوده باشد و اهل مصلحت و حرف، کاری پیش نمیرود.
وی با بیان این مطلب که نهاد ناظر بر اجرای اقتصاد مقاومتی باید فراقوهای باشد، اظهار داشت: اینکه این نهاد چگونه و در کجا باشد نمیدانم و نمیتوانم اظهار نظر کنم، بهنظرم باید جدیتر با مسئله ستاد برخورد شود و افرادی هم در آن ستاد نباشند که یک سر داشته باشند و هزار سودا. قطعاً تشکیل یک ستاد فرماندهی و یک ستاد نظارت و کنترل لازم است تا بتواند گزارش تهیه کند و آن
ویدیو مرتبط :
اقتصاد مقاومتی در کلام رهبر معظم انقلاب