سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
تبدیل لیستهای کاغذی به مجازی شکل جدیدی از ارتباطات سیاسی را رقم زد
خبرگزاری فارس - گروه جامعه: اسماعیل قدیمی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات در یادداشتی که در اختیار این خبرگزاری قرار داده است، نقش رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی را در انتخابات هفتم اسفند بررسی کرده و با اشاره به شکلگیری ارتباطی نوین در شبکههای اجتماعی، از ایجاد ارتباطات سیاسی جدید در جامعه ایران سخن گفته است.
در این یادداشت میخوانیم:
ارتباط افراد و سازمانهای اجتماعی بدون اعتماد و مشارکت بیمعناست، زیرا عنصر اصلی هر ارتباطی درک شفاف مقصود و مساعی مشترک و تلاش متقابل انسانها و سازمانها برای نیل به اهداف است. در واقع، بدون ارتباط اعتمادآمیز، روابط انسانی دچار انواع آسیبهای اجتماعیشده و ارتباطجمعی، با واسطه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، این آسیبها را تشدید و شکاف طبقاتی و تعارضات جامعه را عمیق تر میکند.
نظام ارتباطی جامعه همزمان با توسعه سازمانی و نهادی جامعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متحول شده و به نوبه خود بر تحول آن نهادها و سازمانها تأثیر گذاشته و در این میان، ارتباطات سیاسی به دلیل نقش تعیین کنندهاش در عقلانیت کنش سیاسی، شکلگیری احزاب، عدالت و انسجام اجتماعی حائز اهمیت بسیار است. تأکید بر این اصل ارتباطی خالی از لطف نیست که اعتماد و مشارکت محور ارتباطات سازمانی، ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و هرگونه ارتباط دیگر است.
سیر تحول ارتباطات سیاسی در جوامع صنعتی
اگر به سیر تحول نظامهای ارتباطی و ارتباطات سیاسی جوامع پیشرفته توجه کنیم، متوجه میشویم که این نظامها به صورت طبیعی از ارتباط شفاهی به ارتباطات با واسطه وسایل ارتباطی متحول شدند و در این مسیر، به علت توسعه متوازن نهادی و کنترلها و نظارتهای حرفهای و دانشگاهی، به نظام چند حزبی تبدیل شده و توانستند «اعتماد و مشارکت» را به عنوان دو عنصر اساسی ارتباط را در سامانههای ارتباط جمعی خود به وجود آورند.
این نهادها به مرور زمان ارتباط جمعی را به عنوان یک نهاد پرقدرت پذیرفتند و استقلال حرفه ای نهاد ارتباط جمعی در این جوامع با توسعه متوازن شهری (نظام حقوق و تکالیف شهروندی)؛ اقتصادی (اقتصاد بازار و رقابتی)، سیاسی (شکل گیری احزاب و نهادهای مدنی)، فرهنگی (رشد هنر و انجمنهای هنری) و اجتماعی (نظام آموزش اجباری از ابتدایی تا آموزش عالی) همراه شد.
این ویژگی، باعث جلب اعتماد مردم به نهادها و سازمانهای دولتی و نهادهای مدنی و خصوصی و شکل گیری فضای عمومی و در نتیجه شکل گیری ارتباط جمعی حرفهای، حول مردمسالاری چند حزبی با اقتصاد بازار شد.
از سوی دیگر، در این کشورها همگان پذیرفتند که توسعه نظام ارتباطی جامعه و تبدیل شدنش به ارتباط جمعی حرفهای، مبتنی بر اعتماد و مشارکت جمعی امری گریز ناپذیر است، زیرا توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به توسعه جغرافیایی شهرها و از هم گسیختگی ساختار ارتباطی جماعتی انجامیده و پیشرفتهای فناوری ارتباطی و اطلاعاتی برای پر کردن فاصلههای جغرافیایی و فکری ناشی از تنوع شغلی و استقلال فردی و شغلی ضرورتی انکارناپذیر است.
سیر تحول ارتباطی و ارتباطات سیاسی در ایران
در ایران برخلاف جوامع صنعتی، رژیمهای استبدادی قاجار و پهلوی بدون زمینه سازیهای مدیریتی و فرهنگ سازی و اقتضائات نهادی، فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی را به کشور وارد کردند و به عنوان ابزار تبلیغاتی سطحی و غیرحرفهای به کاربردند و برای سایر استفادهها، هیچ سیاستگذاری و برنامهریزی عقلانی و آموزشی و فرهنگسازیهای ملازم با آن را نداشتند و میراثی دردسر آفرین را به جمهوری اسلامی تحویل دادند.
بیشترین انرژی این حکومتها مصروف جلوگیری از فرایندهای توسعه سیاسی و ارتباطات سیاسی مبتنی بر نظام چندحزبی بود.
از آنجا که طبع دیکتاتوری تنها به تبلیغات سیاسی ختم میشود این امر باعث شد تا نهادسازی برای ارتباط جمعی صورت نگیرد، سیر حرفهای شدن ارتباط جمعی در ایران میسر نشود و ارتباط جمعی، بدون وجود اعتماد و مشارکت و توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی واجتماعی ملازم با آن، به ابزاری برای تفرقه افکنی میان حکومت و مردم، رشد بی اعتمادی و توسعه نیافتگی انسانی تبدیل شود.
از سوی دیگر، نظام ارتباط جمعی غیرحرفهای در ایران به جای این که همچون کشورهای صنعتی به عنوان ابزاری برای مبارزات حزبی و کسب قدرت مشروع مورد استفاده قرار گیرد، به محملی برای جنگ قدرت تبدیل شد و از شکل گرفتن سامانههای نخبه تحلیلگر دانشگاهی و مراکز پژوهشی برای بهبود روندها جلوگیری کرد. این وضعیت به عدم شکل گیری ارتباطات سیاسی مبتنی بر نظام چندحزبی یاری رساند و نظام جناحی غیرحرفه ای و غیرحزبی را رونق بخشید و ایران همانند بسیاری از کشورهای توسعه نیافته نتوانست از این نهاد دنیای مدرن، به خوبی برای رشد و توسعه سیاسی و پیشرفتهای جامعه استفاده کند.
تعارض به جای تعامل
ملاحظه نحوه استفاده از وسایل ارتباط جمعی در ایران نشان دهنده بهره گیری غیرحرفهای از این وسایل در عرصه سیاسی و ارتباطاتسیاسی است. در تنازعات غیرحرفهای، جناحها، رسانههای همگانی را برای تخریب شخصیتی سیاستمداران به کار میگیرند و به جای نقد مواضع، سیاستها، برنامهها و استفاده از آمار و ارقام و بررسی عملکردها به منظور راهنمایی مردم به سوی انتخاب درست، این ابزارها را به میدانی برای فعالیتهای غیراخلاقی تبدیل میکنند. درحالی که ارتباطات سیاسی، بخشی از حوزه عمومی است که باید مردم را به خردورزی و تصمیمگیریهای عقلانی سوق دهد.
ارتباط جمعی باید براساس اعتماد همگانی، منافع عمومی، تنویر افکار عمومی، سیاستهای همگانی مبتنی بر اجماع شکل بگیرد، در غیر این صورت، ملت و دولت هر دو خسارت نهادینه و حرفهای نشدن آن را خواهند پرداخت. افزون بر این، در عرصه ارتباط جمعی غیرحرفهای، سانسور و فیلترینگ همواره سایهاش را بر سر مبادلات پیام افکنده و این امر از یک سو، به بی اعتمادی بیشتر مردم و دولت نسبت به یکدیگر و میان دولتمردان و اقشار مختلف اجتماعی از سوی دیگر، میانجامد.
رسانههای نوین و ارتباطات سیاسی در ایران
ورود رسانههای نوین با واسطه اینترنت و اقبال گسترده مردم به این وسایل، تعجب انگیز نیست! این وسایل، محیطی ارتباطی و اجتماعی را ایجاد میکنند که میتواند باعث اعتماد و مشارکت مردم نسبت به یکدیگر شود؛ زیرا رسانههای جدید تعاملی اند و مردم در این فضای رسانهای، خود به تولیدکنندگان پیام تبدیل شده و در آنها خواستههایشان را تعقیب میکنند.
در این میدان جدید، کاربران، تولیدکننده، تفسیرکننده و سیاستگذارند. از فیلترینگ میگریزند، در حلقه معتمدان به ردوبدل کردن پیامهایی میپردازند که از نیاز و باورشان برآمده است. برخلاف این نظر که مردم در این فضا به انحراف کشیده میشوند، مردم در این فضا به تجربه استفاده درست میپردازند و نهادهای حکومتی باید به آنها کمک کنند تا استفاده حرفهای از این ابزارها را بیاموزند.
ناهنجاریها و راه حل کاهش آنها
بروز ناهنجاری در عرصه مجازی را نباید به همه کاربران تعمیم داد. ناهنجاری محصول کاستیهای شخصیتی و تربیتی و گاه سختگیریهای افراطی است. غالب کاربران به مرور زمان از این ابزارها استفاده درست خواهند کرد. البته وجود سامانههای حرفهای آموزشی در همه سطوح نظام آموزش رسمی و غیررسمی میتواند به عقلانیت کاربری این ابزارها کمک کند.
مقابله با ناهنجاریها نیازمند ارتقای سامانههای نظارتی و معرفی مجرمان اینترنتی به مبادی قانونی برای مجازات و اصلاح است. اقتضای دیگر این رسانههای تعاملی تدوین مجموعه قوانین متناسب با این فضا به منظور امن شدن آن برای کاربردهای صحیح است.
نکته اساسی در این رسانهها این است که مردم در فضای رسانههای نوین احساس آزادی کرده و به اعتماد گم شده ارتباط، حیات دوباره میبخشند. آنان با ایجاد این فضا، از تلویزیون و روزنامههای غیرحرفه ای فاصله می گیرند و خطر تفرقه اجتماعی را به جان میخرند!
ارتباطات سیاسی شبکه ای در انتخابات 1394
سیر تحولات سیاسی دهههای اخیر ایران نشانگر این است که عموم مردم کم و بیش ضعفهای نهادی ارتباط جمعی در ایران را با خلاقیتها و هوشمندیهای ذاتی خود بر طرف میکنند. رسانههای جمعی غیرحرفهای شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات در ایران کماکان نسبت به انتظارات و نیازهای عموم مردم بی توجهند و اقتضائات دوران جدید و تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور را کمتر مورد ملاحظه قرار می دهند.
این امر باعث فاصله گرفتن مردم از این رسانه ها می شود. در غیاب کنش های حرفه ای و حزبی، جناح بندی فکری برای بسیاری از این رسانه ها اولویت دارد و به محض این که فضاهای احساسی ناشی از انتخابات فروکش میکند، آنها به دنیای انتزاعی خود که مهم ترین وجهش نادیده گرفتن انتظارات و نیازهای عمومی مردم است، بازمی گردند.
مردم اما در انتخابات 1394 به میدان رقابت جناحهای سیاسی وارد شدند و از تلگرام برای داد و ستد ایدهها و باورهایشان درخصوص کاندیداها و جناحها استفاده کردند. تهیه و مبادله لیست اسامی کاندیداهای مورد علاقه و یا منتخب، حتی در حوزههای رأی گیری به جای لیست کاغذی شکل جدیدی از ارتباطات سیاسی در ایران است.
استفاده از تفسیر صاحبنظران، جوک سیاسی، نقد یکدیگر و تلاش برای ترغیب افراد بی علاقه به شرکت در انتخابات، موارد دیگر استفاده از این رسانه برای شکل دادن به ارتباطات سیاسی شبکهای از سوی مردم بود.
ملاحظه جریان مبادله اطلاعات 200 میلیون پیام روزانه در شبکههای مجازی به قول وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نشان میدهد که تنها 20 درصد ظرفیت پیام رسانها حاوی مباحث انتخاباتی بوده است. این امر گرایش مردم را برای کنش عقلانی در فضای مجازی به اثبات میرساند.
یک وجه جالب در بلوغ سیاسی مردم ایران برگزاری آرام انتخابات و پرهیز از درگیریهای جناحی در این دوره است. شعور سیاسی مردم نشانگر شایستگی آنها برای توسعه سیاسی و ارتقای کارکردهای ارتباطات سیاسی رسانههای جمعی در کشور است.
اکنون فرصت دیگری برای دولتمردان، نهادهای سیاستگذار و ناظر، مدیران رسانههای جمعی و تحلیلگران و پژوهشگران در کشور فراهم شده است تا به وظیفه آموزشی، نظارتی و اصلاح و بهبود روندهای کنونی در حوزه ارتباطات سیاسی بپردازند، این امر از آن رو به یک وظیفه مهم تبدیل شده است که مردم ایران بارها در طول تاریخ در توسعه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از دولتمردان و حکومتگران سبقت گرفتهاند.
انتهای پیام/
ویدیو مرتبط :
تصاویر جدیدی که وحشت صهیونیستها را رقم زد