سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
درگیری مذهبی برنامه عربستان برای جبران شکست های منطقه ای
آرمان/ متن پیش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
تقریبا همهچیز از تابستان سال جاری پس از توافق ایران با گروه 1+5 آغاز شد. در چند ماه گذشته عربستان به نحوی نارضایتی خود را از توافق هستهای ایران با اتحادیه اروپا و ایالات متحده، با رویکردهای نسنجیده و نابخردانهاش نشان داده است. قطع روابط دیپلماتیک با ایران و تحریک شورای همکاری خلیج فارس، فشار بر تعدادی از کشورهای آفریقایی جهت قطع روابط دیپلماتیک با تهران و تشکیل ائتلاف ضد ایرانی در منطقه نمونههای ناخوشایند و اوج خصومتورزی ریاض نسبت به تهران بود. برخی از تحلیلگران معتقدند که تشکیل ائتلاف ضد ایرانی در منطقه و دنبال کردن پروژه ایرانهراسی در خاورمیانه از سوی عربستان نه تنها پایدار نبوده بلکه عربستان در پیشبرد برنامه عجولانه و نسنجیدهاش شکست خورده و به بیحاصلی اقداماتش پی خواهد برد. همچنین در کنار این مساله برخی از تحلیلگران میگویند که ریاض نگران گسترش نفوذ ایران در منطقه و ترمیم روابط تهران با اتحادیه اروپا و اجرای برجام در ایران و آمریکا، مذاکرات صلح سوریه و خروج تروریسم از این کشور و بازگشت ثبات به آن است؛ به همین علت به دنبال همدست ساختن کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و برخی از کشورهای آفریقایی برای تشکیل ائتلاف ضد ایرانی در منطقه است. در ادامه گفتوگوی «آرمان» با علیرضا شیخ عطار سفیر سابق ایران در آلمان پیرامون تاریخچه اختلاف ایران و عربستان و آینده این روابط و تاثیر آن در منطقه را میخوانید:
با توجه به گسترش سطح اختلافات میان تهران و ریاض، علت و منشا این همه اختلاف و سردی روابط میان تهران و ریاض چیست؟
رویداد اخیر میان ایران و عربستان را نمیتوان جدا از مسائل دیگر مورد تحلیل قرار داد. از اینرو معتقدم مسائل اخیر را باید در چند مقوله تحلیل کرد. نخست اختلافات تاریخی ایران و عربستان؛ این دو کشور از گذشته تاکنون همواره در رقابت تاریخی با یکدیگر بوده که تاریخچه آن حتی به قبل از انقلاب -به عبارتی دوره حکومت پهلوی- بازمیگردد. از این روی اینجا میتوان به دو واقعه تاریخی اشاره کرد تا منشا این اختلاف دیرینه روشن شود. نخست همان زمانی که عربستان با تشکیل حکومت سعودی تحت پادشاهی ملک عبدالعزیز از حکومت عثمانی جدا شده بود برای تشکیل حکومت سعودی یک انگلیسی به نام کیند ویدوی که ظاهرا مسلمان شده بود به عنوان مشاور بسیار نزدیک عبدالعزیز در دستگاه حکومتی آل سعود ایفای نقش میکرد. در آن زمان وی به دستگاه سعودی توصیه کرده بود کافی نیست تنها یک کشور را از امپراتوری عثمانی جدا کرد بلکه عربستان با توجه به وجود اماکن مقدس مکه و مدینه باید یک بعد ایدئولوژیک به حکومت خود بدهد و در این صورت میتواند در جهان اسلام رهبری کند. در حقیقت بر اساس توصیههای وی بود که وهابیت و سلفیگری نقش بسیار عمدهای در سیاست عربستان پیدا کرد. گرچه این خاندان پیش از این نیز گرایشاتی به وهابیگری داشتند اما در حقیقت این توصیهها سبب شد که سیاست عربستان دو بال داشته باشد: این دو بال نخست بال خاندان سلطنتی و دیگر بال وهابیون متنفذ بود. واقعه دوم تاریخی ملاقاتی است که در دهه 1930 میان روزولت و عبدالعزیز در عرشه کشتی آمریکایی رخ داد و از همان زمان یک نوع ائتلاف و اتحاد استراتژیک بلندمدت میان آنها شکل گرفت، زیرا در آن زمان آمریکا تازه وارد عرصه تجارت جهانی نفت شده بود و تقریبا چند سال از زمان کشف منابع نفتی عربستان میگذشت. از این رو آمریکاییها تصمیم گرفته بودند با حضور مقتدرانه در عربستان و کاهش نفوذ انگلیس در نفت منطقه در عربستان به مفهوم عمیق در دستگاه حکومتی این کشور نفوذ کنند. بدینترتیب اتحادی میان این دو کشور رقم خورد. بدیهی است که در یک سوی این اتحاد آمریکا با صنعت و قدرت نظامی پیشرفته قرار داشت و در سوی دیگر عربستان با منابع نفتی بود. به همین علت از همان ابتدا کاملا روشن بود که سرنوشت این اتحاد چه خواهد شد. سرنوشت این اتحاد وابستگی عربستان به آمریکا بود که تا امروز نیز ادامه دارد. عربستان همواره از توجه آمریکا به ایران بهویژه پس از کودتای 28 مرداد ناراحت بود چرا که آمریکاییها در ارزیابی خود به این نتیجه رسیدند که موقعیت ژئوپلیتیک، فرهنگ ایران و نیروهای انسانی این کشور جهت همکاری بلندمدت نسبت به سعودیها بسیار متناسبتر است. به همین دلیل عربستان همواره از این مساله شکایت داشت. رژیم پهلوی نیز پیوسته عربستان را تحقیر میکرد.
علت اصلی و بهانه عربستان در تشدید اختلافات خود با ایران بر چه اساس است؟
علت ناراحتی عربستان این است که انقلاب اسلامی ایران در مقابل آنها ایستادگی میکند. انقلاب اسلامی همواره کوشیده با قدرت استدلال و اندیشه نقشی الهامبخش در جهان اسلام و منطقه ایفا کند، حتی اندیشههای انقلاب اسلامی بر آن است تا تمام جهان سوم را از زیر ظلم، ستم، استبداد و استعمار حاکمان منطقهای برهاند. لذا تبلور این اندیشهها برای عربستان تحملناپذیر است. آنها نمیتوانند این اندیشهها را تاب بیاورند، زیرا عربستان از زمانی که به شکل فعلی درآمده است و حاکمان آلسعود در آن به قدرت رسیدهاند سعی دارد اندیشههای وهابی را در جهان اسلام ترویج دهد و به نحوی رهبری این جریان را در کل کشورهای اسلامی برعهده گیرد. ولی ایران اسلامی و انقلاب برآمده از اندیشههای امام (ره) براساس اندیشههای والای شیعی و نیز شعارهای مترقی مانند مردمسالاری دینی ظهور و بروز کرد. در نتیجه این اندیشه برآمده از انقلاب اسلامی باعث شد آلسعود احساس کند رقیبی به مراتب قدرتمندتر از قبل در ایران روی کار آمده است و در عمل نیز در مقابل اندیشههای انقلاب در گذشته و در سالهای ابتدائی انقلاب ایستادگی کرد و در جنگ تحمیلی حمایت زیادی از صدام حسین انجام داد تا از این طریق بتواند در برابر ایران و قدرت و اندیشه بیداریجویانه انقلاب ایران ایستادگی کند.
ولی عربستان در طول 36 سال گذشته با ایران روابط کمتنشی داشته است.
بله. البته بعد از اینکه صدام مشکلات متعددی را به وجود آورد از جمله حمله به کویت، عربستان متوجه شد که صحنه معادلات خاورمیانه را به نحوی واگذار کرده است. لذا تلاش کرد به جای اعلام موضع تند علیه تهران به نوعی حداقل در ظاهر روابط خود را با تهران حفظ کند. این اتفاق در زمان حکمرانی عبدا... در عربستان و ریاست جمهوری آقای هاشمی به وقوع پیوست و برای چند سال نوعی مصالحه میان دو کشور به وجود آمد.
چرا با وجود اینکه عربستان متحد آمریکا است، اخیرا مشکلاتی مابین آنها و آمریکا بهوجود آمده است؟
بعد از وقایع یازدهم سپتامبر که مشخص شد از میان 18 نفری که این حادثه را به وجود آورده بودند 15 نفر آنها تبعه سعودی بودهاند، افکار عمومی دنیا و حتی ایالات متحده علیه عربستان موضعگیری خشنی انجام داد و باعث شد سعودیها منزوی و عصبی شوند. طرفه آنکه آلسعود به عبث میکوشید در این قضیه ایران را در روی دادن حادثه یازده سپتامبر متهم کند که موفق نشدند. بعد از این حادثه هرچند ظاهر روابط خود را با ایران حفظ کردند ولی اختلافات عمیقتری با ایران پیدا کردند و آمریکا نیز تحت تاثیر حادثه یازده سپتامبر نگاه قبلی را به عربستان ندارد.
عربستان تا چه اندازه توانسته به نیتهای خود در منطقه دست یابد؟
با فوت عبدا... و روی کار آمدن دستگاهی جدید در قاعدههای حکومتی عربستان روابط دو کشور وارد فاز جدیدی شده است. روی کارآمدن حاکمان جدید در عربستان دقیقا همزمان با حوادث و تحولات متعدد در منطقه است. عربستان برای نفوذ در قسمتهای مختلف منطقه ابراز علاقه میکند ولی در تحولات اخیر نتوانست به نیتهای خود در منطقه دست یابد و در تمامی نقشهای خود شکست سنگینی خورد. از جمله پروندههایی که عربستان در آن شکست خورد، پرونده بحرین بود. بعد از اینکه مردم بحرین بهرغم آنچه پیشبینی میشد علیه حاکم دست نشانده خود برخاستند، عربستان دچار سردرگمی شد و بهرغم تمام عرفهای نظام بینالملل سعی کرد در تحولات این کشور ایفای نقش کند و عملا با نیروهای نظامی خود وارد تحولات یمن شد. در پرونده لبنان نیز به همین شکل طرفداران عربستان در لبنان به دنبال این مساله بودند که با به دست آوردن پستهای مهم توسط ائتلاف 14 مارس نیروهای مقاومت و حزبا... را از میدان تحولات سیاسی به در کنند که عملا در این مورد هم شکست خوردند. شکست دیگر عربستان در سیاست منطقهای خود در سوریه بود که بعد از وقوع بهار عربی برای اینکه از تحولات میدانی عقب نمانند در سوریه که حرفشنوی از آنها نداشت سعی کردند به مخالفان بشار اسد کمک کنند. با این حال و با تمام تلاشهایی که عربستان در این زمینه کرد آنها عملا نتوانستند بعد از چند سال کاری را در سوریه پیش ببرند و چندی است که در سوریه دیگر تروریستها موفقیتی به دست نیاوردهاند و عملا در حال از دست دادن سرزمینهای تحت نظر خود هستند و جامعه بینالملل هم حکومت اسد بر سوریه را پذیرفته است.
عربستان در یمن به دنبال چیست؟ آیا این کشور تاکنون توانسته است به خواستههای خود در یمن دست یابد؟
پیش از این وقایع در یمن کسانی روزی متحدان عربستان بودند ـ علی عبدا... صالح، رئیس جمهور یمن و زیدیهایی که در دهه1960 در اتحاد با عربستان بودند ـ ولی در یمن به یک باره شرایط متحول شد و نسل جوان زیدی که آگاه به واقعیتهای سیاسی شده است علیه عربستان برخاستند و عربستانی که وعده داده بود 20 روزه با بمباران و ورود نیرو یمن را به تسلیم وامیدارد حدود 10 ماه است که در یمن گرفتار شده است و بعید است که بتواند جنبش مردمی را که تا این لحظه مقاومت کرده از تحولات آینده یمن کنار بگذارد.
عربستان بعد از پیروزی ایران در پرونده هستهای خصومت خود را علنی کرده است. در این راه به حمایت چه کسانی دل بسته است؟
شکستهای پیاپی عربستان در منطقه حکومت جدید عربستان را بهشدت نگران کرده است. از طرف دیگر در ایران نیز رخدادهایی به وقوع پیوسته است که باعث شده عربستان سردرگمتر از گذشته شود. مذاکرات ایران با شش قدرت جهانی به نتیجه رسید و همه دنیا نیز اعتراف کردهاند که ایران به برد خوبی در مذاکرات رسیده است. لذا عربستان که به آشکاری تلاش میکرد مذاکرات به نتیجه نرسد، حتی وزیر خارجه وقت خود را به محل مذاکرات فرستاد و با جان کری مذاکره انجام داد تا مذاکرات را برهم زند ولی نتوانست این کار را انجام دهد. در نتیجه حتی در این پرونده هم شکست خوردهاند. لذا سعودیها، بهویژه نسل تازه و جوانی که در حاکمیت این کشور هستند و مدتها در آمریکا زندگی کردهاند سعی دارند به نئوکانها نزدیکتر شوند. اصولا در گذشته نیز جمهوریخواهان حامیان سنتی عربستان بودند. حاکمان فعلی عربستان همواره سعی دارند دیدگاه خود را نسبت به ایران متاثر از دیدگاههای جمهوریخواهان نشان دهند، زیرا دیدگاههای جمهوریخواهان نسبت به ایران دشمنی علنی با جمهوری اسلامی است و عربستان فکر میکند میتواند این دیدگاه را درباره ایران پیادهسازی کند، برخلاف دولت فعلی آمریکا که اعتقاد دارد نمیتوان با جمهوری اسلامی مقابله کرد.
هدف آلسعود از اعدام شیخ نمر چه بود؟
آلسعود ـ متاثر از نئوکانها درطول چند سال گذشتهـ روز به روز نسبت به ایران رفتارهای غیرعقلایی پیش گرفتهاند. در قضیه اخیر یعنی اعدام شیخ نمر به خیال خودشان یک نوع قدرتنمایی انجام دادهاند، زیرا همه میدانند شیخ نمر نه تروریست بود و نه اعتقادی به مبارزه مسلحانه داشت. دغدغه و آرمان شیخ نمر بشریت و رفع تبعیض بود. آلسعود با اعدام این شیخ شیعه خواست قدرت خود را نشان دهد و اعلام کند که آنها به افکار عمومی جهان اسلام و غرب اهمیتی نمیدهند، بلکه میخواهند به ایران نشان دهند که دست برتری ندارد و دست برتر از آن آنهاست! در عمل آنها از این نقشه نیز طرفی نبستند.
وقایع سفارت عربستان و قطع روابط کشورهای عربی با ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقایع سفارت عربستان، بسیار مشکوک است و در حال حاضر هم نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران روی این پرونده کار میکنند و به جد میکوشند ریشههای این قضیه را به روشنی مشخص کنند. عربستانیها با پول و نفوذی که بر رسانههای عربی دارند تلاش دارند اذهان را از اصل آن جنایت متوجه ماجرای فرعی کنند.
عربستان در آینده سیاستهای منطقهای را به چه سمتی خواهد برد؟
عربستان با سیاستی که در پیش گرفته و متاثر از عصبانیتهای ناشی از شکستهای خود در منطقه، میخواهد موضوعات و درگیریهای منطقه را به سمت مسائل مذهبی ببرد. آلسعود میکوشد با قدرت دلارها و تحریف وقایع، افکار عمومی جهان را به نفع خود و به ضرر دیگران تغییر دهد.
منبع: آرمان
ویدیو مرتبط :
شکست فرصتی برای جبران