علمی


2 دقیقه پیش

رزرو بلیط هواپیما مشهد

سفر به مشهد از آن دست سفرهایی‌ست که قرن‌ها از عمر محبوبیت‌اش می‌گذرد و زائران امام هشتم شیعیان، خود را به وسیله‌های مختلف به این شهر می‌رساندند. خوشبختانه ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...



مرد روزهای پرهیاهو در سکوت مطلق رفت/ رضاچاچا به دیار ابدی سفر کرد


به گزارش خبرنگار مهر، رضا صفاریان معروف به رضا چاچا، هوادار قدیمی فوتبال خوزستان که سال ها با حرکات نمایشی در زمین چمن استادیوم تختی اهواز، گرمابخش سکوهای این ورزشگاه می‌شد، امروز در سن ۷۲ سالگی درگذشت.

وی پس از عارضه‌ای  قلبی، در منزل خود درگذشت و برای انجام امور پزشکی به بیمارستان گلستان شهر اهواز منتقل شد.

رضا چاچا که بیش از نیم قرن را در کنار تیم های خوزستانی سپری کرد و در جام جهانی ۷۸ آرژانتین عضو کاروان اعزامی تیم ملی ایران به این مسابقات بود، طی چند سال اخیر با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد و در نهایت امروز (چهارشنبه) دار فانی را وداع گفت.

رضا چاچا در سال ۱۳۲۲ در اهواز به دنیا آمد و علاقه فراوانی به فوتبال داشت. ابتدا توپ جمع کن بود ولی خیلی زود با رفتن به یک دوره آموزش آمادگی جسمانی به عنوان ماساژور وارد تیمهای فوتبال شد. او سابقه ماساژوری تیمهای خوزستانی، تیم پاس تهران و تیم ملی را در کارنامه خود دارد.

زمانی در کنار رودخانه کارون در زمینهایی که بعدها به زمینهای خاکی رضا چاچا معروف شد، فوتبال بازی می کرد و بازیکن قابلی بود اما نتوانست به عنوان بازیکن فوتبال برای خود اسم و رسمی به هم بزند ولی به عنوان ماساژور با خیلی از بزرگان فوتبال ایران کار کرد.

خودش چندی قبل در گفتگو با خبرنگار مهر در این زمینه می گوید: زمانی که حشمت مهاجرانی و حسن آقای حبیبی در تیم ملی مربی بودند، من در کنار آنها بودم. حتی با تیم ملی به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین نیز رفتم.

رضا چاچا سالهای سال در کنار فوتبال بود و برای خیلی از فوتبال دوستان و بازیکنان و مربیان فوتبال، شناخته شده بود اما به ناگاه ورق برای آقا رضا برگشت و او را از آن همه معروفیت به زیر انداخت.

وی در این خصوص عنوان می کند: حدود ۳۰ سال سن داشتم که ناگهان چربی بدنم به شدت بالا رفت هرچه عمل جراحی کردم فایده نداشت و هر روز چاقتر می شدم تا اینکه ادامه کار برای من میسر نبود و من هم خانه نشین شدم. آن موقع که این اتفاق برای من افتاد به عنوان ماساژور در تیم ملی فعالیت می کردم.

رضا چاچا در سن تقریبا ۷۲ سالگی بی کس و تنها بود و گوشه چشمی به کمکهای برخی بازیکنان با معرفت فوتبال خوزستان داشت. او در بیشتر مسابقات تیمهای خوزستانی در لیگ برتر و حتی لیگ دسته اول در ورزشگاه حاضر می شد و معمولا قبل از هر بازی وسط زمین فوتبال دست به انجام حرکات موزون می زند و هواداران را به وجد می آورد.

وی در خصوص وضعیت فعلی خودش می گوید: آدمها عوض شده اند دیگر بازیکنان فوتبال مثل سابق لوطی نیستند. چند سال پیش در گوشه ای از استادیوم تب و لرز گرفتم و افتادم یه گوشه ولی کسی نگفت این بابا کیه؟ اما همون موقع رادیوهای بیگانه اعلام کردند که ماساژور سابق تیم ملی در ورزشگاه سکته کرد.

رضا هم زخم خورده این فوتبال پرطرفدار است و فوتبال روی بی رحم خود را به چاچا نشان داده است. شاید اگر آقا رضا به جای حضور در تیم ملی و سایر تیمهای فوتبال حتی نگهبان یا سرایدار یک شرکت دولتی بود هم اکنون وضعی به مراتب بهتر داشت چرا که می توانست از مزایای بیمه و حقوق کافی بهره مند باشد.


ویدیو مرتبط :
بند بازی که به دیار ابدی رفت