علمی


2 دقیقه پیش

رزرو بلیط هواپیما مشهد

سفر به مشهد از آن دست سفرهایی‌ست که قرن‌ها از عمر محبوبیت‌اش می‌گذرد و زائران امام هشتم شیعیان، خود را به وسیله‌های مختلف به این شهر می‌رساندند. خوشبختانه ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...



دغدغه فرهنگ مدیران را بی‌خواب نکرده است/نیاز به انقلاب دوم فرهنگی


خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: به مناسبت شهادت آوینی در بیستم فروردین ماه این ایام با نام هنر انقلاب رقم خورده و بهانه ای است تا توجه بیشتری به ارزش‌ها و اصول انقلابی و راه‌های گسترش آن از طریق هنر مبذول شود البته فعالیت در حوزه هنر متعهد و انقلابی نه تنها سالی یک بار بلکه مستمرا باید مورد آسیب شناسی، بررسی و مداقه قرار بگیرد تا بتوان هنر اصیل و آنچه را که حاصل فکر اندیشمند و مسلمان ایرانی است در جهان بسط و گسترش داد.

حال حدود سه دهه از انقلاب می گذرد و عده‌ای از منتقدان معتقدند در یک یا دو دهه اخیر توفیق چندانی در تربیت نیروهای متعهد و هنرمندانی که بتوانند در حوزه انتقال مفاهیم بومی ایرانی و اسلامی عمل کنند، نداشته ایم و هنرمندانی که در این حوزه فعالیت دارند بیشتر به نسل اول انقلاب تعلق دارند.

خبرگزاری مهر درباره همین موضوع گفتگویی با محمدحسین نیرومند که خود از هنرمندان پیشکسوت نسل اول انقلاب است و در حوزه های مختلف فرهنگی و هنری حضور داشته است، داشته ایم تا به آسیب شناسی روند تربیت هنرمندانی با ویژگی های ذکر شده، بپردازد.

نیرومند مهمترین معضل در عرصه فرهنگ و هنر را نبود مدیریت صحیح عنوان کرد. وی معتقد است اکنون در وضعیتی قرار داریم که برای سامان یافتن اوضاع به یک انقلاب دوم فرهنگی نیاز است.

گفتگوی ما با محمدحسین نیرومند را می خوانید:

*جناب نیرومند همزمان با هفته هنر انقلاب این سوال پیش می آید که چرا هر چه از ابتدای انقلاب می گذرد کمتر نیروهای متعهد و انقلابی در حوزه هنر در کشور رشد پیدا می کنند و کمتر به حوزه فرهنگ و هنر انقلابی توجه می شود؟

- بسم الله الرحمن الرحیم. اگر بخواهم در همین ابتدای سخن، آخر کلام را بگویم باید بیان کرد که وقتی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی به حوزه فرهنگ آنچنان که باید پرداخته نشده است چگونه می توان انتظار داشت که کاری عملی صورت بگیرد. در این برنامه اهتمام حداقلی به حوزه فرهنگ شده است. بسیار مختصر، گذرا و غیر حرفه ای به این موضوع پرداخته شده و واقعیت این است که نهادهایی که بودجه در اختیار دارند و امکانات توسط آنها توزیع می شود اصلا به فرهنگ توجهی ندارند. فرهنگ سال ها است که مغفول واقع شده و  موضوعیتی ندارد به همین دلیل است که مقام معظم رهبری از مظلومیت حوزه فرهنگ سخن گفته اند و تعبیر نگران کننده ای در این زمینه دارند که اتفاقا بر حق است، ایشان می فرمایند که گاهی به دلیل مسایل موجود در این حوزه خواب به چشمانشان نمی رود، اما متاسفانه در حوزه فرهنگ ما مدیری که شب از مسایل و دغدغه های فرهنگی خوابش نبرد، بسیار کم داریم. ما درباره مسایل فرهنگی بسیار حرف می زنیم اما این دغدغه سال هاست که برای مدیریت کلان کشور جایگاهی ندارد.

طبیعی است که با چنین وضعیتی شما جریان جدی در حوزه تولید آثار فاخر و یا پرورش نیروهای هنری نمی بینید. متاسفانه حتی امروز بعضی از نیروهای با سابقه و انقلابی عرصه هنر بطور مثال هنرمندان تجسمی در این سال ها به خارج از کشور رفته اند. این افراد چه دلیلی برای ترک کشور داشته اند؟ امیدوارم صحیح نباشد اما نام بعضی از سینماگران را می شنویم که می روند تا برای شبکه «جم» کار کنند. این مسایل باید آسیب شناسی شود. در مورد بی توجهی مدیریت کلان کشور به حوزه هنری مثالی متفاوت می زنم، ساختمان وزارت ارشاد در مجاورت سازمان مدیریت برنامه و بودجه قرار دارد. پشت ساختمان وزارت ارشاد یک فضای سبز بزرگ قرار دارد. ظاهرا زمانی درب ساختمان ارشاد به آنجا باز می شد. در مقابل این درب اتوبوسی قرار داده می شد تا هنرمندان و کارکنان وزارت ارشاد از آن فضا استفاده نکنند. وقتی سازمانی که نبض اقتصادی کشور در اختیارش است چنین نگاهی دارد که اجازه ندهد هنرمندان از یک فضای سبز استفاده کنند یعنی فرهنگ و هنر برای مهمترین سازمان برنامه ریزی کشور موضوعیت چنانی ندارد. در این تفکر، فرهنگ جز خرج کردن و هزینه کردن خروجی ندارد. با این نگاه و با این مدیریت نمی توان انتظار تحول در حوزه مسایل فرهنگی و هنری را داشت.

شهید آوینی در زمان خود از مدیریت فرهنگی کشور گله داشت و امروز هم این جریانات ادامه دارد گویی که قرار است وضعیت همواره بر این مدار بچرخد.

*شما از مسایل اقتصادی گفتید و کمبود امکانات و هزینه هایی که باعث شده است هنرمندان ما به خارح از کشور بروند، اما سوال این است که آیا مساله فقط اقتصاد است؟ گاهی هزینه ها و امکاناتی که در اختیار هنرمندان قرار گرفته است به خروجی مناسبی برای یک اثر فاخر تبدیل نشده است بلکه آثاری را در برداشته اند که مارک سفارشی بودن بر آنها خورده است.

- بخش عمده ای از تولیدات هنری در سراسر دنیا سفارشی است. فاخرترین آثاری که در ایران تولید شده است مثل شاهنامه طهماسبی سفارشی است. تمام نقاشی های فاخری که روی در و دیوارهای کلیساهای اروپاست از نقاشان مشهور بوده و یا مجسمه های میکل آنژ سفارشی ساخته شده است. تنها بحث بر سر این است که آیا مدیری که می خواهد سفارش یک اثر هنری را بدهد فهم لازم را دارد و به چه کسی می خواهد سفارش بدهد. آیا شما فکر می کنید جریان سینمای هالیوود سفارشی نیست؟ البته که هست تنها زاویه ای که به آن ورود می کنند مثل ما ناپخته، سطحی و رو نیست. بسیاری از تولیدات سینمایی کشور با نسکافه خوردن های یک مدیر با تهیه کننده به تصویب می رسد و براساس یک سیستم درست طراحی نشده وگرنه تاریخ جهان پر از آثار فاخر هنر سفارشی است.

*با این توصیفات به این چالش می رسیم که چرا ما نتوانسته ایم مدیران مناسبی در حوزه فرهنگ و هنر داشته باشیم که در عرصه های لازم فعالیت کنند.

- اصل ماجرا همین است؛ چراکه این مدیران هستند که فضا را برای اهل فرهنگ و هنر آماده و زیرساخت های لازم را ایجاد می کنند و حتی جامعه را با این حوزه آشتی می دهند. اکنون در جامعه بحث اقتصاد هنر مطرح است و کدام یک از مدیران ما به دنبال این هستند که مردم یا ادارات را تشویق کنند که یک تابلو هنری خریداری کنند. جریانی که مردم را به خوب دیدن و خوب شنیدن دعوت کند در جامعه وجود ندارد. به هر حال اگر قرار است جوانان فیلم خوب ببینند باید آنها را در این مسیر آموزش دهیم. ما این همه زباله های صوتی داریم که در رسانه ملی پخش می شود و دل اهل هنر موسیقی را خون کرده است اما کسی به فکر حل این معضلات نیست. جامعه نیاز دارد که سیستم فرهنگی جلوی این آلودگی های صوتی و تصویری را بگیرد. اکنون در سینما و موسیقی هر اثری به عنوان هنر تولید می شود درحالیکه بخشی از آنها هیچ نسبتی نه با هنر دارند نه با فرهنگ کشور.

*چرا دغدغه‌های افراد متعهد برای تولید آثار ارزشمند و انقلابی اصیل کمتر به خروجی رسیده است و یا نهادهایی که در این حوزه دغدغه ها و اصول مشترکی دارند کمتر در این راستا هم افزایی داشته اند و بیشتر احساس شده است که با یکدیگر رقابت هم دارند.

- از آنجایی که حوزه تخصصی من به مدیریت فرهنگی بازمی گردد از همین منظر به بحث ورود می کنم، بحث بر سر این است که به طور مثال تلاش شود تا یک فیلم یا موسیقی تاثیرگذار و فاخر تولید شود. با چنین هدفگذاری دیگر اهمیتی ندارد که چه کسانی در چنین کاری مشارکت می کنند بلکه هدف این است که آن فیلم فاخر تولید شود اما وقتی هدف این می شود که «من» آن فیلم فاخر را تولید کنم و منیت ها وسط می آید نوعی نگاه غلط فرهنگی به میان می آید. نگاه سالم در حوزه فرهنگ یاددادنی نیست. به طور مثال شنیده ام زمانی پوپ نویسنده و باستان شناس هنر ایرانی وقتی در مقابل یکی از کاشی های مسجد امام در اصفهان قرار می گیرد از فرط تحیر غش می کند. میلیون ها نفر همین کاشی ها را می بینند ولی کسی غش نمی کند و حتی توجهی نمی کند. فرهنگ از این جنس است بعضی شیفته آن می شوند و این فرهنگ برای شخص مدیری که می خواهد در این حوزه تاثیرگذار باشد باید از همین جنس باشد یعنی او باید در برابر قدرت چنین فرهنگ و هنری مدهوش شود و اگر مشکلاتی می بیند شب خوابش نبرد. باید مدیر فرهنگی از دیدن نقاشی و معماری لذت ببرد، درحالیکه مدیران ما اصلا از این جنس نیستند. ما مدیری در حوزه هنر تجسمی داشته ایم که سوالش این بوده است که نقاشی های مدرن چه پیامی دارند و فکر می کند که نقاشی باید متناسب با درک و فهم او طراحی شده باشد.

بنابراین مساله اصلی ما این است که مدیری از جنس فرهنگ نداریم. مدیری که وقتی در برابر او یک اثر هنری گذاشته می شود خمیازه نکشد و حس همراهی با هنرمند را داشته باشد. من دبیر جشنواره بین المللی کاریکاتور بودم و وزیر ارشاد یکی از دولت ها برای افتتاحیه به موزه هنرهای معاصر آمده بود او در حالی از کنار تابلوها عبور کرد که هیچ نگاهی به آنها نینداخت. ما بهترین آثار را در رمپ اصلی موزه و در مسیر وزیر قرار داده بودیم و مگر می شود که برای افتتاحیه یک جشنواره هنری بروید 


ویدیو مرتبط :
دغدغه های فرهنگی رهبر انقلاب