سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



سرمقاله خراسان/ چرایی گلایه های متعدد از نحوه اجرای اقتصاد مقاومتی


سرمقاله خراسان/ چرایی گلایه های متعدد از نحوه اجرای اقتصاد مقاومتی

خراسان/ « چرایی گلایه های متعدد از نحوه اجرای اقتصاد مقاومتی » عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم جواد غیاثی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

روز گذشته اعلام شد مقام معظم رهبری، بدون تایید یا عدم تایید برنامه های یازده گانه دولت برای اجرای اقتصاد مقاومتی، بار دیگر بر ماهیت همگانی و تحولی اقتصاد مقاومتی تاکید کردند. ایشان در چهارمین بند نامه خود به معاون اول رئیس جمهور به "به حرکت درآوردن و تعیین نقش آحاد جامعه جهت مشارکت در فعالیت های اقتصادی و توانمندسازی" اشاره نمودند. موضوعی که پیش از این نیز بارها مورد اشاره قرار گرفته بود. تجربه جهانی نیز نشان داده است که برای اینکه یک برنامه تغییر معناداری در شرایط موجود ایجاد کند ضروری است که باید با یک حرکت عمومی نظم موجود اقتصادی ( که در کشور ما با توزیع رانت و یارانه و سهم بالا و کم بازده دولت شکل گرفته) تغییر کند. برای تغییر این نظم نیز مشارکت عمومی لازم است تا دولت را در انجام جراحی های بزرگ یاری کنند یا حداقل از تقابل با دولت جلوگیری شود. پر واضح است که بدون این جراحی ها تغییر معناداری در شرایط رخ نخواهد داد.
چنانچه 11 برنامه اخیر هم "تحولی" و "همگانی" نباشد و حرکتی برای تغییر نظم اقتصادی ناکارآمد موجود نکند باز هم گلایه ها ادامه خواهد داشت و تغییر معناداری در شرایط هم رخ نخواهد داد. گلایه هایی که طی ماه های اخیر بسیار افزایش هم یافته است.
مقام معظم رهبری شهریورماه امسال در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، صریحا در مورد گزارش کارهای ارائه شده گفتند: "برخی از کارهای انجام شده مقدماتی است، برخی مربوط به اقتصاد مقاومتی نیست و برخی هم کارهای جاری دستگاه‌هاست که جزو فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی آمده است"[1]. نایب رئیس مجلس هم چندی پیش گفت: "در گزارشی که چند وقت پیش به مقام معظم رهبری ارائه می کردم، ایشان گفتند من هزار بار تا به حال اصطلاح "اقتصاد مقاومتی" را از مسئولین شنیده ام اما منتظر کوچکترین اقدام هستم".
در ادامه با مرور کارهای انجام شده در خصوص اقتصاد مقاومتی در می یابیم که چگونه گذر از بخش تحولی برنامه ها به بخش های روزمره باعث ناکار‌آمدی آن شده است.
687 برنامه عملیاتی؛ نه قابل دفاع، نه تحول زا
اما دلیل این گلایه ها و بی عملی ها در مورد اقتصاد مقاومتی چیست؟ همه این گلایه های رهبری و دیگر مسئولان و تاکید بر طراحی برنامه های اجرایی در حالی است که بهمن ماه سال گذشته، معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی از تصویب 687 برنامه عملیاتی و زمان دار برای تحقق اقتصاد مقاومتی در شورای اقتصاد خبر داده بود. پورمحمدی آن موقع اعلام کرد جهت تعیین تکلیف و شرح وظایف دستگاه های مختلف 15 کارگروه تشکیل و مقرر شده هر کدام از دستگاه ها برنامه های متعدد خود را به کارگروه های تخصصی ارائه دهند. پیش از آن نیز برخی وزارت خانه ها برنامه های عملیاتی خود را برای اجرای اقتصاد مقاومتی ارائه کرده بودند.
جالب است که طراحان این برنامه ها هم در برابر انتقادات اخیر در مورد کم عملی درباره اقتصاد مقاومتی و لزوم تعریف برنامه های اجرایی، سخنی از 687 برنامه و کارگروه های مذکور نزدند و حالا احتمالا در تکاپوی بازنویسی برنامه ها در چهارچوب ساختار جدید یعنی ستاد فرماندهی هستند. اینکه طراحان از برنامه های خود دفاع نمی کنند و در گزارش‌کارهای خود کمتر به آن اشاره می نمایند خود دلیلی قوی بر این است که این برنامه ها تحول زا نخواهد بود.
تا اینجا شرایط موجود درباره اقتصاد مقاومتی تشریح گردید؛ 24 سیاست کلی، مجموعه ای از برنامه های عملیاتی طراحی شده در سازمان برنامه و وزارتخانه ها، یک ستاد فرماندهی و با همه اینها ناخشنودی فراگیر و نومیدی نسبی نسبت به ایجاد تحول.
برای واکاوی این ناخرسندی ها لازم است ماهیت اقتصاد مقاومتی را بازخوانی کنیم. ماهیتی که بی توجهی به آن، اقتصاد مقاومتی به عنوان اولین تلاش برای پیاده سازی الگوی بومی اقتصادی بعد از انقلاب را در حد تعدادی برنامه غیرقابل دفاع و حتی روزمره و ایجاد ساختارهایی نه چندان کارا تنزل داده است.
اقتصاد مقاومتی به مثابه "تحول همه جانبه ملی"
بعد از سال ها نوسانات اقتصادی، گرفتاری اقتصاد در فساد، بهره وری پایین و ضربه پذیری شدید اقتصاد هم انتظار عمومی بر این بود که اقتصاد مقاومتی به عنوان برنامه تحولی مورد توجه قرار گیرد و هم اینکه رهبری صریحا بر یک تحرک همه جانبه ملی تاکید کردند. ایشان در همان ابتدای ابلاغ سیاست ها فرمودند: "ان شاءا... امیدواریم در همین دولت، با پیشرفتی که انجام می‌گیرد، با کاری که انجام می‌گیرد، مردم این را احساس کنند و ثمرات این "حرکت عمومی و بزرگ" را بچشند."[2]اخیرا هم تاکید کردند: ". . . معیّن کنند که در چه مدّت و در چه زمانی این وظیفه را آن دستگاه انجام خواهد داد و پیگیری کنند تا اینکه ان‌شاءا... این کار( اقتصاد مقاومتی) انجام بگیرد و این "تحرّک عظیم و همه‌جانبه ملّی" تحقّق پیدا کند[3]".
لذا خواست مردم، رهبری و جامعه علمی بر تحول در نظام اقتصادی به صورت فراگیر است. اما چه موانعی بر سر راه این تحول آفرینی وجود دارد؟
سختی های راه و محافظه کاری ها، مانعی بر سر انتخاب، عمل و تحول
نگارنده پیش از این به تشریح این موضوع پرداخته که برنامه ریزی اقتصادی، در وهله اول یعنی انتخاب؛ یعنی برگزیدن برخی مسیرها و کنارگذاشتن برخی دیگر، یعنی انتخاب یک هدف و به تعویق انداختن اهداف کم اهمیت تر. این انتخاب ها اگرچه سخت و حساس اند اما همه به نتیجه رسیده ایم که محتاج برنامه ریزی و تغییر مسیر هستیم. این یعنی اینکه همزمان پذیرفته ایم که باید انتخاب کنیم.
حال در مورد اقتصاد مقاومتی هم نیازمند این انتخاب ها هستیم که اولین گام برنامه ریزی عملیاتی است. جالب است که هم اکنون بدون این اولویت بخشی ها و انتخاب ها برنامه ریزی شده است. نتیجه هم شرایط فعلی است. به عنوان مثال، وزارت نفت که به عنوان اولین وزارتخانه برنامه های عملیاتی خود در راستای اقتصاد مقاومتی را در 6 محور ارائه کرد، "افزایش تولید نفت با تاکید بر میادین مشترک" را به عنوان اولین محور خود برگزید! شاید به خاطر گزارش اینچنین موضوعاتی به رهبری در جلسه دیدار ایشان با هیئت دولت بود که ایشان فرمودند: "برخی از کارهای انجام شده مقدماتی است، برخی مربوط به اقتصاد مقاومتی نیست و برخی هم کارهای جاری دستگاه‌هاست که جزو فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی آمده است."
در مورد همین مثال، سوال این است که آیا پیش از این وزارت نفت علاقه به ازدیاد برداشت نفت نداشت؟ واضح است که شرکت ملی نفت به خاطر سهم 14.5 درصدی خودش و دولت هم به خاطر افزایش منابع خود، همواره تلاش می‌کنند که تولید نفت را افزایش دهند. البته این موضوع در سیاست های اقتصاد مقاومتی ذکر شده که به خاطر "کلی و جامع" بودن این سیاست ها باید مورداشاره قرار گیرد اما آیا با پیگیری این بندهای اقتصاد مقاومتی، شاهد تحول خواهیم بود؟
اینجاست که ماهیت برنامه ها روشن می شود. برنامه هایی در چهارچوب اقتصاد مقاومتی ولی با گذر آشکار از جنبه های تحولی برنامه؛یعنی انتخاب ها و تصمیم های مهم آن. انتخاب هایی که برای دولت ها هزینه دارد و محافظه کاری سیاسی دولت ها به سختی انتخاب های بزرگ خواهد افزود تا گذر نرم از انتخاب های تحولی به برنامه های جزئی، تنها اقدام در راستای اقتصاد مقاومتی باشد. اما این انتخاب های بزرگ که تحول می آفریند چیست؟ و چه الزاماتی دارد؟ و علت گریز دولت‌ها از آن چیست؟
انتخاب، تحول و هزینه های آن
بیماری های مزمن اقتصاد ما کم نیست که در اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته و احتمالا تمام کارشناسان بر اولویت درمان آن اتفاق نظر دارند. به عنوان مثال موضوع کاهش و قطع وابستگی به نفت را مدنظر قرار می دهیم. وابستگی اقتصاد به نفت( از طریق بودجه دولت و یارانه های انرژی) یکی از مهمترین عوامل آسیب پذیری اقتصاد، برونزایی آن و نوسانات متعدد آن است. راهکار اساسی هم قطع وابستگی بودجه از نفت به صورت ساختاری، گسترش پایه های مالیاتی و اصلاح یارانه های انرژی است. مثلا دولت یا مجلس می‌توانند به صورت قانونی سهم دولت از نفت را از حالت درصدی به مقدار ثابت تبدیل کنند و با افزایش نقش صندوق توسعه ملی، اثرات سمی دلارهای نفتی را از بین ببرند. اما این انتخاب به معنی کاهش آزادی عمل دولت در تخصیص منابع است. موضوعی که قطعا دست دولت ها را برای شعاردادن، کسب محبوبیت و جذب رای می بندد. موضوع تعدیل یارانه های انرژی هم به معنی تقابل با مردم است که دولت ها از آن گریزانند. موضوع اصلاحات بانکی، حذف رانت های بزرگ ( مثل خوراک پتروشیمی)، عملیاتی سازی بودجه و بسیاری معضلات اساسی دیگر هم نیازمند تقبل هزینه هایی است که ترجیح داده می شود به جای یک برنامه تحولی، به صورت نرم و بسیار بلندمدت مورد توجه قرار گیرد.
به طور کلی از نظر اقتصاد سیاسی، همواره منافع بلندمدت دولت ها با اصلاحات ساختاری در تقابل است و برنامه های بالادستی مثل برنامه های توسعه و سیاست های کلی( مثل اقتصاد مقاومتی) باید دولت ها را مجبور به دست برداشتن از منافع کوتاه مدت کند. در غیر این صورت، گذر از یک برنامه تحولی به برنامه های روزمره، کاملا قابل پیش بینی خواهد بود.
نشانه های یک برنامه همه جانبه ملی
اما اگر قرار باشد یک حرکت تحولی همه جانبه ملی انجام شود شرایط کاملا متفاوت است. دولت به جای شعار بهبود اوضاع، واقعیت ها را صادقانه با مردم در میان می‌گذارد و اهداف صریح و مشخص خود را اعلام می‌کند. همانطور که در تجربه برنامه های تحولی ژاپن، هند و کشورهای شرق آسیا در موارد مختلف دیده شده است. دولت سختی جراحی های اقتصادی را به مردم می گوید و تلاش می‌کند با استفاده از ظرفیت اقتصاد مقاومتی و حمایت های رهبری، همگرایی مردمی و نخبگانی را حداکثر کرده و بیماری های بزرگ اقتصاد که اولین قدم تحول اقتصادی است را درمان کند.
البته از حق نگذریم که این کار در شرایط کنونی اقتصاد به دلایل مختلف سخت است. مشکلاتی نظیر صعوبت ایجاد هم‌رایی در جامعه شبه دوقطبی ما، آسیب پذیری اقشاری از مردم و صدمه های کوتاه مدت آنان در صورت دست زدن به جراحی، برخی معضلات بیرونی و البته قشر کم نخبه در حوزه برنامه ریزی متمرکز، دست زدن به تحول را سخت تر می‌کند. سختی که البته راهی جز تحمل آن نیست و بدون پذیرش و تحمل آن از سوی مردم و دولت، نه نشانه ای از تحول خواهد بود، نه خروج از دورهای باطل مشکلات اقتصادی. نه مردم نقش خود را در حرکت همه جانبه ملی درخواهند یافت و نه امیدی به بهبود خواهند داشت و تنها چیزی که می‌ماند همین گلایه ها و برنامه های ناکارآمد و شعارهای بزرگ خواهد بود.

[1] 04/06/94، بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت
[2] 20/۱۲/92 بیانات در جلسه تبیین سیاست های اقتصاد مقاومتی
[3] 12/۰۶/94، بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری


ویدیو مرتبط :
عرصه های اقتصاد مقاومتی خراسان رضوی