سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
نماینده حماس در ایران در گفتوگو با «اعتماد» خبر داد: دیدار مسوولان ایران و حماس در سکوت خبری
نماینده حماس در ایران در گفتوگو با «اعتماد» خبر داد: دیدار مسوولان ایران و حماس در سکوت خبری
اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.خالد القدومی بیش از چهار سال است که به عنوان نماینده جنبش مقاومت اسلامی، (حماس) در تهران فعالیت میکند. پزشک است و قبل از آمدن به تهران در دفتر سیاسی حماس که آن ایام در دمشق بود، حضور داشته است. اکنون نیز که در تهران حضور دارد، در محافل رسانهای مشارکت فعالی دارد. وقتی به دفتر او میروم، تصویر دو نفر بیش از هر چیز جلب نظر میکند، شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز رنتیسی؛ دو رهبر فقید حماس که از بنیانگذارانش هم بودهاند. مصاحبه با خالد القدومی از ساعت ١١ آغاز شد و گفتوگویی که قرار بود کمتر از یک ساعت باشد، بیش از یک ساعت و نیم به درازا کشید؛ بهگونهای که میتوان آن را مفصلترین گفتوگوی خالد القدومی با رسانههای ایرانی دانست. با این حال، آنچه بیش از هر چیز در این مصاحبه نمایان است، عدم تمایل نماینده حماس در تهران درباره گفتوگو در خصوص سوریه است چنانچه او در آغاز مصاحبه بیان کرد که درصدد نیست تا آنچه را قبلتر بیان کرده، مجددا بازگویی کند و در خصوص نظر حماس درباره تحولات سوریه بیان میکرد که حماس قصد دخالت در امور داخلی کشورها را ندارد. او در این گفتوگو از دیداری مهم میان مسوولان ایران و حماس هم خبر داده است و میگوید که با این گفتوگو، فصل جدیدی از روابط میان ایران و حماس آغاز خواهد شد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
هماینک روابط تهران و جنبش حماس به چه شکلی است؟
من در این مصاحبه درصدد آن نیستم تا آنچه را که قبلتر گفته شده و اتفاق افتاده است مجددا بازگو کنم اما آنچه به روابط میان ایران و جنبش مقاومت اسلامی حماس مربوط میشود، باید بگویم انشاءالله مسیر و حرکت به سمت بهتر شدن است. اخیرا ملاقاتهایی در یکی از کشورهای عربی میان مسوولان جنبش مقاومت و برادران ایرانی صورت گرفت. توافق شد تا مسیر جدیدی در مناسبات میان ایران و حماس را طی کنیم و این روابط را به سمت جلو پیش ببریم. باید این را بگویم انشاءالله ما در آینده نزدیک، شاهد تقویت و تحکیم این روابط خواهیم بود. باید بار دیگر تاکید کنم که روابط با جمهوری اسلامی ایران از نظر حماس، راهبردی است و تنها قطبنما و هدف آن هم رهایی قدس و فلسطین است.
در صحبتهایتان اشاره کردید که اخیرا دیداری میان مسوولان ایران و حماس در یکی از کشورهای عربی صورت گرفته است. از جزییات این دیدار و سطح آن بگویید؟
ما همیشه با عزیزانی که مسوول این پرونده هستند ملاقاتهایی داشتهایم. این افراد در میان تصمیمسازان و تصمیمگیرندگان جمهوری اسلامی ایران معروف هستند و همانطور که بیان شد این دیدار در یکی از کشورهای عربی صورت گرفت.
این دیدار پس از چند مدت و پس از چه وقفهای صورت گرفت؟
ارتباطات میان ما و ایران همواره وجود داشته و هیچگاه دچار وقفه نشده است. همانطور که بیان کردم در دیدار اخیر توافق شد راه جدیدی را پیش ببریم و در راستای تحکیم هر چه بیشتر این روابط گام برداریم. در چند سالی که به عنوان نماینده حماس در تهران حضور داشتهام، هیچگاه ارتباطات قطع نشده و همواره میان مسوولان ایران و حماس ارتباط وجود داشته است، اگرچه این روابط دچار فراز و نشیب و نوساناتی بوده اما قطع و دچار وقفه نشده است.
یکی از مسائلی که بر روابط میان ایران و حماس سایه انداخته، مساله سوریه بوده است به گونهای که شما نیز به فراز و نشیب روابط میان طرفین اشاره کردید. سوریه برای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و این کشور نیز در محور مقاومت، نقش کلیدی ایفا کرده ولی حماس دیدگاه متفاوتی نسبت به این بحران ابراز کرد. آیا حماس هماکنون مواضع خود را در رابطه با بحران سوریه تغییر داده و اصلاح کرده است؟
آنچه شما گفتید، حاوی چندین مساله است. نخست آنکه سوریه فقط برای ایران اهمیت ندارد بلکه برای حماس، فلسطین و تمامی کشورهای عربی و اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. موضع ما در رابطه با سوریه اعلام شده و مشخص است و میتوانید برای اطلاعیافتن از جزییات بیشتر به بیانیههای رسمی جنبش رجوع بکنید. هر روزی که میگذرد، ما فلسطینیها نسبت به اهمیت ثبات و پایداری در منطقه و به خصوص در سوریه بیشتر پی میبریم و امیدوار هستیم و از خداوند هم مسالت میکنیم تا سوریه را به ساحل امن و ثبات رهنمون سازد. اما در خصوص مساله دوم که به روابط جنبش مقاومت اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد باید بگویم این است که قرار شده دیدگاه و توجهمان فقط متوجه فلسطین باشد. ما به تصمیم کشورهای مستقل در مورد هر موضوعی احترام میگذاریم چون اساسا قایل به دخالت در امور داخلی کشورها نیستیم اما در روابطمان با جمهوری اسلامی ایران توافق کردهایم که پایه و اساس، رکن و محوریت روابطمان فقط موضوع فلسطین باشد. همانطور که بیان شد راههای تقویت و پشتیبانی از انتفاضه، اوضاع در کرانه باختری و قدس، حمایت از مقاومت و جنایتهایی که رژیم صهیونیستی در حال مرتکب شدن است، در دیدار میان مسوولان جنبش اسلامی مقاومت و ایران مورد بررسی قرار گرفت و همینطور مسوولیت جهان اسلام و کشورهای اسلامی و از جمله ایران اسلامی عزیز در رابطه با این مسائل مورد مرور و بررسی قرار گرفت و به تبادل نظر و بحث در این باره پرداخت.
شما بیان کردید که در مناسبات جدید ایران و حماس، روابط میان طرفین فقط روی آرمان فلسطین متمرکز شده است ولی نمیتوان این را هم منکر شد که در سالهای گذشته، بحران سوریه بر بحران فلسطین و محور مقاومت سایه انداخته است. دولت بشار اسد هم در رابطه با محور مقاومت خدمات بیبدیلی را انجام داده است. آیا با این شرایط سوریه و عدم مشخص بودن وضعیت بشار اسد در آینده میتوان همچنان از محور مقاومت سخن گفت؟
من انتظاری را دارم و خواستار آن هستم تا این مساله را برای خوانندگانتان بیشتر شرح بدهید و آن، این است که رکن اساسی محور مقاومت، فلسطین است و نه چیز دیگری. بنابراین هرجا فلسطین باشد، یعنی مقاومت نیز آنجا است. به عبارت دیگر، ستون اصلی محور مقاومت، فلسطین است و اگر فلسطینی نباشد، مقاومتی هم نخواهد بود. رکن اساسی دیگر مقاومت نیز مردم فلسطین هستند که در داخل فلسطین و سرزمینهای اشغالی، درگیر مبارزه و مقابله با رژیم صهیونیستی هستند. آنها جانفشانی میکنند، خانههایشان ویران میشود، شهدایی را تقدیم میکنند، جوانان، مردان و زنانشان به زندان رهسپار میشوند، تحت تعقیب قرار میگیرند، به خارج تبعید میشوند. اینها نشان میدهد که ملت فلسطین به وظایف خود درباره آرمان فلسطین و مقاومت عمل کرده است و هر آنچه در امکان و اختیار داشته باشد، از سنگ تا گلوله و حتی اگر موشکی هم به دست بیاورد، از آن استفاده خواهد کرد تا به پیروزی دست یابد. مساله دیگر اینکه، هماکنون وظیفه امت اسلامی و آزادگان جهان و کشورهای عربی و همه همه، آن است که چه کاری میتوانند در جهت نصرت و یاری ملت فلسطینی که درگیر و رودرروی استکبار جهانی است، انجام دهد. باید یادآور شوم که ملت فلسطین درگیر یک جنگ بینالمللی است که در آن سوی مقابلش، استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی است. باید این سوال مطرح شود که چه میشود و چه امکاناتی را میتوان در اختیار این ملت مبارز و مجاهد قرار داد تا بتواند در این جنگ بینالمللی پیروز شود. مساله مهم آن است که ما باید از هرگونه مساله اختلافبرانگیز دوری داشته باشیم؛ چه میان کشورها و چه میان گروهها. در رابطه با دیدگاه حماس در خصوص سوریه نیز باید بگویم که دیدگاه حماس نسبت به تحولات سوریه بسیار شفاف و روشن است. ما در خصوص تحولات سوریه با هرگونه دخالت خارجی مخالف هستیم و امیدواریم حل این مساله به دست مردم سوریه و از راههای مسالمتآمیز صورت بگیرد. به عبارت دیگر، نظر ما در خصوص سوریه در سه محور خلاصه میشود: مخالفت با دخالت خارجی و بیگانگان، راهحل سوری سوری باشد و اینکه از راههای مسالمتآمیز باشد.
شما بیان کردید برای پیروزی مقاومت باید از مسائل اختلافی دوری کرد.
در حالی که در سالهای گذشته محور مقاومت با قدرت در حال مبارزه با توطئههای رژیم صهیونیستی بود، به ناگاه با آغاز بحران در سوریه روبهرو شدیم. چرا حماس در آن مقطع، آن موضعگیری را انجام داد؟ آیا حماس همچنان دیدگاه سابق را در رابطه با بشار اسد دارد؟
راهحلی که حماس در رابطه با بحران سوریه مطرح میکند، مبتنی بر همان سه نکتهای است که بیان کردم. من قصد دخالت در امور داخلی سوریه را ندارم. آنچه برای ما حایز اهمیت است، این است که امت اسلامی از وحدت و ثبات و امنیت برخوردار باشد. من در این مصاحبه نمیخواهم نامی از کشوری خاص ببرم زیرا برای ما این اهمیت وجود دارد تا همه کشورهای اسلامی، عربی و منطقه از امنیت، ثبات و پایداری برخوردار باشند. آنچه اهمیت دارد آن است که ما باید تلاش کنیم تا در این کشورها ثبات، امنیت و پایداری برقرار شود. ما وارد جزییات و امور داخلی کشورها نمیشویم و مردم آن کشور بهتر میدانند که این مسائل را چگونه عملی سازند و بهتر از ما تصمیمگیری میکنند. چرا تاکید ما برای امنیت، ثبات و پایداری است؟ زیرا معتقدیم اگر این کشورها از این مولفهها برخوردار نباشند، چگونه میتوان متصور بود که آنها بتوانند در خصوص مساله فلسطین به ما کمک کنند. کشورهای جهان اسلام چگونه میتوانند به مساله فلسطین بپردازند در حالی که خودشان گرفتار هستند و از ثبات و امنیت و پایداری برخوردار نیستند.
در صحبتهای ابتداییتان بیان کردید که دیدار اخیر مسوولان ایرانی و حماس توافق شد تا طرفین به سمت بهبود روابط حرکت کنند و به فراز و نشیبها در روابط تهران و حماس اشاره کردید. در دیدار فوق، چه چارهاندیشیای صورت گرفت تا اختلافات گذشته تکرار نشود؟
ما همانند یک خانواده واحد هستیم. ممکن است در این خانواده توافقاتی صورت بگیرد، اختلافنظرهایی هم به وجود بیاید و این امری طبیعی است. از طرفی، ما انسان هستیم، بنابراین آرا و دیدگاههای مختلفی میتوانیم در موضوعات مختلف داشته باشیم. با این حال، آنچه حایز اهمیت است، این است که از موجودیت و هویت این خانواده محافظت شود. در رابطه با مساله فلسطین، هیچ گونه اختلافی با برادرانمان در جمهوری اسلامی ایران نداریم و آنچه با آن عزیزان مطرح کردیم و به تبادل نظر و بررسی پرداختیم، این بود که چگونه هر دو و در کنار هم پیش برویم و در عین حال، بتوانیم از این هویت مشترک که مقاومت است، محافظت داشته باشیم. بنابراین هدف مقاومت، حفظ فلسطین است یعنی اگر فلسطینی نباشد، مقاومتی هم وجود ندارد. از سویی، در رابطه با رودررویی با رژیم صهیونیستی و مقابله با توسعهطلبیهای آنها به گفتوگو پرداختیم و اینکه چگونه از ملت فلسطین حمایت کنیم. بنابراین حمایت از ملت فلسطین یعنی حراست و صیانت از امنیت ملی جهان اسلام در قبال تهدیدات رژیم صهیونیستی که مرز نمیشناسد. مطمئنا اگر دشمن آسوده بماند در پی روشهای مختلفی برای مقابله با جهان اسلام خواهد بود. جنگ نرم را به راه خواهد انداخت و تا پای مرزهای کشورهای عربی و اسلامی خواهد آمد.
با وجود سفر مسوولان عالیرتبه حماس به ترکیه و عربستان و... در دو سال گذشته، آنها سفری به ایران نداشتهاند. دلیل این عدم سفر چیست؟ آیا در آیندهای نزدیک شاهد سفر یکی از مقامات عالیرتبه جنبش مقاومت اسلامی به تهران خواهیم بود؟
شاید مسالهای که شما آن را مطرح کردید، دقیق نباشد. در چهار سال گذشته یعنی از سال ٢٠١١ تا به امروز، اگر میانگینی از دیدارها میان مسوولان ایران و حماس بگیریم، تقریبا هر دو ماه یکبار، دیداری میان مسوولان حماس و برادران جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته که البته این دیدارها در سطوح مختلف بوده است. اسماعیل هنیه، ابوموسی مرزوق، عماد الاعلمی، اسامه حمدان، محمد نصر و... از جمله اشخاص معتبری هستند که در این مدت با مسوولان ایران دیدار داشتهاند.
منظور من سفر به تهران و آن هم در بازه زمانی دو سال گذشته است.
همواره این دیدار صورت گرفته است. برخی از این دیدارها در ایران و برخی از آنها در خارج از ایران بوده است. همچنین این دیدارها در سطوح مختلف بودهاند. باید بگویم هر گاه احساس نیاز شده است، این دیدارها صورت گرفته است. اینکه این دیدارها منحصر به این بازه زمانی شود، باید بگویم که آن دیدارها در سطوح مختلف میان برادران جنبش حماس و مسوولان جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است.
گفته میشود در سالهای اخیر هر چند دیدارهایی در سطوح عالی میان مسوولان ایران و حماس صورت گرفته است اما هماکنون تهران پذیرای مسوولان حماس نیست. آیا این گزاره صحت دارد؟
مساله نخست این است که علاقهمندی از سوی مسوولان حماس برای سفر به تهران وجود دارد کما اینکه در دو سال گذشته این دیدارها و این سفرها هم در سطوح مختلف صورت گرفته است. من گفتم هیچگاه این مناسبات دچار وقفه نشده است. با آنکه نوساناتی داشته اما قطع نشده است. ما چنین احساسی را از سوی مسوولان ایرانی نداریم. موردی هم مبنی بر اینکه آنها پیشنهاد سفر به تهران را رد یا قبول نکرده باشند، صورت نگرفته است اما شرایط منطقی حاکم شده بود تا به هر حال برخی از این دیدارها به تعویق بیفتد یا تاریخش تغییر پیدا کند. این مساله به پیشنهاد دو طرف و بنا به شرایط منطقه بوده است ولی امیدوار هستیم در آینده نه چندان دور یک دیدار بسیار خوبی در راستای خدمت به آرمان فلسطین در تهران صورت بگیرد.
آیا موردی هم نبوده است که مسوولان حماس قصد سفر به تهران یا دیدار با مسوولان ایران را داشته باشند ولی آن خواست رد شده باشد؟ در صورت تایید، آیا حماس از کسانی چون سیدحسن نصرالله یاری خواسته است؟
باید بار دیگر تاکید کنم ما هیچ گونه مخالفت و ممانعتی از جانب رهبری ایران مشاهده نکردهایم. اگر چنین باشد چگونه است که آقای لاریجانی در دوحه با آقای خالد مشعل دیدار میکند؟ چگونه است که در یک سال گذشته آقای امیر عبداللهیان، معاون وزیر امور خارجه دو بار با آقای خالد مشعل دیدار میکند؟ ممکن است روابط طرفین دچار نوسان شده باشد ولی این مساله در یک خانواده هم پیش میآید و طبیعی است. هیچ وقت این روابط دچار انقطاع نشده است. نقش جنبش حزبالله و شخص سیدحسن نصرالله همواره مثبت بوده است. هر زمان احساس شد تا در رابطه با مقاومت مطلبی مطرح شود یا حتی در خصوص مسائل دوجانبه، حزبالله و سیدحسن نصرالله دیدی مثبت داشتهاند و استقبال کردهاند ولی نیازی به وساطت هم نیست.
هماکنون وضعیت کمکها و حمایتهای ایران به حماس چگونه است؟
این به سود منافع طرفین نیست که این مسائل در رسانهها مطرح شود. همانطور که بیان شد هیچگاه انقطاعی در روابط میان ایران و حماس صورت نگرفته است. هر گاه دیداری با رهبران جمهوری اسلامی ایران داشتهایم، ما همان روحیه مثبت و سازنده در قبال مساله فلسطین را مشاهده کردیم. با این حال، حمایتها حالت سینوسی و بالا - پایین داشته است ولی این مختص به ایران نیست و ممکن است برای هر کشور دیگری نیز صورت بگیرد. این مساله نیز به دلیل شرایط موجود است و حماس این مسائل را درک میکند اما در عین حال، مساله اساسی این است که حمایت از ملت فلسطین باید در رویارویی با دشمن اصلی که همه روی آن اتفاق نظر داریم، صورت بگیرد. رژیم صهیونیستی، دشمن امت اسلامی است، پس این یک وظیفه برای امت اسلامی و کشورهای عربی است که از این ملت آزاده، مبارز و مجاهد که در خط مقدم مبارزه و مقابله است، حمایت و پشتیبانی کنند.
دلیل برخی موضعگیریهای افراد بلندپایه حماس نسبت به تهران مانند موضعگیری علی برکه، نماینده حماس در لبنان چیست؟ او مدعی شده بود که کمکهای ایران به دلیل موضع حماس در رابطه با سوریه کاهش یافته است.
این مسوول گفته است که میزان کمکها کاهش یافته است و من نیز گفتم ما این مساله را به دلیل شرایط کشورها درک میکنیم زیرا ممکن است در شرایط خاص، میزان کمکها کاهش یا افزایش یابد. متاسفانه تفاوتهایی که وجود دارد، برخیها از آن درک درستی ندارند و برخیها میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند که این کار به ویژه از سوی رسانههای زرد صورت میگیرد که البته منظورم رسانههای ایرانی نیست. آنها تلاش میکنند در این شرایط، چاشنی مساله را افزایش دهند و سوءاستفاده بکنند. البته باید بگویم آقای برکه آخر همین ماه، انشاء الله میهمان جمهوری اسلامی خواهد بود و شما میتوانید این سوال را مستقیما از خود ایشان بکنید.
آیا احتمال انتقال دفتر سیاسی حماس از دوحه به تهران وجود دارد؟
نه، این مساله در شرایط کنونی مطرح نیست. اینکه دفتر سیاسی حماس در دوحه قطر قرار دارد هم بار سیاسی ندارد.
روابط کنونی حماس و حزبالله لبنان چگونه است؟
روابط ما با یکدیگر بسیار بسیار خوب است. چندی پیش دیدارهایی میان مسوولان حماس و حزبالله صورت گرفته است. به دلیل فاجعهای که در پی انفجار تروریستی در جنوب بیروت رخ داد، هیاتی از حماس دیداری با مسوولان حزبالله داشت و به مسوولان حماس این ضایعه را تسلیت گفتند.
مسائل سوریه بر روابط میان حماس و حزبالله لبنان تاثیرگذار نبوده است؟
اساس روابط حماس و حزبالله، مساله فلسطین است. البته در خصوص مسائل دیگر هم بحث میشود.
روابط حماس و روسیه به چه شکلی است؟
روابط ما با دولت روسیه به ریاست آقای پوتین، یک روابط منطقی است. با توجه به اینکه روسیه یکی از کشورهایی است که در تصمیمسازی در سطح بینالمللی در رابطه با فلسطین مشارکت دارد، ما تلاش داریم تا نظرات جنبش مقاومت اسلامی را به سمع و نظر مسوولان روسی برسانیم تا آنها با توجه به جایگاهی که دارند، علیه رژیم صهیونیستی فشار وارد کنند و از سویی، در پی احقاق حقوق حقه ملت فلسطین باشند. تمرکز ما نیز این است که در آن مسیر حرکت کنیم. ارتباطات ما با آنها برقرار است و حدود یک ماه، یک ماه و نیم پیش بود که آقای سرگئی لاوروف در دوحه دیداری با آقای خالد مشعل رییس دفتر سیاسی حماس داشت و در پی آن، دعوتی از رهبران جنبش برای سفر به روسیه صورت گرفت.
روسها در ماههای گذشته حضوری نظامی در سوریه داشتهاند. نظر حماس درباره حضور نظامی روسیه در سوریه چیست؟
همانطور که بیان شد، ما قصد ورود به این قضایا را نداریم و تمرکز خود را متوجه فلسطین کردهایم بنابراین نمیتوانم در این باره نظری داشته باشم.
روابط کنونی حماس با کشورهای عربی چگونه است؟
این یک امر طبیعی است که در پی گسترش روابط با کشورهای عربی و اسلامی باشیم. باید در نظر داشته باشیم که این کشورها در نزدیکی فلسطین هستند و باید یادآور شوم که پشتوانه اصلی فلسطین، کشورهای اسلامی اند. از سویی، ما در بسیاری از کشورهای عربی نمایندگی داریم و بنابراین طبیعی است که ما درصدد بهبود و گسترش روابط با آنها باشیم و این مساله، بیتردید به سود مساله فلسطین است.
در ماههای گذشته شاهد سفر مسوولان حماس به ریاض بودهایم. با توجه به آنکه ریاض در حمله رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان در سالهای گذشته، مواضع نامناسب و منفعلانه را در پی گرفت، چرا حماس به دنبال گسترش روابط با آنهاست؟
مساله نخست آنکه موضع دولتی و مردمی دولت عربستان سعودی، بسان دیگر کشورهای اسلامی است و آنها به طور کل حامی مساله فلسطین هستند. در جهان عرب و جهان اسلام، آرا و دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ چه در رابطه با مقاومت و چه در رابطه با سازش. آنچه برای حماس مهم است، این است که مناسباتمان باید متعادل و طبیعی باشد. عربستان زمانی ناظر و مشرف توافقی است که در مکه صورت گرفت. بنابراین از نظر حماس، شدیدا علاقهمند هستیم که روابطمان با جهان عرب و جهان اسلام همیشه متعادل و طبیعی باشد. قطبنمای این روابط هم باید آزادی فلسطین باشد.
فکر نمیکنید توسعه روابط حماس با عربستان، موجب تحتالشعاع قرار گرفتن روابط حماس با ایران شود؟
ما چنین احساسی نداریم و بعد از دیداری که صورت گرفت، من با برادرانمان در وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی دیدارهایی داشتم. ما چنین احساسهایی را نزد برادرانمان نیافتیم. مساله عادی است، آنها میدانند که این نوع روابط باید باشد. باید توجه داشت که اساس این روابط مبتنی بر حمایت از آرمان فلسطین است و نه علیه کشوری دیگر. از سوی دیگر، ما میخواهیم مسوولیت این کشورها را به آنها در قبال این مساله بسیار مهم یادآوری کنیم.
آیا مسوولان سعودی قولی به حماس برای کمک و حمایت از شما دادهاند؟
با توجه به آنکه حماس، یک بازیگر مهم و اساسی در تحولات فلسطین است، طبیعی است که آنها از حضور حماس استقبال کنند و به همین خاطر از مسوولان حماس استقبال کردند. آن دیدار در سطح دیپلماتیک خود یک حمایت محسوب میشود ولی اینکه چه کمکها و چه حمایتهایی از حماس میتوانند داشته باشند، ما با توجه به شرایطشان آن مساله را درک میکنیم. ما قدردان کسانی که ما را دعا میکنند تا کسانی به ما موشک میدهند، هستیم و از هر دو تشکر میکنیم. با توجه به اینکه ملت فلسطین نیازمند پشتیبانی همه امت اسلامی هستند، ما هر کجا رفتهایم، این مساله را یادآوری کردهایم. حمایتهایی که از سوی عربستان یا از سوی کشورهای اسلامی نسبت به مردم فلسطین شده است، متناسب با امکانات آنها نیست و در مقابل امکاناتشان، بسیار اندک است با توجه به آنکه نیازهای ما در عرصه مقاومت آنچنان نیست.
از دیدار با مسوولان ایرانی پس از سفر مسوولان حماس به ریاض سخن گفتید. در آن دیدارها چه مسائلی مطرح شد؟
همانطور که گفتم آنها این مساله را طبیعی دانستند. آقای ولایتی در یکی از گفتوگوهایشان با الجزیره، در پاسخ به سوالی در این باره، گفتند که طبیعی است که حماس برای جلب حمایتهای دنیای اسلام تلاش کند. روح همکاری ما با مسوولان جمهوری اسلامی ایران به گونهای است که ما آنها را در جریان امور میگذاریم.
آیا پیامی از سوی مسوولان سعودی برای مقامات ایرانی داده شد؟
خیر.
هم اکنون وضعیت جریان مقاومت در فلسطین به چه شکلی است؟ آیا تحولات کنونی در فلسطین در ماههای گذشته میتواند منجر به شکلگیری انتفاضه سوم شود؟
آنچه مهم است، این است که ملت فلسطین حتی برای یک روز مقاومت خود را در برابر رژیم صهیونیستی متوقف نکرده است و این یک امر عادی و طبیعی است چراکه تا زمانی که اشغالگر وجود دارد و تا زمانی که اسراییل وجود داشته باشد، مقاومت نیز وجود خواهد داشت. مقاومت یعنی واکنش در برابر کنشی که همان اشغالگری است. انتفاضه یکی از ابزارهای ابداعی و ابتکاری ملت قهرمان فلسطین است. انتفاضه زمانی صورت گرفت که دلاورمردان ما و سربازان غیور ما در غزه در ظرف ٥١ روز در برابر تهاجمات وحشیانه و ددمنشانه رژیم صهیونیستی مقاومت و آنها شهدایی را تقدیم کردند. سرانجام این مقاومت آن بود که رژیم صهیونیستی به یک عقد قرار آتشبس تن دادند که با دخالت و میانجیگری دولتهای منطقهای و فرامنطقهای متعددی مانند مصر و امریکا بود. ما در این توافقنامه شرایط و خواستههای ملت و مقاومت را قرار دادیم اما متاسفانه رژیم صهیونیستی این توافق را محترم نداشت و زیر پا گذاشت بنابراین محاصره ادامه پیدا کرد بلکه اجازه بازسازی در غزه را هم ندادند که خودشان ویران کردند و به یهودیسازی قدس ادامه دادند و به سیاستهای چکشی و امنیتی ارتش رژیم صهیونیستی در برابر مردم ما در کرانه باختری ادامه دادند و حتی در چارچوب سازش با طرف فلسطینی، راستگرایان افراطی حاکم بر رژیم صهیونیستی امتیازی به طرف فلسطینی ندادند. بنابراین انسداد و نبود افق باعث شده است تا جوانان ما دست به کار شوند و خود به خیابانها بیایند تا از قدس و مسجدالاقصی عزیز حمایت کنند و اینگونه از حقوق حقه خودشان دفاع کنند. آنچه مهم است این است که این انتفاضه
روز به روز در حال رشد و فزونی است. مساله اسفبار این است که جامعه بینالملل هیچ گونه توجهی به عزیزان غیرنظامی فلسطینی که توسط نظامیان تا بن دندان مسلح کشته میشوند، ندارد. این در حالی است که این فلسطینیان غیرنظامی هستند و حرکتهایی مدنی انجام میدهند و این موجب میشود تا تضمینی برای تداوم مقاومت باشد. با وجود جانفشانی و قربانیان بسیاری که در این مدت تقدیم شده است اما با تمام این اوصاف موفقیتهای چشمگیری به دست آمده است. نخستین دستاورد این مقاومت، بازداری رژیم صهیونیستی از تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی بود. به هر حال آن شهرکنشین و سرباز اسراییلی که در قدس و مسجدالاقصی بدون توجه به هیچ مسالهای دست به هر کاری میزنند و هر جنایتی را مرتکب میشوند، امروزه دیگر آن احساس امنیت سابق را ندارند و اینگونه نیست که مانند سابق جنایتی را انجام بدهند و مجازاتی هم نشوند. آنها میدانند اینک هر کاری بکنند، مجازات خواهند شد. این مساله نشات گرفته از تزریق مجدد روح مقاومت به کرانه باختری است که متاسفانه به دلیل هماهنگی تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی اندکی در گذشته کاهش یافته بود. اگر رژیم صهیونیستی از ما ١٣١ نفر غیرنظامی را به شهادت رسانده است ما نیز ٢٣ نظامی تا بن دندان مسلح را از پا درآوردهایم. از این مقاومت، داستانهای اسطورهای ساخته شده است. اگر بخواهیم به داستان هم تراز اشاره کنم، اکنون فردی مانند رابین هود وجود دارد که تکتیرانداز است. این تکتیرانداز با وجود دوربینهای مداربسته رژیم صهیونیستی، در زاویهای کور قرار میگیرد و سرباز مسلح اسراییلی را مورد هدف قرار میدهد و در نهایت پوکههایش را هم جمع میکند تا اثری از او باقی نماند. ما در میان مقاومت، دارای عملیاتهای چشمگیری هستیم که اگر شرایط آن فراهم شود، آن عملیات قابل بازگویی خواهند بود مانند کشتن سربازان صهیونیست و به آتش کشاندن برجهای نگهبانی و تلاش برای ربودن سربازان و... به شکرانه پروردگار میگویم که این روحیه در میان ملت فلسطین بسیار بالا است و این انتفاضه تا رهایی و آزادسازی فلسطین متوقف نخواهد شد. شاید این انتفاضه و مقاومت دچار فراز و نشیب شود ولی باید مطمئن باشید که انتفاضه برای رژیم صهیونیستی بسیار اذیتکننده است و انشاءالله منتج به رهایی کل فلسطین خواهد شد.
نظر حماس نسبت به رایزنیهای بینالمللی که برای کنترل این بحران و با هدایت امریکا صورت گرفت، چیست؟
متاسفانه نظام بینالمللی حاکم بر جهان از بدو پیدایش مساله فلسطین، جانب انصاف را در قبال ملت ما رعایت نکرده است. تصور کنید که چگونه وقیحانه و سرسختانه و معاندانه کسانی چون جان کری وزیر امور خارجه امریکا بیان میکند که اسراییل تا بن دندان مسلح و مجهز به سلاح اتمی حق دارد تا در برابر کسی که دستانش خالی است و فقط سنگ یا کارد میوهخوری در دست دارد که برای خونخواهی از اقوامش آمده، از خود دفاع کند و این شهروند بی دفاع و غیرنظامی را از پا دربیاورد. به دور از احساسات، این در خود عامل دو پیام است: تداوم پیامهای منفی از سوی جامعه بینالملل و در راس آنها، امریکا در قبال جانبداری شان از رژیم صهیونیستی در برابر حقوق حقه ملت فلسطین. حتی اگر شخصی هم مانند باراک اوباما در راس قدرت ایالات متحده امریکا قرار بگیرد و در برابر شخص جنایتکاری چون نتانیاهو قرار بگیرد که هیچ تناسبی با او ندارد و هر دو از یکدیگر خوششان نمیآید و نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند، باز او مجبور است که از اسراییل حمایت کند. او خود را ناگزیر میبیند که از اسراییل حمایتش را اعلام کند. پیام دوم این است که ملت فلسطین راهی جز مقاومت برای گرفتن حقوقمان ندارند. ما در سال ٢٠٠٥ از طریق موازنه وحشت و تلفات سنگینی که به رژیم صهیونیستی وارد کردیم، اشغالگران را وادار به عقبنشینی کردیم که این مساله از طریق مقاومت بود. مذاکرات سازشی که از سال ١٩٩٣ با رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، هیچ ثمره و دستاورد ملموسی برای ملت فلسطین نداشته است. رژیم صهیونیستی نه تنها به طرف مقابل فلسطینی خود اهمیتی نمیدهد بلکه متعمدانه او را تحقیر میکند و به او اهانت میکند اما ما که در جبهه مقاومت حضور داریم از حضورمان در این جبهه احساس سربلندی و افتخار میکنیم. البته این مساله منتج به یک سناریو خواهد شد و آن انفجار بر صورت رژیم صهیونیستی است. مسوولیت این انفجار که در پی خیزش فلسطینیها ایجاد شده است، برعهده رژیم صهیونیستی و حامیانش است.
گفتید که در پی آتشبس سال گذشته میان حماس و رژیم صهیونیستی در تجاوز سال ٢٠١٤، صهیونیستها همچنان به تعهداتشان پایبند نیستند. شما در مقابل این عدم تعهد چه اقدامی انجام دادهاید تا طرف مقابل به تعهداتش پایبند باشد؟
معتقد هستیم که رژیم صهیونیستی از دو راه نابود میشود. راه نخست این است که جامعه ستمگر بینالمللی حقوق ملت ما را به رسمیت بشناسد و جنایتهای رژیم صهیونیستی را محکوم کند و از ملت فلسطین حمایت و از تمام ابزارهای خود برای نابودی این رژیم استفاده کند. زمینهها و دادههای تئوری برای تحقق این راه فراهم است. ما نمونههای بسیاری داریم. رژیم صهیونیستی از ١٩٦٧ تا به امروز چیزی حدود ١٤٩ قطعنامه سازمان ملل علیه خود را نادیده گرفته و نقض کرده است. ٢٥ قطعنامه شورای امنیت را هم نقض کرده است. هر کدام از این قطعنامهها میتواند پرونده اسراییل در فصل هفتم منشور سازمان ملل باز کند و همین مساله نیز میتواند یک ارتش بینالمللی برای نابودی رژیم صهیونیستی فراهم کند اما اگر کسی این اظهارات را بخواند، با خود میگوید حتما من شوخی میکنم چون جامعه بینالمللی هیچ توجهی به حقیقت ندارد و آنچه برایش اهمیت دارد، حفظ و پاسداری از رژیم صهیونیستی است چون از دید آنها حفظ اسراییل، حفظ امانتی از سوی جامعه بینالمللی است. روش دوم برای نابودی رژیم صهیونیستی چیست؟ پاسخ آن در یک کلام خلاصه میشود: مقاومت. مقاومت کارایی خود را نشان داده و این خیالپردازی نیست. این مقاومت نیازمند اتحاد و همراهی آحاد امت اسلامی است. ملت فلسطین به وظیفه خود از روز اول تا به امروز عمل کرده است و از نوزادترین فرد تا پیرترین فرد تا آخرین قطره خونشان ایستادهاند ولی مسالهای که تاکنون برای حمایت از این ملت تحقق پیدا نکرده است، همان تحرک جهان اسلام است و انشاءالله این مساله هم امکانپذیر است.
از آغاز ریاستجمهوری اوباما، فشارهای اوباما برای متوقف شدن
شهرکسازیهای غیرقانونی اسراییل دوچندان شده است. اگر رژیم صهیونیستی به این مساله تن دهد و حتی به مرزهای ١٩٦٧ بازگردد، آیا این احتمال وجود دارد تا مقاومت نیز پایان یابد یا مقاومت همچنان ادامه مییابد؟
این طبیعی است که اسراییل باید نابود شود. از دید ما، فلسطین یعنی همه آن و نه فقط بخشی از آن، فلسطین یعنی ذرهذره خاک فلسطین، فلسطین یعنی همه روستاهایی که در آن قرار دارد، یعنی تمام کوهها، درهها و دشتها است. صحبت از توقف شهرک سازیها، صحبت از یک خیال پردازی است. تلاش برای توقف شهرک سازی فقط در تئوری و حرف خلاصه شده است و در عمل، اقدامی صورت نگرفته است. اینکه شما انتظار معجزه از اسراییل داشته باشید که او داوطلبانه شهرکسازیهایش را متوقف سازد، یک خیالپردازی است. اینکه اسراییل دست از اشغالگری بردارد، به خودی خود عملی نیست. آقای اوباما نیز در دوره اول ریاستجمهوریاش، تلاشهای بسیاری برای این مهم انجام داد ولی این تلاش بی نتیجه بود. اسراییل باید از بین برداشته شود و اینگونه نیست که داوطلبانه برود. باید اسراییل را برکند. این مساله به دلیل ماهیت و خوی تجاوزکارانه آنها است. مردم فلسطین منادی یک زندگی مسالمت آمیز هستند که میخواهند مانند تمامی ملل در آسایش و آرامش و امنیت زندگی کنند ولی یک ملت با کرامت است. ما نمیتوانیم اشغالگری را تحمل کنیم و با هر وسیلهای که به دست آوریم هر چند ساده و ابتدایی باشد، برای از بین بردن اشغالگر استفاده خواهیم کرد.
سال گذشته مقام معظم رهبری از ضرورت تسلیح کرانه باختری سخن گفتند. این مساله تا به امروز در کرانه باختری تحقق یافته است؟
شکی نیست که حماس از این پیشنهاد استقبال میکند و این بازگو کننده حق ملت فلسطین است. ما ملتی هستیم که تحت اشغال درآمده ایم. قوانین آسمانی به ما میگوید مقاومت کنیم. کرانه باختری از نظر قوانین بینالمللی، یک منطقه تحت اشغال است و البته از نظر ما، کل فلسطین تحت اشغال است. بنابراین این فراخوان، یک فراخوان قانونمند است و حق فلسطینیان است که از آن برخوردار شوند. اینکه روش تسلیح چگونه باشد، به بچههای مقاومت واگذار میکنیم و آنها روشش را میدانند و انشاءالله ما شاهد تحقق پیش بینی مقام معظم رهبری خواهیم بود و تا ٢٥ سال آینده شاهد نابودی اسراییل هستیم. البته شهید شیخ احمد یاسین بیشتر از اینها خوشبین بودند و گفته بودند تا سال ٢٠٢٧ اسراییل نابود خواهد شد.
با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar
ویدیو مرتبط :
سوال جالب یك كودک ایرانی از نماینده حماس در ایران