سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
سرمقاله ایران/ برگ نوشتههای بی شیرازه در مطبوعات ایران
سرمقاله ایران/ برگ نوشتههای بی شیرازه در مطبوعات ایران
ایران/ « برگ نوشتههای بی شیرازه در مطبوعات ایران » عنوان یادداشت روز روزنامه ایران به قلم محمدرضا عزیزی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:فرق است بین گفتن درباره آنچه داریم و آنچه داشتیم. تاریخ و پشتوانه و ریشه داشتن اگرچه مهم است اما از آن مهمتر وصل به ریشه بودن است. داشتههای امروزی وقتی بیگانه و بدون اتصال به گذشته باشد، مانند برگی است در دست تندباد حوادث که تسلیم و ناگزیر به هرجایی که باد بخواهد میرود و محو میشود. برگنوشتههای بیشیرازه؛ وصف بسیاری از روزنامهها و نشریاتی است که از زمانی که روزنامه کاغذ اخبار منتشر شد، تاکنون آمدهاند و رفتهاند. انگار که فرم رسانه هم با مفهوم خبر یکی شده است که چون صبح دیگری آغاز شود خبر میسوزد و رسانه هم؛ انگار که هنر و تجربه روزنامهنگاری و روزنامهداری کالای فراوان و ارزان بازار است که به وفور پیدا میشود و میتوان به آسانی در روزنامه و نشریهای را تخته کرد و به بازار رفت و تجربه و هنر مطبوعاتی را برای نشریهای دیگر خرید.
«برای یک کشور مهمتر از داشتن یک رسانه، نهاد رسانه است. رسانهای که دارای سوابق بلند، با هویت، با نگاه و دیدگاه خاص خود باشد.» این سخن روحانی در سرآغاز بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات هم رهنمودی است برای تدوین راهبردی که بتوان رسانههای مانا و ماندگار داشت و هم توصیف تلخی است از راه رفته مطبوعات در این 170 سال که هر که آمد عمارت گذشته را ویران کرد و بی گوشه نگاهی به تجربهها و اندوختههای پیشین، عمارتی نو ساخت. توصیف تلخی است از اینکه در برخورد با جرایم رسانهای گزینه آخر را در اول گذاشتهایم و نگاه نکردهایم که در سایر جاهای دنیا: «اولین مجازات اعدام نیست. اولین مجازات جریمه است. توقیف کوتاه مدت در هر جرمی است.» و این شده که جوانمرگی سالهاست به جان مطبوعات ما افتاده است. «رسانهای هنوز متولد نشده، بال و پر نگشوده، خود را بخوبی معرفی نکرده به دلایل واهی دچار تاخت و تاز دیگران قرار میگیرد.» روحانی در این وصف تلخ از روند رسانهداری و کار رسانهای به علتها نیز پرداخته است. «ما همانطور که نیازمند به نهاد رسانه هستیم، نیازمند به نظام مطبوعات هم هستیم. اگر قانون روشن باشد، هر روز جمعی با به دست آوردن یک کلمه و جمله نمیتوانند با آزادی مطبوعات بازی کنند.»
روند بیتابی و بیتحملی در برابر رسانه و روشن نکردن قاعده رفتار و سلوک در این حوزه منجر به بازی سه سر باختی شده است که در آن نه مردم وخوانندگان سود میکنند و نه مسئولان و نهادهای نظارتی، اجرایی و تقنینی و البته ضلع دیگر که اهالی رسانه هستند نیز جزو مغبونترین گروه در این بازیاند. ناماندگاری رسانهها و تعطیلیهای مکرر، به ناماندگاری مخاطبان و ریزش روزنامهخوانها انجامیده. در دوره انقلاب شبکههای اجتماعی و افول رسانههای تکسویه، جذب و نگهداشتن مخاطب در مطبوعات از دشوارترین کارهای دنیا محسوب میشود. بستن و تعطیلی یک نشریه به معنی ضربه به همان اندک سرمایهای است که مطبوعات ما دارند.
از سوی دیگر برخورد سلبی با رسانهها و تعطیلی آنها بر کیفیت و محتوای رسانهای نیز لطمه شدید میزند. جوانمرگ کردن هر نشریهای زمینه برای ورود نشریات و مطبوعات نوپدید و بی گذشتهای است که یا از کادر حرفهای و مجرب بی بهرهاند یا در فضای پر ابهام راه رفتن را هم گم میکنند. اینکه چه بگویند و چگونه بگویند و برای که بگویند، با هر برخورد سلبی و قهری دشوارتر میشود و زبان رسانه هم الکنتر. در این وضعیت کارکرد و کارایی رسانه برای ضلع دیگر مخاطبان که نهادهای حاکمیتی و مسئول هستند نیز دچار نقصان شدید میشود. کارکرد آگاهیبخشی، نقد و نظارت و... کم نیستند مسئولانی که با حسرت و در جایگاه قیاس، نقش و جایگاه مطبوعات و رسانههای مطرح دنیا را به رخ اهالی رسانههای داخلی میکشانند و از رسانهها یا روزنامهنگارانی میگویند که تأثیرات بنیادین در آن جوامع میگذارند. دراین وضعیت اما به این پرسشها کم پاسخ داده میشود که از رسانههای بی آینده و بی گذشته یا کم گذشته کشور ما که در بقای فردای خود نیز مرددند، چگونه میتوان انتظار چنین نقشآفرینیهایی داشت؟ فهرست عنوانها و نامها در تاریخ مطبوعات ما سر به هزاران صفحه میزند. نامها و یادها از مطبوعاتی که بودند و اکنون نیستند. آدمهایی که بودند و اکنون به شغلی دیگر مشغولند یا هزینه یدک کشیدن عنوان بیکار را بر کار در این فضای پر ابهام و مغشوش ترجیح میدهند. سابقه روزنامهنگاری و مطبوعات در کشور ما کم از کشورهایی که اکنون در این حوزه سرآمدند، نیست. ولیکن برگهای درخت رسانه به شاخه وصل نیست و شاخهها هم از تنه بریدهاند.
اکنون عمر قدیمیترین روزنامه ما به زحمت به یک سوم قدمت روزنامههای مشهور و پر قدمت دنیا میرسد. حال آنکه روزنامهنگاری در کشور ما سابقهای حدود دو قرن دارد و در آسیا و خاورمیانه در سابقه رسانه داشتن جزو اولینها هستیم. اما این پرسابقه بودن به معنی از صفر شروع نکردن کار رسانهای در ایران نیست و این شده است که ما «همچنان دوره میکنیم، امروز را، دیروز را، هنوز را.»
ویدیو مرتبط :
فارس ، شیرازه فرهنگ و تمدن ایران زمین