سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



توکلي مطرح کرد: روايتي تازه از فرايند بررسي برجام در مجلس


توکلي مطرح کرد: روايتي تازه از فرايند بررسي برجام در مجلس

ايسنا/ نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در نامه‌اي تحت عنوان گزارش به مردم در مورد برجام، فرايند بررسي برجام در مجلس و اقدامات خود به عنوان يک نماينده در اين زمينه را تشريح کرد.

احمد توکلي بخش اول روايت خود را بر اساس پاسخ به اين سوال‌ها که «در فرايند بررسي برجام در مجلس چه گذشت؟ بر سر سرمايه اجتماعي چه آمد؟ به عنوان يک نماينده چه کردم؟ » تنظم کرده و برداشت‌ها و اعتقادات خود را درباره عملکرد وزير امور خارجه، رييس سازمان انرژي اتمي، رييس مجلس شوراي اسلامي، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان و ... به شرح زير آورده است:

اين گزارش که طبق معمول براي شفاف شدن نحوه ايفاي وظيفه خدمتگزاري مردم در مقام نمايندگي تقديم مي‌شود، گوشه‌هايي از اين ماجراي تاريخي را نيز روشن مي‌سازد که ثبت و انتشار آن‌ها خود وظيفه مستقلي است. در اين قسمت کارکرد مجلس در اين عرصه و اثر آن بر سرمايه اجتماعي و بخشي از اقدامات بنده در اين ارتباط را ملاحظ مي‌فرماييد. سه پرسش ديگر در قسمت پاياني پاسخ داده مي‌شود.

روز يکشنبه 12 مهر 1394 در مجلس دو موضوع در ارتباط با برجام رخ داد: قرائت گزارش کميسيون ويژه بررسي برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و تقاضاي دو فوريت براي طرح "اقدام متناسب و متقابل دولت در اجراي برجام". مجلس به شدت متشنج شد و رئيس در اداره جلسه دچار مشکل بود. رفتارهاي مغاير با شئونات نمايندگي مکررا صحنه‌هايي را رقم زد که به حيثيت مجلس آسيب جدي زد. چرا اين گونه پيشامد؟ اين صحنه‌هاي تلخ با کيفيت بدتري در روزهاي يکشنبه 19 و سه‌شنبه 21 مهر94، حين بررسي کليات و جزئيات طرح مذکور تکرار شد. چرا؟

داستان از نگاه يک هموطن که ماجرا را از صداوسيما و رسانه‌ها به طور مستقيم و غيرمستقيم پيگيري مي‌کرد، گيج کننده، تأسف بار و سئوال برانگيز است. ملاحظه بفرماييد:

در 28 مرداد کميسيون ويژه اي براي رسيدگي به برجام تشکيل مي‌شود. اعلام مي‌کنند که اين کميسيون با توافق همه فراکسيون‌ها با ترکيب 7 نفر از رهروان به مديربت عملي آقاي لاريجاني6 نفر از فراکسيون اصولگرايان به مديريت آقاي حداد و2 نفر از اصلاح‌طلبان برگزيده مي‌شوند. در اين ميان رهبري بزرگوار ضرورت دخالت مجلس در تصويب يا عدم تصويب را يادآور مي‌شوند و تأکيد مي‌کنند مبادا برجام اسباب تفرقه در کشور شود. هموطن تماشاگر صحنه تا اينجا گرچه از دولت علاقه‌اي به تمکين به قانون جهت تقديم لايحه نمي‌بيند ولي ظاهرا در مجلس کارها دارد با وفاق کامل پيش مي‌رود.

در روز يکشنبه 12 مهر، در حالي که نقوي حسيني دارد گزارش قوي و مستدل کميسيون ويژه در نقد برجام را مي‌خواند، طرحي با قيد دو فوريت تقديم صحن مي‌شود. مخالفان مدعي ميشوند که طرح جداي از نتايج گزارش تهيه شده است. در مسير بررسي دوفوريت جنجالي به پا مي‌شود. رئيس مجلس و برخي از جبهه پايداري يکديگر را با دادن اخبار متفاوت تخطئه مي‌کنند. آقاي لاريجاني مي‌گويد اين طرح با هماهنگي دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي و دوستان فراکسيون اصولگرا تهيه شده و آنان تعهد سپرده بودند که نتيجه را امضاء کنند. اعتراضات پي‌درپي چند نماينده جبهه پايداري در ضمن اخطار و تذکر رئيس را به واکنش وامي‌دارد تا به راحتي وقت اخطار و تذکر ندهد. همين مسئله تشنج را دامن مي‌زند. بجاي نمايش همدلي و وحدت، مانور تفرقه به چشم مي‌خورد؛ آن هم نه بين دولت و مجلس و نه بين اصلاح‌طلبان و اردوگاه اصولگرايان، بلکه بين خودِ اردوگاه به اصطلاح اصولگرا. دو فوريتي به رغم مطرح شدن از زبان بروجردي و دفاع لاريجاني و توکلي، رأي نمي‌آورد و پس از تصويب يک فوريت، طرح بر خلاف معمول، به جاي کميسيون ويژه، به کميسيون امنيت ملي ارجاع مي‌گردد.

کميسيون فرداي آن روز آن را با سرعت در يک جلسه تصويب مي‌کند و اعلام مي‌کند 200 پيشنهاد را بررسي و رد کرده است! گزارش کميسيون امنيت ملي صبح يکشنبه 19 /07 /94 در صحن مطرح مي‌شود. جنجال شديدتر از هفته پيش است.

تلخ‌ترين قسمت، تخطئه متقابل رئيس مجلس و رئيس کميسيون ويژه و دفاع بسيار هيجاني دکتر صالحي از خود و تيم مذاکره کننده و بيان تهديد دفن در بتن است. بالاخره کليات طرح با 139 راي موافق و100 راي مخالف و 12 راي ممتنع از 253 نماينده حاضر در جلسه تصويب ميشود. بحث در جزئيات به سه شنبه 21 /07 /94 موکول مي‌گردد. آن روز آقاي لاريجاني با تصلب سختي اجازه مطرح شدن هيچ پيشنهادي از 200 و اندي پيشنهاد چاپ شده را نمي‌دهد. در حالي که حق مسلم قانوني نمايندگان بود. با فشار لاريجاني ، طرحي که معلوم بود ده ها سال سرنوشت کشور را رقم مي‌زند، طي حدود 20 دقيقه به تصويب مي‌رسد! شوراي نگهبان نيز با سرعت غيرمتعارف در اين‌گونه موارد، فرداي آن روز مصوبه مجلس را تأييد مي‌کند. واقعا مردم حق دارند سرگيجه بگيرند!! سرمايه اجتماعي برباد رفته به دليل اين‌گونه رفتار توجيه ناپذير حاکمان چگونه جبران مي‌شود؟

به عنوان يک نماينده چه کردم؟

در 12 فروردين امسال طي نامه‌اي به آقاي رئيس‌جمهور ضمن تشکر از زحمات آنان دو نکته را تذکر دادم يکي اين که " بيانيه يا هر عنوان ديگري که به نتيجه مذاکرات داده شود، اگر براي ايران الزام‌آور باشد بعدا از قبول و اجراي آن گزيري نيست. اين معنا در حقوق بين المللي امري پذيرفته شده است؛ بنابراين مراقبت جدي در اين‌باره حياتي است، تا خداي ناخواسته از مکر دشمن آسيبي به ايران عزيز نرسد." و ديگري ضرورت تقديم نتيجه مذاکرات براي تصويب به مجلس بود.

يکشنبه 16 فروردين 94 دکتر ظريف براي ارائه گزارش از مذاکرات لوزان به کميسيون سياست خارجي آمده بود. آقاي کريمي قدوسي نخستين نماينده‌اي بود که در اعتراض به مذاکرات در نوبت خود به آقاي ظريف متعرض شد و خطاب به وي چيزهايي را از حضرت آقا نقل کرد که دکتر ظريف دو بار گفت دروغ است و در بار سوم از جايش برخاست و در حالي که مي‌گفت من در جلسه اي که به آقا دروغ مي‌بندند، نمي‌نشينم، قصد خروج کرد که با اصرار همکاران دوباره نشست. آقاي کريمي هم با خواهش من و آقاي نبويان ادامه نداد. افراد مختلف سخن گفتند. معمولا دوستان رهروان در دفاع و جبهه پايداري در مخالفت؛ از جمله برادرم آقاي نبويان به استناد بياناتي از رهبري آقاي ظريف را به عدم رعايت نظرات ايشان متهم کرد. در انتهاء آقاي کامران وقت خويش را به بنده داد. چون حملات به دکتر ظريف خيلي تند بود، براي آن که با روحيه آسيب ديده از کميسيون نرود ابتداء از طرف خودم و حضار از زحماتش تشکر کردم و برجستگي هاي مهمي از مذاکرات را بيان کردم بعد به گفتن ضعف‌ها پرداختم. در عين حال از اظهار عقيده آزادانه برادران مخالف نيز دفاع کردم. در انتها خطاب به برادران پايداري اضافه کردم تصويري از رهبري که در کلام‌تان ارائه مي‌شود رهبري ضعيفي است و با واقعيت اصلا نمي‌خواند. ظريف کيست که جرات کند خلاف آقا در اين امر مهم کاري بکند؟ مگر مي‌تواند؟ حتي اگر بخواهد. اينجا نه ظريف و نه هيچ کس ديگري جرات مخالفت با رهبري را ندارد! ماجرا به خوشي پايان يافت.

صبح روز بعد در يک ملاقات ده دقيقه‌اي دو مطلب را به دکتر ظريف عرض کردم؛ نخست گفتم شما که حرف تلخ دشمنان را با متانت گوش مي‌دهي چرا ديروز بي‌صبري نشان دادي؟ وزير خارجه بايد سنگين‌تر از اين باشد. قبول داشت. البته خستگي از سر و رويش مي‌باريد. گفتم شايد دليلش اين باشد. تصديق کرد و گفت بسياري از شب‌ها بخاطر نگراني از سنگيني مسئوليت خوابم نمي‌برد. دوم، پيشنهاد کردم که تمام مخالفاني را که مبنا دارند از حسين آقا شريعتمداري و مانند ايشان در رسانه‌ها و آقاي نبويان و مانند وي از نمايندگان و همچنين از دانشگاهيان را زود دعوت کن و خواهش کن صريح حرف بزنند و تو خودت شنونده باش و اگر خواستي آخر کار کمي توضيح بده. اين کار اولا عيوب کار شما را بر خودتان آشکار مي‌کند؛ ثانيا روابط داخلي را تلطيف مي‌نمايد. استقبال کرد.

شش روز بعد از توافق وين، در 29 تيرماه شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامه 2231 را تصويب کرد. با اين قطعنامه، شش قطعنامه تحريمي پيشين عليه ايران لغو مشروط شد که در واقع تعليق بود. و در عين حال برجام را تصويب کرد. روز بعد، سه شنبه 30 تير آقاي دکتر ظريف به مجلس آمد و گزارشي از برجام و حواشي آن، از جمله قطعنامه 2231 تقديم مجلس کرد. چهار سئوال نوشتم و براي رئيس جلسه، آقاي لاريجاني فرستادم. اين از حقوق نمايندگان است که سئوال خود را از مسئولاني که گزارش تقديم مجلس مي‌کنند به رئيس جلسه بدهند و او بايد بخواند و پاسخ بخواهد. آقاي لاريجاني سه تا را خواند و دکتر ظريف پاسخ داد. از جمله پرسيدم در حالي که لااقل 4 بار لفظ تعليق صراحتا در برجام آمده است چرا آقاي وزير چند بار با تأکيد گفتند تمام تحريم ها لغو شده است؟ با کمال تعجب وزير محترم در پاسخ گفت: "اصلا تعليق هيچ جا نيامده، در هيچ جاي برجام تعليق نيامده، هر کس تعليق ترجمه کرده اشتباه کرده، هيچ جاي برجام تعليق نيامده. کلمه تعليق وجود ندارد. لغو کرد . . . لغو، تمام شد." من کلمه انگليسي suspend را در متن برجام با ماژيک برجسته کردم و چون خودم منتظر اجازه اخطار بودم، از آقاي دکتر نجابت خواهش کردم برود آن‌ها را به دکتر لاريجاني نشان دهد. لاريجاني که مطمئن شد به نجابت گفت برو به ظريف نشان بده. آقاي دکتر ظريف در واکنش به دکتر نجابت گفت من نديده بودم! عذر بدتر از گناه. بالاخره نوبت اخطار به من رسيد که طبق اصل 74 قانون اساسي در باره ضرورت تقديم لايحه براي بررسي برجام اخطار دادم. رئيس مجلس در پاسخ گفت: اين موضوع را در هيأت رئيسه بررسي خواهيم کرد. در جلسه يکشنبه بعد 04 /05 /1394 باز هم اخطار دادم که چرا دولت لايحه نمي‌دهد. و اضافه کردم : " بر اساس فرمايش مقام معظم رهبري و قانون اساسي، دولت بايد توافق را بررسي کرده و در هيات وزيران به تصويب رسانده و رسما به مجلس ارائه کند تا قابل بررسي باشد. . . بايد توافق با دقت بررسي شود تا کاري کنيم که تحريم‌ها واقعا رفع شود." لاريجاني در پاسخ به اين اخطار گفت: . . . حرف شما صحيح است و من قبلا نيز حرف شما را تأييد کرده‌ام ولي گزارش دادن وزير به مجلس ايراد قانوني ندارد.

يک هفته پس از گزارش دکتر ظريف، در تاريخ 06 /05 /94 بر اساس مطالعه متن اصلي برجام نطقي در مجلس تقديم داشتم. در اين جا دستاورد بزرگ تسليم غرب در برابر حق غني‌سازي را ستودم و در باره ديگرخواسته برحق ملت که لغو تحريم هاي ظالمانه مقدم بر، يا همزمان با اجراي تعهدات ما بود، به روشني نشان دادم که لغو اندکي از تحريم‌ها و تعليق بقيه تنها پس از انجام 39 تعهد ايران انجام مي‌گيرد و ابزار چانه زني از دست‌مان مي‌رود و هشدار دادم تعهدات بازگشت‌ناپذير ايران خطرات جدي را متوجه منافع ملي مي‌کند. در پاسخ از راه حل، ضمن تاکيد مجدد بر لزوم تقديم لايحه گفتم:

" • بايد پيش از آن که قدرت چانه زني را از دست بدهيم با هر تدبيري هست غرب بدعهد پيمان شکن را به لغو، نه تعليق تحريم هاي ظالمانه وادار کنيم تا فشار بر مردم خوبمان کاهش يابد. در اين راه بايد به اين دستور حکيمانه رهبري عمل کنيم که طي اين دو هفته چند بار به الفاظ مختلف تکرار شده است. دستور اين است :

" لازم است متني که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسير قانوني پيش‌بيني شده قرار گيرد و آنگاه در صورت تصويب، مراقبت از نقض عهدهاي محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود."

• در طول مذاکرات ۲۳ ماه گذشته طرف آمريکايي مدام تکرار کرده است گزينه نظامي روي ميز است پرسش اساسي اينست که چرا اين تهديد عملي نشده است؟ اگر توان دفاعي ايران مانعي مهم در اين خصوص بوده، که قطعا چنين بوده است، آيا پذيرش محدوديتهايي، مانند آنچه در قطعنامه ۲۲۳۱ آمده، صلح و امنيت را براي کشور به ارمغان مي‌آورد يا جنگ و ناامني را؟ اينجانب هشدار ميدهم پذيرش هرگونه محدوديت در حوزه دفاعي کشور، فرو ريختن سد استوار در برابر تحميل جنگي ديگر بر ملت ايران است."

در 26 /05 /94 نامه‌اي خطاب به آقايان دکتر روحاني و دکتر ظريف نوشتم. در اين نامه که خصوصي براي اين دو برادر فرستاده شد، پس از ذکر جهت‌گيري‌هاي درست دولت، به صراحت تام اشکالات فرايند 23 ماهه را برشمردم. در مقدمه گفتم : " بررسي کلي و دقت در برجام و قطنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت دو احساس متضاد را در يک مسلمان انقلابي وطن دوست برمي‌انگيزد." احساس سربلندي ناشي از تسليم غرب دربرابر ايستادگي ملت براي کسب حق غني سازي با ذکر مکرر عبارت " برنامه هسته‌اي ايران شامل غني‌سازي" يک طرف است که قهرا بر نفوذ ايران در جهان و به ويژه در منطقه مي‌افزايد. اين، در کنار جلوه مصاف سياسي يک به ششِ مذاکرات که نماد برجسته اعتماد به نفس ايران اسلامي بود، احساس عزت را بر مي انگيزد.

طرف ديگر احساس سرافکندي ناشي از "تعهداتي است که با ادبيات ذيربط بر گردن گرفته ايم يا بالملازمه بر گردن ما بار مي‌شود، در مقايسه با تعهداتي که آنان پذيرفته‌اند. در اين عرصه نيز باور دارم برادران سعي داشتند گام گام پيش روند و وجب وجب پس بنشينند. ولي درعين حال نتيجه در برخي موارد آزاردهنده و بعضا غيرقابل فهم است”.

نوشتم که اصرار دولت براي تعقيب راه ديپلماتيک، که به دنبال تلاش آمريکا براي مذاکره و نامه هاي اوباما به رهبر انقلاب و وساطت سلطان قابوس مطرح بود، و حمايت مشروط رهبري و هدايت ايشان را به همراه داشت و نيز راهبرد برد – برد که پيامش قبول نوعي بده بستان بود از مثبتات رويکرد دولت بود. از آن طرف، گره زدن اصلاح همه امور به مذاکرات و نتايج مفروض آن، که طمع و فشار دشمن را زياد کرد، اشتباه بزرگي بود. "وقتي آقاي رئيس جمهور به درستي ظريف و گروهش را در ميدان منازعه اي نابرابر معرفي ميکرد بايد رجز ميخواند نه آن که اظهار عجز و نياز کند." چنانکه سران آمريکا ضمن مذاکره فرصت رجزخواني را هيچگاه فرو نميگذاشتند. اشتباه بعدي اظهار شعف غير متعارف و تلقي بزرگترين پيروزي را در مردم ايجاد کردن بود. اشتباه سوم بي توجهي به تفاوت بين اختلافات داخلي بين گروه هاي مسلمان، و تخاصم با دول جنگ طلب و زياده خواه بود که باعث شد تا بين تفاهم و ترک مخاصمه وصلح مسلح فرق گذاشته نشود. گفته معاون اول که "مذاکرات تفاهم را جاي تخاصم نشاند، که به لطافت در برخي سخنان رئيس جمهور گرامي نيز وجود داشت، نادرست است که به همين دليل واقع شده است. اين اشتباه اعتقادي که احتمالا در پيدايش برخي نتايج تلخ برجام مؤثر بوده است، اگر اصلاح نگردد، در اجراي احتمالي آن آسيب هاي بيشتري درپي دارد." و ميتوان معبر نفوذ آتي دشمن باشد. عدم بهره گيري از تمام ظرفيت ملي را اشتباه ديگر خواندم و پرسيدم " چه اشکالي داشت افراد با سابقه اي مانند آقايان محمد جواد لاريجاني، احمد جلالي و کمال خرازي از ابتداء تا انتها تيم را همراهي مي‌کردند؟"

در ادامه اين نامه بزرگترين گناه در اين عرصه را عدم رعايت راستي و درستي در گزارش رسمي از ماجرا به مردم و نمايندگان مردم شمردم و به عنوان نمونه دو مورد از دعاوي رئيس جمهور و وزير خارجه را مستند به برجام و قطعنامه تشريح کردم. نامه با چند پيشنهاد تمام ميشود. بحمدالله سه چهار هفته بعد پاسخ دکتر ظريف صادر شده در تاريخ 22 /06 /94 را دريافت کردم. ظريف عزيز ضمن آن که برخي اشکالات را متواضعانه مي‌پذيرد، سعي مي‌کند آن‌چه را که سوءتفاهم مي‌خواند، توضيح دهد و در مواردي نيز موفق مي‌شود. اين دو نامه را بعد از قرائت گزارش کميسيون ويژه با توافق دکتر ظريف منتشر ساختم. تلاش‌هاي مربوط با طرح قانوني اقدام متقابل و ماجراهاي مربوط را ضمن قسمت‌هاي ديگر خواهيد خواند. در ادامه به اين سه پرسش پاسخ ميدهم : 1) قصه نقض عهد و واکنش هايش چه بود؟ 2)چرا به طرح مشروط کردن برجام رأي دادم؟ 3) چه اشکالاتي قانوني در مسير پيش آمد؟»


ویدیو مرتبط :
مصلحت نیست مجلس از بررسی برجام کنار گذاشته شود