سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
سرمقاله مردم سالاری/ میوههای رسیده و نرسیده پیمان برجام
مردم سالاری/ « میوههای رسیده و نرسیده پیمان برجام » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم بهروز پورسینا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
این روزها در فضای مجازی، کلیپی در سطح وسیع منتشر شده است و دست به دست میچرخد که در آن، فرمانده گردان خط شکن نبرد سیاسی کشور یعنی دکتر ظریف، در پاسخ به سوالات مغرضانه برخی خبرنگاران ژاپنی مبنی بر اینکه حالا که قرار است چندین شرکت بزرگ ژاپنی، روابط تجاری خود را با ایران از سر گیرند شما چرا با آزمایشات موشکی به نقض مستقیم برجام دست زده اید، ایشان با ظرافت و لطافتی که خاص خودشان است چنان پاسخ مستدل و منطقی به جمع خبرنگاران خارجی و دیگر حضار در جلسه (که از ملیتهای مختلف بودند) دادند که نه تنها اتهام نقض برجام از سوی ایران بکلی رد شد که در بیانی کوتاه، چنان دفاع جانانهای از مظلومیتها و مردانگیهای مردم ایران در دوران دفاع مقدس کردند که حضار بیاختیار و با کف زدنهای ممتد، به تعظیم و تکریم این دیپلمات بی نظیر ایرانی پرداختند. ظریف، چهره شناخته شده ای در میان اهل نظر بود آن زمان که مسئولیت نمایندگی جمهوری اسلامیایران را در سازمان ملل بر عهده داشت. خدمات بیشائبهاش در آن دوران، دکتر روحانی را بر آن داشت تا برای خروج از مدار نیمه بسته مذاکرات 1+ 5 با ایران، با یک تصمیم تاریخی، مسئولیت اصلی مذاکرات و تیم مذاکرهکننده را بجای دبیر شورایعالی امنیت ملی به وزیر امور خارجهای بسپارد که سکاندار آن، خطشکنی چالاک به نام دکتر ظریف است.
شروع مذاکرات هستهای، به سالها قبل از تشکیل دولت یازدهم بر میگردد. اصولا ورود به مذاکره برای هر فرد و گروه و در هر زمان، برای رسیدن به توافق است. ذات رسیدن به توافق یعنی «برد–برد». البته دو سناریوی دیگر نیز متصور است که عبارتنداز:
الف) توقف مذاکرات با اعلام شکست قطعی آن یا توقف موقت مذاکرات که ادامهاش، به آیندهای نامعلوم وا نهاده میشود که این نیزدر برخی شرایط، همان مفهوم رقیق شده شکست مذاکرات است؛
ب)حصول نتیجه «باخت – برد» در حصول توافق نهایی که در تاریخ، موارد آن بسیار نادر بوده زیرا تنها زمانی این سناریو قابل وقوع است که یک طرف مذاکره در نهایت جهالت، بلاهت و سفاهت باشد و طرف دوم در نهایت ذکاوت و شیطنت.
در داستان مذاکرات هستهای ما، فقط و فقط، مفهوم «برد– برد» قابل تصور است و هر دو سناریوی دیگر، سالبه به انتفاع موضوع است. چرا !؟ زیرا، سناریوی اول به شرطی قابل وقوع بود که هر دو طرف یا یکی از طرفین، مذاکرات را برای مذاکره میخواست که لاجرم، نتیجه نهایی آن قطعا عدم دستیابی به هر نوع توافقی میبود. این اطمینان را داریم که هدف جمهوری اسلامیایران برای مذاکرات، «مذاکره برای مذاکره» نبوده است؛ البته طرفهای مقابل در برخی برهههای دوران مذاکرات، در مظان این اتهام هستند ولی سیر جامع مذاکرات، حاکی از آن است که آنها نیز برای دستیابی به یک توافق پایدار وارد این مذاکرات شده بودند. سناریوی دوم نیز جای بحث ندارد چرا که اولا کلیت مذاکرات و حصول توافق، هیچگاه با ممانعت مقام معظم رهبری مواجه نشد که در دفعات متعدد، شخص رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده مورد حمایت و تفقد رهبری قرار گرفتند و در ثانی، دشمنی بزرگترین دشمنان توافق هستهای که همانا اسرائیل و بدنه اصلی کنگره در آمریکا بودند، جایی برای حتی تحلیل فرضی«برد – باخت» را باقی نمیگذارد.
در اینجا نگارنده، توجه خوانندگان محترم این یادداشت را به دو نکته اساسی جلب میکند:
الف) اینکه بطور استدلالی و منطقی ثابت شد که در توافق بدست آمده هستهای جمهوری اسلامیایران با 1+5، نتیجه «برد– برد» حاصل شده است این بدان معنا نیست که میزان برد برد، لزوما برد – برد با تسهیم نتیجه 50 – 50 است.
آنچه میتوان ادعا کرد در این مذاکرات و توافق هستهای، سهم برد جمهوری اسلامیایران بیش از 50 بوده است که برد – برد را برای ما شیرینتر از شش قدرت جهانی طرف مذاکره، کرده است. با آنکه شیرینی میوههای برجام را آنان که کامشان دچار زکام نشده است بخوبی در کامشان چشیدهاند اما اگر تاکنون طعمهای گوارای برجام در کامها کامل نشده است به چهار دلیل است؛ دلیل اول آن، به تحمل تلخی صبوری و پذیرش رنجی کوتاه مدت برای اعمال درایتهای لازم در مراحل اجرایی برجام باز میگردد تا میوههای گوارا و خوش طعم برجام، کاملا رسیده شود. چیدن میوه کال، منطقی نیست. دوم، بدلیل برخی بد عهدیهای آمریکا است که از شیطان بزرگ، غیر از این انتظار نیست که البته، آن هم چاره دارد. سوم، عملکرد برجام ستیزان داخلی است که باید به آنان گفت «و ما ادراک ما برجام ستیز». چهارم، اینکه اگر ما سهم بردمان 60 هم باشد برد برای طرف مقابل، 40 بوده است و به این دلیل که برخی طرفهای مقابل، دولتهای سلطهگر هستند، چشیدن طعم این تلخی را گریزی نیست؛ ذات «برد– برد» همین است. نکته: با آنکه مقایسه پیمان برجام با معاهده صلح امام حسن علیه السلام با معاویه، قیاسی مع الفارق است اما نکات بسیار مهمیازآن برایمان قابل افراز است. یکی از این نکات این است که امام حسن علیه السلام، پیمان صلحی را با معاویه پذیرفتند که نیک میدانستند بد عهدتر از معاویه شاید در تاریخ نتوان یافت اما این بد عهدی طرف مقابل، مانع از توشیح متن معاهده و پیمان صلح نشد. لازم به یادآوری نیست که با آنکه معاویه در این معاهده و پیمان، متعهد شده بود خلافت را موروثی نکند اما در مدت زمان اندکی پس از این توافقنامه، او بطور رسمی یزید را بعنوان ولیعهد خلیفه اعلام کرد. قس علیهذا، بد عهدیهای دیگر معاویه را.
ب) اینکه رهبری معظم انقلاب، از هرگونه مذاکره با آمریکا در سایر موضوعات ممانعت به عمل آوردند دقیقا به دلیل مفهوم «برد – برد» در هدف مذاکرات، یعنی حصول توافق است میان نظام تصمیمگیری در جمهوری اسلامیایران با نظام تصمیمگیری در کشور آمریکا. تسهیم نتیجه «برد– برد»، برای هیات حاکمه آمریکا ولو سهم آمریکا چشمگیر هم نباشد اگر از مجرای مذاکرات دو جانبه با جمهوری اسلامیایران باشد به هر وجهی، زیبنده نیست.
نظام قدرت و تصمیم گیری درآمریکا تا آن زمان که مصداق همان عبارت تاریخی«شیطان بزرگ» از امام راحل است، مشمول همین دستور رهبری معظم انقلاب است؛ اگر روزی غیر از این شد، که قاعده تعامل با آمریکا فرق خواهد کرد اما متاسفانه، چشم انداز آن، فعلا به هیچ وجه قابل رویت نیست.
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
منبع: مردم سالاری
ویدیو مرتبط :
سرمقاله شماره 316 مجله موفقیت