سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



کوچه بی‌نام: راه و بی‌راهه


وبلاگ > تهرانی، مهدی - سینمای درام اجتماعی متکی به یک فیلمنامه ششدانگ است. بازی‌های خوب و یا فیلمبرداری عالی کمکی به فیلم نمی‌کنند اگر کاراکترها در این ژانر پرداخت نشده باشند و نقطه عطفی نتوان برای آنها متصور بود. کوچه بی‌نام متاسفانه فیلمنامه‌ی بدی دارد. حیف موضوع و ترکیب بازیگران و فیلمبرداری فیلم که قربانی فیلمنامه نیم‌بند علیمردانی شدند. وگرنه فضای فیلم همه چیز برای خلق یک اثر خوب را داشت. خانه سنتی و شلوغ و و تک و توک داستانک عاشقانه و غیره...کوچه بی نام رفتارشناختی آدم‌هایی را می‌خواهد نشان دهد که اهل ایثارند و فداکاری؛ ولی بلد نیستند که این مهم را چگونه نشان دهند...

در یك خانه سنتی دو طبقه؛ ظاهرا احترام و فروغ زندگی عادی خود را می‌گذرانند. حاج مهدی (فرهاد اصلانی) همسر احترام(فرشته صدر عرفایی) است و این دو زندگی آرامی دارند. طبقه دیگر فروغ (پانته‌آ بهرام) زندگی می‌كند كه پیش از این همسر شرعی مهدی بوده و صدالبته احترام و دیگران هیچ خبری از این راز ندارند. در ایام قدیم احترام به ناگاه به كما رفته و این فروغ بوده كه تیمار بچه‌ها را بر عهده گرفته و حتی حمید را نیز برای مهدی بدنیا آورده است. اینها تمام اطلاعاتی است كه از گفتار و برخی تصاویر به تمشاگر منتقل می‌شود اما علیمردانی حاضر نیست قدمی بیش بر‌دارد و این نقاط عطف را بهم بدوزد. او همه چیز را به امان خدا و تماشاگر رها می‌كند.

فراز و فرودها در كوچه بی نام گاهی بسیار احساسی و گاهی بسیار غیرمنطقی جلوه گری می كنند.  در واقع كوچه بی نام نه واقعگراست و نه طبیعتگرا و نه سورئال. اما چرا در طی روایت فیلم رگه هایی از این سبك ها و انگاره های متعلق به این گونه ها را می بینیم؟ این روند به درهم گسیختگی فیلمنامه و ریخت و پاش اضافی علیمردانی در نگارش سناریو برمی گردد. نقاط عطف و داستانك های مرتبط رگ های حیاتی یك فیلم در درام اجتماعی هستند و علیمردانی مرد پردازش این نقاط عطف حداقل در این فیلم نبوده است. در نظر بگیرید در یك خانواده ارگانیك و سنتی مادر به كما برود. چه اتفاقی می‌افتد؟ طبیعی است كه زمین و زمان برای ساكنین خانه به هم دوخته شود. در كوچه بی نام اما اصلا چنین روندی برای همسر حاج مهدی داستان‌نمی بینیم.

کوچه بی نام

 گویی این كما هم یكی از همان داستانك‌هایی است كه باید فقط اشاره‌ای به آن شود. مثل حضور بازیگرانی كه اصلا نمود خارجی ندارند و میایند و می‌روند. مثل حضور امیرآقایی و حتی باران كوثری در نقش محدثه.فضا هم به همان اندازه شلخته است كه داستانك‌ها. اگرچه حداقل خانه سنتی با فیلمبرداری كلاری خوب از كار درآمده اما صد حیف كه داستان اصلی روی هواست.

 علیمردانی گاهی پدر خانواده را نقطه عطف و نفر اصلی ماجرا روایت می‌كند و گاهی محدثه را. اصلا گاهی ایندو سریعا جا عوض می‌كنند و به جای پدر این دختر جوانش است كه همه چیزدان خاندان جلوه‌گری می‌كند. تمام این تغییرها باعث می‌شود تماشاگر خط سیر داستان را برنتابد. گاهی تماشاگر ذهنیات تك تك بازیگران را باید دریافت كند تا بفهمد قرار است چه اتفاقی بعدها بیفتد در حالی كه این روایت‌ها اصلا بدرد نمی‌خورد. نقاط عطف یا دو دستی به باد می‌روند و یا اینكه به سادگی برای تماشاگر رونمایی می‌شوند و هیچ جذابیتی را شامل نمی‌شوند. از محدثه تا فروغ و از حمید تا پدر هیچكدام شخصیت اصلی نیستند و در عین حال گاهی شخصیت اصلی هم معرفی می‌شوند.

كوچه بی نام می‌توانست با یك فیلمنامه ششدانگ به یك اثر خاص تبدیل شود. بازیگران خوب و فیلمبردار كاربلدی در مجموعه حضور داشته‌اند اما نوشته علیمردانی متاسفانه این فرصت را از كوچه بی‌نام گرفته است. بازی‌ها در كوچه بی نام یكدست نیست. جدای از فرهاد اصلانی و فرشته صدر عرفایی كه در ایفای نقش‌شان تقریبا قابل از كار درآمده‌اند بازی‌های باران كوثری و به ویژه پانته‌آ بهرام بسیار ضعیف هستند. 


ویدیو مرتبط :
احسان قاسمی -کوچه به کوچه رو گل بزنید - عیدغدیر91