سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
ایران نوشت: راه دشوار همگرایی اصول گرایان
ایران/ متن پیش رو در ایران منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
99 روز دیگر، ساعت شنی «انتخابات مجلس دهم» تهی میشود؛ اما نه گذر بیامان روزهای تقویم و نه «ائتلاف» بزرگ اردوگاه رقیب، باعث نشده اصولگرایان حتی یک گام به یکدیگر نزدیکتر شوند. جریانی که دو سال پیش و در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نتوانست نیرو و آرایَش را متحد کند و در نهایت قافیه را به تکثر نامزدهایش واگذار کرد. نامزدهایی که هر کدام طیفی از اصولگرایان را نمایندگی میکردند و حاضر نشدند به نفع دیگری یا جریان متبوعشان کنار بروند. رویکردی که به سرشکن شدن آرای این جریان میان 4 کاندیدا و بازماندن همگی آنها از کاخ ریاست جمهوری منجر شد. هر چند به نظر میرسید پایان تلخ «تکثر»، اصولگرایان را با سرعت و سهولت بیشتری به سوی «همگرایی» و «انسجام» سوق دهد، اما بررسی وضعیت این اردوگاه، پالسهای دیگری ارسال میکند. نزدیکی طیفی از اصولگرایان سنتی به طیف تندروی این جریان، اختلاف جدی و اساسی علی لاریجانی و «پایداری»ها، تعویق مکرر تشکیل «شورای هماهنگی اصولگرایان»، فقدان چهرههای متنفذی چون آیتالله مهدوی کنی و حبیبالله عسگراولادی، کنار گذاشتن شمار زیادی از احزاب و تشکلهای سیاسی از گفتوگوهای موسوم به «وحدت»، تحرکات انفرادی و مؤلفههای دیگری از این دست، این سؤال را مطرح میکند که جبهه انتخاباتی اصولگرایان در سه ماه منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر به «اردوگاه خاموش» شباهت دارد یا «آتشفشان خاموش»؟ این سؤال زمانی جدیتر مطرح میشود که برخی معتقدند نسبت متفاوت و متعدد اضلاع مختلف اصولگرایی با دولت روحانی بیش از هر گزارهای بر فرآیند «همگرایی» یا «انشقاق» این جریان در انتخابات آتی اثرگذار خواهد بود. پرسشی که برای یافتن پاسخ، نیازمند بازگشت به روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش است.
نقطه آغاز
درست از فردای روزی که نام حسن روحانی به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد، طیفهای مختلف اصولگرایی شروع به تعریف نسبت خود با «اعتدال» و دولت روحانی کردند. هرچند مرز میان این طیفها همیشه واضح و روشن نیست، اما میتوان با تساهل و تسامح اصولگرایان را نسبت به دولت جدید به دسته تقسیم کرد. گروهی از این جریان با تمرکز بر نقاط مشترک میان «اصولگرایی» و «اعتدالگرایی»، خود را از دولت و رئیس جمهوری منتخب جدا ندانستند. حضور شماری از اصولگرایان سرشناس در کابینه، این نقطه اشترک را پررنگتر کرد و کار بدانجا رسید که اکنون این طیف از اصولگرایان- که در افواه اهل رسانه به «اصولگرایان معتدل» مشهورند- به عنوان حامیان اصولگرای دولت شناخته میشوند. علی اکبر ناطق نوری، علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی و حامیان آنها همچنین «جبهه ایستادگی» و فراکسیون «رهروان ولایت» مجلس با اندکی مسامحه در این دسته جای میگیرند. نحله دوم، نقطه مقابل این طیف است. طیفی که بدنه اصلی آن را مدیران و نزدیکان فکری و سیاسی دولت سابق تشکیل میدهند و در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر، از سعید جلیلی حمایت کرد. اصلیترین هسته این طیف، «جبهه پایداری» است؛ جبههای که تحت زعامت آیتالله مصباح یزدی فعالیت میکند و منتقد صفر تا صد سیاستهای دولت روحانی است. داستان اختلاف مواضع «پایداری»ها با رئیس دولت و رئیس مجلس، مثنوی 70 من کاغذی است که هر روز در یک موضوع خود را نشان میدهد. این طیف در فرهنگ سیاسی کشور به «اصولگرایان تندرو» موسوم هستند. فراکسیون اصولگرایان مجلس به ریاست غلامعلی حدادعادل تا حدی به این طیف نزدیکند.
دسته سوم، اصولگرایانی هستند که معتقدند روحانی به همان میزان که «اصلاحطلب» نیست، «اصولگرا» هم نیست، اما با ریشههای اصلاحطلبی پیوند بیشتری دارد. این طیف خود را نه به عنوان «حامی» و نه به عنوان «منتقد» دولت معرفی نکرده و تلاش میکنند به تناسب موضوعات و سیاستهای دولت موضعگیری کنند و البته گاهی هم به یک سو بیشتر متمایل میشوند. جبهه پیروان خط امام و رهبری به رهبری محمدرضا باهنر در این گروه تعریف میشود.
تلاشهای انتخاباتی
با تمام این اختلاف نظرها اما شماری از اصولگرایان از سال گذشته کوشیدهاند چالشها را کمتر و نیروهای این جریان را به هم نزدیکتر کنند. شاخصترین این تلاشها از سوی سیدرضا تقوی، عضو ارشد جامعه روحانیت صورت گرفت. وی چند ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری از گلایه و دلخوری آیتالله مهدوی کنی از حرف ناشنوی اصولگرایان خبر داد و مأموریت یافت برای «تحبیب قلوب» نیروهای این جریان تلاش کند. تلاشی که به برگزاری چند همایش در تهران و برخی شهرستانها انجامید و به اعتقاد ناظران، اصلیترین خروجیاش ورود «پایداری» از حاشیه به بدنه اصولگرایان بود. نشستهای پرشمار «مؤتلفه اسلامی» قدیمیترین حزب اصولگرا با «جمعیت ایثارگران» و نو اصولگرایان «پایداری»، حضور پررنگ «پایداری»ها در همایش اصولگرایان و در نهایت ایده تشکیل «شورای فقها» متشکل از آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت، آیتالله محمد یزدی دبیرکل جامعه مدرسین و آیتالله مصباح یزدی از قرابت طیفی از اصولگرایان سنتی به ضلع جدید خبر میداد. هر چند به نظر میرسید اوضاع حداقل در یک سوی اردوگاه اصولگرایی بخوبی پیش میرود، اما سه خبر نتیجه این تلاشها را با تردید مواجه کرد. خبر نخست تقسیمبندی فعالیتهای انتخاباتی میان جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. در شرایطی که شماری از اصولگرایان این گونه القا میکردند که «سه آیتالله» بر سر موضوعهای انتخاباتی متفقالقول هستند، اما سخنگوی «جامعه روحانیت مبارز» اوایل ماه جاری اعلام کرد که «جامعه روحانیت مبارز» روی انتخابات مجلس شورای اسلامی و «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» روی انتخابات مجلس خبرگان رهبری تمرکز خواهند کرد. خبری که هم میتوانست به معنای «تقسیم کار» باشد و هم به معنای «کنار کشیدن جامعه مدرسین» از داستان «وحدت» و انتخابات مجلس شورای اسلامی. هرچند مصباحی مقدم بر برداشت نخست تأکید داشت، اما هنوز نمیتوان تفسیر دوم را از حیز انتفاع ساقط دانست.
دومین خبر، ایده تشکیل «شورای هماهنگی اصولگرایان» بود. پیشنهادی که از سوی جبهه «پیروان خط امام و رهبری» مطرح شد و متعاقب آن محمدرضا باهنر از سوی 18 حزب عضو این جبهه مأموریت یافت این ایده را با دبیرکل جامعتین در میان بگذارد. بعد از موافقت دو نهاد سنتی و مذهبی اصولگرایان با تشکیل شورای بالادستی، اعلام شد نشستهای سهجانبه «مؤتلفه»، «پایداری» و «ایثارگران» دیگر برگزار نخواهد شد و آنها تابع رأی «شورای هماهنگی اصولگرایان» خواهند بود. شورایی که بنا بود شهریورماه تشکیل شود، ولی تا امروز خبری از آن نیست و مرتب به تعویق میافتد. هرچند رسانههای منتسب به اصولگرایان میکوشند کوچکترین خط و خبر از دیدار و گفتوگوی زعمای این جریان با یکدیگر را شرح و بسط بدهند، اما هنوز هیچ کدام از چهرههای ارشد اصولگرا نتوانستهاند زمانی برای تشکیل شورایی که قرار است اصولگرایان را در انتخابات جاری یاری دهد، تعیین کنند. سومین خبر نیز زمزمه مخالفت علی لاریجانی با ایده «سه آیتالله» به جای محوریت «جامعتین» بود. آن گونه که در محافل نیمه رسمی شنیده میشود، ظاهراً اختلاف نظر رئیس مجلس و «پایداری»ها، پایدارتر از آن است که دو طرف را برای «همگرایی انتخاباتی» مجاب کند.
اصولگرایان «غایب»، اصولگرایان «پنهان»
یکی دیگر از چالشهای بر سر راه «وحدت»، اصولگرایانی هستند که تاکنون طرف گفتوگو و رایزنی با دستاندرکاران «وحدت» نبودهاند. گروههایی از جمله «جبهه ایستادگی» و چهرههایی چون علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف. چهرههایی که بعید است برای انتخابات مجلس نامزد شوند، اما هم طرفداران و هم پایگاه رأیی دارند که میتواند در انتخابات به یاری اصولگرایان بیاید.
به اعتقاد ناظران اما اصلیترین غایب رایزنیهای «وحدت انتخاباتی»، علی لاریجانی است. سیاستمداری که به واسطه موضعگیریهایش در چند سال گذشته مورد غضب طیف تندروی اصولگرا قرار گرفته است، اما به واسطه جایگاه و تأثیرگذاریاش در مجلس، مقبولیتش نزد «جامعتین» و پایگاه اجتماعیاش، ظرفیت رأیآوری بالایی برای سبد اصولگرایان دارد و باید دید اصولگرایان با او و او با اصولگرایان به چه تصمیمی میرسند.
نمیتوان اضلاع مختلف اصولگرایی را برشمرد و به مدیران دولت قبل، محمود احمدینژاد و نزدیکان و بستگان فکری و سیاسی اشاره نکرد. گروهی که خود به طیفهای مختلفی تقسیم شدهاند و امروز تحت عنوان «پایداری» و «جبهه یکتا» فعالیت میکنند. اگر چه فعالیت و تحرکات «پایداری» تا حدی روشن است و پیشتر نیز بدان اشاره شد، اما هنوز مشخص نیست یاران احمدینژاد چه در تشکل موسوم به «جبهه یکتا» و چه به صورت فردی چه تصمیمی برای انتخابات پیش رو دارند. اما هر چه هست، آنها هم یکی از بازوهای اصولگرایی هستند و هنوز معلوم نیست به داستان «وحدت» اصولگرایان بپیوندند یا نه. داستانی که در واپسین روزهای آبان ماه و نزدیک 99 روز مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی، همچنان «ناتمام» مانده است.
ویدیو مرتبط :
اصول گرایان در مجلس شورای اسلامی از نمایی دیگر!!!!