سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



اوائل دوره احمدی نژاد، هر کسی دنبال سهمش از وزارتخانه ها بود / احمدی نژاد گفت «شانسی آوردی که وزیر نشدی وگرنه قلم پایت را می شکستند» / گفته بودند همان هفته های اول صالحی را با خاک یکسان خواهیم کرد


علی اکبر صالحی در گفتگویی از درخواست های مداوم احمدی نژاد از او برای پذیرفتن پست وزارت خارجه سخن گفت.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اوائل دوره احمدی نژاد، هر کسی دنبال سهمش از وزارتخانه ها بود / احمدی نژاد گفت «شانسی آوردی که وزیر نشدی وگرنه قلم پایت را می شکستند» / گفته بودند همان هفته های اول صالحی را با خاک یکسان خواهیم کرد

علی اکبر صالحی در گفتگویی از درخواست های مداوم احمدی نژاد از او برای پذیرفتن پست وزارت خارجه سخن گفت.

به گزارش «انتخاب»، وی گفت: این بار به من گفتند که به سازمان انرژ‌ی اتمی بروم که من گفتم من دیگر اصلا آمادگی ندارم و ۳۳ سال است که از فعالیتم می گذرد و ترجیح می دهم بقیه عمر اداری ام را در دانشگاه تمام کنم و بازنشسته شوند. ایشان خیلی اصرار کردند و به من گفتند: خداوند به شما یک فرصت خدمت را پیش آورده ولی شما ناشکری می کنید. من گفتم پس بگذارید من یک استخاره کنم، ایشان گفتند من استخاره کردم. اینطور شد که من پذیرفتم به سازمان انرژی اتمی بروم. حدود یک سال و نیم از حضور من در سازمان انرژی اتمی می گذشت که ایشان زمزمه های رفتن به وزارت خارجه را با من شروع کرد. از ایشان اصرار و از من انکار. 

بخش هایی از گفتگوی خبرآنلاین با صالحی در زیر می آید:

با آقای احمدی نژاد من از قبل هیچ آشنایی یا دوستی نداشتم، اولین بار که ایشان انتخاب شد در سال ۸۴ من جده و در سازمان کنفرانس اسلامی بودم. آن زمان از من خواستند به ایران بیایم و بنده را برای وزارت علوم و خارجه در نظر داشتند. حالا چرا را باید از خودشان بپرسید. من بی تقصیرم. به هر حال من جلسه ای با ایشان داشتم و درخواست کردم اجازه دهند در همان کنفرانس اسلامی بمانم. چون هم از وضعیت کاری ام راضی بودم و هم آمادگی جابه جایی نداشتم.

{نخستین جلسه شما کی برگزار شد؟} پیش از اینکه ایشان تنفیذ شوند. دو سه جلسه ای خدمت ایشان رسیدم و این اولین باری بود که با آقای احمدی نژاد به صورت مفصل صحبت کردم. دو سه نفری هم برای انجام مصاحبه با من تعیین شده بودند. آقای هاشمی ثمره، دکتر شیخ الاسلامی و اگر اشتباه نکنم آقای پور محمدی بودند. 

این دوستان با من مصاحبه می کردند که من همانجا هم گفتم که آمادگی این کار را دارم نه برای وزارت خارجه و نه وزارت علوم و برای هر دوی این وزارتخانه های افراد زیادی هستند. من از کار فعلی ام راضی هستم. الحمدالله آن ابر تیره از سر ما گذشت و بعدها که آقای احمدی نژاد به جده آمدند تا در جلسات سازمان کنفرانس اسلامی حضور یابند، چون من معاون دبیر کل بودم و ایشان را هم زیاد می دیدم، ایشان به من گفتند چه شانسی آوردی که مسئول نشدی وگرنه در همان یکی دو هفته اول قلم پایت را می شکستند. 

به من نگفتند چه کسانی ولی برداشت این بود که عده ای می خواستند رئیس جمهور شوند و نشده بودند. آن اوایل هم هر کسی یک سهمی می خواست و می گفت مثلا وزارت الف برای من، وزارت ب برای دیگری و … از جمله وزارت خارجه سهمی برای عزیز مورد نظری بوده که آقای احمدی نژاد به آن اشاره کردند. ظاهرا آقای احمدی نژاد گفتند می خواهم صالحی بیاید ولی آنها هم گفتند اگر صالحی بیاید ما همان هفته های اول او را با خاک یکسان خواهیم کرد. آقای احمدی نژاد هم دلش می سوزد و فرد دیگری را معرفی می کند. این روایتی است که آقای احمدی نژاد نقل کرده بود. 


ویدیو مرتبط :
توافق ژنو از زبان صالحی وزیر سابق احمدی نژاد