محسن مهرعلیزاده: «امید» برنده مرحله دوم خواهد بود

از شگفتی‌های سیاست در ایران یكی همین است كه محسن مهرعلیزاده در سال ٨٤ با حكم حكومتی رهبر انقلاب و نظر مستقیم ایشان برای انتخابات ریاست‌جمهوری تایید صلاحیت می‌شود و در حالی كه طی ١٠ سال پس از آن هیچ رفتار خارج از هنجارهای قانونی و عرفی سیاسی انجام نمی‌دهد در سال ٩٤ برای انتخابات مجلس صلاحیتش رد می‌شود.

به گزارش انتخاب، پاسخ این شگفتی را خود مهرعلیزاده هم نمی‌داند؛ اما در تحلیل واقعه هفتم اسفند ٩٤ آن را محصول واكنش جمعی مردم بر اساس یك تحلیل مشترك می‌داند. او پیش‌بینی كرد ٤٠ تا ٥٠ كرسی دور دوم نیز به اصلاح‌طلبان برسد.

انتخابات را چطور دیدید؟

انتخاباتی پرشور و معنادار بود و انتخاباتی بود كه مردم آن را جزو سوابق ارزشمند سیاسی تاریخ زندگی خودشان ثبت كردند. انتخاباتی بود معنادار و جهت‌دار و این معنا و جهت را مردم به این انتخابات دادند. نظام و دولت بسترساز و مجری انتخابات بودند، ولی روحی كه در داخل انتخابات دمیده شد و نتیجه‌ای كه از انتخابات گرفته شد و معنایی كه از آن حاصل شد، آن چیزی است كه در ذات مردم بود و من همه این‌ها را مترادف می‌دانم با شعور بالای سیاسی و فرهنگی مردم ایران.

پیش‌بینی می‌كردید اصولگرایان در تهران شكست بخورند؟

بله ولی نه تا این حد.

چرا؟

سوابقی كه از رقابت‌های سیاسی دو جناح داریم و تجهیزی كه اصولگرایان كرده بودند و رد صلاحیت گسترده‌ای در خصوص كاندیداهای اصلاح‌طلب اعمال شد هیچ كسی شكست اصلاح‌طلبان تا این حد را باور نمی‌كرد. قبل از انتخابات پیش‌بینی رد صلاحیت‌ها را تا حدودی می‌كردیم، ولی فكر می‌كردیم در مورد بعضی اشخاص و شخصیت‌ها حدود را رعایت می‌كنند كه متاسفانه رعایت نشد. خود این اقدام به نحوی عكس‌العمل مردم را در پی داشت. مردم ایران معمولا با شناختی كه از كاندیداها پیدا می‌كنند به ویژگی‌های شخصیتی و گرایشات فكری او رای می‌دهند. معمولا مردم در انتخابات به صورت كلی تفكری را كه به آن گرایش دارند، مدنظر قرار می‌دهند ولی از كاندیداهای آن تفكر، فردی را كه در آن گرایش می‌تواند خوب جلوه داشته باشد انتخاب می‌كنند و به آن رای می‌دهند. بنابراین وقتی دیدیم شاخص‌های اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت كردند، تا اندازه‌ای ناامید شدیم چراكه مردم وقتی با آن سلیقه بیایند و رای بدهند چون شناخته‌شده‌ها را در لیست نمی‌یابند، به تعداد محدودی رای می‌دهند و بر این منوال دیگر توقع اینكه لیست ٣٠ نفره ما رای قابل توجهی بیاورد را نداشتیم. گرچه وقتی وارد روزهای انتخابات می‌شدیم و هیجانات انتخاباتی بیشتر می‌شد در گفت‌وگوهای مردم، در فضاهای مجازی معلوم می‌شد رد صلاحیت‌های گسترده در مردم عكس‌العمل ایجاد كرده و آنها را بیشتر مصمم كرده است كه حضور یابند و این شد كه در روز پایانی مهلت تبلیغات انتخاباتی، تقریبا مشخص شده بود كه مردم مصمم پای صندوق‌ها خواهند آمد و نتیجه هم مشخصا به نفع جریان اصلاح‌طلبی بود ولی اینكه كل لیست ٣٠ نفره اصلاح‌طلبان رای بیاورد، قابل پیش‌بینی نبود تا اینكه وقتی حضور گسترده مردم در روز رای‌گیری را دیدیم به ویژه در تهران تا اندازه خیلی زیادی می‌شد نتیجه را حدس بزنیم و وقتی آرا خوانده شد دیدیم واقعا مردم كاری كردند كارستان و نشان دادند خوب می‌فهمند و خوب تجزیه و تحلیل می‌كنند و اگر چیزی بیان نمی‌كنند، دلیل این نیست كه متوجه نیستند، بلكه كاملا دقیق متوجه هستند، مساله رد صلاحیت‌های جهت‌دار را خوب می‌فهمند عده‌ای رد صلاحیت می‌شوند یعنی چه و عده‌ای نمی‌شوند یعنی چه، كدام فكرها در كجا قرار دارند، كدام فكرها چه می‌كنند اینها را مردم رصد می‌كنند و خوشبختانه این شعور بالا را دارند كه منویات خودشان را سر صندوق‌ها و در یك مجرای كاملا قانونی و بستری حقوقی اعمال كنند.

چرا شما را رد صلاحیت كردند؟

دلیلش را نمی‌دانم ولی می‌شود حدس زد. همین كه این گروه باشد، آن گروه به ویژه اینكه در خصوص افراد شناخته شده این حساسیت را بیشتر داشتند. البته بنده برابر قانون اعتراضی نداشتم.

یعنی این را برای خودتان سند كردید؟

نخیر، تنها اقدام قانونی بود كه می‌توانستیم انجام دهیم. وقتی ١٠ سال پیش برای ریاست‌جمهوری تایید صلاحیت می‌شویم و امروز برای نمایندگی مجلس صلاحیت ما تایید نمی‌شود، خیلی چیزها روشن می‌شود.اینكه اعتقاد عملی به اسلام و نظام چنین فردی را كه پست‌های كلیدی مدیریتی، استانداری، معاونت رییس‌جمهور و... را در كارنامه داشته باشد زیر سوال ببرند با هیچ منطقی سازگار نیست. نظام جمهوری اسلامی جزو خمیره وجودی ما است، ممكن است در نسل بعدی كسی باشد كه خیلی ارادتی به نظام نداشته باشد و به تعبیر رهبر انقلاب ممكن است نظام را قبول نداشته باشد، ولی در سن ما و صنف ما كسانی كه در دبستان و دبیرستان و دانشگاه، نه‌تنها مبارز و انقلابی بودند بلكه پیشگام و پیشرو نیز بودند و بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب در نهادهای انقلابی، جنگ و جبهه و در مدیریت‌های مختلف این نظام فعالیت داشته‌اند، می‌توانند پذیرای اتهام عدم التزام به نظام باشند؟

 پس دلیل اصلی كه شورای نگهبان شما را رد صلاحیت كرد چه بود ؟

از شورای نگهبان بپرسید. همان دلیل كه اغلب چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب رد صلاحیت شدند، چهره‌های خیلی شاخص و موجهی بودند.

 قبل از ثبت نام پیامی به شما نشد كه نیایید؟

خیر. چنین چیزی نبود.
‌
دلیل اصلی شكست اصولگرایان را در چه می‌بینید؟

مجموعه‌ای از دلایل وجود دارد، یكی عملكرد اصولگرایان بود، چراكه بالاخره مردم می‌دانند احمدی‌نژاد را چه كسانی روی كار آوردند و پشت او بودند و دوره احمدی‌نژاد چه خسارت‌هایی را كه ایجاد نكرد. طبعا مردم به تفكری كه آن گروه را برای اداره كشور حاكم كرد، اعتماد نمی‌كنند. دوم خود مجلس گذشته كه مجلس تحت حاكمیت اصولگرایان بود، هم مجلس قبلی و هم مجلس قبل‌تر و حمایت‌های آن دو مجلس از برنامه‌های احمدی‌نژاد و در این اواخر هم كه مقارن بود با دو سال و نیم آقای روحانی، مردم دیدند مجلس كمكی به دولت آقای روحانی كه دولت منتخب مردم است نكرد. اگر یادتان باشد در مقاطع مختلف، ایرادهایی گرفته می‌شد كه منطقی نبودند اگرچه دولت سعی می‌كرد همكاری و تعامل داشته باشد ولی پاسخ مثبتی دریافت نمی‌كرد. این عدم همكاری‌ها در مقاطع مختلف اشكال مختلفی داشت، بعضا به صورت رای دادن و ندادن به وزرا و یا كارت زرد دادن‌های غیرمتعارف به وزرا و كشاندن آنها به مجلس و تذكر دادن‌های غیرمتعارف به آنان بعضا هم در مقاومت برای تصویب برنامه‌های كلان ملی كشور بود. شما پدیده‌ای به نام افزایش بی‌رویه تذكرات مجلس به دولت را شاهد بودید، این تذكر دادن‌های بیش از اندازه بیشتر از آنچه كاربرد روز را داشته باشد برای ثبت در تاریخ بوده. بالاخره اینها در تاریخ ثبت می‌شود و فردا عنوان می‌كنند. آقای روحانی در فاصله فلان زمان تا فلان زمان، اینقدر اخطار از مجلس گرفته است، در مساله برجام خوشبختانه با هدایت خوبی كه مشكلی پیش نیامد ولی دیدید عده‌ای كه تندروهای آن جریان بودند چه كارها كه نكردند و چه تهدیداتی كه نكردند در مقابل یك تصمیم و اراده نظام، به دولت اتهام زدند، دولتی كه مردم آن را انتخاب كردند. همه اینها به عنوان عملكرد اصولگراها از آن طرف بود و از این طرف هم بالاخره مردم می‌دیدند افرادی هستند از جنس خودشان، شناخت و تحلیل‌شان از مسائل، مشكلات مردم مشابه تحلیل و شناخت خودشان است، این افراد تحت عنوان اصلاح‌طلب می‌خواهند بیایند میدان و حرف‌های مردم را بزنند، از حق قانونی انتخاب شدن و انتخاب كردن استفاده كنند ولی به آن صورت با آنها برخورد می‌شود.

 بابت لیستی كه بسته شد اصولگرایان سنتی هم رای لازم را نیاوردند و به آتش اینها هم سوختند.

تندروی در هر كاری از هر جناحی، از هر مشرب فكری، محكوم به شكست و نتیجه نگرفتن است. بله آن تندروی‌ها از سوی تعدادی تندرو كه از نظر جمعیتی در مقایسه با متعادلین اصولگرا تعداد زیادی هم نبودند بالاخره فرمان را دست خود گرفته بودند و و نتیجه كارشان این شد كه دیدید. شش ماه پیش در مصاحبه‌ای توصیه كردم به اصولگرایان و گفتم برائت كنید از تندروی، اگر آن موقع این كار را انجام می‌دادند امروز شرایط به گونه‌ای دیگر بود. من خیلی از اشخاص را در بین اصولگرایان می‌شناسم كه افراد متدین و سالمی هستند و دل‌شان می‌خواهد كار كنند. من اعتقاد دارم وجود هر دو فكر و جناح برای رشد كشور لازم است. اگر فكر كنیم اصولگرایان به جایی برسند و حاكم شوند همه‌چیز حل است، اشتباه است و همین‌طور اگر فكر كنیم اصلاح‌طلبان حاكم شوند كشور دیگر هیچ مشكلی نخواهد داشت باز هم اشتباه است. اصولا حاكمیت مطلق جریان واحد فكری به نفع جامعه نیست و جامعه را به انحطاط می‌كشاند، حتما باید چالش فكری در جامعه وجو