سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
لزوم توجه به دیپلماسی اقتصادی در برنامه ششم توسعه و دوران پسا تحریم
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 نقطه عطفی در معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه بوده است. گسترش آزادگی و آزاده خواهی و حمایت از ملتهای مظلوم و مبارزه با صهیونیسم و اشغالگری که جزء شعارها و برنامههای انقلاب اسلامی بوده، پس لرزهای در اکثر کشورهای منطقه در طول 37 سال گذشته داشت.
آمریکاییها و کشورهای غرب جهت مهار و محدودسازی افکار و برنامههای انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی 8 ساله را بوجود آوردند و از سویی دیگر اخلال در نظام اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی کشور را با هماهنگی عوامل خود در داخل به مرحله اجرا گذاشتند، اما همه این اقدامات و ضدیتها در اراده مسئولان و مردم در بحرانیترین مواقع تاثیرگذار نبوده است. 12 سال تحریم و ممانعت از هرگونه فعالیت صلح آمیز و بازرگانی در سطح منطقه و جهان نه تنها نتوانست بر اراده مردم و مسئولین تاثیر گذارد، بلکه مردم و مسئولین کشور را به خود باوری و اتکا به خود واداشت.
درست است که تحریمها موجب ایجاد محدودیتهای زیادی در عرصههای بازرگانی خارجی و نقل و انتقالات مالی و ورود تکنولوژی و ... به کشور شد، اما موجب پیشرفت و تولید و تحقیق در بین نخبگان کشور شد و ایران توانست به برخی تکنولوژیها و علوم و فنونی دست پیدا کند که قبلاً در انحصار کشورهای خاصی بود.
اعلام توافق هستهای مابین ایران و 1+5 برخی از موانع و مشکلات پیش روی کشور را در عرصه بینالمللی مرتفع کرد، اما مسئله مهم در شرایط فعلی این است که تحریمها تا به چه اندازه در مناسبات اقتصادی و بازرگانی ایران با کشورهای خارجی و توسعه صادرات غیر نفتی و میزان اشتغال در کشور رابطه دارد. آیا با رفع تحریمها و برداشته شدن محدودیتها در عرض چند ماه و یا چند سال، کشور از اتکا به نفت رهایی خواهد یافت؟ و یا برای چند هزار نفر فرصت اشتغال در داخل کشور ایجاد خواهد شد و یا چند درصد از ظرفیت کارخانههای تولیدی کشور افزایش خواهد یافت؟
برخی از این گونه سوالها وجود دارد که قبل از توافق هستهای امید بر این بود که در صورت رفع تحریمها این موضوعات رفع خواهد شد و اینکه آمریکاییها و اروپاییها تا به چه میزان بر قول و قرار خود در توافق با ایران پایبند خواهند بود. با توجه به جو روانی و بالا بردن توقعات مردم و تجار و بازرگانان بر حل مشکلات و خروج از رکود اقتصادی بعد از توافق هستهای که در چند سال گذشته ایجاد شده است، بعد از تحریمها تا چه اندازه این امر تحقق خواهد یافت؟ در شرایطی که اعتماد به آمریکاییها همچون اعتماد به طناب پوسیده میباشد، تا چه مقداری میتواند به صورت واقعی ما را به اهداف خود برساند؟
هنوز جوهر امضای توافق هستهای خشک نشده و تحریمهای توافق شده به صورت کامل برداشته نشده است که تحریمهای جدید به بهانه توسعه فناوری موشکی برای 11 شرکت و فرد ایرانی از سوی آمریکا تصویب میشود و اتحادیه اروپا برنامه جدیدی برای اعمال تحریمهای جدید در حال برنامه ریزی دارد. موضوع حقوق بشر به عنوان یک ابزار و بهانه جدید در حال بررسی است و سایر موضوعات که مربوط به مسائل امنیتی منطقه است.
در حالیکه ما برای رسیدن به توافق و از بین بردن برخی از محدودیتها و تحریمهای اعمالی علیه کشور حاضر به گذشت از بسیاری از منافع و حقوق خود شدهایم، آیا این منافع از قبال رفع تحریمها برای کشور حاصل خواهد شد؟ تا چه مدت دوام خواهد داشت و چه مقدار تاثیر مستقیم و غیر مستقیم در اقتصاد، اشتغال، صادرات و در نهایت برای معیشت مردم خواهد داشت؟
با توجه به تجربه 37 ساله انقلاب اسلامی و مذاکراتی که با آمریکا و اروپا در طول این 37 سال بدست آمده است، آمریکاییها متأسفانه همیشه در قول و قرار خود، با ترفند و سیاست پیش میروند و با برداشتن تحریمها به دلیل توافق هستهای، تحریمهای دیگری را به بهانه صنایع موشکی یا حقوق بشر و یا تروریسم وضع خواهند کرد و در واقع باید 12 سال برای هر کدام از این موارد وقت مذاکره در نظر گرفت و این موجب میشود تحریمی برداشته نشود و وضع کشور به همان وضعیت قبل باقی بماند. در حالی که با استعانت از اقتصاد مقاومتی و خود باوری ملی میتوانیم علاوه بر کم کردن تاثیرات منفی تحریم در جهت بهره برداری از این فرصت در پیشرفت و توسعه کشور استفاده کنیم. با توجه به اینکه در شرایط حاضر یکی از عمده مشکلات اقتصادی کشور در بخش صادرات، اتکاء بیش از حد به صادرات محصولات نفتی بوده است و فرصت و شرایط توسعه صادرات غیر نفتی در کشور به صورت سازمان دهی شده انجام نگرفته است، در یک بررسی کلی جهت توسعه صادرات غیر نفتی و حضور در بازارهای بینالمللی چندین شرط لازم است:
1. حمایت دولت جهت ایجاد ساز و کارهای قانونی و هدفمند بر اساس تولیدات داخلی کشور. یعنی توان تولید محصولات قابل صادرات و یا محصولاتی که به صورت بالقوه کشور توان تولید و صادرات آن وجود دارد.
2. ایجاد ساختارهای تخصصی جهت بازاریابی و معرفی محصولات کشور که از بدیهی ترین موارد است که در حال حاضر با توجه به اینکه در حدود 193 کشور عضو سازمان ملل هستند، تعداد رایزنیهای بازرگانی ایران در خارج به 10 کشور نمیرسد که این خود نشان دهنده اوج بی تدبیری و عدم ایجاد بستر کاری بوده است.
3. با توجه به اینکه در تجارت بینالمللی در عصر معاصر بخشهای خصوصی و اتاقهای بازرگانی نقش ممتازی ایفا میکنند، کشور ما که دنبال اقتصاد مقاومتی و توسعه صادرات غیر نفتی است، اتاقهای بازرگانی با کشورهای دیگر را تاسیس نکرده است و اگر اتاق بازرگانی در حال حاضر فعال است، قائم به شخص و یا برخی از اعضای فعال آن اتاق فعالیت میکند و سیستم و ساختارهای پویایی به صورت مطالعه شده در تاسیس و اداره این اتاقها نقشی نداشته و افراد و بازرگانان به جهت آشنایی و توانمندیهای شخصی برخی از این اتاقها را فعال نگه داشتند.
4. با توجه به اینکه دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از دیپلماسیهای مهم در رسیدن کشورها به اهداف سیاسی و امنیتی میباشد و کشورها از دیپلماسی اقتصادی علاوه بر نتایج بازرگانی به عنوان اهرمی جهت اهداف سیاسی نیز هستند، اهداف اقتصادی در شرایط فعلی جهانی مهمترین رکن دیپلماسی کشورها میباشد. همانطور که بعد از توافق هستهای بیشترین هیأتهای خارجی که به کشور آمدند، هیأتهای اقتصادی بودهاند، این امر نشانگر اهمیت دیپلماسی اقتصادی میباشد، در حالی که وزارت امور خارجه و سفارتخانهها و نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج با هزینهها و امکاناتی که در اختیار دارند، در خصوص دیپلماسی اقتصادی بسیار ضعیف عمل کردند و در واقع در شرایط حاضر وزارت امور خارجه در راستای دیپلماسی اقتصادی و اقتصاد مقاومتی هیچ برنامه مدونی جهت تجار و بازرگانان ارائه نکرده و بیشترین حجم فعالیت وزارت خارجه معطوف به مسائل سیاسی، اجلاسها، پرونده هستهای و انجام امور روزمره سفارتخانهها بوده است. با عنایت به بودجه هنگفت وزارت امور خارجه و اداره نمایندگیها در خارج کشور و عدم استفاده از این پتانسیلها، هزینههای زیادی به بودجه کشور تحمیل میشود در حالیکه اکثر نمایندگیهای خارجی و سفارتخانههای کشورهای مختلف بخش عظیمی از توان و امکانات خود را جهت بازاریابی محصولات تولیدی کشور خود و ارائه خدمات به تجار و بازرگانان اختصاص میدهند و به همین جهت کادر و پرسنل لازم را در حوزههای تخصصی آموزش و تربیت کردند، در حالیکه در شرایط فعلی هیچ کدام از موارد اعلام شده بسترسازی، سازماندهی و آموزش کارشناسی و پرسنلی نشده و این در حالی است که رسیدن به اهداف و برنامههای اقتصاد مقاومتی و برنامه ششم نیازمند تحقق موارد فوق است، چرا که تا زمانیکه ما سهمی از بازار بینالمللی بدست نیاوریم و صادرات نداشته باشیم، کارخانهها و کارگاهها نمیتوانند تولیدی داشته باشند و کارگاهی که تولید ندارد نمیتواند نیرو جذب کند و مجبور به تعطیلی و اخراج کارگران خواهد شد و این زنجیره تعادل را بهم خواهد زد.
به همین جهت ما نباید تمام امید و نگاه خود را به رفع تحریمها و تصمیمات آمریکا و اروپا معطوف کنیم، بایستی با ایجاد شرایط و فضای مناسب که دولت موظف به ایجاد آن است، تجار و بازرگانان را جهت حضور در بازارهای بینالمللی و بازارهایی که تاکنون حضور نداشتهاند تشویق کنیم تا هم عزت اسلامی و ایرانی حفظ شود و هم از این طریق در سراسر جهان حضور داشته باشیم.
یادمان نرود آن عارف پیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران چه خوب فرمود: که اگر ما یک قدم در مقابل دشمنان عقب بایستیم، آنها 10 قدم جلو خواهند آمد و کاری نکنیم دشمنان خشنود شوند.
یادداشت: میرقاسم مومنی، مدیرعامل موسسه پژوهشی و مطالعات بینالمللی چشم انداز ابرار نوین
انتهای پیام/
http://fna.ir/NFEAC2ویدیو مرتبط :
الزامات دوران پسا تحریم