سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
نشريه/ پنجمين شماره فصلنامه «نقد کتاب تاريخ» از راه رسيد
خبرگزاري کتاب ايران/ پنجمين شماره فصلنامه «نقد کتاب تاريخ» به کوشش موسسه خانه کتاب منتشر شد. ناقدان اين شماره عنايت ويژهاي به بررسي آثار منتشر شده در دوره تاريخ معاصر داشتهاند، اگرچه روزگار ايران در دوره اسلام و ايران باستان نيز از نقدهاي آنها بينصيب نمانده است.
کتابسازي؛ روغني که ناشران به چراغ کمرونق خود ميريزند!
«سخن سردبير» با عنوان «کتابسازي يکي داستان است پرآب چشم» به قلم حبيباله اسماعيلي است که به معضل آشناي کتابسازي با تکيه بر موضوع تاريخ ميپردازد. وي در اين مجال مينويسد: «در عرصه عمومي نيز اقتصاد نشر راه کتابسازي را هموار ميکند. عدهاي از ناشران براي ندادن يا کمتر دادن حقالتأليف يا حتي کسب درآمد به اين هنجار غلط دامن ميزنند. به قول عدهاي از ناشران، برخي عرصهها «بفروش» است. همين عرصه بفروش، که مثلا تاريخ پهلوي و ايران باستان اين روزها نمونه آن است، باعث شده با چاپ و دوباره و چندباره چاپ کردن نوشتهاي از گذشتگان يا خاطرهاي از امروزيان نه يک ناشر که چند ناشر روغني به چراغ کمرونق خود بريزند. اين روزها ميبينيم درباره مادر و خواهر فلان پادشاه هخامنشي يا خود همان پادشاه چيزهايي نوشته و منتشر ميشود که به عقل هيچ بنيبشري تاکنون نرسيده بود. اما... البته بايد واقف بود که رجوع جماعت به اين نوشتهها، نشانههايي از مشکلات و طرحهايي ديگر است که به بازار کتاب نيز سرريز شده است.» (ص 4)
در «گزارش نشست» نقد و بررسي کتاب «فقه و سياست در ايران معاصر» آمده است: «در جلد دوم کتاب، بيشتر تلاش من اين است که نشان دهم که چه اتفاقي رخ ميدهد که از سال 1327 به بعد درکي جديد از دولت در ايران پيدا ميشود. در آن دورهها معضلي پيدا شد به نام ضرورت يک دولت متمرکز. در دهه 1320 اين مناقشات وجود داشت و علت آن نيز به معماي مالکيت و مساله نفت برميگشت. خلاصه آن که متفکران ايراني با معضلي مواجه بودند که اين معضل را چپها (مارکسيستهاي ايراني) نيز مطرح کرده بودند که همان معماي مالکيت و بحث عدالت بود. خلاصه بحث اين بود که در فقه ما اموالي مانند زمينها، درياها و مخازن و... اموال عمومي هستند و به امام معصوم تعلق دارند و شيعيان حق دارند به ميزان نياز خود از آنها استفاده کنند. اين يک قاعده کلاسيک بود که از قديم در فقه ما وجود داشت. اما پديدهاي به نام ماشين پيدا شد که از دوره پهلوي به بعد رشد کرد.» (ص 8)
نقد آثار تاليفي تا کشفهايي که ديگر نو نيستند
در فصل «نقد آثار تاليفي» ميلاد سراج (دانشجوي دکتري تاريخ ايران و اسلام پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي) مطلبي با عنوان «نقد مباني اجتماعي شورشهاي بابيه» را به نگارش درآورده است، در سطوري از اين مطلب ميخوانيم: «بررسي مقدماتي مباني اجتماعي شورشهاي بابيه در ايران طي سالهاي 1264ـ69ه.ق/54ـ1848م، حاصل جمع شدن دو مقاله دکتر سينا فروزش درباره جنبش بابيه است. در اين مقاله نشان ميدهيم که مؤلف تا چه حد توانسته به اهداف ادعايي پژوهش خود در تحليل و تبيين ترکيب اجتماعي با بيان نخستين، خاستگاه اجتماعي و انگيزههاي ايشان در پيوستن به اين جنبش موفق باشد. همچنين به نقد برخي از رهيافتهاي تاريخي ايشان نيز خواهيم پرداخت. علاوه بر اين، در اين نوشته سعي کردهايم تا حد امکان به نقد روش تحقيق مؤلف و همچنين آسيبشناسي و نتيجه استفاده صرفاً نمادين از روشهاي مطالعاتي نوين بپردازيم.» (ص 21)
در همين قسمت در مقالهاي با نام «کشفهايي که ديگر نو نيستند» به قلم محمد غفوري (دانشجوي دکتري تاريخ ايران اسلامي دانشگاه تهران) آمده است: «به سبب ويژگيهاي خاص تاريخ بيهقي، هرگونه پژوهش متنشناختي درباره اين کتاب نيازمند راهبردهاي تفسيري و متنپژوهانه ويژهاي است. کتاب حديث خداوندي و بندگي نيز قصد دارد تا رهيافتي متفاوت در مواجهه با اين متن اتخاذ کند و از همين رو نيز از ديگر شرحهاي متعارف بر کتاب بيهقي فراتر ميرود. کتاب دهقاني نوعي تلاش براي بافتمند کردن عناصر درونمتني اثر و توضيح خود آنها از خلال ارائه تصويري کلي از مضمون و ساختار کتاب است. دهقاني اگرچه در موارد بسياري توانسته است راهنمايي سودمند براي ورود مخاطب غيرمتخصص به دنياي بيقهقي فراهم آورد، و نيز از حيث بلاغي اطلاعات و دريافتهاي جالبي را در اختيار مخاطب قرار دهد، اما پژوهش وي دچار برخي از اشکالات است که گريبانگير شماري از ديگر پژوهشهاي مشابه نيز هستند. از جمله اين اشکالات ميتوان به هرمنوتيک ابتدايي، تاريخنگاري نقلي سنتي، بيتوجهي به ديگر پژوهشهاي صورتگرفته و تکرار برخي از دريافتهاي منسوخ شده اشاره کرد.» (ص 27)
نبود يک ويراستار مناسب براي «آرامگاه دو بانوي عيلامي»
پرداختن به تاريخ باستان نيز در اين شماره فصلنامه «نقد کتاب تاريخ» بينصيب نمانده و نگاهي به کتاب «آرامگاه دو بانوي عيلامي» با نقادي کيومرث عليزاده (دانشجوي دکتري تاريخ ايران پيش از اسلام دانشگاه تهران) در آن گنجانده شده است. در سطوري از اين مقاله ميخوانيم: «در اين کتاب، علاوه بر شرح کاوش و مقالههاي تخصصي باستانشناختي در اين موضوع، مؤلف محترم بحثهايي راجع به تاريخ عيلام مطرح کرده که ضروري است به مسائل تاريخي و منبعشناختي اين بخش اشاراتي شود. آنچه در ادامه خواهد آمد صرفا تحليل و بررسي اين ديدگاه مؤلف است و نگارنده به دليل عدم تخصص در مسائل باستانشناسي وارد اين بخش از کتاب نشده است. شايد بهتر باشد در شروع از مقدمه رئيس محترم پژوهشکده باستانشناسي خانم دکتر چوبک آغاز کنيم. عنوان مقدمه ايشان «سه بانوي عيلامي» است. اما در ادامه و در همان سطر اول عبارت «دو بانوي عيلامي» و سپس در سطر بعدي عبارت «سه بانوي عيلامي» به کار رفته که مشخص نيست تعمدي در اين عنوانها بوده يا سه و نويسنده و البته نبود يک ويراستار مناسب براي اين کتاب است.» (ص 41)
در مقاله ديگري از همين فصل امين آريانراد (کارشناس ارشد تاريخ ايران اسلامي دانشگاه بيرجند) مطلبي با عنوان «تاملاتي در تاريخ انديشه و روشنفکري در ايران دوره قاجار» را مدنظر قرار داده و مينويسد: «حسين آباديان در تقدير تاريخي انديشه در ايران دوره قاجار به موضوع تاريخ انديشه ايران در دوره قاجار و گفتمان يا، بهزعم نويسنده، گفتارهاي مسلط و حاشيهاي در دوره مورد بررسي ميپردازد و تأثير هريک را در تحولات ايران دوره قاجار ارزيابي ميکند. نويسنده مدعي است که در اين اثر «با نگاهي فلسفي» به بيان تاريخ حقيقي فکر و تبارشناسي و آسيبشناسي انديشههاي جديد در ايران پرداخته است. در پايان وي نقش روحانيون به عنوان مدافعان سنت را در تحول جامعه ايراني اصلي و نقش روشنفکران را به عنوان داعيهداران تجدد حاشيهاي دانسته است. بهزعم وي، کوششهاي گروه اخير در دورههاي قاجار و پهلوي اول براي به چالش کشيدن موقعيت گروه نخست سرانجام درخوري نيافت و سلطه گروه نخست به قوت خود باقيماند. کوششهاي بيسرانجام آنان تنها به شکلگيري جنبش «باستانگرايي» انجاميد.» (ص 51)
در مقاله پاياني اين فصل مطلبي با نام «سوالات و انتظارات بيپاسخ نقدي بر خاطرات محمدهاشمي رفسنجاني» با قلم حسين روحاني صدر(کارشناس ارشد تاريخ ايران دوره اسلامي) است که با نگاهي موشکافانه بر خاطرات اين رجل سياسي آمده است: «محمد هاشمي از جمله نامهايي است که در منابع مختلف تاريخ 50 ساله ايران بارها و بارها با آن مواجه ميشويم. متاسفانه در اين مواجهات اغلب ناگفتههاي زيادي به چشم ميخورد که بايد آنها را از زبان خود ايشان شنيد. ازاينرو خواندن محفوظات ذهني ايشان، در قالب کتاب خاطرات محمد هاشمي رفسنجاني، که يکي از همراهان ثابت آيتا... اکبر هاشمي رفسنجاني، برادر بزرگترشان، از آغاز نهضت امام تاکنون بودهاند، ميتواند از راهکارهاي بازنويسي تاريخ نيم قرن گذشته انقلاب اسلامي باشد. در اينجا، هدف از نقد کتاب خاطرات محمد هاشمي رفسنجاني بررسي کمي و کيفي اين خاطرات با نظر به واقعيت و جايگاه حساس ايشان در زمانهاي مختلف است و اينکه آيا اين کتاب همه ناگفتهها و نانوشتههاي اين فرد مطلع از بسياري از امور انقلاب را بازگو ميکند يا خير؟» (ص67)
دين زرتشت از مطرحترين دينهاي تاريخ
«يادداشتهايي درباره ترجمه کتاب «زردشت در تاريخ» از عسکر بهرامي (عضو هيات علمي بنياد دايره المعارف اسلامي) در بخش «نقد آثار ترجمه» آمده است. در سطوري از اين مقاله ميخوانيم: «هرچند در حال حاضر پيروان پراکنده دين زردشتي در سراسر جهان جمعيت چنداني ندارند، ولي اين دين دستکم از دو جنبه همواره از مطرحترين دينهاي تاريخ بوده است: يکي به سبب تأثيرات عميق و گستردهاش بر تاريخ فکري و ديني و بر دينهاي پس از خود، بهويژه به سبب پاسخي که براي مساله شر مطرح کرده است؛ و ديگري به سبب ابهام موجود در برخي مسائل بنيادين آن، که همواره موضوع بحث و پژوهش بودهاند، از جمله زمان ظهور و زادبوم پيامبر اين دين و در واقع خود دين و بعد هم تاريخ شکلگيري و تحولات متون مقدس آن. درباره اين موضوعات و بهويژه دو موضوع نخست، يعني زمان زادبوم زردشت، پژوهشگران تاکنون در چندين پژوهش علمي مستقل (و ضمن دهها نوشته تحقيقي ديگر، درباره موضوعات مختلف اين دين) نظراتي را مطرح ساختهاند که هنوز هيچيک مورد توافق قاطبه آنان قرار نگرفته و پاسخ نهايي تلقي نشده است.» (ص 101)
فصلنامه «نقد کتاب تاريخ» در صفحاتي با عنوان «نقد کتاب درسي» تمرکز ويژهاي در نگاه موشکافانه بر مطالب کتابهاي درس تاريخ در مقطع دبيرستان و دانشگاههاي کشور دارد. از اين رو در اين شماره چون شمارههاي گذشته، در مطلب «مروري بر درس نامه نويسي دانشگاهي در رشته تاريخ مطالعه موردي دوره سلجوقيان» به قلم محسن رحمتي (دانشيار گروه تاريخ دانشگاه لرستان) آمده است: «با توجه به تعدد مراکز آموزشي در سطح کشور و تفاوت فاحش اين مراکز از نظر امکانات علمي ـ آموزشي و توان جذب هيئت علمي کارآمد، يکسانسازي آموزشي ضرورت دارد. بنابراين تدوين درسنامه مطابق سرفصل مصوب دروس مهمترين ابزاري است که ميتوان با آن اين يکسانسازي آموزشي را در سطح کشور محقق ساخت. سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)که با مسؤوليت تهيه و تدوين کتب درسي دانشجويي پا به عرصه وجود گذاشته، در طول سي سال گذشته درسنامههاي فراواني را تهيه و منتشر کرده است. درسنامههاي تاريخ منتشر شده توسط سمت، بهويژه درباره تاريخ سلجوقي، به لحاظ عدم تطابق محتوايشان با سرفصل درس «تاريخ تحولات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي ايران در عهد سلجوقيان»، مصوب در شوراي عالي برنامهريزي وزارت علوم و همچنين عدم رعايت ويژگيهاي لازم و مطلوب يک کتاب درسي، همچون ارائه جديدترين دادهها، مهارتافزايي علمي و عملي دانشجويان، تناسب حجم، ارائه اطلاعات کلي و پيراستگي از اغلاط محتوايي، ويرايشي و مضموني، نارسايي داشته و در نيل به مقصود خود توفيق نداشته و با اين وضع نميتوانند به عنوان يک کتاب درسي دانشگاهي در نظر گرفته و معرفي شوند.» (ص 161)
مجادلات ميان مسلمانان، يهوديان و مسيحيان در امپراتوري عثماني و ايران پيشامدرن
نقد آثار لاتين يکي از مطالبي است که صفحاتي از فصلنامه را به خود اختصاص داده که مريم شيرازي (کارشناس ارشد تاريخ) در مقالهاي تحت عنوان «تماسها و مجادلات ميان مسلمانان، يهوديان و مسيحيان در امپراتوري عثماني و ايران پيشا مدرن» مينويسد: «در ابتدا بايد بگوييم، چنانکه از نام کتاب برميآيد، مباحث و فصلهاي آن راجع به مجادله و بحث بين مسلمانان و يهوديان در امپراطوري عثماني و ايران پيش از دوران مدرن است. بيگمان موضوع مباحثه و مجادله را از صدر اسلام به اين سو در درون جوامع اسلامي شاهد بودهايم. از پيامبر عظيمالشأن گرفته تا امامان و نيز علماي اسلام هر يک در گوشه گوشه سرزمينهاي اسلامي به بحث در مورد انواع و اقسام پرسشهاي درونديني با همکيشان و هممذهبان خويش پرداختهاند و يا با پيروان ساير اديان در مورد مباني و پايههاي اسلام و مسيحيت و يهود مجادله کردهاند. اين سنت همچنان ادامه پيدا کرد و تمام سرزمينهاي اسلامي را فراگرفت، تا آنجا که به قول اين کتاب تازه مسلمانان، که پيش از دين جديد در ميان همکيشان يهودي و يا مسيحي خود قامتي راست کرده داشتند، به مجادله بر سر مباني دين تازهدستيافته ميپرداختند. مشتاقان اين سنت هميشه و همواره پاي بحثها حاضر بودند و اگر سنت گرد نشستن و جمعشدن در يک مدرسه و يا در سراي خليفه و حاکم نبود، از راه نامهنگاري و بهصورت مکتوب به متن و بطن سخنان هر دو طرف دعوي دست مييافتند.» (ص 189)
نقد و بررسي کتاب «واقعيات عالمگيري» در فصل «نقد آثار مورخان» گنجانده شده و رحيمه اکبري (دانشجوي کارشناسي ارشد تاريخ ايران اسلامي دانشگاه زنجان) با قلمي نقادانه درباره اين کتاب آورده است: «مهاجرت ايرانيان به هند يکي از عوامل رونق زبان فارسي در هند بود که شامل تاريخنويسي در هند نيز ميشود. گورکانيان از جمله حکومتهايي بودند که تاريخنويسي فارسي را در هند به اوج رساندند. عاقل خانرازي که در دربار اورنگ زيب گورکاني بود، دست به تأليف کتاب واقعات عالمگيري زده است. واقعات عالمگيري، که به زبان فارسي نوشته شده است، شرح حال اورنگ زيب از زمان تولدش، حوادث دوران قبل از به سلطنت رسيدن او، برکناري پدرش شاه جهان در سال 1069 تا 7 سال پس از آن و به سلطنت رسيدن اورنگ زيب (مرگ شاه جهان در سال 1076) را دربردارد. اهميت کتاب در اين است که مؤلف در دربار حضور داشته و شاهدي بر وقايع و حوادث بوده است. بنابراين مطالب آن نيز تا حدودي به واقعيت نزديک است، هرچند نبايد از توصيف و اغراقهاي افراطي که نويسنده نسبت به اورنگ زيب داشته چشمپوشي کرد. در اين پژوهش به روش توصيفيـ تحليلي به نقد و بررسي اين کتاب پرداخته شده است.» (ص 205)
دعوت يلوح به سرگيري مسير تمدني فرهنگ فارسي و عربي
علي عليمحمدي (دانشجوي دکتري زبان و ادبيات عربي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکز) در فصل پيشنهاد ترجمه با نام «به هم پيوستگي فرهنگي عربي - فارسي» را براي مطلب خويش انتخاب کرده و مينويسد: «اين بههمپيوستگي فرهنگي عربي ـ ايراني به نقشآفريني در دستآوردهاي تمدن اسلامي انجاميد و داراي جايگاهي در خور و شايسته در تمدن بشري است. با وجود واکنشهاي منفي، اين به همپيوستگي همچنان استوار و محکم باقي مانده است. مؤلف در پايان با اشاره به اينکه ويژگي مدنيت و تمدن در ميان انسان، زمان و مکان در حرکت است، دو طرف را به از سرگيري اين مسير تمدني به همپوسته دعوت ميکند. رشيد يلوح در پايان انديشمندان و عالمان هر دو فرهنگ را دعوت ميکند که خود را از قيدوبندهاي تاريخ که مانع به همپيوستن اين دو فرهنگ با يکديگر است، رها کنند.» (ص 218)
«پيشخوان» نيز در به انعکاس تازههاي کتاب حوزه تاريخ در سه زبان فارسي، عربي و انگليسي مبادرت کرده و در اين فهرست برخي آثار مانند «خوراک و تاريخ» اثر تام ستنديج با ترجمه محسن مينوخرد، «جغرافياي تاريخي ايران زمين» تاليف فريدون آرزوماني و «زنان نامي بلوچستان» با کوشش مشترک منصور مراد زهي و احمد مرادزاده مشاهده ميشود.
ویدیو مرتبط :
نقد رمان " آه با شین" در برنامه نقد کتاب شبکه 4