سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
سیدحسین موسوی: سیاست خارجی ایران ماهیت امنیتی - دفاعی پیدا کرده است
اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
ایران به روزهای پسابرجام رسیده است. به روزهای رونق در عرصه سیاست خارجی و احیای رابطه با غرب. به موازات بازگشت سیاسی و اقتصادی تمام عیار ایران در روزهای بدون تحریم هستهای، زنگهای خطر برای بازیگران منطقهای در سطح خاورمیانه به صدا درآمده است. برای بازیگرانی که در چند سال اخیر به بهانه فعالیتهای هستهای ایران، تهران را به خیال خود در معادلات منطقهای در کنج، گرفتار پروژه ایرانهراسی کردهاند بازگشت همزمان ایران هم در حوزه دیپلماسی و هم در حوزه نظامی در معادلات منطقهای سرانجام محقق شد. تحولات منطقه با ابعاد سیاسی و امنیتی بیحد و حصر آن عملا ایران را از پای میز مذاکرات هستهای به رایزنیهای فشرده در خصوص مسائل منطقهای پرتاب کرده است. در شرایطی که پایان مذاکرات هستهای ایران میتوانست پتانسیل سیاسی این کشور برای حل مسائل منطقهای دوشادوش سایر بازیگران را رها سازد سیاستهای از سر عصبانیت و عاری از عقلانیت عربستان سعودی نیل به موفقیت در این امر را سخت کرده است. در خصوص ایران پسابرجام، فرصتها و چالشهای ایران در منطقه و رابطه ایران و عربستان با سیدحسین موسوی، رییس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه گفتوگویی داشتیم که در زیر میخوانید:
برنامه جامع اقدام مشترک سرانجام وارد فاز اجرایی شد. اولویتهای سیاست خارجی ایران پس از برجام چیست؟
بدیهی است پس از اجرای برجام شبیه هر پدیده تاثیرگذار دیگری تغییرات مهمی در صحنههای بینالمللی و منطقهای و داخلی رخ داده است. از یک منظرگاه کلاننگر میتوان گفت کشورمان تا پیش از اجرایی شدن برجام با تهدیدات جدی بینالمللی و منطقهای مواجه بود، اما پس از اجرای برجام تا حدود زیادی تهدیدات بینالمللی که رأس آن قطعنامههای بینالمللی و شورای امنیت بود، برداشته شد و تحریمها که مقدمه یک نبرد بزرگ بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران بشمار میرفت تا حدود قابل توجهی رفع شد، در مقابل کاهش تهدیدات بینالمللی، فرصتهای بینالمللی پس از برجام افزایش یافته است و از این نگاه، توانایی ملی کشور که در معرض آسیبهای جدی اقتصادی و فناوری قرار داشت در حال احیاست، اما تهدیدات منطقهای همچنان به قوت خود باقی است و متاسفانه از آنجا که بازیگران منطقهای به ویژه در حوزه خاورمیانه عربی غیرعقلانی رفتار میکنند، فرصت چندانی برای حل مسائل از طریق دیپلماسی چنانکه در مذاکرات ١+٥ صورت گرفت، فراهم نیست، بنابراین سیاست خارجی کشورمان باید از یکسو فرصتهای مناسب را برای رشد و پیشرفت کشور در پسا فرجام در فضای بینالمللی دنبال کند، و از سوی دیگر با توجه به فضای بحرانی خاورمیانه سیاست دفاعی – امنیتی خود را برای عدم انتقال ویروس بیثباتی و تروریسم به درون مرزهای کشورمان ادامه دهد.
به نظر شما تا چه اندازه ورود ایران و امریکا به نوعی از فاز تنشزدایی حداقل در سایه مذاکرات هستهای آلسعود را دچار نگرانی از تغییر معادله رابطه تهران – واشنگتن کرده است؟
حل مسائل و تنشهای منطقهای به ویژه روابط تهران – ریاض نیاز به زمان دارد، همچنانکه گفته شد بازیگران کنونی در جهان عرب عملکردی احساسی، حسادتآمیز و خصلتی را در برابر بهبود روابط ایران با جهان غرب در پیش گرفتهاند، و بیش از آنکه از ارتقای روابط ایران به ویژه با کشورهای اروپایی خرسند باشند و آن را گامی را در جهت ثبات منطقهای تلقی کنند، با رفتارهای کینهتوزانه بدان مینگرند، بدیهی است فروکش کردن خشم حکام جدید و جوان سعودی نیاز به فرصت بیشتری دارد.
به نظر شما بالا رفتن دست ایران در پروندههای منطقهای مانند سوریه و عراق به انزوای سیاستهای آلسعود در منطقه و سطح بینالمللی بدل شده است؟
بدیهی است جمهوری اسلامی ایران در سیاست منطقهای خود در چارچوب یک سیاست خارجی عاقلانه از موجودیت و حاکمیت سرزمینی و وحدت این دو کشور دفاع میکند، جمهوری اسلامی ایران از تروریسم و جریانهای براندازی در سوریه و عراق نه تنها دفاع نمیکند، بلکه آنان را خطری جدی برای کل منطقه خاورمیانه میداند، در مقابل این رژیمهای سعودی و قطر هستند که از آن سیاست خارجی محافظهکارانه خود فاصله گرفته و به آنارشیسم و هرج و مرجطلبی در سوریه، عراق و یمن روی آوردهاند. چنین سیاستی در صحنه بینالمللی از سوی آنان مقبول و قابل دفاع نیست و لذا دایما در حال عقبنشینی هستند، زیرا نه فقط ایران بلکه ساختارهای بینالمللی امروز در جهان نیز از این اقدامات حمایت نمیکند، به همین خاطر انزوای بینالمللی عربستان از این انتخاب آنان در سیاست خارجی سرچشمه میگیرد.
چرا در جریان تنشآفرینیهای اخیر آلسعود و تحت فشار قرار دادن کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، ما شاهد شکاف در میان کشورهای عربی و عربستان در نوع مواجهه با ایران بودهایم؟
همچنانکه ذکر شد، رویدادهای اخیر طبیعتا در فضای احساسی شکل گرفته است؛ بسیاری از کشورهای عربی و غیرعربی مایل به ورود در فضاهای ماجراجویانه نیستند، زیرا چنین اقداماتی در نهایت به بیثباتی کشورهایشان منجر میشود، لذا در حد تعارفات دیپلماتیک و ابراز همدردی و بیانیهای غیرالزامآور بسنده میکنند. لذا به نظر نمیرسد آرایش جدیدی به رهبری عربستان، حتی در شورای همکاری خلیجفارس شکل گرفته باشد، زیرا ظرفیت چنین صفآراییهایی در منطقه وجود ندارد، حتی امریکا هم با آنکه تلاش کرد ائتلافی علیه داعش به وجود آورد، موفق نبود و نتایج ملموسی در بر نداشت.
رابطه ایران و اروپا پس از حصول توافق هستهای و همچنین سرایت ویروس حملات تروریستی به خاک اروپا وارد فاز همکاریهای گستردهتر شده است. فکر میکنید کشورهای عربی منطقهای در چنین فضایی چه رفتاری با تهران در پیش خواهند گرفت؟ تمایل به فاصله گرفتن با تهران؟
همچنانکه گفته شد، فضای تهدیدات بینالمللی اینک برای جمهوری اسلامی ایران به یک فرصت بینالمللی سرشار از ظرفیت تبدیل شده است. اما در منطقه همچنان هشدار تهدید بالا است، بسیاری از کشورهای عربی منطقه در یک سردرگمی تاریخی قرار دارند و آینده مبهم آنانرا از تصمیمات عاقلانه و درازمدت بازداشته است. سربسته باید گفت خلأ وجود مصر برای ایجاد توازن در جهان عرب اکنون به خوبی احساس میشود.
عصبیت رفتاری عربستان در چند سال و به آتش گشودن منطقه با سیاستهای اشتباه، عاری از آگاهی سیاسی، صدای بسیاری از کشورها ازجمله آلمان و انگلیس را بلند کرده است. برای آینده رابطه اروپا و عربستان چه وضعیتی را پیشبینی میکنید؟ آیا اروپا اندک اندک از عربستان فاصله میگیرد؟
عربستان از یک ثبات نسبی در روابط خود با امریکا و اروپا برخوردار است، متاسفانه بازیگر جدیدی به نام اسراییل که خود را متحد عربستان میداند در پشت پرده بسیاری از سیاستهای تنشآفرین سعودیهاست، همکاریهای پشت پرده اکنون علنی شده است، و به موازات بهبود روابط ایران با اروپا، عربستان به اسراییل نزدیکتر شده است و با توجه به آنکه امریکا نسبت به اقدامات و ماجراجوییهای اسراییل همیشه خاضع بوده است، اقدامات عربستان در آتشافروزیهای منطقهای به ویژه در یمن و سوریه و همکاری نظامی اسراییل و عربستان در سرکوبی مردم مظلوم یمن با سکوت آنان مواجه بوده است. همچنین نشست اخیر ژنو با آنکه امریکاییها مصر به برگزاری آن بودند، با کارشکنی عربستان به نتیجه نرسید. به نظر میرسد قدرت تحکم امریکا به دولت سعودی، به همین دلیل حضور پشت پرده اسراییل در حمایت از سیاستهای ماجراجویانه عربستان تا حدود زیادی کند شده است.
لذا اروپا و امریکا با وجود آنکه با سیاست خارجی غیرمحافظهکارانه سعودی موافق نیستند و بارها از آن گلایه کردهاند، اما به دلیل وجود اسراییل در این معادله چشمپوشی میکنند.
عربستان از رها شدن حسنی مبارک توسط باراک اوباما شوکه شد و برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند که پس از آن اتفاق اعتماد ریاض به واشنگتن کم شده است. آیا ما در رابطه میان امریکا و عربستان در کوتاهمدت و بلندمدت شاهد تغییراتی خواهیم بود؟
روابط امریکا و عربستان از ثبات نسبی برخوردار است، البته امریکاییها بهشدت نگران تحولات درونی خاندانهای حاکم در سعودی هستند، زیرا کتمان نمیتوان کرد که ساختار سنتی تعیین جانشین در نظام سعودی در حال پوستاندازی است، و نظام اخوت در جانشینی آلسعود مضمحل شده است، لذا رقابت خاندانهای حاکم و خصومتهای قبایلی تاریخی در لایه پنهان این نظام بهشدت فعال است. بدیهی است که چنین تخاصمی از درون فرسایش و فروپاشی ایجاد میکند، اقدامات هیجانی سعودیها در مسائل مختلف حاکی از این سردرگمیهای درون ساختاری است. انتقادات تندی که اوباما از نظام حاکم در سعودی در چهار سال اخیر ریاستش داشته است، حاکی از آن است که امریکاییها از یکسو مایل به تغییر این نظام قبیلگی به یک نظام مدنی هستند و از سوی دیگر نگران آن هستند که در صورت تغییر ساختارهای عشیرهای نتوانند یک رژیم دموکراتیک را جایگزین کنند و عربستان با بیثباتی مواجه شود، بدیهی است تبعات بیثباتی عربستان نه تنها منطقه بلکه کل اقتصاد جهان را دستخوش بحران خواهد کرد. لذا فقدان یک سیاست درست باعث شده است که رابطه امریکا و عربستان با ثبات نسبی و در عین حال آماده فروریزی تداوم یابد.
تا چه اندازه رفتار دستگاه دیپلماسی ایران با عربستان در دولت یازدهم را درست ارزیابی میکنید؛ برخی دستگاه دیپلماسی را به انفعال در برابر ریاض متهم میکنند؟
به دلیل وجود تهدیدات منطقهای، سیاست خارجی کشور ماهیتی دفاعی- امنیتی دارد، بازیگران پرتعدادی در صحنه خاورمیانه ظاهر شدهاند که سطح چالشها را به اوج رسانده است، حتی قدرتهای بزرگ هم در این صحنه قادر به مدیریت صحنه نیستند، امریکاییها، روسها، فرانسویها، انگلیسیها همه میآیند و میروند، بمباران میکنند، نشست برگزار میکنند، اما ماهیت صحنه خاورمیانه آرامشی به خود نمیبیند، بازیگران منطقهای هم، پرتعداد حضور دارند، بدیهی است دیپلماسی ترجمه قدرت است، معمولا هم تا نیروها و بازیگران انرژی تداوم خصومت و کشتار را دارند، دیپلماسی که اساس آن مبتنی بر بروز عقلانیت و تشخیص درست منافع و مصالح است، قادر به بازگشایی گرهها نخواهد بود. کارآمدی دیپلماسی آنگاه ظاهر میشود که درجهای از درک مشترک هویدا شود. متاسفانه این مساله برای دستگاه سیاست خارجی سعودی هنوز نیاز به زمان دارد، زیرا جمهوری اسلامی ایران بارها آمادگی خود را برای حل و فصل مسائل با عربستان اعلام کرده است.
با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید
منبع: اعتماد
ویدیو مرتبط :
سیاست خارجی کشور سیاست نظامه نه سیاست دولت ها